
22 فروردین 1404
اعدام رئیس دادگاه شهید نواب صفوی
شاداب عسگری- در تاریخ 21 فروردین 1358، آخرین جلسه محاکمه تعداد 11 نفر از مقامات سیاسی و نظامی ارشد رژیم پهلوی شامل رئیس مجلس شورای ملی، دو رئیس ساواک، رئیس سازمان تربیت بدنی، شهردار تهران، رئیس دادگاه فدائیان اسلام و افسران حزب توده، فرمانده گارد جاویدان، وزیران امور خارجه و کشاورزی و دو سناتور که بازجوئی و بازپرسی از آنها به پایان رسیده و با تکمیل سوابق حداقل یک مرحله دادگاه بدوی نیز تشکیل گردیده بود، این فرصت داده شد تا در دادگاه حضور یافته و آخرین دفاعیات خود را مطرح سازنند. یکی از این چهره ها سپهبد بازنشسته محمدتقی مجیدیبود، در سال ۱۳۳۴ به دنبال ترور ناموفق حسین علاء نخست وزیر وقت توسط یکى از اعضای فدائیان اسلام، دستور دستگیرى نواب صفوی و یارانش صادر گردید. رژیم این بار هم ریاست دادگاه را بر عهده مجیدی نهاد تا با حکم های خاصی که صادر می کرد، بقای رژیم را تضمین کند. دادگاه تشکیل شد و سرتیپ مجیدى برای ۴ نفر از سران فداییان اسلام حکم اعدام صادر کرد و نواب صفوی و یارانش در روز ۲۷ دی ۱۳۳۴ به شهادت رسیدند. دادگاه، بعد از شنیدن آخرین دفاعیات او ، وارد شور شده و قضات با اجماع کامل اورا مجرم شناخته و محکوم به اعدام کرد. حکم صادره نیز در 22 فروردین 1358 به مرحله اجراء درآمد.
سپهبد بازنشسته محمدتقی مجیدی:
تیمسار مجیدی، در سال 1333 به سمت ریاست دادگاههای نظامی شبکه افسران حزب توده منصوب شده و در سه دوره ریاست دادگاه بدوی سری ارتش حکم اعدام این افسران را صادر میکند. بهدنبال سوءقصد به حسین علاء توسط اعضای فدائیان اسلام و دستگیری اعضای این گروه، ریاست دادگاه مربوط را برعهده گرفته و حکم اعدام نواب صفوی و یارانش را صادر میکند. در سال ۱۳۳۶ به درجة سرلشگری و فرماندهی سپاه فارس منصوب و سپس بعد از دریافت درجة سپهبدی به فرماندهی سپاه مرکز انتخاب میشود. مجیدی ژنرال آجودان شاه بود و نشان رستاخیز را هم دریافت کرده بود. او در سال 1337 بهعنوان فرماندهی سپاه فارس در سرکوب عشایر فارس در مناطق دشتی و لامرد، دخالت مستقیم و نقش آمر را داشته است.
تیمسار مجیدی، رئیس دادگاه فدائیان اسلام و نیز مسئول محکومیت و تیرباران افسران حزب توده ایران بود. وی، با توجه به مفاد کیفرخواست، پیرامون چگونگی انتصابش باتوجه به اینکه هیچ سابقه قضائی نداشت، چنین دفاع کرد: «من در آن موقعیت، افسر جوانی بودم]وی درجه سرتیپی داشت[ افسر قضائی در ایران خیلی کم بود و من در عمرم نه در بازپرسی، نه در دادستانی و نه در دادرسی ارتش خدمت نکرده بودم. من فرمانده لشگر یک پیاده بودم. این فرمان، یک حکم و دستور نظامی بود که مرا به ریاست دادگاه جمشیدیه منصوب کردند». گفتنی است که دادستان تمامی این دادگاهها سرتیپ حسین آزموده بود که بعدها به «آیشمن ایران» معروف شد.
در پاسخ به اظهارات سپهبد مجیدی، دادستان از دادخواست چنین دفاع میکند: «شما افتخار میکنید به اینکه تودهایها را محاکمه و محکوم به اعدام کردید، ما در قسمت اول قضیه که اصل صحبت شما صحیح است یا نه، کار نداریم. بحثی در آن نداریم. صحبت این است که بر فرض که تودهایها مخالف با مقررات اسلام عمل میکردند، آن کسی که باید آنها را محاکمه و محکوم به اعدام میکرد، شما نبودید. باز گفتید که من هیچ نسبتی با رژیم و هیچ وابستگی با رژیم نداشتم، بله میفرمائید چون افسر قضائی کم بود من رفتم. خوب وقتی که افسر قضائی نیست از پشت صف یک نفر را بیاورند بگذارند که حکم اعدام مردم را بدهد. بله، به قول آقایان شمر هم میگفت این جلادهای ما رفتند و سر امام حسین را بریدند.
فدائیان اسلام هم توسط مرحوم آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری تأیید میشدند در همان زمان، حتی مرحوم آیتالله بروجردی هم برای نجات جان فدائیان از چنگال شما، آقای قائممقام رشتی را پهلوی شاه فرستادند تا آنها را از چنگال شما نجات بدهند، ولی شاه خوب انتخاب کرده بود چون میدانست که شما حکم اعدام صادر خواهید کرد. به جرم کشتن یک نفر بر فرض اینکه ثابت هم باشد که قتل رزمآرا بر خلاف شرع باشد، شما حکم اعدامشان را صادر کردید در صورتی که این صلاحیت را نداشتید که بروید پشت میز قضاوت بنشینید و باید اطاعت بکنید. شما قبل از اینکه یک نظامی باشید یک مسلمان هستید، قبل از اینکه یک نظامی باشید، یک ایرانی هستید شما نه تنها مقررات اسلام را زیر پا گذاشتید، مقررات موضوعه همان زمان را برای خوشخدمتی به رژیم کودتاگر شاه، زیر پا گذشتید.
تیمسار مجیدی موضوع شکنجه متهمین را رد میکند اما، یکی از محکومین بهنام احمد عباسیتهرانی، در پاسخ به اظهارات وی چنین میگوید: «آثار شکنجه هم بهدست من هست، هم چون در اینجا خانمی حضور ندارد، آثار بطری هم هست و خجالت نمیکشم، میتوانید دکتر بیاورید بعد از بیست و چند سال گواهی کند. ما را به زندانهای زمهریر سرد انداختند، چندتای آنها توالت سابق بود که با خاک پر کردند و ما را توی آن انداختند. ایشان، رئیس آن دادگاه و فرمانده لشگر یک پیاده بودند».
در پایان جلسه، رئیس دادگاه به وی میگوید: «یکی از مطالبی که در کیفرخواست آمده، مسئله وابستگی شما به رژیم سابق بود. شما فرمودید که مورد اعتماد رژیم سابق هم نبودید. من نمیدانم اگر شما مورد اعتماد بودید چه شغلی را بالاتر از ریاست دادگاه تجدیدنظر دادرسی ارتش به شما میدادند وانگهی، مگر آجودان شاه نبودید». براساس اسنادی که در دادگاه طرح و مورد استناد قرار میگیرد، تیمسار مجیدی دارای سابقه حیف و میل بیت المال و دزدی هم بود. اسدالله صفا در خصوص چگونگی برخوردش با سپهبد مجیدی میگوید: «در وقت تنفس دادگاه به او گفتم: همه را که اعدام کردید به کنار، سیدمحمد واحدی یک جوان هفده هجده ساله بود، گناه او چه بود؟ مجیدی با بیحیایی گفت: آن روزها همینطوری بود!»