
22 مهر 1404
سه اشتباه رایج درباره تسخیر سفارت آمریکا
حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری در مصاحبه اخیر خود با اکو ایران، به واقعه تسخیر سفارت آمریکا در تهران در آبان ۱۳۵۸ اشاره کرد و آن را سرآغاز مشکلات موجود در روابط دوجانبه ایران و آمریکا دانست. در بخشی از همین مصاحبه، جناب آقای ناطق گفت: «از نظر من، تصرف سفارت آمریکا بهعنوان «لانه جاسوسی» اشتباه بزرگی بود؛ بهنظر میرسد بسیاری از گرفتاریها از همان نقطه آغاز شد. وقتی بخواهیم راهکار پیشنهاد کنیم باید بدانیم مشکل چیست. مگر در سایر سفارتخانهها در دنیا قسمتی برای امور اطلاعاتی و جاسوسی وجود ندارد؟ آنجا را اشغال کردند و آمریکا هم در یک عمل متقابل سفارت خانه ما را گرفت و پولهای ما را بلوکه کرد. از آن زمان، مجموعهای از مشکلات و واکنشها ادامه پیدا کرد که به نظر من ناشی از همان تصمیمات اولیه بود.»
در همین یک پاراگرافی که ایشان به موضوع تسخیر سفارت امریکا پرداخت، سه اشتباه قابلتوجه وجود دارد:
یک- «مگر در سایر سفارتخانهها در دنیا قسمتی برای امور اطلاعاتی و جاسوسی وجود ندارد؟»
این گزاره جدیدی نیست: اعضای دولت موقت مستعفی نخستین بار این موضوع را در روزها و ماههای پس از تسخیر بیان کردند و توضیح دادند اسناد نمایندگی سیا در تهران که همگی رشته و پودر شده بودند، در تمام سفارتخانههای جهان -از جمله سفارتخانههای ایران در کشورهای دیگر- نیز وجود دارد. درست است که یکی از مأموریتهای اصلی هر سفارتخانهای، «گزارش وقایع حوزه مأموریت» است، اما وجه تمایز اسناد نمایندگی سیا «مداخله در حوزه مأموریت» است. اسناد کشفشده در سفارت آمریکا صرفا توصیف حوادث جاری در کشور نبود، بلکه سندهای عملیاتی برای دخالت در امور داخلی کشور مانند تشکیل ائتلافهایی از احزاب و گروهها برای ورود به کارزارهای سیاسی، اعمال نفوذ در دولت موقت برای راهاندازی پایگاههای آمریکا در کپکان و بهشهر، ساماندهی اپوزیسیون مستقر در خارج کشور و موارد مشابه بود. چنین اقداماتی در «سایر سفارتخانهها در دنیا» نهتنها مرسوم نیست، بلکه عملیات خصمانه علیه کشور میزبان تلقی میشود.
دو- «آنجا را اشغال کردند و آمریکا هم در یک عمل متقابل سفارت خانه ما را گرفت و پولهای ما را بلوکه کرد»
این گزاره خود دو اشتباه دارد: اولا دولت ایالات متحده سفارت ایران را نگرفت بلکه در بهار ۱۳۵۹ اعلام کرد روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع میکند و دیپلماتهای ایرانی، آمریکا را ترک کردند. ثانیا (و مهمتر از همه) بلوکه شدن پولهای ایران در واکنش به تسخیر سفارت آمریکا نبود، بلکه صدور فرمان ۱۲۱۷۰ کارتر مبنی بر مسدود شدن داراییهای دولت ایران زمانی صورت گرفت که دولت ایران تصمیم گرفت سرمایههای کلان و هنگفت خود در بانکهای آمریکایی را بیرون بکشد. حتی جیمی کارتر و جرج ویلیام میلر، رئیسجمهور و وزیر خزانهداری آمریکا، تصریح کردند که مسدود شدن اموال ایران اقدامی غیرسیاسی است و با واقعه تسخیر ارتباطی ندارد.
سه- «از آن زمان، مجموعهای از مشکلات و واکنشها ادامه پیدا کرد که به نظر من ناشی از همان تصمیمات اولیه بود.»
بررسی دقیق اسناد و مدارک ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب نشان میدهد منشأ مشکلات پیشآمده، تسخیر سفارت آمریکا نیست و دولت ایالات متحده پیش از واقعه تسخیر، موضع خصمانه خود را آغاز کرده بود. نمونههای فراوانی میتوان در اثبات آن ذکر کرد مثلا اولین قطعنامه ضدایرانی را سنای آمریکا در اردیبهشت ۱۳۵۸ صادر کرد که به اذعان وزارت امور خارجه دولت موقت، دخالت آشکار در امور داخلی ایران بود؛ ساماندهی ائتلاف اپوزیسیون برانداز در فرانسه و آمریکا که تلاش داشتند دولت جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، در شهریور ۱۳۵۸ با کمک افسران سازمان سیا آغاز شد؛ و از بهار ۱۳۵۸ مأموران اطلاعاتی آمریکا، دست به راهاندازی یک ائتلاف سیاسی متشکل از گروهها و شخصیتهای سیاسی مخالف امام خمینی در داخل کشور کردند، در حالی که بدون راهبری و تأمین مالی سازمان سیا، چنین ائتلافی هیچگاه شکل نمیگرفت.