01 شهریور 1400
نقش انگلیس در ازدواج سیاسی شاه و فوزیه
روز 24 فروردین 1318 محمدرضا پهلوی که برای انجام مراسم ازدواج راهی مصر شده بود همراه با فوزیه همسر خود با کشتی وارد بندر شاهپور (بندر امام خمینی) شد.
از جمله دغدغههای رضاشاه در سالهای پایانی حکومتش گزینش همسر برای ولیعهد ایران بود. او برای حل این مشکل بسیاری از افراد را مورد مطالعه قرار داد. ولی اصرار وی بر اینکه وصلت باید با خانوادهای پر جاه و جلال صورت پذیرد، دایره گزینش همسر را تنگ ساخته بود.
رضاشاه به ایرانالملوک دختر بزرگ احمد شاه نظر داشت ولی کینه وی از قاجار از یکسو و مصوبه قانون اساسی که تصریح کرده بود ولیعهد ایران نباید زاده مادری از طایفه قاجار باشد، سبب انصراف او از فرزند احمد شاه شد.
در این میان احمد راد وزیر مختار ایران در قاهره که از معتمدین رضاشاه بود به وی پیشنهاد کرد با خاندان سلطنتی ملک فاروق در مصر وصلت نماید. او گزارشی از خواهران ملک فاروق پادشاه مصر را به انضمام تصویری از فوزیه برای رضاشاه فرستاد که مورد پسند وی واقع شد. وزیر مختار ایران در قاهره با رایزنیهای خود توانست نظر مساعد ملک فاروق را کسب کند و بدینترتیب زمینه وصلت را فراهم سازد.
علاقه رضاشاه به فوزیه چنان شد که وی بیاعتنا به مصوبه قانون اساسی دستور داد ماده قانونی مربوطه به گونهای تغییر کند که ازدواج محمدرضا با یک دختر غیرایرانی با مشکل مواجه نشود.
مجلس شورای ملی نیز بلافاصله با تصویب یک لایحه پیشنهادی، به فوزیه ملیت ایرانی بخشید1 و مشکل قانونی در مسیر ازدواج وی با محمدرضا را از میان برداشت.
سال 1317 سال شروع زندگی مشترک ولی کم دوام محمدرضا پهلوی با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود. این تصمیم در پنجم خرداد این سال که دربارهای دو کشور طی اعلامیهای خبر برگزاری قریبالوقوع مراسم ازدواج این دو نفر را منتشر کردند فاش گردید.
این اعلامیه 3 سال پس از شروع پادشاهی فاروق و 3 سال قبل از شروع پادشاهی محمدرضا پهلوی انتشار یافت.2 با این حال مراسم ازدواج، عملاً در اسفند 1317 در قاهره و سپس در تهران برگزار شد.
هر دو حکومت مصر و ایران تحت سلطه و نفوذ بریتانیا بودند و برخی صاحبنظران معتقدند ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه اقدامی سیاسی بود که با تشویق و یا اصرار انگلیسیها صورت پذیرفت.
ارتشبد فردوست در این زمینه مینویسد:
«... مسلماً این ازدواج نقشه انگلیسیها برای نزدیک کردن دو رژیم ایران و مصر بود، بخصوص اینکه پس از تولد فرزند محمدرضا، ولیعهد آینده ایران دورگه میشد و خون ایرانی ـ مصری پیدا میکرد و این در اهداف دور انگلیسها مسلماً مطرح بوده است. ملکفواد، پدر فوزیه، نوکر سرشناس انگلیسیها بود. او در زمانی که مصر هنوز مستعمره بریتانیا بود حکومت مصر را به دست گرفت و با تقویت انگلیسیها بر خود عنوان ملک نهاد. ملک فؤاد چند سال قبل از ازدواج محمدرضا و فوزیه فوت کرده بودو پسرس فاروق بر مصر سلطنت میکرد. فاروق 4 خواهر و یک پسر داشت. ازدواج شاه با فوزیه یکی دو روزه مطرح شد و احتمالاً شاید برای خود رضاخان هم ظرف یک دو هفته پیش از آن طرح شده بود و این امر جنبه دیکتهشدن مسئله از سوی انگلیسیها را نشان میداد. 3
فردوست میافزاید:
تصمیم قطعی شد و هیئتی به ریاست محمود جم (مدیرالملک، پدر ارتشبد بازنشسته فریدون جم)، که در آن زمان سمت رئیس دربار را داشت، به قاهره رفتند و پس از 10 ـ 15 روز تشریفات مراجعه کردند و موافقت ملک فاروق را اعلام داشتند. فاروق هم از طریق انگلیسیها قبلا در جریان قرار گرفته بود و گرنه برایش عجیب بود که چرا خواهرش باید با ولیعهد ایران ازدواج کند؟! بهر حال، این هیئت جنبه تشریفاتی داشت و مسئله قبلاً حل شده بود.
