15 اسفند 1400
آیتالله کاشانی: خلیل طهماسبی مجری اراده ملت ایران بود
- تا وقتی که خیانتکاری از طرف هیأت حاکمه ادامه داشته باشد و کسانی در هیأت حاکمه بخواهند به نفع اجانب و به ضرر ملت ایران اقدام کنند، ملت ایران هم از تنبیه و مجازات خائنین قصور نخواهد ورزید
- سرچشمه اکثر بدبختیهای ملت ایران از عمّال شرکت نفت است که در شئون مختلف مملکت ما دخالتهای ناروا میکنند. من معتقدم که اگر انگلیسها حاضر شوند دو برابر آنچه از نفت ایران میبرند، به ما بدهند باز هم باید دست آنها حتماً از صنایع نفت ایران قطع شود
- ما طبق حقوق بینالمللی و منشور ملل متفق حق داریم که خودمان از منابع نفت مملکتمان بهرهبرداری کنیم و دست اجانب را از منابع ثروت وطن خود کوتاه سازیم
آیت الله حاج سید ابوالقاسم کاشانی، روز سهشنبه گذشته[22 اسفند] با «دلمر» خبرنگار روزنامه دیلی اکسپرس مصاحبهای به عمل آورده و نظریات خود را به شرح زیر اظهار کردهاند:
س- شنیدهام که توطئهای از طرف بعضی از افسران به قصد جان آن جناب شده است. آیا این اطلاعی که به من رسیده است درست است یا نه؟ و اگر درست است آیا آن جناب توطئهکنندگان را می شناسند؟
ج- به من خبر رسیده است که چند نفر از افسران در تهیه سوءقصدی نسبت به من و بعضی دوستانم بودهاند و این اشخاص از افسرانی هستند که در کارها و نقشههای نخستوزیرِ مقتول[=رزم آرا] شرکت داشتهاند.
س- آیا جنابعالی برای این موضوع با مقامات بزرگ ارتش ملاقات و گفتگو کردهاید؟
ج- من با هیچ یک از مقامات مسئول ارتش ملاقات نکردهام و فقط به رئیس ستاد ارتش خبر دادم که چند نفر خیال چنین سوءقصدی کردهاند و همچنین به رئیس ستاد به وسیله تلفن گفتهام که چون من به ارتش مملکت علاقه دارم و میل دارم احترام قشون محفوظ باشد، بهتر است که خودِ ستاد ارتش آنها را تعقیب و مجازات کند و الّا ناچار خودم دستور تنبیه و مجازات افسران مزبور و همدستان آنها را خواهم داد.
س- در این دو سفر اخیر که به ایران آمدهام و با طبقات مختلف مردم تماس گرفتهام استنباط کردهام که آن جناب بیش از اعلیحضرت شاهنشاه در میان مردم نفوذ دارند. آیا در این مورد من اشتباه نکردهام و حق با من است؟
ج- طبیعی است که مردم معمولاً به خدمتگزاران فداکار خود علاقمند میباشند و باید بدانید که من در بینالنهرین[=عراق] نیز نفوذ دارم و حتی نفوذ من در آنجا از ایران بیشتر است.
س- آیا فعالیت آن جناب بیشتر متوجه امور مذهبی است یا امور سیاسی؟
ج- در دین ما رهبانیت نیست و دخالت در امور سیاسی، یعنی رسیدگی به کارهای اجتماعی هموطنان مسلمان، از وظائف پیشوایان دین اسلام است.
س- جنابعالی راجع به این عملی که نسبت به نخستوزیر[=رزم آرا] شد و این گلولهای که او را به قتل رسانید، چگونه قضاوت میکنید و چه نظری دارید؟
ج- این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه، عالیترین و مفیدترین ضربهای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد.
س- جنابعالی درباره قاتل نخستوزیر چگونه فکر میکنید، و به نظر آن جناب با قاتل مرحوم رزم آرا چه باید کرد؟
ج- قاتل رزم آرا باید آزاد شود، زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش عملی شده است و چون در حکومت ملی قضاوت افکار عمومی محترم است و رزم آرا را افکار عمومی ملت ایران محکوم کرده است، در حقیقت حکم اعدام رزم آرا را افکار عمومی ملت ایران صادر کرده است و شما میدانید که هیأت حاکمه و قوانین اجتماعی هر کشور مولود افکار عمومی مردم آن کشور میباشد و خلیل طهماسبی مجری اراده قاطبه ملت ایران بوده است.
س- من در کشورهای عربی از تشکیلات اخوان مسلمین و حسن بنا اطلاع دارم. آیا آن جناب با تشکیلات اخوان المسلمین بستگی و ارتباط دارند؟
ج- کلیه مسلمین با یکدیگر ارتباط دینی و معنوی دارند و مؤمنین در همه جا با هم برادرند. اما ارتباط مخصوصی بین ما و تشکیلات اخوان المسلمین نیست.
س- آیا این عمل ترور به نظر آن جناب باز هم ادامه خواهد داشت؟
ج- تا وقتی که خیانتکاری از طرف هیأت حاکمه ادامه داشته باشد و کسانی در هیأت حاکمه بخواهند به نفع اجانب و به ضرر ملت ایران اقدام کنند، ملت ایران هم از تنبیه و مجازات خائنین قصور نخواهد ورزید. زیرا در ممالک اسلامی عموماً و در مملکت و وطن ما خصوصاً، نهضتی در میان مردم پدیدار شده است که از حق خود دفاع کنند و استعماریون و نوکران و عمّال آنها را به جای خود بنشانند. من میدانم که این نهضت در سایر کشورهای اسلامی هم ظاهر خواهد شد و توسعه خواهد یافت.
س- اگر اعلیحضرت شاهنشاه در اعمال رزم آرا یا جانشینان او شرکت و دخالت داشته باشند، نسبت به ایشان چگونه قضاوت میکنید و چه خواهید کرد؟
ج- به طور کلی شاه در حکومت ملی مسئول نیست و در این باره من صلاح نمیدانم بیش از این فعلاً چیزی بگویم.
س- راجع به تقسیم املاک در ایران، زارعین چه فکر میکنند؟ آیا به نظر جنابعالی باید املاک بین زارعین تقسیم شود یا نه؟
ج- اگر شرکت نفت در کار ایران دخالت نکند و همان طور که قاطبه ملت ایران میخواهند قطع ید عمال شرکت بشود، عجالتاً ما احتیاج نداریم که املاک را تقسیم کرده و به اقساط بفروشیم. زیرا با بستن سد و آبیاری زمینهای مرغوب و قابل زرع خوزستان و نقاط دیگر خواهیم توانست به زارعین ایران زمینهای خوب و مرغوب مجاناً و بلاعوض واگذار کنیم و حتی آن قدر زمین زراعی خواهد بود که باید زارع از ممالک دیگر بخواهیم و بیاوریم. اما شرکت نفت جنوب که میخواهد کارگران و زارعین ایران را با مزد قلیل و ناچیزی استثمار کند، همیشه با آبیاری و آباد کردن زمینهای زراعتی ایران مخالفت میکند.
س- آیا در ضمن ملی شدن صنایع نفت جنوب آن جناب موافقت دارند که مهندسین و کارمندان انگلیسی شرکت نفت برای استخراج نفت جنوب با ایرانیها همکاری کنند؟
ج- من هرگز نمیتوانم با چنین کاری موافقت داشته باشم، برای اینکه سرچشمه اکثر بدبختیهای ملت ایران از عمّال شرکت نفت است که در شئون مختلف مملکت ما دخالتهای ناروا میکنند. من معتقدم که اگر انگلیسها حاضر شوند دو برابر آنچه از نفت ایران میبرند، به ما بدهند باز هم باید دست آنها حتماً از صنایع نفت ایران قطع شود.
س- اگر شرکت نفت جنوب و دولت انگلستان حاضر نشود مسأله ملی کردن نفت جنوب را بپذیرد، چه خواهید کرد؟
ج- ما با دولت انگلستان جنگ نداریم و اوضاع دنیا و موقع بینالمللی هم به دولت انگلستان دیگر فرصت و اجازه نخواهد داد که کشتیهای جنگی خود را به ایران بیاورد و مملکت ما را تهدید نماید. ما طبق حقوق بینالمللی و منشور ملل متفق حق داریم که خودمان از منابع نفت مملکتمان بهرهبرداری کنیم و دست اجانب را از منابع ثروت وطن خود کوتاه سازیم.
س- اگر شرکت نفت موضوع اختلاف را به دیوان داوری لاهه ببرد، چه خواهید کرد؟
ج- مدتی است کاپیتولاسیون الغا شده است و اگر در داخل کشور ایران دعوا یا اختلافی میان خارجیان و ایرانیها پیشآمد کند، آن دعوا باید در محاکم ایرانی مطرح شود و مورد قضاوت قرار گیرد.
س- من اطلاع دارم که در قرارداد مادهایست که اگر اختلافی بین شرکت نفت جنوب و ایران پیش آید باید به دیوان داوری لاهه رجوع کنند و دولت انگلستان ناچار به دیوان مزبور مراجعه خواهد کرد.
ج- کدام قرارداد؟ اگر قرارداد ۱۹۳۳ را میگوئید، ملت ایران آن را تحمیلی میداند و قانونی نمیشمارد، زیرا امضاءکننده آن از طرف ایران[=سید حسن تقی زاده]، رسماً در مجلس شورای ملی ایران اعتراف کرده است که قرارداد ۱۹۳۳ به زور و جبر به ملت ایران تحمیل شده است و کسی که این اعتراف رسمی را در مجلس شورای ملی کرده است اکنون رئیس مجلس سنا میباشد. به علاوه رادیو و خبرگزاریها و مطبوعات و رجال مسئول انگلستان بارها رسماً گفته و اقرار کردهاند که حکومت شاه سابق[=رضاشاه] حکومت دیکتاتوری بوده و شاه سابق دیکتاتور بوده است. بنابراین چگونه توقع دارید که ملت ایران تاوان قراردادی را که در حکومت ملی و به دست مردم تنظیم نشده و فقط تحمیل یک نفر دیکتاتور بوده است، بدهد.
س- آیا آن جناب درباره جبران خسارت شرکت نفت و پرداخت قیمت مؤسسات عظیم شرکت نفت جنوب چه فکر میکنید؟
ج- طبق قرارداد دارسی که مدت آن شصت سال بوده است، پس از انقضای مدت، کلیه مؤسسات شرکت نفت باید به ایران تعلق گیرد و چون بیش از ده سال از آن مدت باقی نمانده است، قاعدتاً باید درباره یک ششم آن مؤسسات صحبت کرد و مطالبات دولت ایران از شرکت نفت خیلی بیشتر از قیمت یک ششم مؤسسات نفت جنوب میباشد و برای مطالبات ایران باید محاسبین قوی و بیطرف بنشینند و حساب کنند.
س- اگر محاسبین بیطرف بینالمللی قرار شود درباره این موضوع حساب کنند، به نظر آن جناب قابل قبول خواهد بود؟
ج- اگر حقیقتاً بیطرف باشند، البته که قبول داریم.
س- آیا آن جناب دولت اتحاد جماهیر شوروی را یک کشور امپریالیست و متجاوز نمیشناسند و کمونیستها و بلشویکها را برای ایران خطرناک نمیدانند؟!
ج- من درباره امپریالیست بودن روسها اطلاعی ندارم و به ما مربوط نیست و مردم ایران میل ندارند که هیچ دولت بیگانهای یا عمّال دُول اجنبی در کارهای داخلی مملکت ما دخالت کنند، اما میدانم که اگر خطر بلشویکی و کمونیزم هم متوجه مملکت ما بشود یا شده باشد، تقصیر انگلیسهاست. برای اینکه عمّال شرکت نفت و سیاست انگلستان در انتخابات دخالت میکنند و در تعیین و انتخاب اعضاء و رؤسای مؤثر ادارات دولتی و پستهای حساس دخالت دارند و از وزیران و زمامداران نفعطلبِ خائن حمایت میکنند و در نتیجه روز به روز تحمیل و فشار به طبقات زحمتکش و اصناف و بازرگانان شریف زیادتر میشود، فقر و فساد اخلاقی توسعه مییابد و فقر و فساد اخلاق هم زمینه را برای ایجاد و رشد افکار و اعمال بلشویکی و کمونیستی مهیا و آماده میسازد.
در این موقع چند لحظه سکوت این مجلس مصاحبه را فرا گرفت و آقای دلمر پس از آن سکوت گفت: من بسیار سپاسگزارم که آن جناب با حوصله سؤالات من را شنیده و با صراحت کامل جواب دادید و باید اضافه کنم که صراحت آن جناب در پاسخ سؤالات من، مرا تحت تأثیر قرار داد.
آقای آیت الله کاشانی گفتند اگر تا فردا صبح هم از من سؤال کنید حاضرم به سؤالات شما جواب بدهم و انتظار دارم شما عین جوابهای مرا به هموطنان خود بگوئید. من چون سیاست انگلستان را همیشه برای ممالک اسلامی پُر ضرر دیدهام و از بس شاهد مشقات و رنجهائی بودهام که برادران مسلمان و هموطنان ایرانی از سیاست انگلستان بردهاند حاضر نبودهام که با انگلیسها مصاحبه کنم و حتی روبرو شوم، اما چون بعضی از دوستان گفتهاند که شما روزنامهنویس با وجدانی هستید حاضر شدم با شما مصاحبه کنم و امیدوارم که گفتههای مرا تحریف نکنید و تغییر ندهید و حالا که مصاحبه تمام شد به شما نصیحتی هم میکنم که:
به هموطنان خود بگوئید که دوستی ایرانیها برای انگلستان خیلی مغتنم است و باید صمیمانه سعی کنند که دوستی ایرانیها را تحصیل کنند.
روزنامه اطلاعات؛ 26 اسفند 1329