حزب کمونیست توده و تحولات آذربایجان


رحیم نیکبخت میرکوهی‏

در آستانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت قرار گرفته‏ایم به بهانه این مناسبت با توجه به فعالیت‏های سازمان یافته بقایای حزب توده بر آن شدیم شکل‏گیری حزب توده را در آذربایجان بر اساس اسناد بررسی نمائیم؛ به ویژه مسئله نفت شمال که حزب توده سرسختانه تلاش می‏کرد امتیاز آن به شوروی واگذار شود غایله‏ای هم که پیشه وری از اعضای قدیمی و سرسخت کمونیست، آن را در آذربایجان به دستور استالین راه انداخت بی ارتباط با نفت نبود...

حزب توده و شوروی‏
پیشینه شوروی‏گرایی در ایران به تشکیل حزب کمونیست ایران باز می‏گردد. هرچند در دوره رضاشاه گروه پنجاه و سه نفر مروج کمونیسم دستگیر و زندانی شدند ولی در شهریور 1320 اعضای گروه آزاد شده با حضور نیروهای ارتش سرخ در ایران و با حمایت مستقیم دولت شوروی حزب توده تشکیل شد.(1) به رغم ‏ پژوهش‏های صورت گرفته در این زمینه، نقش این حزب در تاریخ معاصر ایران هنوز جای پژوهش بسیار دارد.(2) علی‏رغم اهمیت حزب توده در پیشبرد سیاست‏های شوروی در ایران کتاب دکتر حسنلی اطلاعات زیادی در این مورد نمی‏دهد؛ حتّی در مراحلی چنین تصوری هم ایجاد می‏کند که بین حزب توده ایران و اتحاد جماهیر شوروی در مورد فرقه دمکرات اختلاف نظر اساسی وجود داشته است. اگرچه در زمان تأسیس فرقه دمکرات، حزب توده غافل‏گیر شد و از برآمدن یک تشکیلات رقیب راضی نبود، ولی بدون تردید براساس همراهی‏های بعدی حزب توده به دستور مقامات شوروی و با تکیه بر سازماندهی‏ها و زیرساخت‏های این تشکل فرقه دمکرات سربرآورد.
در سایه حمایت‏های اتحاد جماهیر شوروی، حزب توده آذربایجان فعالیت‏های گسترده‏ای کرد. کسانی که به هر نحو در مقابل حزب توده مقاومت کردند توسط ارتش سرخ سرکوب شده یا مقدمات تبعید آن‏ها از آذربایجان فراهم می‏شد. از رئیس شهربانی تبریز گرفته(3) تا معاون فرماندار و رئیس فرهنگ خوی(4) جزو این دسته‏ بودند. حسن وزیری بخشدار سلماس و شاهپور، در پی اقدامات شوروی‏ها، به دلایل سیاسی مجبور گردید «در اسرع وقت به تهران عزیمت» کند. (5) هم‏چنین فرماندار خوی تحت فشار ارتش سرخ، در اواخر آبان 1323 دستور خروج میرقاسم موید ماکویی، یداللَّه فتحی، سیدعلی‏اصغر صادقی را از شهر صادر کرد. علت اصلی اخراج این افراد به روایت اسناد چنین است: «گویا آقای فرماندار هم احضار شده و احضار سه نفر نامبرده بالا در اثر شکایت یک نفر توزیع‏کننده روزنامه (وطن یولندا) تعبیر می‏نماید. چون در چندی قبل حسن نامی پیش‏خدمت حزب توده، به واسطه توزیع روزنامه در خیابان صدا می‏زده، آقای نواب فرمان‏دار جلو فرمان‏داری بوده و از پسر مؤاخذه و بالاخره منجر به کتک‏کاری می‏گردد که چند قطعه روزنامه هم که در دست او بوده پاره شده است و حسن وزیری و آقای جوانشیر هم حضور داشته‏اند و نظر رئیس شهربانی خوی بر این است که اگر چه حسن نامبرده با دلایلی به دادستانی و دادگستری خوی شکایت نموده، از قراین، این تصور می‏رود به تهران و مقامات عالی‏تری هم شکایت و با شرح و بستی تقدیم داشته‏اند که سبب احضار آن‏ها شده است.»(6)
رحمت‏اللَّه ریاحی خویی نیز به دلیل مخالفت با حزب توده از خوی تبعید شد و در نتیجه تضیقات ارتش سرخ و عوامل داخلی آن‏ها، از هستی ساقط گشته و فرزندش فوت نمود.(7) هم‏چنین در شهرستان سلماس (شاهپور) اقدامی از آن‏ها گزارش شده است؛ بدین ترتیب که دکتر سعید، رئیس بهداری؛ لطفی آذر، کارمند دارایی؛ معینی، کارمند شهربانی؛ علی بهنیا، خبرنگار روزنامه اطلاعات و واعظزاده به دلیل مخالفت با حزب‏توده به دستور ارتش سرخ از شهر اخراج شدند.(8)

حزب توده و نفت شمال ایران‏
حزب توده، مجری سیاست‏های شوروی در ایران بود و با مشخص شدن سیاست این کشور درباره نفت شمال ایران (9)، برنامه‏ها و فعّالیت‏های خود را در حمایت از اعطای نفت شمال به شوروی متمرکز ساخت.(10) در ادامه، مخالفت با کابینه ساعد مراغه‏ای که بخشی از سیاست اتخاذ شده توسط روس‏ها و حزب توده بود، تحرکات حزب از آبان ماه سال 1323 در شهرهای آذربایجان شروع گردید. تقی‏زاده، مسئول حزب توده مراغه، در سخنرانی 10 آبان ضمن حمله به ساعد، خواستار اعطای نفت به روس‏ها شد.(11) روز چهاردهم آبان نیز اجتماعی به صحنه‏گردانی حزب توده مراغه و «جمعیت دوستان اتحاد جماهیر شوروی»(12) در مخالفت با ساعد و در حمایت از اعطای امتیاز نفت به شوروی ترتیب یافت.(13) در سلماس (شاهپور) نیز حزب توده در 18 آبان‏ مراسم مشابهی (14) برگزار کرد. مشابه همین مراسم در اردبیل، در میدان‏های عالی‏قاپو و پیرعبدالملک (15) و در تبریز، مقابل شهرداری و باغ گلستان برپا شد. در مراسم تبریز، محمد بی‏ریا در «اطراف امتیاز نفت شمال و واگذاری آن به دولت شوروی اظهار مخالفت با کابینه جناب آقای نخست‏وزیر {سخنرانی‏} نمود و به طور دسته جمعی در خیابان‏های شهر با نظم و آرامش نمایش می‏دادند.» (16) در مراسمی که روز 6 آبان توسط حزب توده‏ رضائیه (ارومیه) برپا شد «از خدمات لنین، رئیس جماهیر شوروی» نیز تجلیل گردید.(17) در گزارشی از سلماس‏ (شاهپور) می‏خوانیم: روز «20 آبان ماه، اهالی شاهپور در حزب توده تجمع و با پرچم‏های سفید و سرخ به میدان گندم رفته، چند نفر از افراد حزب راجع به واگذاری امتیاز نفت به دولت شوروی و تعویض آقای ساعد سخنرانی نمودند.» (18)

گسترش فعّالیّت حزب توده‏
براساس گزارش‏های موجود، از اواخر سال 1323 تشکیلات حزب‏توده در آذربایجان گسترش فوق‏العاده‏ای یافت. تلاش‏حزب توده برای رخنه در بازار تبریز و به دست گرفتن مقدرات آن، موضوع گزارش مهمی از ستاد ارتش به نخست‏وزیری در بهمن 1323 است. (19) هم‏چنین حزب توده در 21 دی‏ماه اولین جلسه ایالتی‏حزب‏ توده آذربایجان را با حضور 150 نماینده برگزار کرد. هیأت رئیسه به این شرح انتخاب گردید: 1- شبستری 2- صادق پادگان 3- علی امیرخیزی 4- محمد بی‏ریا 5- یکانی 6- چشم‏آذر 7- احمد اصفهانی.(20) به اعتقاد حسنلی‏ فکر تشکیل این کنفرانس از آن شوروی‏ها بود و با نظارت ماتوییف سرکنسول شوروی در تبریز برگزار شد. (21)
در این زمان سیدجعفر پیشه‏وری به دستور مقامات شوروی از تهران به تبریز عزیمت (22) و پس از استقرار در تبریز، در اوّل اسفندماه اولین سخنرانی خود را در پی رد اعتبارنامه‏اش در دبیرستان فردوسی ایراد کرد. وی در قسمتی از سخنرانی خود اعلان کرد: «از طرف متفقین، مخصوصاً دولت اتحاد جماهیر شوروی، هیچ‏گونه نیت سوءقصد به استقلال و تمامیت ایران نخواهد شد.»(23)
پیشه‏وری چند روز بعد راهی اردبیل شد و در سخنرانی‏ای که در سالن دبیرستان صفوی این شهر ایراد کرد چنین گفت: «من مأموریت دارم در ولایات آذربایجان به تشکیلات جبهه آزادی توسعه داده و [آن را] به طرز مرتب و صحیح درآورده و روشنفکران ملت ایران را برای تشریک مساعی با جبهه آزادی دعوت تا ملت بیچاره از این فلاکت نجات داده شود و نیز درباره کسانی که بر علیه متفقین انتشار منفی می‏دهند بایستی مخالفت نمود.»(24)
این اقدامات در حالی صورت می‏گرفت که ارتش سرخ از سربازگیری مأموران در نواحی تحت اشغال خود جلوگیری می‏کرد،(25) ضمن آن که جلسات حزب توده در شهرستان‏ها در پناه نیروهای ارتش سرخ برگزار می‏شد. برای مثال موقعی که در سخنرانی حزب توده در میدان مرکزی مرند چند نفر اخلال‏گری کردند، توسط سربازان شوروی بازداشت شدند.(26) علاوه بر این، به گونه‏ای که در اسناد ملاحظه خواهد شد، فعّالیّت نصراللَّه‏ اسحاقی، رهبر حزب توده ماکو کش و قوس بسیاری یافت؛ سرهنگ زنگنه به وسیله سران حزب توده تبریز درصدد تعیین کس دیگری به عنوان مسئول حزب توده ماکو برآمد. با این همه احضار اسحاقی به تهران موضوع چند گزارش استانداری آذربایجان غربی شده است.(27) در اردیبهشت سال 1324 شعبه حزب توده در خوی‏ میتینگی برگزار کرد (28) و شعبه حزب توده گرگر در قهوه‏خانه اجاره‏ای مرتضی مهاجر واقع در میدان این قصبه در 16 خرداد دایر گردید که این نیز به نوبه خود موضوع گزارش‏های دیگری است.(29)
اقدامات محمدقلی نادری کدخدای قصبه گرگر، در جلوگیری از پیشرفت کار حزب توده به شوروی‏ها گزارش شده بود. بدین علت در 28 خرداد، سروان حسین‏اف رئیس دژبان نیروی شوروی مقیم جلفا، راهی علمدار شد و به اتفاق شهردار بخش جلفا در گرگر در منزل حسینقلی امیرفتحی از کدخدای گرگر بازجویی کرده و سپس او را برای تحقیقات بیش‏تر به کماندانی جلفا بردند.(30)
در شانزدهم تیر، جلسه حزب توده با سخنرانی دکتر جهانشاهلو در زنجان برگزار گردید. روز بعد جلسه‏ای دیگر در کلوپ اتحادیه کارگران تشکیل شد و دکتر جهانشاهلو در مورد حزب توده و مسایل حزبی سخنرانی کرد. بعد از آن، تابلویی مقابل یکی از اتاق‏های مسافرخانه سعادت از طرف «جبهه آزادی» نصب گردید. (31)
عزیمت پنج نفر از قفقاز شوروی برای بررسی وضعیت حزب توده آذربایجان در اواخر تیرماه، موضوع سخنان مجدنژاد فرستاده حزب توده مرکز به زنجان بود. طبق اظهارات مجدنژاد، این فرستادگان به زبان‏های روسی، ترکی و فارسی آشنایی داشته مسلمان بودند. (32) اعزام این پنج نفر با تکاپوی جدیدی توأم گردید که در مسکو و بادکوبه آغاز شده بود. در خرداد سال 1324، کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی، طرح تشکیل جنبش‏های جدایی‏خواهانه در آذربایجان و سایر شهرهای شمالی ایران را جهت اظهارنظر به مولوتف، باقراوف و کافتارادزه فرستاد. علاوه بر این، در 31 خرداد نیز استالین فرمانی «به کلی محرمانه» درباره «کارهای زمین‏شناسی و اکتشاف مناطق نفت‏خیز شمال ایران» امضا کرد. (33) در تابستان 1324 میرجعفر باقراوف به منظور ابلاغ فرمان برای اتخاذ تدابیر لازم جهت سازماندهی جنبش‏های جدایی‏خواهانه در آذربایجان جنوبی و سایر شهرهای شمال ایران به مسکو احضار شد.(34)
در ادامه این روند، میتینگ سیاسی بزرگی نیز توسط حزب توده تحت عنوان «تقاضای کار برای بیکاران و نان برای گرسنگان»(35) برگزار شد. در حالی که تصمیمات قطعی در مورد فرقه در مسکو گرفته می‏شد، این اقدام حزب توده جز ترفندی برای انحراف اذهان نبود.

اقدامات مسلحانه حزب توده
هم زمان با این فعّالیّت‏ها در آذربایجان، مسئله مسلح شدن اعضای حزب توده مطرح شد؛(36) تحولی که بدون تردید با تصمیم‏گیری‏های مسکو برای برپایی جنبش‏های جدایی‏خواهانه بی‏ارتباط نبود. هم زمان با تبریز، در حزب توده زنجان نیز توزیع سلاح بین اعضای حزب مطرح گردید.(37) در دستور دفتر سیاسی حزب کمونیست‏ شوروی پیش‏بینی شده بود که گروه‏های مسلح جدایی‏خواه آذربایجان و طرفداران اتحاد شوروی با سلاح‏های ساخت کشوری غیر از شوروی مسلح شوند.(38) در گزارش‏هایی که از گفتگوهای اعضای حزب توده توسط مأموران تهیه شده بود، موضوع توزیع سلاح «از طریق شوروی» (39) دیگر شایعه نبود. با دستورهای صادر شده‏ از مسکو، «توده‏ای‏ها در تبریز جلسات کمیته‏های روستا را برگزار کردند و درباره شدت بخشیدن به مبارزه طبقاتی دستوراتی صادر شد. به طور مشخص کمیته در اردبیل، برای خلع سلاح مالکین به تشکیل گروه‏های مختلف اقدام کرد.(40) اوج خشونت مسلحانه حزب توده قتل حاجی احتشام لیقوانی بود.(41) واقعه لیقوان از اهمیت زیادی برخوردار بود؛ به طوری که در پی آن اردشیر آوانسیان توسط شوروی‏ها از آذربایجان تبعید گردید و واقعیت موضوع هم هیچ‏گاه به روشنی بیان نشد. (42) دکتر حسین جودت و قیامی در تاریخ 23 مرداد در حضور نمایندگان حزب توده تبریز به تشریح این واقعه پرداختند؛(43) در حالی که از روابط پنهانی مقتول با شوروی‏ها بی‏اطلاع بودند. قدرت‏گیری روزافزون حزب توده - که با حمایت شوروی‏ها مسلح شده بود - خوانین، ملاکین و مقامات(44) محلی را مرعوب ساخته بود.(45)
هم زمان با گسترش فعّالیّت‏های تبلیغی، حزب توده ضمن برپایی مراسم و جشن‏ها به مناسبت سالگرد اتحاد جماهیر شوروی که ملاحظه کردیم، در 14 مردادماه مراسمی به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب مشروطه برپا کرد. طبق گزارش شهربانی تبریز، به مناسبت آغاز سومین سال تأسیس جبهه آزادی، مراسم جشنی در دبیرستان فردوسی با حضور رؤسای حزب توده برپا گردید. در این مراسم «حسینقلی کاتبی، مدیر روزنامه فریاد تبریز و شبستری نماینده حزب توده راجع به تاریخچه مشروطیت ایران و فداکاری آزادی‏خواهان و خدمات ستارخان و باقرخان و شیخ‏محمد خیابانی در راه تحصیل مشروطیت و آزادی بیاناتی نمودند.»(46)
نظیر چنین مراسمی در سایر شهرهای آذربایجان توسط حزب توده برگزار شد؛ در خوی آقای ابوالقاسم مجتهدی (47) رئیس دادگستری، درباره چگونگی پیدایش قانون در جامعه و اعطاء و قانون اساسی به ملت ایران و هم‏چنین احترام به قانون و وحدت ملی، علی‏رغم میل اعضای حزب توده سخنرانی کرد. بلافاصله پس از وی نوراللَّه یکانی در تأیید گفته‏های وی و مبارزه با ارتجاع مطالبی بیان کرد و مراسم با موسیقی و آتش‏بازی خاتمه یافت.(48)
جلسه سخنرانی حزب توده مراغه، 26 مرداد سال 1324 با ضرب و شتم مأموران دولتی و مخالفان حزب خاتمه پیدا کرد. تعدادی از خوانین و مالکین روستاهای اطراف مراغه نیز توسط حزب دستگیر و مدتی زندانی شدند و به آنان اخطار شد که اگر تا پنج روز دیگر از منطقه خارج نشوند، کشته خواهند شد. در این دوره دوایر و ادارات دولتی این شهر وضعیت نابهنجاری داشتند.(49) در بستان‏آباد، حزب توده مردم را مجبور به پذیرش عضویت‏ در حزب و پرداخت حق عضویت کرد.(50)
نکته جالب در فعّالیّت‏های حزب توده برای تسلط بیش‏تر بر اوضاع، «جلوگیری از روزه‏خواری» در ماه رمضان بود. طبق دستورهای صادر شده قرار بود «برای تأثیر گذاشتن بر روی اهالی، از دین و دین‏مداران استفاده لازم بشود.»(51) از جمله آن که در آستانه ماه مبارک رمضان دو آگهی درباره بسته شدن قهوه‏خانه‏ها و مشروب‏فروشی‏ها انتشار داد. برای مثال در آذرشهر چند نفر از اعضای حزب توده در شهر به گردش کرده و روزه‏خواران را مورد ضرب و شتم قرار می‏دادند.(52)
هم زمان با گسترش فعّالیّت حزب توده در اغلب شهرها و قصبات مهّم و اقدامات مسلحانه آن‏ها، در اولین بند «برنامه ابلاغ شده برای سازماندهی جنبش‏های جدایی‏خواهانه» چنین آمده بود: «بخشی از زمین‏های دولتی و اراضی متعلق به زمین‏داران بزرگ بین دهقانان تقسیم شده و وام‏های درازمدت در اختیار آن‏ها گذاشته شود...».(53) مخالفت با خوانین و ملاکین و تقسیم اراضی بین دهقانان، عدم پرداخت حقوق مالکانه توسط روستائیان... سرفصل فعّالیّت‏های جدید حزب توده برای برپایی یک حرکت متکی بر روستائیان بی‏زمین بود.(54)
وضعیت ناگوار روستاها و روستائیان و تسلط خوانین بر جان و مال مردم زمینه مساعدی برای همراهی بخشی از روستائیان با این تحرکات بود. (55) فعّالیّت‏های منسجم و سازمان‏یافته حزب توده در آذربایجان، قدم‏های عملی‏ جهت اجرای تصمیم‏های گرفته شده در مسکو بود. در آستانه ظهور فرقه، حزب توده اتحادیه کارمندان دولت را در شهرهای تبریز، اردبیل و مراغه در مرداد 1324 تشکیل داد.(56) در اردبیل پیش از این نیز بین اتحادیه کارگران و حزب توده ائتلاف وجود داشت و این اتحادیه شکل گرفت.(57) مأمور ویژه‏ای که در مهرماه از طرف وزارت کشور راهی‏آذربایجان گردید، در گزارش خود از فعّالیّت گسترده فرهنگی و تبلیغاتی عوامل شوروی خبر می‏دهد: بازداشت کسانی که نسبت به سربازان ایرانی اظهار شعف نمایند در کماندانی شوروی، اجبار مردم به خرید روزنامه‏های وطن یولوندا و دوست ایران از آن جمله بودند.(58)
--------------------------------------------------------------------
1. یرواند آبراهیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‏محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ سوم 1378، صص 511 - 346.
‏2. اسناد این جریان هنوز به طور کامل در اختیار محققان قرار نگرفته است به ویژه اسنادی که در آرشیوهای اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیست نگهداری می‏شود. البته در برخی از آرشیوهای داخلی اسناد زیادی از فعالیت‏های حزب توده موجود است از جمله درمرکز اسناد انقلاب اسلامی بیش از هزار جلد پرونده انفرادی و موضوعی وجود دارد درضمن اسناد موجود در مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات نیز به گواه مجموعه کتاب‏های منتشر شده این مرکز که تحت عنوان «چپ در ایران» منتشر شده‏اند را نباید از نظر دور داشت .
3. گزیده اسناد جنگ جهانی دوّم در ایران، پیشین، صص 238-239.
4. همان، صص 329-330.
5. همان، صص 331.
6. همان، ص 330.
7. همان، ص 232.
8. همان، صص 414-415.
9. حسنعلی، پیشین، صص 41-44.
10. حسن نظری (غازیانی) گماشتگی‏های بدفرجام، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1376، از صفحه‏ی 87 به بعد.
11. سند شماره 1
12. که به دستور استالین تشکیل شده بود. حسنلی، فراز و فرود فرقه دمکرات به روایت اسناد محرمانه شوروی، ترجمه همامی، تهران، نشر نی، ص 54، 1383.
13. سند شماره 2 از مجموعه حاضر.
14. سند شماره 3.
15. سند شماره 4.
16. سند شماره 5.
17. سند شماره 6.
18. سند شماره 7.
19. سند شماره 8 . این تلاش چندان رویه مسالمت‏آمیز هم نداشته است. سند شماره حاضر.
20. حسنلی، پیشین، صص 46 و سند شماره 9.
21. حسنلی، پیشین، ص 47.
22. همان، ص 45.
23. سند شماره 10.
24. سند شماره 13. پیشه‏وری از کسانی که او را به این مأموریت اعزام داشته‏اند سخنی نمی‏گوید.
25. گزیده اسناد جنگ جهانی دوّم در ایران، پیشین، صص 381-384.
26. سند شماره 14/1، 14/2، 14/3 .
27. سند شماره 23، 24، 25، 26، 27، 28، 30 29، 31، 32.
28. سند شماره 21.
29. سند شماره 33.
30. سند شماره 35.
31. سند شماره 41.
32. سند شماره 42.
33. حسنلی، پیشین، صص 50-51.
34. همان، ص 52.
35. ‏سند شماره 37 از مجموعه حاضر متن ترکی اعلامیه به ترکی قفقازی می‏باشد.
36. ‏سند شماره 44.
37. سند شماره 43.
38. حسنلی، پیشین، ص 53.
39. سند شماره 45 .
40. حسنلی، پیشین، ص 57.
41. همان.
42. برای اطلاع بیشتر رک به: پیوست دو بحران آذربایجان روایت حزب توده و نیز خاطرات اردشیر آوانسیان، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی نگره، 1376 از صفحه 329 به بعد.
43. سند شماره 49.
44. سند شماره 58.
45. سند شماره 57.
46. سند شماره 48.
47. برادر آیت‏اللَّه میرزاعبداللَّه مجتهدی که علی‏رغم میل خود پس از تشکیل فرقه اجازه‏ی خروج وی از خوی داده نشد، بعد از اضمحلال فرقه‏ی دمکرات در جلوگیری از اقدامات بی‏رویه‏ی مردم خوی علیه بقایای فرقه و برقراری نظم در این شهر نقش مهمی ایفا کرد. (مصاحبه با مرحوم ابوالقاسم مجتهدی، تهران، 1372).
48. سند شماره 47.
49. گزارش رئیس اداره ثبت مراغه به وزیر دادگستری و ارسال گزارش فوق از دادگستری به نخست‏وزیر، سند شماره 59.
50. گزارش بخشدار بستان‏آباد به استاندار آذربایجان در تاریخ 1324/6/11.
51. حسنلی، پیشین، ص 48.
52. سند شماره 55.
53. حسنلی، پیشین، ص 52.
54. گزارش فعّالیّت حزب توده در اهر، آذرشهر، خوی، مشکین، کلبیر و خدآفرین، موضوع گزارش‏هایی با این محورها از شهریور تا اوایل آبان 1324 می‏باشد. سند شماره 52، 56، 62، 105.
55. نکته‏ای قابل ذکر در مورد سیاست‏های حزب توده و فرقه دمکرات در مقابل خوانین و ملاکین این است که خوانینی که اطاعت از حزب توده و فرامین آن قبول می‏کردند نه تنها مصون بودند بلکه حزب از آن‏ها در مقابل روستائیان حمایت و از تقسیم اراضی آن‏ها بین مردم جلوگیری می‏کرد. در مقابل خوانینی که مختصر نافرمانی می‏کردند خود مقتول، اموالشان غارت و زمین‏هایشان بین روستائیان تقسیم می‏شدند. جالب آن است که بسیاری از روستائیان زمین‏های تقسیم شده را چون غصبی می‏دانستند از قبول آن خودداری می‏کردند. در منطقه سراب خوانین علایی مستقر در روستای قلعه جوق با چهل پارچه آبادی از حزب و فرقه اطاعت کردند و اموالشان محفوظ ماند، در مقابل اسکندری‏ها مستقر در روستای آردالان تمرد کردند و به بدترین نحو مقتول و اموالشان غارت شد. رهبری قتل و غارت اموال این خان را خود غلام یحیی برعهده داشت. (روایت شاهدان عینی واقعه آردلان، کربلایی امیدعلی نیکبخت و میرزاعبدالعلی رضازاده).
56. ‏سند شماره 60.
57. سند شماره 61.
58. سند شماره 96. 


سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی