28 اردیبهشت 1399
نهادهای مذهبی در ارتش رضاشاه
چرا سمت قاضی عسکر در ارتش رضاشاهی برقرار شد؟
سمت قاضی عسکر که از دوره صفویه در نیروی نظامی ایران وجود داشت و نشاندهنده رابطه دین با نظامیگری در دوره صفویه بود، در دوره حضور رضاخان در وزارت جنگ، مجددا در ارتش برقرار شد.
اشاره به وجود علما و نمادهای اسلامی در ارتش رضا پهلوی امری نامأنوس به نظر میرسد. اما این نهادها در ابتدای دوره پهلوی اول وجود داشتند و نشانه بهرهگیری رضا پهلوی از شعائر اسلامی برای قدرتگیری تعبیر شدهاند. ضمن اینکه این رویکرد از ضروریات تاریخی جامعه ایران نشئت میگرفت. بایستی توجه شود در دوره صفویه، روحانیون حضور آشکاری در دستگاههای دولتی داشتند.1 این رویه تا انقلاب مشروطه ادامه داشت. در اواخر دوره قاجار بهرغم همه ضرباتی که به جایگاه اجتماعی روحانیون وارد شد، این نهاد مذهبی به دلیل داشتن موقعیت برجسته اجتماعی، همچنان میتوانست در قدرتگیری رضاخان و مشروعیت حکومت او نقش ایفا نمایند. ضمن اینکه علمای مذهبی به سبب افزایش نفوذ غرب از هر فرصتی برای مقابله استفاده میکردند. رضاخان از این موضوع آگاه بود فلذا برای رسیدن به اهداف خود سعی نمود تا حد امکان علاقهمندی و احترام خود را به شعائر اسلامی نشان دهد، به مراجع تقلید و عتبات عالیات احترام گذارد و تماسهای خود با روحانیون و رهبران مذهبی را گسترش دهد. به صورت موردی رضاخان جهت فریب افکار عمومی دسته عزاداری نظامی ترتیب داد، قانون نظام وظیفه عمومی را با استناد به موازین اسلامی و با کمک گرفتن از علما به تصویب رساند و با سرکوب خزعل به دیدار علما رفت.2 در رابطه با ساختار ارتش نیز اقدامی که استفاده رضاخان از جایگاه دین در جامعه برای رسیدن به قدرت را نشان میدهد برقراری مجدد سمت قاضی عسکر و یک مشاور سیاسی روحانی در ارتش است.
در کلیت امر استفاده رضاخان از شعائر مذهبی در ابتدای قدرتگیری و تلاش برای زدودن آنها در دوره سلطنت تحت تأثیر برداشت ناقص او از مدرنیته بود. برای همین در حالی که در ابتدا بسیار بر دینمداری خود تأکید میکرد، به مرور برداشتهای غربی او بر باورهای سنتیاش غلبه یافت. در ابتدا رضاخان به دنبال فناوری و تجهیزات نظامی غربی بود، ضمن اینکه تحلیل و برداشتش صرفا از ظواهر محدود اطرافش شکل گرفته بود؛ فلذا با حذف نمادهای اسلامی که بدان اشاره خواهیم کرد مردم ایران را مجبور به پوشیدن لباسهای غربی نمود. او در حالی چشم به اروپا دوخته بود که شناخت صحیحی نیز از جهان غرب نداشت.
سمت قاضی عسکر در دوره پهلوی اول
یکی از نمودهای اتخاذ سیاستهای به ظاهر مذهبی رضاخان در درون ساختار ارتش به رسمیت شناختن سمت تاریخی قاضی عسکر بود. در 8 فروردین (حمل) 1301 آقای سید ابراهیم، قاضی عسکر سابق وزارت جنگ، به سمت قاضی عسکر کل قشون منصوب و مقرر شد که کلیه واعظین لشکرها تحت نظر او قرار گیرند. این انتصاب در حکم 33 عمومی قشون که در 22 فروردین 1301 و با امضای رضاخان، وزیر جنگ و فرمانده کل قشون، بایگانی شده مورد اشاره قرار گرفته و شرایط اختصاصی قاضی عسکر در آن شرح داده شده است: «قاضی عسکر باید از فقهای اثنیعشریه بوده و احکام اسلامی را از اعتقادات و عبادات و معاملات شرعیه و حدود محاکمات و قوانین مملکتی واقف و عالم و معروف به تقوی و تدین باشد».3 در همین حکم در رابطه با جایگاه و نوع پوشش قاضی عسکر تصریح شده: «مشارالیه در قشون دارای احترامات و اعتبارات یک نفر فرمانده فوج خواهد بود و در لباس روحانی بوده و سر دست لباده سیاه او دارای نوار سبز به عرض یک سانتیمتر خواهد بود».4
در دوره پهلوی دوم به دلیل ضرورتهای اسلامی جامعه ایران لاجرم نهادی برابر با سمت قاضی عسکر و ظاهرا برابر با نهادهای عقیدتی ـ سیاسی امروز تشکیل شد که «اسلامی» خوانده میشد و معمولا افسر آشنا به امور مذهبی و الهیات در آنجا کار میکرد
گفتنی است: علاوه بر وظایفی چون حضور در محاکمات نظامی و حضور در مراسم تحلیف و... مجموعه وظایف دینی و اخلاقی مفصلی برای این نهاد تعریف شده که ورای بازیهای رضاخان اهمیت دین و شعائر دینی را در جامعه ایران نشان میدهد:
ماده 6- مواد تعلیمات اخلاقی و روحانی:
1. در شرافت دیانت و خواندن آن ؛ مضار بیدینی و لاقیدی درآن؛...
3. تعلیم فروع دین و احکام اسلامی از واجبات و محرمات؛
4. دعوت افراد به کسب محاسن و سلب رذایل اخلاق؛
5. معرفت نفس ــ اصول آدمیت ؛ معنی شرف و ادب؛...
7. شرافت به تقوا و پرهیزکاری و امانت ــ همزمان با شماتت دزدی و خیانت؛
8. فوائد طهارت، نظافت و حفظ صحت و مضار ضد آنها و پرهیز از فواحش؛
9. اجمال تاریخ محاربات و فتوحات و سیر اسلامی و ایرانی؛...
12. فوائد و وجوب دخول در خدمت مقدس نظام برای مرد در مواقع لازمه؛
13. معنی حب وطن و علاقهمندی بر آن و وجوب دفاع و جهاد در سایه استقلال آن از تسلط خارجی و اشرار داخلی؛
14. اطاعت و دیسپلین (ترتیب نظامی) و احترام قوانین نظامی و سایر قوانین مملکتی...».5
این وظایف که تا 39 مورد شمرده شده، توسط رضاخان در مقام وزیر جنگ امضا شده است. از اقدامات دیگری که در نخستین روزهای تشکیل قشون متحدالشکل صادر شد حکم مشاور سیاسی رئیس قشون بود که به نام حاج آقا رضا قائممقامالملک صادر گردید؛ اقدامی که یادآور حضور روحانیون در صفوف نظامی دوره صفویه و قاجار بود. با این انتصاب قائممقام به سمت مشاور سیاسی قشون انتخاب گردید و به موجب آن مرتبا در سفر و حضر همراه رضاخان سردار سپه بود.6
اهمیت و نقش تاریخی سمت قاضی عسکر
سمت قاضی عسکر ذاتا نشاندهنده رابطه دین با نظامیگری دوره صفویه است و تقویت نقش نظامی علمای شیعه در آن دوره را نشان میدهد. روحانیون علاوه بر رفع نیازهای شرعی و اعتقادی نظامیان که برخاسته از یک جامعه مذهبی بود نقش ویژهای نیز در اردوکشیها به مناطق مختلف و نبرد با مناطق مسیحی (کفار) و کشورهای سنی از جمله عثمانیها و ازبکها داشتند. برخلاف دیدگاه گروهی که تلاش دارند دین و نظامیگری را دو مقوله متفاوت قلمداد کنند، ماهیت وجودی سمت قاضی عسکر حکایت از ارتباط تاریخی دین و نظامیگری دارد و مناسبی مانند صدر، شیخالاسلام و قاضی عسکر ذیل همین رابطه و نیاز تاریخی شکل گرفته بودند؛ کارکرد مهمی که در اواخر دوره پهلوی اول نادیده گرفته شد و در نهایت فاجعه 3 شهریور رغم خورد. توجه شود با اینکه در دوره رضاخان، این نهاد حذف شد، اما در دوره پهلوی دوم به دلیل ضرورتهای اسلامی جامعه ایران لاجرم نهادی برابر با سمت قاضی عسکر و ظاهرا برابر با نهادهای عقیدتی ـ سیاسی امروز تشکیل شد که «اسلامی» خوانده میشد و معمولا افسر آشنا به امور مذهبی و الهیات در آنجا کار میکرد. وظیفه این افسران ارشاد نیروها بود. 7
پی نوشت ها :
1. حسین بشیریه، جامعهشناسی سیاسی، نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، تهران، نشر نی، چ چهارم، 1377، ص 241.
2. محمدعلی همایون کاتوزیان، دولت و جامعه در ایران، انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمه حسن افشار، تهران، نشر مرکز، چ دوم، 1380، ص 392.
3. آرشیو اسناد پژوهشگده تاریخ معاصر، شماره بازیابی: پ0-0-7538-66
4. آرشیو اسناد پژوهشگده تاریخ معاصر، شماره بازیابی: پ0-0-7538-66
5. آرشیو اسناد پژوهشگده تاریخ معاصر، شماره بازیابی: پ0-0-7538-69
6. باقر عاقلی، رضاشاه و قشون متحدالشکل (1300-1320)، تهران، نشر نامک، 1377، ص 140.
7. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، ج 3، تهران، انتشارات زوار، 1343، صص 492-496.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران