24 تیر 1400
اهمیت و جایگاه شورای نگهبان از دید گاه امام و مقام معظم رهبری
از دو منظر میتوان به اهمیت یک موضوع پی برد : یکی حسّاسیت و مخالفت و موضعگیری مخالفان که نشاندهندهی جایگاه اثر گذار آن موضوع در مغایرت با اهداف آنان است و دیگری تأکید و تبیین و هشدارهای موافقان دلسوز، که به اهمیت و نقش آن آگاهند و با اصرار، میکوشند، از دو منظر میتوان به اهمیت یک موضوع پی برد : یکی حسّاسیت و مخالفت و موضعگیری مخالفان که نشاندهندهی جایگاه اثر گذار آن موضوع در مغایرت با اهداف آنان است و دیگری تأکید و تبیین و هشدارهای موافقان دلسوز، که به اهمیت و نقش آن آگاهند و با اصرار، میکوشند،
بســــمٱللهٱلرحمنٱلرحیم
از دو منظر میتوان به اهمیت یک موضوع پی برد : یکی حسّاسیت و مخالفت و موضعگیری مخالفان که نشاندهندهی جایگاه اثر گذار آن موضوع در مغایرت با اهداف آنان است و دیگری تأکید و تبیین و هشدارهای موافقان دلسوز، که به اهمیت و نقش آن آگاهند و با اصرار، میکوشند، توجه امت را به جایگاه خطیر آن جلب کنند، تا هم قدردان گوهری باشند که در اختیار دارند، و هم هوشیارانه به حراست از آن و مقابله با هرگونه رخنهی خلل، و ضعف به بدنهی آن بپردازند. نقش مهمّ «شورای نگهبان» از این گونه موضوعات است که هم خودیهای دلسوز و بصیر، هم بیگانگان و دگر اندیشان مغرض و کینه توز، در بارهی آن بسیار حرف زده و تحلیل کردهاند و هرکدام از زاویهی دید و نگاه خویش به آن پرداختهاند. در این نوشتار مجال پرداختن به هر دو منظر نیست. لذا از میان شخصیتهای بزرگ و اندایشمندان متعهّد که در این زمینه سخنهای فراوان دارند، تنها به بررسی گذرای دیدگاههای دو چهرهی مهمّ یعنی : معیار و معمار کبیر انقبلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و رهبر حکیم و خردمند انقلاب اسلامی(مد ظلهالعالی) میپردازیم که سخنانشان بیش از دیگران « حجیت » دارد. و به این نهاد مؤثر و سرنوشت ساز با عنایتی خاص پرداختهاند. بیتردید استحکام بیشتر جایگاه و پایگاه این نهاد ارزشمند، پشتوانهی تداوم نظام اسلام و تکیهگاه اطمینانبخش به امت انقلابی است. . شورای نگهبان، دستاورد و حافظ انقلاب اسلامی شورای نگهبان،یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است که ساختارحکومتی و قانون اساسی، مجلس را ملزم کرده است هیچگونه قوانینی مخالف موازین شرعی و قانون اساسی تصویب نکند. در دوران رژیم پهلوی، نمایندگان مجلس هیچ گونه تعهدی در این زمینه نداشته و مقررات فراوانی مخالف احکام شرعی، تصویب مینمودند. برخی از این مقررات نیز که جنبهی خارجی داشت، بسیار خفت بار و ننگین بود. قراردادها و قوانینی که برای کشور حقارت و یا وابستگی را به ارمغان میآورد. اصولاً سیاست رژیم پهلوی، سیاستی دین ستیزانه و غیراسلامی بود و طبیعی بود که با این سیاست، قوانین و مقرراتی که تصویب میکرد، اغلب مخالف موازین اسلامی و نیز مخالف با قوانین اساسی باشد. این سیاست مورد قبول مراجع تقلید و علماء اسلامی و نیز مردم مسلمان و متدین ایران نبود و اساساً یکی از اهداف مقدس و مهم انقلاب اسلامی ایران، این بود که سیاست دین ستیزی از بین رفته و موازین و احکام شرعی در قوانین و مقررات کشور رعایت گردد. پس از انقلاب، یکی از شرائط اساسی اسلامی کردن نظام و مصادیق حاکمیت بخشیدن به احکام نورانی قرآن، این بود که قوانین مخالف شرع به تصویب نرسد. این سیاست اصولی و حساس نظام اسلامی در منشور آن یعنی قانون اساسی با صراحت بیان شده است. اصل ۷۲ قانون اساسی مقرر میدارد.« مجلس شورای اسلامی نمیتواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نودوششم آمده، بر عهدهی شورای نگهبان است.» هرچند با تحولاتی که پس از انقلاب اسلامی در نمایندگان مجلس به وجود آمده و غالباً افرادی متدین و متعهد و دلسوز به اسلام، ملت و مملکت به آن راه یافته است و خود آنان اصولاً قوانینی که مخالف موازین شرعی باشد، تصویب نمیکنند؛ با این حال برای محکمکاری و حصول اطمینان کامل از رعایت موازین شرعی که امری تخصصی و در حیطهی صلاحیت فقهای اسلام میباشد، قانون اساسی، مرجعی به عنوان شورای نگهبان را به منظور تشخیص این امر در نظر گرفته است. اصل ۹۱ قانون اساسی مقرر میدارد: « به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود.
۱) شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است.
۲) شش نفر حقوقدان در رشتههای مختلف حقوقی از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیلهی رئیس قوّهی قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند و با رأی مجلس انتخاب میگردند.» و بر اساس اصل ۹۶ قانون اساسی : « تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهدهی اکثریت همهی اعضای شورای نگهبان است.» از طرف دیگر، نظر به اهمیت جایگاه شورای نگهبان در راستای نظارت بر عدم مغایرت مصوبات مجلس با احکام اسلام و قانون اساسی، اصل ۹۳ قانون اساسی مقرر میدارد : « مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد، مگر در مــورد تصــویب اعتبــارنــامــهی نمایندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضای شورای نگهبان ». در طی سالهای گذشته نیز عملاً شاهد بودهایم که در موارد متعددی شورای نگهبان ، مصوبات مجلس را به علت مغایرت با موازین شرعی رد کرده و جهت اصلاح به مجلس عودت داده است. امروز امت اسلامی به یکی از آرزوها و اهداف انقلاب خود یعنی حاکمیت اسلام بر قوانین مملکتی در حوزههای مختلف رسیده است. در واقع دستیابی به این هدف، یکی از جلوهها و نمادهای اسلامی بودن نظام را به نمایش گذارده است. شورای نگهبان در قانون اساسی مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۱/۷/۱۳۶۹ در دیدار با گروه کثیری از آزادگان و اقشار مختلف مردم فرمودند: « شورای نگهبان دستگاهی است که قانون اساسی ما، آن را وسیلهی تضمین حقانیت این نظام قرار داده است. اگر شورای نگهبان نمیبود و نباشد، یا تضعیف بشود، یا کار خودش را انجام ندهد، حرکت اسلامی این نظام زیر سؤال خواهد رفت.» . طبق اصل ۹۹ قانون اساسی، یکی از کارهای شورای نگهبان ، نظارت بر انتخابات است. این اصل میآورد: « شورای نگهبان ، نظارت بر انتخابات خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد.». اگر این کار شورای نگهبان ، درست انجام نشود؛ حرکت اسلامی این نظام زیر سؤال میرود. برای شورای نگهبان ضروری است بداند که نظارت او بر انتخابات از چه نوع نظارتی است؟ پس از وقوف به این موضوع، سخن از انجام وظیفه میباشد. اصل ۹۸ قانون اساسی میآورد: « تفسیر قانون اساسی به عهدهی شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان است.» طبق قانون، شورای نگهبان باید روشن نماید که نظارت آن شورا در انتخابات، استطلاعی است یا استصوابی؟! با توجه به حادشدن اختلاف در زمان انتخابات چهارمین دورهی مجلس شورای اسلامی، ریاست وقت هیأت مرکزی نظارت شورای نگهبان ، طی نامهای ، نظر تفسیری شورای نگهبان را در مورد مدلول اصل ۹۹ قانون اساسی خواستار شد، و در پاسخ به آن نامه، دبیر وقت شورای نگهبان اعلام نمود: « نظارت مذکور در اصل ۹۹ قانون اساسی، استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات، از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود.» قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی – مصوب ۷/۹/۱۳۷۸- نیز در مادهی ۳ از فصل اوّل آورده است: « نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی، به عهدهی شورای نگهبان میبااشد. این نظارت، استصوابی و عام و در تمام مراحل ، در کلیهی امور انتخاابات جاری است.» بنابر این لازم است شورای نگهبان با نظارت کامل در تمام مراحل انتخابات، حقانیت نظام را تضمین کند نگذارد حرکت اسلامی نظام، زیر سؤال برود. تنها با انجام این کار و نظارت استصوابی شورای نگهبان ، انسانهای بی درد، مرفه، دنیاگرا، غرب گرا، نفوذی و منافق نمیتوانند به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کنند و با نفوذ در قوهی مقننه و سایر نهادهای انتخابی، راه سلطهی بیگانگان و سقوط حاکمیت دینی را هموار سازند. طبیعی است که همانان نیز با تبلیغ علیه شورای نگهبان ، راه تضعیف شورا را بپیمایند و مانع انجام درست نظارت شورای نگهبان شوند. آنان به خوبی میدانند که با شکستن نظارت استصوابی، میتوانند در ارکان حاکمیت نفوذ کنند؛ گر چه چنین تلاشی هرگز به ثمر نمیرسد. حضرت آیتاللله خامنهای در تاریخ ۲۸/۱۲/۱۳۷۸ فرمودند: « جنجال علیه نظارت استصوابی، یکی از مباحث بی مبنا و بیریشه است که با هدف تضعیف شورای نگهبان و نفوذ دادن عناصر مخالف اسلام، امام و نظام در ارکان قانونگذاری کشور انجام میشود... به طور قطع و یقین چنین چیزی تحقق نخواهد یافت.» علت عدم تحقق این خواستهی عناصر مخالف دین و ارزشها، هوشیاری ملت ایران و انجام وظیفه از سوی شورای نگهبان است.غفلت در این راستا هم پذیرفته نیست و هرگز ملت ایران متخطی در این عرصه را نمیبخشد. قانون، راه درست را ترسیم کرده است و متصدیان اجرای قانون اساسی، حق هیچ گونه کوتاهی در این پهنه را ندارند. وظایف شورای نگهبان مقام معظّم رهبری، در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان فرمودند: « شورای نگهبان ، عماد ملت و دین و مایهی اطمینان و سکینهی قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامی به شمار میرود. وقتی شورای نگهبان مثل همهی دورهها ی گذشتهی آن، قوی و قاطع و دقیق باشد، موجب آرامش کسانی میشود که دلشان برای اسلامی میتپد و آرزویشان تحقق اهداف اسامی و شریعت حقهی نبویه است.» بیان فوقالذکر تأکید میکند که شورای نگهبان ، باید:
۱) قوی باشد؛
۲) قاطع باشد؛
۳) دقیق باشد.
امام بزرگوارمان نیز خطاب به شورای نگهبان میفرمایند: «از حضرات فقهای شورای نگهبان تقاضا میشود که در مأموریت مهم خود به هیچ وجه ملاحظهی اشخاص و یا گروههای انحرافی را ننموده و به وظیفهی بسیار خطیر خود قیام و اقدام نموده و نگهبانی از اسلام و احکام مترقی آن نمایند و خدمت خود را با قدرت تمام در پیبشگاه خداوند و ولی مطلق او، حضرت ولیٱلله اعظم امام عصر(عج) انجام دهند.» اگر شورای نگهبان با قوت و قدرت و با دقت و قاطعیت به وظایف خود عمل کند:
۱) این عملگرد شورای نگهبان ، موجب آرامش دل کسانی میگردد که دلشان برای اسلام میتپید؛
۲) آن افراد کسانی هستند که به دنبال تحقق اهداف اسلامی و شریعت نبویاند؛
۳) چون عمل شورای نگهبان باعث تحقق آن اهداف میشود، دل آنان آرام میگیرد. دقیقاً به همین علت است که مقام عظمای ولایت، شورای نگهبان را نبض نظام اسلامی میشمرند و بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز میفرمایند: « چون عمل شورای نگهبان حفظ نظام است، از هیچ کوشش و تلاشی برای حفظ نظام نباید دریغ نماید.» در مبحث انتخابات و نظارت بر آن نیز – از آغاز تا پایان – شورای نگهبان باید به وظیفهی خود عمـل کنـد؛ دقیق، قوی و قاطع بوده، از فشارها و اهانت ها نهراسد. یقیناًً کسانی که از عملکرد قاطع شورای نگهبان متنفر میگردند و کسانی که به دنبال سهم خواهی به جای تقویت ارکان نظامند و یا خواهان نفوذ درحاکمیت برای نفی حکومت دینیاند، از این دقت و قدرت و قاطعیت نگران میشوند و دست به توطئه و اهانت علیه شورای نگهبان میزننند. البته این اهانت، نباید شورا را از عمل به وظیفه بازدارد و یا توقع داشته باشند که کسی در این عرصهی مهم به آنان تهمت نزند. امام خمینی قُدِّسَ سِرُّهُ د ر تاریخ ۲۸/۲/۱۳۶۲ در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان فرمودند: « شما توقّع نداشته باشید که مورد اهانت واقع نشوید. همه میدانید تا کَسی کاری انجام ندهد، کسی به او توهین نمیکند. توهین برای کسانی است که میخواهند زنده باشند. هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی از این کاری که برای خدا میکنیم، خوشش میآید و یا چه کسی بدش میآید.» بلی! اهانت به شورای نگهبان است.
۱) امام بزرگوارمان در تاریخ ۲۵/۲/۱۳۶۳ در پیامی فرمودند: « توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.»
۲) مقام معظّم رهبری نیز درتاریخ۱۱/۷/۶۹ فرمودند: « ما نمیتوانیم بنشینیم، تماشاکنیم که رسمی ترین و اطمینانبخشترین و مورد اعتمادترین دستگاههای نظام جمهوری اسلامی، به خاطر این که یک نفر عصبانی است- به حق یا به ناحق – مورد اهانت قرار بگیرد.» امّا این بدی اهانت، باعث نمیشود که شورای نگهبان از عمل به وظایف خود عقبنشینی کند. وظیفهی شورای نگهبان ، پاسداری از ارزشها، با عمل قاطعانه و رفتار دقیق و قدرتمند است. وظیفهی رهبری نظام و مردم نیز حمایت از آن شورا، برای عمل به تکلیف است. امروز کوچکترین سستی در مسیر عمل به وظیفه، برای شورای نگهبان جایز نیست. حفظ نظام اسلامیمان، نیاز به قاطعیت و جدیت در تصمیمگیریها دارد. شورای نگهبان باید در انتخابات مجلس شورای اسلامی این قاطعیت را نشدن دهد و مانع نفوذ ضد انقلاب و دشمنان اسلام و انقلاب به درون قوهی مقننه گردد. تضعیف شورای نگهبان ممنوع! حضرت امام خمینی قُدِّسَ سِرُّهُ در تاریخ ۲۵/۲/۱۳۶۳ در رابطه با توطئهی تضعیف شورای نگهبان ، پیامی صادر کردند و در آن آوردند: « افرادی که نظریهی شورای محترم نگهبان در ابطال یا تأیید بعضی حوزهها موافق میلشان نبوده است، دست به شایعه افکنی زده و اعضای محترم شورای نگهبان (ایّدهمٱلله تعالیٰ ) را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند، تضعیف و یا خدای ناکرده توهین مینمایند و به پخش اعلامیه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زدهاند؛ غافل از آن که پیامد چنین اعمال و جو سازیها، آن هم در دورهی دوم مجلس و نگذشتن سالی چند از انقلاب، چه خواهد بود.» معظّم له در ادامه فرمودند: « من به این آقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد میشود و در آخر، رژیم را ساقط مینماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین، هرچند مخالف نظر و سلیقهی شخصیمان باشد، احترام بگذاریم.» ایشان همچنین در تاریخ ۲۶/۸/۱۳۶۰ در جمع گروهی از مسؤولان و خانوادههای شهدا و مجروحان و معلولا ن انقلاب اسلامی فرمودند: « اگر شما، اگرملت ما، این طایفه[شورای نگهبان] را حفظ نکنید، بدانید که سرنوشت شما، سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد که روحانیون، این کار [انقلاب مشروطه] را درست کردند و دست استبداد را کوتاه کردند؛ لکن دوباره به واسطهی این که ملت مجتمع نبود و با روحانیت آن طور سازش و اطاعت محکم نداشت... استبداد به تمام معنای خودش، به تمام کلمهی خودش بر ما حکومت میکرد؛ چه در زمان قاجار که من یادم هست و چه بعد از او زمان رضاخان که بدترین زمانها بر این ملت گذشت و چه زمان محمدرضا؛ اگر چنانچه شما توجه به این نکنید که روحانیت را این ها میخواهند از صحنه بیرون کنند.» بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۲۵/۲/۱۳۶۳ نیز فرمودند: « معلوم نیست در صدر مشروطیت در دورهی اوّل با فقهای ناظر به قوانین، این نحو عمل شده باشد. در آن زمان به تدریج فقها را از مجلس بیرون راندند و به سر این ملت آن آوردند که دیدیم.» امروز نیز همهی هدف همین است. عدهای میخواهند با تضعیف شورای نگهبان و سلب اختیارات آن شورا، زمینهی نفی حاکمیت دینی و بیرون راندن روحانیت از صحنهی سیاسی کشور را فراهم سازند و تاریخ مشروطه را تکرار کنند. امام بزرگوارمان در پیام تاریخی خود در ۲۵/۲/۱۳۶۳ باتأکید بر استصوابی بودن نظارت شورای نگهبان ، به شایعهسازان و تضعیف کنندگان آن شورا هشدار میدهند و توهین به شورای نگهبان را امری خطرناک برای اسلام و کشور میشمرند. عدّهای میخواهند با شکستن قداست شورای نگهبان و ایجاد ممانعت در مسیر اجرای قانون توسط شورای محترم و حذف نظارت استصوابی، راه نفوذ بیگانکان در ارکان حاکمیت و در نهایت سقوط جمهوری اسلامی ایران را هموار سازند. تمام همت اهریمنان و کجفکران و فریبخوردگان غافل و جاهل، این است. تمام دغدغهی ما نیز باید حفظ جایگاه شورای نگهبان با هدف حفظ قداست نظام اسلامیمان باشد. مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۸/۴/۱۳۷۹ در دیدار با اعضای شورای نگهبان فرمودند: « شورای نگهبان از یک نظر مهمترین نهاد جمهوری اسلامی است؛ زیرا که قوام این نظام به اسلامیت آن است و شورای نگهبان ، تضمین کنندهی آن معناست.» معظم له در ادامه فرمودند: « اگر شورای نگهبان نمیبود، به تدریج استحالهای در هویت نظام و در پایداری ارکان نظام به وجود میآمد. برای شورای نگهبان این افتخار و شرف بس که در طول این بیست سال گذشته، همهی همتش این بوده است که نگذارد به پیکرهی نظام از لحاظ انطباق با اسلام و قانون اساسی خدشهای وارد بیاید.» ایشان همچنین فرمودند: « شورای نگهبان یک صافی است برای آن که نگذارد ناخالصی وارد ارکان نظام بشود. این چیزی نیست که هیچ منصفی بتواند آن را بد بشمارد.» تنها مخالفان نظام، با اصل شورای نگهبان و وظایف محوّله به آن مخالفند. تمام هدف آنان نیز نفوذ در حاکمیت و سقوط حکومت اسلامی است؛ آرزویی که هر گز برای آنان حاصل نمیشود. این خواب بی تعبیری است که در نهایت، سیرت زشت خائنان را برملا میکند و رسوایان را در نزد ملت ایران خوارتر میسازد. مردم هرگز در انتخابات به این گروه رسوا روی نمیآورند. شورای نگهبان نیز موظف است راه نفوذ این خائنان را سد کند و با حضور جدی در عرصهی نظارت استصوابی، غریبهها را از صحنهی حضور حذف نماید. نظارت استصوابی استصواب که واژهی عربی است با واژهی صواب هم خانواده است. صواب به معنای درست در مقابل خطا و استصواب به معنای صائب دانستن و درست شمردن است. مثل این که گفته شود این کار صحیح و بی اشکال است. در اصطلاح « نظارت استصوابی» به نظارتی گفته میشود که در آن ناظر در موارد تصمیمگیری حضور دارد و باید اقدامات انجام شده را تصویب کند تا جلو هرگونه اشتباه و یا سوء استفاده از جانب مجریان گرفته شود. بنابر این نظارت استصوابی، نظارت همراه با حقّ دخالت و تصمیمگیری میباشد. این گونه نظارت را نظارت فعّال یا Active نیز میگویند. نظارت استصوابی و فلسفهی وجودی آن نظارت استصوابی یک قانون است و نبایستی کسی از عمل به قانون گلهای داشته باشد. این نظارت شورای نگهبان، طبق قانون اساسی اس و در قانون عادی هم همان تأیید شده است و وجود دارد. این نظارت هم برای شرهروندان عادی و معمولی نیست؛ این برای آن است که یک آدم ناباب، یک آدم مقصر، یک آدم بد، به این مرکز حساس وارد نشود. این نظارت استصوابی، مخصوص مجلس که نیست؛ در مورد ریاست جمهوری هم هست. حالا شما ببینید یک آدم حرّافِ پشتهم اندازی که از خارج هم حمایت بشود و پول فراوانی هم داشته باشد و خودش را به شکلهای گوناگونی بیاراید و این جا بیاید و کاندیدا بشود و اکثریتی را هم ببرد و رئیس جمهور بشود، تکلیف مملکت چه میشود؟! نظارت استصوابی برای همین است که جلو آدمهایی که بر طبق; قوانین کشور، صلاحیت آمدن به این منصب حساس را ندارند، چه مجلس، چه ریاست جمهوری، چه در بقیهی جاهایی که این نظارت وجود دارد؛ مثل مجلس خبرگان و دیگر جاها گرفته شود و این ها نتوانند و ارد این مراکز حساس بشوند. انگیزهی مخالفان با نظارت استصوابی اساساً فلسفهی نظارت، اصلاح امور و جلوگیری از مفاسد و انحرافات است و این تنها با نظارت فعّال امکان پذیر است. این نظارت فعّال، همان طور که موافقت اکثریت را به دنبال دارد، در عین حال مخالفتهائی را نیزر در پی خواهد داشت. در مورد انگیزهی مخالفان نظارت استصوابی شورای نگهبان ، میتوان به دو طیف از مخالفان اشاره نمود:
۱) مخالفتهای جناحی: واقعیت آن است که هیچ جناح و گروه سیاسی در کشور نیست که قائل به نظارت نباشد. سابقهی عملکرد برخی مخالفان امروزین نظارت استصوابی، نشان میدهد که خود به هنگام تصدّی امور، چنین نظارتی را اعمال و شدیداً از آن دفاع میکردند. اما هم اکنون به انگیزهی سیاسی – و نه به جهت انگیزهی دینی و ملّی – از در مخالفت با نظارت استصوابی در میآیند تا بتوانند افرادی را که واجد صلاحیت نیستند، وارد مراکز تصمیمگیری و حسّاس نظام کرده و از این طریق اهداف حزبی و اغراض سیاسی خود را برآورده سازند.
۲) مخالفتهایی که از سوی دشمنان نظام اسلامی ابراز میشود؛ کسانی با حاکمیت اسلام و احکام حیاتبخش آن بر این کشور سرِ ستیز دارند و در پی آنند که تحت لوای حمایت از جمهوریت نظام، به سست کردن و منزوی ساختن ردّ صلاحیت آن بپردازند و با حذف شرایطی که در اثر داشتن ویژگی اسلامی نظام برای داوطلبان انتخاباتی در نظر گرفته شده است، انگیزههای ضدّدینی و ضدّ مردمی خود را عملی گردانند. حسن ختــام همه باید بیدار باشیم « من با نهاد شورای نگهبان صد در صد موافقم و عقیدهام هست که باید قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هرچه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار میکنند. امریکا برای پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. این که شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر میزند. شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شودم . شما در همه جا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکرکنند در محدودهی قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه میکنیدکه مصالح اسلامی اقتضا میکند که به عناوین ثانوی عمل کنید، به آن عمل کنید ، گاهی میبینید که باید نخستوزیر در کاری دخالت کند که اگر دخالت نکند، به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا میکند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگری برنمیآید. شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را میدانید و عمل میکنید، ولی من تذکر میدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلو یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانی که علمایی را که قبلاً کار شورای نگهبان را میکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کمکم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همهی ما باید بیدار باشیم
پورتال نور