10 خرداد 1400
اعمال نفوذ امرای قشون در امر انتخابات
دستور رضاخان برای اعمال نفوذ امرای قشون در امر انتخابات شامل همه مناطق میشد و از خلال اسناد چنین برمیآید که افرادی که میباید از هر منطقه به مجلس راه یابند قبلاً تعیین شده و اقدامات لازم برای راهیابی آنها به عنوان نماینده مردم صورت میگرفت. در سندی که با طبقهبندی محرمانه، از سوی رئیس ارکان حرب کل قشون به امیرلشکر غرب فرستاده میشود با صراحت بیان میشود که قرار است جلیلالملک از بنیطُرُف، یکی از ایلات خوزستان، انتخاب شود. «به تصدیق آن که موجبات پیشرفت مقصود با نداشتن قوا در عربستان (خوزستان) مشکل است، حسبالامر به وسایلی که ممکن است و به دست اشخاص غیرنظامی که طرف اعتماد هستند اقدامات نمایید.» (همان، پ 10، ص 109).
رضاخان
توضیح اینکه کودتای سوم اسفند 1299 و حوادثی که در طی پنج سال تا 1304ش و برآمدن رضا پهلوی رخ داد حکایت از آن دارد که مجلس پنجم شورای ملی از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار بوده، در تاریخ معاصر ایران جایگاه منحصر به فردی را داشته است. رضاخان سردارسپه که در انجام کودتا همکار سیدضیاءالدین طباطبایی و از عاملین اصلی آن بود توانست از فردای کودتا نفوذ چشمگیر و مؤثری به دست آورد و در دستیابی به آنچه میخواست از همه توان خود بهره ببرد. در چند کابینه متوالی وزارت جنگ را برعهده گرفت که کسب موفقیتهای نظامی و انتظامیاش در این سالها جای پای محکمی را در ارکان حکومتی برای او به ارمغان آورد و گذشته از فرماندهان و صاحبمنصبان نظامی بسیاری از اعضای هیأت دولت را نیز گوش به فرمان وی کرد. مداخله هواداران او که بیشتر کارگزاران دولتی را تشکیل میدادند در انتخابات مجلس دوره چهارم آغاز شد؛ اما در روزهای پایانی همین مجلس، که مقدمات انجام انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای ملی فراهم میشد دخالتهای آنان گسترش فزایندهای یافت. با تلاش هواخواهان رضاخان در مجلس در اسفند 1301 اعتباری به مبلغ صدهزار تومان برای انجام انتخابات اختصاص پیدا کرد. همچنین مقرر گردید که انتخابات از فروردین 1302 شروع شود. اما با تکاپوی عوامل سردارسپه زمان رأیگیری دو مرتبه به تعویق افتاد. در این فاصله طرفداران وزیر جنگ که بیشتر فرماندهان لشکر و فرمانداران نظامی در شهرهای مختلف بودند انتخاب حامیان سردارسپه را تدارک دیدند و تصمیمات کمیسیونی که مرکب از ملکالشعرای بهار، محمد مصدق و ابوالحسن حائریزاده برای تجدیدنظر در قانون انتخابات و جلوگیری از دستبرد صاحبان نفوذ در امر رأیگیری تشکیل شده بود، به جایی نرسید. تنها در تهران چند نفر به تعداد انگشتان یک دست به عنوان نماینده واقعی مجلس پنجم برگزیده شدند که انتخاب آنان هم در زمانی انجام گرفت که هنوز چند روزی از عمر مجلس چهارم باقی بود. در دیگر نقاط کشور هم انتخابات اغلب به دست فرماندهان لشکرو فرمانداران نظامی و گروههای متنفذ وابسته به وزارت جنگ صورت پذیرفت. در این میان تعدادی از احزاب و دستههای سیاسی همچون «تجدد» و «دموکراتهای مستقل» دست به دست هم دادند و ترکیب سیاسی و حزبی مجلس پنجم را به سمت و سویی بردند که غیر از اجرای برنامههای رضاخان سردارسپه ـ که پس از مدت کوتاهی به ریاستالوزرایی رسید ـ فرجام دیگری نداشت. رضاخان از همان روزهای پایانی مجلس چهارم به ترکیب کلی مجلس پنجم میاندیشید که توانست با اعمال نفوذ و وارد ساختن هوادارانش به درون آن سلطنت قاجاریان را منقرض کرده، بر مسند حکومت نشیند. (بهار، تاریخ احزاب سیاسی تا انقراض قاجاریه، ج 1، صص 303 و 304؛ مستوفی، شرح زندگانی، من یا...، ج 3، ص 606).
اعمال نفوذ امرای قشون در امر انتخابات
دستور رضاخان برای اعمال نفوذ امرای قشون در امر انتخابات شامل همه مناطق میشد و از خلال اسناد چنین برمیآید که افرادی که میباید از هر منطقه به مجلس راه یابند قبلاً تعیین شده و اقدامات لازم برای راهیابی آنها به عنوان نماینده مردم صورت میگرفت. در سندی که با طبقهبندی محرمانه، از سوی رئیس ارکان حرب کل قشون به امیرلشکر غرب فرستاده میشود با صراحت بیان میشود که قرار است جلیلالملک از بنیطُرُف، یکی از ایلات خوزستان، انتخاب شود. «به تصدیق آن که موجبات پیشرفت مقصود با نداشتن قوا در عربستان (خوزستان) مشکل است، حسبالامر به وسایلی که ممکن است و به دست اشخاص غیرنظامی که طرف اعتماد هستند اقدامات نمایید.» (همان، پ 10، ص 109).
توضیح اینکه کودتای سوم اسفند 1299 و حوادثی که در طی پنج سال تا 1304ش و برآمدن رضا پهلوی رخ داد حکایت از آن دارد که مجلس پنجم شورای ملی از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار بوده، در تاریخ معاصر ایران جایگاه منحصر به فردی را داشته است. رضاخان سردارسپه که در انجام کودتا همکار سیدضیاءالدین طباطبایی و از عاملین اصلی آن بود توانست از فردای کودتا نفوذ چشمگیر و مؤثری به دست آورد و در دستیابی به آنچه میخواست از همه توان خود بهره ببرد. در چند کابینه متوالی وزارت جنگ را برعهده گرفت که کسب موفقیتهای نظامی و انتظامیاش در این سالها جای پای محکمی را در ارکان حکومتی برای او به ارمغان آورد و گذشته از فرماندهان و صاحبمنصبان نظامی بسیاری از اعضای هیأت دولت را نیز گوش به فرمان وی کرد. مداخله هواداران او که بیشتر کارگزاران دولتی را تشکیل میدادند در انتخابات مجلس دوره چهارم آغاز شد؛ اما در روزهای پایانی همین مجلس، که مقدمات انجام انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای ملی فراهم میشد دخالتهای آنان گسترش فزایندهای یافت. با تلاش هواخواهان رضاخان در مجلس در اسفند 1301 اعتباری به مبلغ صدهزار تومان برای انجام انتخابات اختصاص پیدا کرد. همچنین مقرر گردید که انتخابات از فروردین 1302 شروع شود. اما با تکاپوی عوامل سردارسپه زمان رأیگیری دو مرتبه به تعویق افتاد. در این فاصله طرفداران وزیر جنگ که بیشتر فرماندهان لشکر و فرمانداران نظامی در شهرهای مختلف بودند انتخاب حامیان سردارسپه را تدارک دیدند و تصمیمات کمیسیونی که مرکب از ملکالشعرای بهار، محمد مصدق و ابوالحسن حائریزاده برای تجدیدنظر در قانون انتخابات و جلوگیری از دستبرد صاحبان نفوذ در امر رأیگیری تشکیل شده بود، به جایی نرسید. تنها در تهران چند نفر به تعداد انگشتان یک دست به عنوان نماینده واقعی مجلس پنجم برگزیده شدند که انتخاب آنان هم در زمانی انجام گرفت که هنوز چند روزی از عمر مجلس چهارم باقی بود. در دیگر نقاط کشور هم انتخابات اغلب به دست فرماندهان لشکرو فرمانداران نظامی و گروههای متنفذ وابسته به وزارت جنگ صورت پذیرفت. در این میان تعدادی از احزاب و دستههای سیاسی همچون «تجدد» و «دموکراتهای مستقل» دست به دست هم دادند و ترکیب سیاسی و حزبی مجلس پنجم را به سمت و سویی بردند که غیر از اجرای برنامههای رضاخان سردارسپه ـ که پس از مدت کوتاهی به ریاستالوزرایی رسید ـ فرجام دیگری نداشت. رضاخان از همان روزهای پایانی مجلس چهارم به ترکیب کلی مجلس پنجم میاندیشید که توانست با اعمال نفوذ و وارد ساختن هوادارانش به درون آن سلطنت قاجاریان را منقرض کرده، بر مسند حکومت نشیند.
(بهار، تاریخ احزاب سیاسی تا انقراض قاجاریه، ج 1، صص 303 و 304؛ مستوفی، شرح زندگانی، من یا...، ج 3، ص 606).