گفتگوی خواندنی با همسر شهید مطهری


محمد عطریانفر از حال و روز قاتل استاد مرتضی مطهری در روزهای بازداشت در زندان روایت می کند که "قاتل مطهری به نقطه ای از انفعال رسیده بود که تقاضای قصاص داشت.من شنیدم که آن فرد ضجه می زده و می خواسته زودتر به قصاص عملش برسد و معتقد بوده این تنها راه پاک شدن اوست.حتی من شنیده ام که همسر آقای مطهری تحت تاثیر این فضا ها ،شبی که می خواستند قاتل آقای مطهری را اعدام کنند متاثر بودند و می گفتند من به سهم خودم از حقم می گذرم و رضایت می دهم اما مطهری فقط متعلق به من نبوده است"
با چنین ذهنیتی برای گفت و گو با همسر شهید مطهری در آستانه سالروز ترور استاد راهی منزل ایشان شدم.اعظم (عالیه )روحانی ،همسر شهید مرتضی مطهری در سن 71 سالگی همچنان میزبان مهمانانی است که برای گرامی داشت سالروز شهادت استاد راهی خانه او می شوند.زنی خوش رو و مهربان که با تمام خستگی هایش از مهمانداری ، سخنرانی و تعریف خاطره از استاد برای مراجعه کنندگان (همزمان با ورودم به منزل استاد مطهری جمعی از کارمندان زن و همسران مدیران وزارت خارجه در رتبه های مختلف در آنجا حضور داشتند) با گشاده رویی مقابلم می نشیند و این زمان است که دیگر فهمیده ام باید همه سوالات سیاسی ،فلسفی و انقلابی ... را پشت در منزل استاد جا می گذاشتم و روبروی بانوئی بنشینم که از سیاست بیزار است .همسر شهید مطهری ترجیح می دهد به تعریف خاطرات از استاد اکتفا کند.
گفت و گو در اتاقی که کتابخانه استاد مطهری در آن قرار داشت انجام شد.همسر استاد در سی سال گذشته سعی کرده است فضای اتاق دست نخورده باقی بماند.میزتحریر استاد، ، نعلین هایی که درگوشه اتاق است ، تصاویر مختلف از شهید مرتضی مطهری که در طول این سالیان از سوی نهاد ها و ارگان های مختلف به گرامی داشت یاد استاد به خانواده ایشان تقدیم شده است ،قالیچه ای که بر روی آن نماز می خواندند و عبایی که به چوب لباسی آویزان است. همسر استاد مطهری می گویند" این همان عبایی است که استاد در شب شهادت به تن داشته و هنوز خونین است" خانم های وزارتخارجه با شنیدن این جمله عبا را بر صورت خود تبرک می کنند.همسراستاد با خانم ها راحت تر است این را زمانی فهمیدم که خبرنگار مردی که برای مصاحبه با ایشان آمده بود،به دلیل مرد بودن پذیرفته نشد و من به دلیل آنکه خانم بودم پذیرفته شدم.عکاس مجله هم حق گرفتن عکس از ایشان را ندارد. تنها تصویر ما می تواند ازمنزل شهید مطهری و کتابخانه استاد باشد.اما این خصوصیت ایشان فقط مربوط به برخورد با رسانه ها نیست که گفتند "در این سال ها که از شهادت استاد می گذرد هیچ گاه با هیچ کدام از آقایان برای خودمان تماس نگرفتم اگر کاری هم بوده با خانم هایشان در ارتباط بوده ام.گاهی آقای هاشمی با منزل تماس می گرفتند و می پرسیدند یعنی شما هیچ کاری ندارید که به ما بگویید؟ و من پاسخ می دادم نه من ذکری می دانم که همه کارها را راه می اندازد و الحمد الله هیچ گاه محتاج کسی نشدیم"از همسر مطهری درباره نحوه آشنایی با استاد و ازدواج با ایشان پرسیدم،لبخندی زدند وگفتند "13 ساله بودم که آقای مطهری شاگرد پدرم بود. نزد ایشان در مشهد درس حکمت می خواندند.در سن 31 سالگی من را از پدر خواستگاری کرد. در14 سالگی به عقد ایشان در آمدم.از آنجا که استاد بسیار درگیر درس و فعالیت های سیاسی بود، دیر تر از سایر برادرانش ازدواج کرد.عروسی ما و آخرین برادر شوهرم در یک شب برگزارشد"اعظم خانم 26 سال با استاد مطهری زندگی مشترک داشتند ثمر این ازدواج چهار دختر به نامهای فریده،وحیده،حمیده ، سعیده و سه پسربا نام علی ،محمد و مجتبی است.
همسر استاد می گوید "مادر شوهرم همیشه در حق فرزندانش دعا می کرد که علم زیاد نسل ادامه دار و روزی حلال داشته باشند که به حمدالله نصیب شان شد" به گفته همسر شهید مطهری دو دختر ایشان در زمان حیات استاد ازدواج می کنند.یکی از آن دختر ها همسر علی لاریجانی رییس مجلس هشتم است. فریده 15 سال داشته که به عقد علی لاریجانی بیست ساله در می آید."آقای مطهری برای ازدواج بچه ها سخت گیر نبود.همین که جوان با لیاقت و صالحی برای دختران می آمد راضی به ازدواج آنها بودند.اما همیشه نظر دختر ها را می پرسیدند و در صورت رضایت آنها با ازدواجشان موافقت می کردند"همسر شهید مطهری همواره دغدغه سر و سامان دادن به زندگی فرزندان را داشته و می گوید" برای ازدواج هر کدام از آنها آقای مطهری را بارها به خواب دیدم و ایشان نظرشان را به من می گفتند.حتی یک بار که برای یکی از دختر ها دوخواستگار همزمان آمده بود و ما تمایل داشتیم او را به عقد جوانی که از نظر مالی تامین بود در بیاوریم،استاد به خوابم آمدند و صراحتا گفتند نه به او نه سه بار این جمله را تکرار کردند و ما با آن ازدواج مخالفت کردیم"
استاد مطهری در سن 57 سالگی سه ماه پس از پیروزی انقلاب توسط گروهک فرقان ترور شد.یازدهم اردیبهشت 57 ساعت 11:45 دقیقه راهی منزل دکتر سحابی برای شرکت در جلسه ای بودند که حادثه ترور به وقوع پیوست.همسر ایشان می گوید"خداوند رسالتی بر عهده شهیدمطهری گذاشته بود و ایشان به دلیل این رسالت احساس خطر نمی کرد.در دوران طاغوت بسیار به ایشان تهمت زدند که آمریکایی است،سرمایه دار است.او را اذیت کردند اما خواست خدا بود که ایشان در دوران انقلاب شهید شود تا امام بگوید مطهری پاره تن من بود. خدا نخواست مطهری در گمنامی از دنیا برود" همسر استاد مطهری از تعریف کردن خاطرات خسته نمی شود و می گوید"امام به من گفت از مطهری برای همه بگو ،سی سال است که از اخلاق مطهری می گویم.شهید مطهری بسیار با اخلاص بود.زمانیکه به ایشان ریاست بر دانشگاه الهیات پیشنهاد شد نپذیرفتند.
آقای مفتح رییس دانشگاه شدند. شهید مطهری دسته دسته جزوه بدون نام می نوشتند وبه ایشان می دادند تا در کلاس ها برای دانشجویان تدریس شود.هیچگاه هم نمی خواستند که اسمی از ایشان باشد.از خانم مطهری سوال کردم شما چهارده سالگی به خانه استاد آمدید آیا ادامه تحصیل دادید؟"بله استاد تاکید بسیار بر علم آموزی داشتند. من دیپلم ادبی و طبیعی گرفتم"پرسیدم پیش استاد مطهری هم درس خواندید"استاد به من زبان عربی آموخت"همسر شهید مطهری گفت که از دوازده سالگی شعر گفته ام اکنون اشعار بسیاری دارم که در طی این سال ها سروده ام پرسیدم نمی خواهید اشعار را چاپ کنید؟"اگر فرزندان کمک کنند آنها را در کتاب چاپ خواهم کرد"از کتاب نظام حقوقی زن در اسلام شهید مطهری سوال کردم همسر ایشان گفت" در مجله زن روز آن زمان مقالاتی می نوشتند که علیه زنان توهین می کردند، آقای مطهری زنگ زدند وگفتند حاضر نیستم در این مجله مطلبی بنویسم ،مجله خوبی نبود.عکس دختر شایسته چاپ می کرد ،تصاویر مستهجن داشت و اصلا مجله خوبی نبود.اما آقای مطهری گفتند من حاضرم برای روشنگری مردم و خوانندگان پاسخ آن مقاله های دروغ را بنویسیم تا چاپ می کنید و مشخص شود حرف شما دروغ است.  مجموعه پاسخ های استاد به آن مقالات در کتابی بعنوان نظام حقوقی زن در اسلام جمع آوری شد"لایحه حمایت از خانواده که در مجلس مطرح است به ذهنم رسید و پرسیدم استاد مطهری مخالف چند همسری بود؟" استاد معتقد بود مردان اگرمجبور شوند می توانند چند زن بگیرند اما بهترین زندگی تک همسری است"گفتم اکنون لایحه ای در مجلس مطرح است که به مردان اجازه ازدواج مجدد بدون کسب اجازه از همسر اولشان را می دهد،همسر شهید مطهری گفت"شنیده ام من با این لایحه به شدت مخالفم.اصلا به نظر من مجلس نباید وارد این مسایل شود و دخالت کند"
• زمانیکه با شما تماس گرفتم به شدت نسبت به طرح سوالات سیاسی مخالفت کردید چرا؟
من جزوء اولین زنانی بودم که وارد سیاست شدم اما از سیاست بیزار هستم .سیاست عرصه پاکی نیست و اصلا دوست ندارم مردم را تشویق به ورود به این عرصه کنم.دوست ندارم بچه ها وقت خود را به این امور بدهند.
• خبر دارید که این روزها آقای علی مطهری در مجلس به شدت درگیر مسایل انتخابات است؟
(می خندد)تو حریف مطهری نمی شوی
• به حرف شما گوش می دهد ؟
نه اون هر کاری خودش بخواهد انجام می دهد.
• هنوزدرمنزل شهید مطهری جلسات سیاسی برگزار می شود؟
بله.گاهی جلسات سیاسی هست .مسایل را هم پیگیری می کنیم اما آنطور که مغز خود را به سیاست بدهیم نیست.حیف نیست آدم درگیر سیاست شود؟ شما سیصد سال به سینه بزن که فلان کس رییس جمهور شود آنکه خدا بخواهد می شود؛ بی خود وقت ما تلف شده است.سیاست چه فایده به جزسبکی دارد،پدرت دربیاید نتیجه ای ندارد. یکی رییس جمهورمی شود یکی دیگر نه؛فقط باید مردم را تشویق کنید به کسانی رای بدهند که بی دین نباشند ؛عاقبت بی دینی بد بختی است.هر کس بی دین شود بد بخت می شود.
• روزنامه ها نوشته بودند جلسه انتخاباتی با حضور آقایان ناطق نوری،قالیباف و باهنر در منزل شهید مطهری برگزار شده است این خبر درست بود؟
دیدم آقایان که آمدند روزنامه ها نوشتند"شام انتخاباتی"این حرف ها بی خود است.این آقایان هر سال سالگرد شهادت استاد به منزل ما می آیند.برای اولین بار که نبوده است.همیشه می آیند.شما هم خودت را درگیر سیاست نکن بدرد نمی خورد(خنده)
• نظر استاد در مورد زنان و حقوق آنها چه بود؟
استاد می گفتند خدمتی که خانم ها به خانواده و تربیت انسان می توانند انجام دهند آقایان نمی توانند. ایشان برای مقام زن ارزش فراوان قایل بود.می گفتند یک زن بنیانگذار خانواده است،زن می تواند فرزندان را طوری تربیت کند که وقتی وارد جامعه شد بقیه را تربیت کند.ایشان همیشه به من و دختر ها می گفت خوشحال باشید که زن هستید .زن مقام بالایی دارد.یک بار به ایشان گفتم حاج آقا چه کنم که مثل مرد ها به بهشت بروم ایشان گفت:خانم ها اگر فرایض روزانه را انجام بدهند وهمسرشان از آنها راضی باشد بهشتی هستند.استاد می گفتند خانم ها در سیر و سلوک خیلی بیشتر و زودتر از مردان پیشرفت می کنند. دختر خانم شاگردی که پیش یکی از استادان سلوک عارفانه که از دوستان آقای مطهری بود، مراحل عرفان را می گذراند در شب شهادت ایشان همان ساعت از خواب بیدار شدند و خبر شهادت ایشان را به استاد خود داده بود.
• با آن همه گرفتاری در خانه چگونه بودند برای خانواده فرصت می گذاشتند؟
همیشه حواسشان به همه امور خانه بود.در نگهداری بچه ها بسیار کمک می کردند.به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمه های شب بود.ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند.میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچه ها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند.بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند.در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند.یادم نمی آید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم.بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچه ها اهمیت می دادند.
خانم های وزارتخارجه در حال نماز خواندن در اتاق مطالعه استاد مطهری هستند.برخی از خانم ها هم از همسر استاد می خواهند به آنها ذکر هایی را که استاد بعد از نماز یا در طول روز می گفتند،یاد بدهند.همسر شهید مطهری به آنها سفارش می کند که همسران خود را به تقوا و ایمان دعوت کنند و یاد آوری می کند چه وظیفه سنگینی بردوش دارند.برای خانمها تعریف می کند که وقتی از نوه خود شنیده درسفربه یکی از کشورهای خارجی خانم سفیر با حجاب کامل آمده،چقدرخوشحال شده و می گوید "نباید چادر و حجاب مایه خجالت ما باشد باید افتخار کنیم و در همه دنیا با حجاب کامل حاضر شویم تا این فرهنگ را صادر کنیم"همسر شهید مطهری خسته شده است.
این را می توان از چهره اش دید اما هنوز مهمان ها در خانه می چرخند و از کتابخانه عکس می گیرند. گروه دیگری از مهمان ها برای دیدار با همسر شهید مطهری و گرامی داشت سالروز شهادت استاد در راه هستند که منزل استاد را ترک کردم .آخرین محل سکونت استاد مرتضی مطهری که به گفته همسرش دو سال و هفت ماه آخرعمر خود را در آنجا گذراند و در یکی از خیابان های نزدیک به همین خانه به شهادت رسید.


نشریه ایراندخت ، اعظم ویسمه