سیدهادی خسروشاهی رئیس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره نیز ازدواج فوزیه و شاه را ناشی از اراده انگلیس و در جهت مصالح استعماری آن کشور میداند . وی مینویسد:
«... با هدایت و تشویق انگلیس ـ به خاطر مصالح خاص و استعماری آن کشور ـ میان دو خانواده سلطنتی ایران و مصر پیوند زناشوئی ایجاد شد و ولیعهد ایران با خواهر فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد. این ازدواج سیاسی به مناسبات دو کشور نیز گسترش بخشید. 4
محمدرضا پهلوی ولیعهد، روز 5 اسفند برای شرکت در مراسم عقد تهران را به قصد قاهره ترک کرد. در آن زمان خط هوائی مسافری در ایران وجود نداشت. به همین دلیل محمدرضا و همراهان با اتومبیل و از طریق کرج، قزوین، همدان و کرمانشاه وارد عراق شدند و از طریق خط آهن خانقین عازم بغداد شدند. آنان شامگاه هفتم اسفند به بغداد رسیدند و در قصر الزهور متعلق به ملک فیصل پادشاه عراق اقامت گزیدند. روز نهم اسفند آبان از بغداد رهسپار دمشق شدند و روز دهم به سوی بیروت براه افتادند. سپس با کشتی، سواحل این شهر را به مقصد مصر ترک کردند. کشتی در 12 اسفند به بندر اسکندریه رسید و محمدرضا و همراهان با قطار به سوی قاهره به راه افتادند. روز 24 اسفند، فوزیه و محمدرضا طی تشریفاتی در قصر عابدین مصر به عقد یکدیگر در آمدند و در بهار سال بعد همراه با خانواده فوزیه از جمله مادر و سه خواهرش از بندر پورت سعید به سوی بنادر ایران براه افتادند.
کشتی 24 فروردین 1318 در بندر شاهپور پهلو گرفت و هیأت مصری و ایرانی از طریق اهواز با قطار به تهران منتقل شدند. تشریفات عروسی در تهران نیز در کاخ گلستان انجام شد.
بدینترتیب مراسم جشن قاهره بدون حضور رضاشاه و مراسم جشن تهران بدون حضور ملک فاروق برگزار شد.
رضاشاه آنقدر از ازدواج صورت گرفته خشنود بود که محمود جم رئیس دربار را که با سفر خود به قاهره زمینه این وصلت را به وجود آورده بود، نشان درجه اول تاج داد و دختر خود «شمس پهلوی» را به عقد پسر وی فریدون جم درآورد. فریدون نیز علیرغم میل باطنی خود چارهای جز قبول این پیشنهاد نداشت. 5
ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه اگر چه سبب ارتقاء سطح روابط دیپلماتیک میان دو کشور شد و سفارت ایران در قاهره را به «سفارت کبری» تبدیل کرد و مناسبات علمی و فرهنگی دو کشور را نیز به موازات مناسبات سیاسی رونق بخشید. ولی زندگی مشترک آنها تلخ و کم دوام بود. دخالتهای اشرف خواهر شاه و تاجالملوک مادر آنان در زندگی شخصی فوزیه، هوسرانی و فساد اخلاقی شاه و دختر بودن فرزند فوزیه در شرائطی که خانواده پهلوی چشم انتظار فرزند ذکور برای جانشینی شاه بودند، مهمترین دلائلی است که به تدریج میان فوزیه با همسر و خانوادهاش فاصله ایجاد کرد و زمینه جدائی آنان را به وجود آورد. علاوه بر این نبود زبان مشترک میان فوزیه با خانواده همسرش و امتناع فوزیه از فراگیری زبان فارسی نیز عامل دیگری بود که شاهزاده مصری را در دربار تهران منزوی و گوشهگیر کرده بود. 6
بدین ترتیب ازدواج این دو که از ابتدا قلبی و عاطفی نبود، پس از حدود 10 سال به طلاق انجامید. فوزیه در 1324 طبق قوانین مصر از شاه طلاق گرفت و در 1327 نیز طلاق وی در ایران صورت پذیرفت. سرپرستی شهناز تنها دختر او نیز که به هنگام جدائی والدینش 7 ساله بود به پدرش رسید و عنوان ملکه از فوزیه گرفته شد. 7
پانوشتها:
1ـ مجلس شورای ملی و تحکیم دیکتاتوری رضاشاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 249.
2ـ فاروق روز 8 اردیبهشت 1315 در پی مرگ پدرش ملک فؤاد و در سن 16 سالگی پادشاه مصر شد و محمدرضا پهلوی نیز روز 26 شهریور 1320 یک روز پس از اشغال ایران توسط متفقین و تبعید پدرش رضاشاه از کشور با سوگند مجلس شورای ملی و در 22 سالگی به پادشاهی رسید.
3ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج اول، ص 60.
4ـ سید هادی خسروشاهی ـ مقاله روابط تاریخی فرهنگی ایران و مصر، مجله مطالعات آفریقا، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، پائیز و زمستان 1379، شماره 2، ص 132.
5ـ بلافاصله پس از مرگ رضاشاه، فریدون جم و شمس پهلوی از یکدیگر جدا شدند و همسران دیگری برای خود اختیار کردند.
6ـ فوزیه به عربی و فرانسوی تسلط داشت و شاه نیز طی سالهای زندگی خود با وی به زبان فرانسه سخن میگفت.
7ـ فوزیه در 1328 با سرهنگ اسماعیل حسین وزیر دفاع سابق مصر ازدواج کرد اما در پی کودتای اول مرداد 1331 که به خلع فاروق و تبعید وی انجامید، فوزیه عنوان «شاهدخت مصر» را از دست داده و تمامی ثروتش بر باد رفت، اما حاضر به ترک مصر نشد. او با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی 45 سال با او زندگی کرد. او هم اکنون در 84 سالگی در مصر به سر می برد.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی