07 دی 1399
به مناسبت درگذشت اسماعیل رائین در دهم دی ماه 1358
اسماعیل رائین
اسماعیل رائین در سال 1298 در بوشهر متولد شد. مدتی در اداره پست مشغول به کار شد و سپس در عرصه مطبوعات و خبرنگاری شروع به فعالیت کرد. کار خبرنگاری رائین در ابتدا به همان حوزه شهر بوشهر محدود بود، اما این فعالیت بهتدریج گسترده شد و به همکاری با برخی از مطبوعات پایتخت نیز انجامید و در مجله تهرانمصور، آتش، و اطلاعات مقاله مینوشت. به دلیل انتشار خبری علیه رزمآرا از اطلاعات اخراج و در مجله روشنفکر فعالیت خود را از سر گرفت. قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با حزب توده همکاری میکرد و از طرف حزب به فستیوال جهانی جوانان در بخارست اعزام شد. آثار رائین در ازای دریافت وجه از دربار یا محافل معین بود و اهداف معینی را پی میگرفت.
بعد از تأسیس ساواک در سال 1335، رائین از جمله افرادی بود که جذب آن شد و به همکاری با آن پرداخت. فردوست در رابطه با ارتباط رائین با ساواک در خاطرات خود آورده است: «او با ساواک ارتباط داشت و از همکاران اداره کل نهم ساواک، که محل تجمع اندیشمندان و نخبگان وابسته به ساواک بود، محسوب میشد».
رائین در زمان فعالیت خود در ساواک و بعد از آن، چندین اثر مهم منتشر نمود که شاید بتوان بهجرات گفت: کتاب «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» مهمترین آن بود. اهمیت این اثر به این دلیل است که نویسنده در آن ارتباط و عضویت بسیاری از رجال سیاسی پهلوی در فراماسونری را با ذکر نام افشاء کرده و نکته مهمتر آن که این اثر از نهادهای مرتبط با نشر کتاب، اجازه نشر و چاپ را بهدست آورده است.
اسماعیل رائین بسیاری از دولتمردان رژیم پهلوی را عضوی از شبکه فراماسونری دانسته و از افرادی چون حکیمی، حسین علاء، شریفامامی، ابراهیم حکیمی و سیدحسن امامی به عنوان فراماسونهای فعال نام میبرد. اقبال در واکنش به انتشار کتاب به یکی از اعضای حزب پانایرانیست گفته بود: «... با اینکه رائین در کتاب خود نامی از من (دکتر اقبال) نبرده، ولی من صریحا میگویم هفده سال است فراماسونم و در زمان نخستوزیری نیز فراماسون بودم و هیچ ابائی ندارم از اینکه صریحا این مطلب را بیان دارم... نه تنها من بلکه شریفامامی، رئیس مجلس سناء، عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شورای ملی، و بسیاری دیگر از مقامات مملکتی عضو سازمان فراماسونری میباشند و عضویت ما در این تشکیلات با اجازه شاهنشاه آریامهر صورت میگیرد».
رائین علاوه بر کتاب فراموشخانه، آثار متعدد دیگری همچون «انجمنهای سری در انقلاب مشروطیت ایران»، «نخستین چاپخانه در ایران»، «در کرانههای کارون و شطالعرب و اسناد تاریخی و حاکمیت ایران»، «من از بحرین آمدهام یا اسناد حقانیت ایران»، «ایرانیان ارمنی»، «دلالان بینالمللی نفت»، «میرزا ملکمخان زندگی و کوشش او»، «مورگان شوستر و اختناق ایران»، «پسران شوکت قشقایی»، «سفرنامه میرزا صالح شیرازی»، «حقوقبگیران انگلیس در ایران»، «هجوم آمریکا به ایران ۱۸۵۶–۱۹۶۸»، «بمبسازان گرجی و قفقازی در انقلابهای ایران» و... نیز به رشته تحریر درآورد.
اسماعیل رائین در مدت زندگی شخصی و سیاسی خود به فعالیتهای عمدهای در عرصه فرهنگ و مطبوعات دست زد و توانست آثار خاص متعددی را به نگارش درآورد. وجه مهم و شاخص آثار رائین، صراحت قلم او در تشریح برخی از تحولات سیاسی مانند ماهیت شبکه فراماسونری و ارتباط برخی از مقامات بلندپایه کشوری با آن بود که تعداد آنها را تا چندصد نفر نیز معرفی کرده بود.
البته صراحت قلم رائین پیش از آنکه ناشی از صداقت علمی او باشد متأثر از دلایل سیاسی و ارتباط او با شاه و ساواک بود؛ زیرا این شرایط، نه تنها دسترسی رائین به برخی از اسناد سری و منتشرنشده را ممکن کرده بود، بلکه ارتباط او با برخی از مسئولان و مقامات سیاسی را نیز فراهم آورده بود. این امتیاز، ضمن متمایز ساختن آثار رائین، بهانهای مناسب برای ارتباط با مقامات سیاسی و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز ساواک نیز بود.
گفته می شود که وی روابط بسیار نزدیکی با اسدالله علم داشت و برای کتاب فراموشخانه دستور صریح سرتیپ علوی کیا (معاون ساواک) مبنی بر این که «به رائین هر قدر ممکن است کمک شود» اخذ نموده بود.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی