23 مرداد 1392
اشتباه میکنید، من زنده ام
«اشتباه میکنید، من زنده ام» عنوان مجموعه خاطراتی 176 صفحهای و مصور است که درباره زندگی و شهادت شهید علی شرفخانلو نگارش شده است. درباره چرایی و چگونگی نگارش این مجلد، مطالب و گفتهها بسیارند. اما همگی آنها پشت سر این سوال صف میکشند که شهید علی شرفخانلو که بوده؟ به همین دلیل، این پاسخ مقدم را در ابتدای ستون توضیحات موخر قرار میدهیم و به زندگی آن شهید بزرگوار میپردازیم.
سردار شهید علی (قربانعلی) شرفخانلو، در آذرماه سال 1338 خورشیدی در محله آستانه علی خوی پا به عرصه وجود نهاد. او در جوانی کسوت معلمی را برگزیده بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. علی شرفخانلو در اولین ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با جمعی از دوستان خود، دست به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خوی زد و با شروع جنگ به دل جبههها زد. بعدها در عملیات والفجر یک، مسئولیت تدارکات و لجستیک لشکر عاشورا را بر عهده گرفت و در همین مقام بود که بیست و دوم فروردین ماه سال 1362 به جمع شهیدان دفاع مقدس پیوست.
اما درباره انگیزههای درونی نگارش کتاب باید گفت که این مجلد به قلم حسین شرفخانلو، فرزند آن شهید بزرگوار نگاشته شده است.
حسین شرفخانلو درباره عنوان و جزئیات کتاب این کتاب میگوید: "از آنجا که متوجه شدم شهید همواره به خواب همرزمان خود میرود و میگوید که من زندهام و بعد از شهادت برگشته است و زندگی میکند و از این قرار تصمیم گرفتم نام کتاب را «اشتباه میکنید! من زنده ام!» گذاشتم و در 14 بخش تنظیم کردم ."
آن طور که حسین شرفخانلو اذعان داشته است، اولین جرقه نگارش کتاب در اردیبهشت سال 88 در راه برگشت از سفر مشهد اتفاق افتاده است. خود حسین درباره شروع کار میگوید: "هنگام بازگشت از سفر مشهد، با تماسی از طرف یکی از دوستان پدرم تصمیم به جمعآوری خاطرات شهید علی شرفخانلو کردم و در 27 تیر همان سال و مصادف با مبعث رسول اکرم (ص) مصاحبهها را شروع نمودم."
وی با اشاره به اینکه در اولین گام به سراغ خانواده، دوستان و همرزمان پدرم رفته، خاطرنشان کرد: "تا آذر ماه سال 88 در سفر به شهرهای تهران، تبریز و ارومیه با افراد زیادی ملاقات داشتم، همچنین عکسها، نامهها و دست نوشتههایی از ایشان نیز جمع آوری کردم."
در مجموع برای نگارش این کتاب، با 33 نفر مصاحبه انجام شده و حدود 50 ساعت خاطره جمعآوری شده است. ولی به دلایلی نگارش مطالب سه سال بعد از اتمام مصاحبهها، در سال 91 آغاز شد، تا اینکه کار در قالب مجموعه از چشمها روایت شود. یعنی هر فصل از چشم و در اصل از زبان یکی از اعضای خانواده و دوستان روایت میشود تا اینکه قصه زندگی علی شرفخانلو به پله آخر یعنی شهادت میرسد. نویسنده به جای مقدمه خودش درد دلی با پدر نادیده کرده و عنوان این درد دل را گذاشته « از چشم حسین».
زندگی شهید علی شرفخانلو در ادامه ابتدا از چشم اهل خانه روایت میشود و سپس وارد کوی و برزن و مناطق جنگی میشود. از چشم مادر، از چشم برادر، از چشم پرویز زاهد، از چشم اسماعیل جبارزاده، از چشم رحیم عدالت فر، از چشم شیخ نورعلی حسن زاده، از چشم قهرمان حسین نژاد، از چشم سید علی اسدلو، از چشم علی یوسفی، از چشم حسن پیری، از چشم یوسف کربلای خلیلی و در آخر از چشم جعفر فیروزی.
گفتنی است چاپ اول این کتاب در قطع رقعی و در150 صفحه با شمارگان 3300 نسخه و بهای 64 هزار ریال از سوی روایت فتح منتشر شده است. کتاب با فهرست اعلام و تصاویر به پایان میرسد.