04 مهر 1400

فریادگر شهر شهادت - حجت الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد


محمد تقی عارفیان

فریادگر شهر شهادت - حجت الاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد

هفتم مهرماه، مصادف است با سال گرد شهادت سردار سرافراز قلم و سخن، عالمِ مجاهد، حجت الاسلام و المسلمین حاج سید عبدالکریم هاشمی نژاد. شهید هاشمی نژاد از جمله یاران صدیق امام خمینی رحمه الله بود که در شکل گیری نهضت های مردمی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی نقش به سزایی داشت. سال روز شهادت این مبارز آزاده و خستگی ناپذیر را به ملّت شهیدپرور ایران تسلیت می گوییم.

ولادت
شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد فرزند سید حسن، در سال 1311 ش در شهرستان بهشهر استان مازندران، درخانواده ای متدین و مستضعف پای به عرصه خاک نهاد. پدرش مردی با ایمان بود که مغازه نفت فروشی داشت و با درآمد مختصری که حاصل تلاش فراوانش بود، مخارج زندگی را تأمین می کرد. مادر شهید هاشمی نژاد «ساره» نام داشت که با دل سوزی و محبت فراوانْ به تربیت و پرورش وی پرداخت.
دوران رشد
دوران رشد و بالندگی شهید هاشمی نژاد، با اوج گیری حکومت دیکتاتوری رضاخانی همراه بود. در این دوره سیاه و ننگین، دین و دین داران تحت بیش ترین فشار و اختناق بودند. در همین دوره بود که سید عبدالکریم در سایه حمایت و همت پدر، مورد تربیتی شایسته قرار گرفت و در پرتو ایمان پدر و مادرشْ عشق به خدا، اهل بیت علیهم السلام و اسلام در دل و جانش شعله ور شد.
آغاز کسب علوم و معارف
شهید هاشمی نژاد از دوران کودکی دارای هوش سرشار و همّت والایی بود. وی تا چهارده سالگی هم درس می خواند و هم به پدرش کمک می کرد تا این که با جلب رضایت پدر، به حوزه علمیه آیت اللّه کوهستانی روستای کوهستان در استان مازندران رفت و به کسب علوم و معارف دینی پرداخت. سید عبدالکریم با جدّیت و تلاش فراوان توانست در طول چهار سال دروس مقدمات حوزه و مقداری از سطح فقه و اصول را به پایان برساند. نبوغ فراوان آن شهید سبب شد تا آیت اللّه کوهستانی، شخصا بر امور تحصیلی وی نظارت کند تا استعداد سرشارش به هدر نرود.
عزیمت به قم و کسب مکارم اخلاق
شهید هاشمی نژاد پس از این که چند سال از محضر حضرت آیت اللّه کوهستانی استفاده کرد، راهی حوزه علمیه قم شد و به سفارش استادش، خدمت شیخ علی کاشانی فریدالاسلام رسید و او را به عنوان استاد اخلاق خویش برگزید. سید عبدالکریم مدت ها با شیخ هم حجره بود و چنان مجذوب احوال و مقامات عرفانی او شد که از فضایل اخلاقی و معنوی اش بهره های فراوان برد. سید عبدالکریم از نوجوانی اهل عبادت و تهجد بود. وی در حالی که مراحل اولیه دروس حوزه را در روستای کوهستان می گذراند، نماز شبش ترک نمی شد.
تحصیل علوم در قم و مشهد
شهید هاشمی نژاد تا سال 1340 در قم ماندْ. ایشان پس از اتمام دروس در حوزه علمیه قم، در درس خارج فقه و اصول آیات عظام بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی رحمه الله شرکت کرد و بیش از ده سال در حوزه علمیه به تحصیل و تحقیق پرداخت. وی هم چنین از محضر بزرگانی هم چون شهید صدوقی رحمه الله ، سید رضا صدر، آیت اللّه مجاهدی و مرحوم داماد کسب فیض نمود. پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی در سال 1340، شهید هاشمی نژاد راهی مشهد مقدس شد و در همان شهر ساکن گردید. ایشان علاوه بر شروع تدریس فقه و اصول و تشکیل جلسات تبلیغی در مشهد، در محضر بزرگانی هم چون آیت اللّه العظمی سید محمد هادی میلانی و فقیه بزرگ مرحوم آیت اللّه شیخ مجتبی قزوینی به تحصیل فقه پرداخت.
ویژگی های بارز اخلاقی
شهید هاشمی نژاد در برابر خداوند تسلیم محض بود و علاقه و ارادت خاصی به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام داشت. ایشان نسبت به انجام فرایض و ترک محرمات بسیار جدّی بود و به راحتی از خطاهای دیگران درباره خودش می گذشت. با توده های مردم به ویژه قشر محروم و مستضعف رابطه نزدیکی داشت و به یاری آنان می شتافت. ایشان با سعه صدر، آراء و افکار مخالفان را می شنید و به بحث و مناظره با آن ها می پرداخت. نسبت به مسائل فرهنگی بسیار حسّاس بود و تاریخ اسلام را به خوبی تحلیل می کرد. شجاعت کم نظیر، نظم در کار و وفای به عهد، از دیگر صفات بارز او به شمار می آمد.
آغاز فعالیت های سیاسی
فعالیت های سازمان یافته سیاسی شهید هاشمی نژاد پیش از سال 1340 آغاز شد. او در منابر و سخنرانی ها و جلسات مخفی و آشکار، به شدت از رژیم شاه انتقاد می کرد. بارها به شهربانی احضار شد و او را تهدید کردند، ولی وی به فعالیت های خود ادامه می داد تا این که در سراسر کشور از رفتن به منبر و سخن رانی منع شد. شهید هاشمی نژاد گرداننده اصلی فعالیت های انقلابی در استان خراسان بود و با شهامت تمام به نشر اعلامیه های تند و صریح بر ضد رژیم با امضای خودشان و شخصیت هایی هم چون حضرت آیت اللّه خامنه ای می پرداخت.
مبارزات شهید هاشمی نژاد در کلام مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه ای، درباره مبارزات شهید هاشمی نژاد بر ضد رژیم ستم شاهی می فرماید: «وقتی مبارزات سال 1341 آغاز شد، آقای هاشمی نژاد جزو فعال ترین عناصر مبارز در خراسان بود و در علمای مشهد، او یک عنصر اصلی و فعال محسوب می شد. در سال 1342 بود که وی در تهران سخن رانی داشت که پس از آنْ او را به همراه عده زیادی از دیگر علما و خطبای تهران دستگیر کردند. او مدتی در زندان ماند. این اولین بازداشت او بود. آقای هاشمی نژاد در راه مبارزه، از همان گام های نخستْ طعم تلخِ آزار و تعقیب و زندان رژیم را چشید ولکن این زجرها همان طور که انتظار می رفت، تأثیری نبخشید، جز آن که او را در راهش استوارتر کند. این واقعیت را می توان در فعالیت های پس از زندان آن بزرگ وار به وضوح مشاهده کرد».
مبارزه تبلیغی و آگاه ساختن جوانان
از سال 1340، شهید هاشمی نژاد با برپایی جلسات تبلیغ و وعظ، به آگاه کردن وبیدار نمودن مردم همت گماشت. ایشان در شهر مشهد با تأسیس «کانون فرهنگی جوانان» آنان را با مسائل دینی و سیاسی آشنا می کرد و در سال 1343 با هم کاری بعضی از روحانیان «کانون بحث و انتقاد دینی» را برای ارشاد نسل جوان بنا نهاد. این اقدام سبب شد تا دفاع از قلمرو دین، جنبه مباحثه و انتقاد به خود بگیرد و با استقبال جوانان تحصیل کرده مواجه شود. در کنار مسائل دینی، اجتماعی، اخلاقی، علمی و تاریخی، مسائل سیاسی روز از قبیل جنایت های اسرائیل غاصب، آمریکا و جنایت های رژیم وابسته با تحلیل های دقیق و روشنگرانه شهید هاشمی نژاد مورد بحث قرار می گرفت. این فعالیت ها سبب شد تا در سال 1349 ساواک اعلام کند که «... به طور کلی وظیفه کانون در مورد پاسخ به سؤالات بهانه است، بلکه مرکزِ فعالیت مضرّه [سیاسی و ضد رژیم[ می باشد.» کانون بحث و انتقاد دینی تا سال 1350 به فعالیت های سازنده خود ادامه داد تا این که ساواک شرکت و سخن رانی شهید هاشمی نژاد را در آن ممنوع اعلام کرد.
مبارزه با سلاح قلم
پس از این که ساواک، شهید هاشمی نژاد را از هر گونه سخن رانی محروم کرد، وی آرام ننشست و با قلم در راه روشنگری مردم حرکت جدیدی را آغاز کرد. او توانست در مدت کوتاهی، با آن قلم شیوا و همه فهم خود، کتاب پرمحتوا، خواندنی و جذّاب مناظره دکتر و پیر را بنویسد. این کتاب با استقبال پرشور و بی سابقه مردم، به ویژه قشر جوان دانشگاهی رو به رو شد. رژیم پهلوی که از ناحیه این کتاب احساس خطر کرده بود، چاپ و نشر آن را ممنوع کرد و همین امر، محبوبیت کتاب و نویسنده را بیش از پیش بالا برد به طوری که این کتاب 25 بار مخفیانه به چاپ رسید.
سازمان دهی فعالیت ها و نیروهای انقلابی
شهید هاشمی نژاد در مبارزه، شدیدا معتقد به وجود تشکیلات بود و می گفت: «جامعه ما به دلیل عدم تشکیلات منسجم و سازمان یافته، ضایعات زیادی را متحمل شده است». از این رو، ایشان تمام قدرت خود را در راه تشکیلاتی کردن حرکت مبارزاتی جامعه و انقلاب به کار برد. ایشان از سال 1341 به بعد، در راستای خط رهبریِ امام رحمه الله شکل سازمان یافته تری به کل مبارزات خود بخشیده بود. پس از پیروزی انقلاب، بنا به اصرار آیت اللّه دکتر بهشتی و نیز مقام معظم رهبری، دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی استان خراسان را به عهده گرفت و در مدت کوتاهی، بخش قابل توجهی از مردم را در شکل ها و قالب های گوناگونی سازمان دهی کرد.
حادثه مسجد فیل
شهید هاشمی نژاد در مهرماه سال 1342 و پس از آزادی از زندان، در مجالس مختلف سخن رانی می کرد و مردم را آگاه می ساخت. آخرین سخن رانی ایشان که منجر به دستگیری مجدد وی گردید، در مسجد «فیل» بود که هم اکنون به مسجد شهید نواب صفوی معروف شده است. هنگام سخن رانی ایشان، مسجد به وسیله ساواک محاصره شد. مردم می خواستند چراغ ها را خاموش کرده، سید را فراری دهند، ولی وی گفت من فرار نمی کنم، زیرا فرار کردنْ کار ترسوهاست. پس از دستگیری ایشان، پلیس و ساواک با مردم درگیر شدند و چون مردم مانع از بردن سید می شدند، پلیس شروع به تیراندازی کرد که عده ای از مردم زخمی شدند و دو نفر هم به شهادت رسیدند.
پس از دستگیری و زندانی شدن شهید هاشمی نژاد، شخصیت ها و مراجع بزرگ داخل کشور و حوزه علمیه نجف، به ویژه آیت اللّه میلانی، با صدور اعلامیه های تندی، خواستار آزادی وی شدند. بدین ترتیب، رژیم مجبور به آزادساختن شهید هاشمی نژاد شد و حادثه مسجد فیل، جز سربلندی برای مردم انقلابی و روسیاهی برای رژیم حاصلی به همراه نداشت.
مبارزه با گروهک ه
در سال 1354، شهید هاشمی نژاد مجددا دستگیر شد و به زندان شهربانی مشهد انتقال یافت. ایشان در آن جا با گروهک ها از نزدیک آشنا شد و به تجربیات ارزنده ای از برخورد با آنان دست یافت. به رغم نفاقی که در اظهار نظرات آنان وجود داشت، آن شهید عمق تفکرات آن ها را به خوبی دریافت و چه در داخل زندان و چه بعدها در بیرون از زندان، چهره منافقانه آنان را افشا کرد. شهید هاشمی نژاد در زندان با سران گروه های مختلف به بحث و مناظره می پرداخت و آنان همیشه شکست خورده، عقب نشینی می کردند. او توانست با بحث و مناظره، نظرات باطل و انحرافی آنان را آشکار سازد و بدین وسیله، از انحراف بسیاری از نوجوانان و جوانان جلوگیری کند.
سعی در ارشاد گروهک ه
مقام معظم رهبری درباره مبارزه شهید هاشمی نژاد با گروهک ها فرمودند: «از همان اوقات [بعد از آشنا شدن با افکار گروهک منافقین در زندان] بود که کینه آقای هاشمی نژاد در دل این گروهک منافق پدید آمد؛ زیرا او از نزدیک چم و خم کارهای آن ها را دیده بود و دورویی و نفاق آن ها و انحرافات فکری آن ها را از نزدیک لمس کرده بود. وقتی وی از زندان بیرون آمد، ضمن این که انحرافات این گروه را به خوبی می دانست، در صدد آن بود که شاید بتواند [آن ها را [با ملاطفت و ملایمت و نصیحت به مسیر صحیح بکشاند و در این راه چه کوشش ها که او نکرد. در یک برهه ای از زمانْ او به راستی بزرگ وارانه در مقابل آن ها نرمش نشان داد، لکن بالاخره مشخص شد که این ها از آن خط فکری و عملی غلط و منافقانه خویش دست بردار نیستند. این بود که او پس از آن همه بی اثر ماندن ملاطفت و نصیحت، بالاخره قاطعانه در مقابل آن ها ایستاد. آقای هاشمی نژاد از جمله کسانی بود که پیش از بقیه چهره های معروف، مورد غضب و اتهام گروه های منافق و افراد وابسته به آن ها قرار گرفتند».
شهید هاشمی نژاد و پیروزی انقلاب اسلامی
پس از بازگشت پیروزمندانه حضرت امام خمینی رحمه الله به ایران در 12 بهمن 1357، شهید هاشمی نژاد از مشهد به تهران آمد و به زیارت امام رحمه الله شتافت. در روز 22 بهمن که فرصت طلبان برای جمع آوری اسلحه قصد حمله به پادگان و لشگر 77 خراسان داشتند، سید عبدالکریم در حفظ و نظم شهر و حفظ پادگان نقش به سزایی داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی به مبارزه بر ضد گروه های کج اندیش پرداخت، چرا که معتقد بود بزرگ ترین انقلاب، انقلاب فرهنگی است؛ یعنی درهم ریختنِ فرهنگی که غرب بر ما تحمیل کرده است.
فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب
شهید هاشمی نژاد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با رأی قاطع مردم استان مازندران به مجلس خبرگان راه یافت و در تصویب قوانین حیاتی، بیش ترین نقش را ایفا کرد. ایشان در قضایای جنگ تحمیلی چند بار به همراه حضرت آیت اللّه خامنه ای به مناطق جنگی رفت. او هم چنین در افشای خیانت های بنی صدر و جبهه متحد سلطنت طلب ها و منافقین سهم به سزایی داشت.
دیدگاه شهید هاشمی نژاد درباره مقام معظم رهبری
شهید هاشمی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اول حضرت آیت اللّه خامنه ای(دام ظله) در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی گفت: «آقای خامنه ای را نباید گفت یک فرد مکتبی، بلکه باید گفت فرد مکتب شناس و کسی که خودش یک اندیشه ساز است. آقای خامنه ای فرزند انقلاب است و دقیقا از اولین آغاز حرکت انقلاب، در کنار امام و در کنار ملت قهرمان ما بود. او در زندان و تبعیدگاه، در شکنجه گاه ها، در خطبه ها، در جبهه های جنگ و در همه جبهه هایی که انقلاب و اسلام در آن جا بود، حضور داشت و حضور آقای خامنه ای نه به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان کسی که در کادر رهبری انقلاب جای داشت، بود. آقای خامنه ای مورد اعتماد ملت ما در طول تاریخ حرکت انقلابمان بود و ایشان یکی از پیام آوران برای ملت از جانب امام بود. او فردی انقلابی، سازش ناپذیر، قاطع، پرتلاش و دل سوز است و ایشان از کسانی است که الفبای فکری انقلاب و امام را به خوبی درک کرده است».
عروج سرخ
نقشه ترور شهید هاشمی نژاد از درون سازمان منافقین طرح ریزی گردید. سیدِ شهید، عروج خونین خود را امری حتمی می دانست و خود را برای آن آماده ساخته بود. در روز هفتم مهرماه 1360 هم زمان با شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام ، سید عبدالکریم رأس ساعت هفت صبح به مکان حزب جمهوری اسلامی رفت و در کلاسی که دانش پژوهان انتظار او را می کشیدند، حضور یافت. ساعت هشت صبح، هنگامی که در حال خروج از کلاس بود، یکی از منافقین در حالی که ضامن نارنجک را کشیده بود، سید را از پشت در بغل گرفت و نارنجک را جلوی شکم او قرار داد و با شدت او را به صورت روی زمین خوابانید. چند ثانیه بعد نارنجک منفجر شد و یکی از پرچم داران انقلاب اسلامی، با بدن پاره پاره و دست های قطع شده، هم چون علم دار کربلا به خیل شهدا پیوست. پیکر مطهر شهید هاشمی نژاد در «دارالزهد» حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد. در آن روزها، کشور در غم این عالم مجاهد به سوگ نشست و در خراسان سه روز عزای عمومی اعلام شد.
شهید هاشمی نژاد در کلام امام خمینی رحمه الله
حضرت امام خمینی رحمه الله در روز شهادت شهید هاشمی نژاد فرمودند: «اناللّه و انا الیه راجعون. در روز شهادت امام جواد علیه السلام یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید. شهید هاشمی نژاد که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن، بر اشخاصی که او را می شناسند پوشیده نیست. امروز در شهادت سلف صالح، این خلف صالح و متعهد از دست ما گرفته شد و من نمی دانم که انگیزه این شرارت که مشغولند این گروهک های ضعیف و نادان و عمّال قدرت های بزرگ خصوصا آمریکا چه می خواهند و چه انگیزه دارند؟ این ها می خواهند با کشتن اولاد پیغمبر و با به عزا نشاندن امام عصر سلام اللّه علیه و مؤمنین، ضربه به اسلام بزنند؟ اسلام از این شهدا و بالاترین شهدا را در راه هدف تقدیم کرده است».
شهید هاشمی نژاد در کلام مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
مقام معظم رهبری درباره شهید هاشمی نژاد فرموده اند: «شهید هاشمی نژاد مسئولیت سنگین خود را از سال 1341، یعنی در طول نوزده سال به خوبی انجام داد و با کمال سربلندی به شهادت رسید. البته شهادت برای شخصی مثل این عالم بصیر و سخنور و بزرگ وار یک افتخار است، هم چنان که برای کشندگان و دشمنانش مایه روسیاهی است. هاشمی نژاد از لحاظ شخصی، فرد متواضعی بود. انسان شجاعی بود. خوش فکر و خوش قریحه بود. زحمت کشیده و درس خوانده بود. بی طمع و بدون چشم داشت به مال و مقام کار می کرد و به کار علاقه داشت. صداقت و اخلاص و وفای او را همه می دانند. او یک شخصیت از همه نظرممتاز بود. من احساس می کنم برادر عزیز و گران بهایی را که قلبا و روحا به او خیلی متکی بودم و همواره به او دل خوش و امیدوار بودم از دست داده ام. مردم خراسان یک پدر دل سوز و یک برادر علاقه مند و فداکار را ازدست دادند و ملت ایران یک فرزند نمونه ارزشمند و کم نظیر را».
آثار و تألیفات شهید هاشمی نژاد
از شهید هاشمی نژاد آثار ارزنده و جاویدی بر جای مانده است که عبارتند از:
مناظره دکتر و پیر؛ درسی که حسین علیه السلام به انسان ها آموخت؛ قرآن و کتاب های دیگر آسمانی؛ پاسخ ما به مشکلات جوانان؛ مشکلات مذهبی روز؛ مسائل عصر ما؛ اصول پنج گانه اعتقادی (در دو جلد)؛ مقالاتی چند در مجله مکتب اسلام؛ رهبران راستین؛ هستی بخش؛ راه سوم بین کمونیزم و سرمایه داری؛ زهرا علیهاالسلام و مکتب مقاومت؛ ولایت فقیه و تقریرات اصول آیت اللّه شیخ علی کاشانی به زبان عربی.
معرفی شهید هاشمی نژاد از زبان مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
در سال گرد شهادت شهید هاشمی نژاد، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) با بر شمردن برخی از ویژگی های والای او، این چهره نورانی را این گونه معرفی کردند: «ایشان فرد شجاع و در برخورد با مسائل آدم نترس و قوی القلبی بود... یک فرد سیاسی کاملاً روشن بین بود و خط سیاسی ایشان هم به معنای واقعی کلمه همان چیزی بود که ما به آن می گوییم خط امام... این شخص جلیل و شریف در برابر دوستان دیگرش آنقدر شکسته نفسی می نمود که دوستان خودش را واقعا شرمنده می کرد... یک بُعد دیگری که در زندگی آقای هاشمی نژاد شناخته نشده است، بعد عرفانی ایشان است. ایشان مرد عارفی بود».
شهید هاشمی نژاد و حکومت امام زمان(عج)
شهید هاشمی نژاد در کتاب پاسخ به مشکلات جوانان، درباره حکومت حضرت ولی عصر(عج) می نویسد: «منتظر فرج و ظهور امام زمان(عج)، در انتظار یک حکومت عدل آسمانی و جهانی به سر می برد. حکومتی که در آن جز عدل و انسانیت، جز قوانین قرآن و تعالیم صحیح و سعادت بخش اسلام چیزی دیگر یافت نمی شود. حکومتی که برای حمایتی همه جانبه از ستم دیدگان انعطاف ناپذیر است. حکومتی که به طور آشتی ناپذیر، خصم بیدادگران است. حکومتی که نظام صحیح اسلام را مو به مو اجرا می کند و دستورهای آسمانی قرآن را با دقت و مراقبت هرچه بیش تر به کار می بندد.»


گلبرگ-مهر 1382، شماره 43