شخصیت علمی آیت الله قاضی طباطبایی
چکیده: از اقدامات وی تصحیح کتب فراموش شده و نسخ خطی برخی از بزرگانشیعه امامیه است. ایشان در تصحیح این متون به کلیه منابعی که در دسترس بود یا امکان مراجعه داشت رجوع میکرد و با دقت و موشکافی خاصی به مقابله میپرداخت و سرانجام متنی قابل اعتماد و اعتنا در اختیار محققان قرار میداد. اغلباین نسخ خطی از کتابخانه اجدادی ایشان بود.) اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلکه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میکرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دکتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده کرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد که بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاها بوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
مراتب علمی
یکی دیگر از ابعاد شخصیتی آیتالله قاضی طباطبایی، بعد علمی ایشان است. ازویژگیهای قابل توجه وی، دارا بودن مقام برجسته در زمینة علوم اسلامی توام باپیشقدمی در مبارزات نهضت اسلامی است. همه تلاشهای وی در حوزههای علمیهتبریز، قم و نجف آثار متعددی است که از ایشان در شاخههای مختلف اسلامی(رجال، کلام، فلسفه، تاریخ، تفسیر) بر جای مانده است. گذشته از این آثار که هر یکدر جای خود قابل توجه و دقت است، ایشان در مجامع علمی اسلامی (داخل وخارج) نیز اعتبار و مقام ارجمندی داشت.
چاپ مقالات متعدد وی در مجلات معتبر عربی، چون العرفان و المواهب ورسالة الاسلام، حکایت از سطح علمی بالای ایشان داشت. با توجه به این امر کهوی آذربایجانی و زبان مادریش آذری بود و زبان عربی، زبان دوم وی به شمارمیرفت. در سفری که سردبیر و مدیر مسئول مجلة العرفان به ایران داشت. در تبریز بهدیدار آیتالله قاضی رفت. در سفری دیگر که دکتر محمدباقر صدری مهربانیدر سال 1351 ه. ش به کشورهای اسلامی (از جمله به مصر) داشت، از جانب آیتاللهقاضی نامهای به دانشگاه الازهر مصر برده بود. در جواب نامه، دانشگاه الازهر از ویبرای تدریس در آن مرکز علمی دعوت به عمل آورده بود. در سال 1348 ه. شهنگامی که وی در تبعید در بافت کرمان به سر میبرد، از طرف دانشگاه مشهدکنگرهای به مناسبت هزاره شیخ طوسی (ره) تشکیل شد از وی هم برای شرکت و ایرادسخنرانی و ارایه مقاله دعوت به عمل آمد، امّا با ممانعت ساواک موفق به شرکت درآن کنگره نشد.
پیش از معرفی اجمالی آثار قلمی ایشان، لازم است چند ویژگی از خصوصیاتعلمی او را در اینجا ذکر کنیم تا دلیل راه پویندگان علوم اسلامی باشد:
الف) از اقدامات وی تصحیح کتب فراموش شده و نسخ خطی برخی از بزرگانشیعه امامیه است. ایشان در تصحیح این متون به کلیه منابعی که در دسترس بود یاامکان مراجعه داشت رجوع میکرد و با دقت و موشکافی خاصی به مقابلهمیپرداخت و سرانجام متنی قابل اعتماد و اعتنا در اختیار محققان قرار میداد. اغلباین نسخ خطی از کتابخانه اجدادی ایشان بود.
ب) ایشان در آثار تحقیقی خویش تأکید خاصی بر تهیه فهرست اعلام داشت. درآثار تحقیقی ـ تاریخییی که از ایشان به چاپ رسیده است، با تلاش شخص ایشان(نه ناشر کتاب) فهرست اعلام (اماکن، اشخاص، قبایل و کتب) تهیه شده است. بهجرأت میتوان گفت که او یکی از معدود علمایی است که در تحقیقات خویش، بهروال مذکور عمل کرده است. بر اهل تحقیق پوشیده نیست که فهرست اعلام چهارزشی دارد.
ج) دیگر از ویژگیهایی علمی ایشان، احترام و تجلیل اهل علم بود. آیتالله قاضیاحترام بیاندازهای برای علما و دانشمندان و دانشپژوهان قایل بود. با اغلب محققاننامی اسلامی (چه آذربایجانی و چه غیر آن) سابقه دوستی و محبت و مودّت داشت.با اینکه از بسیاری از علما، اجازات متعددی داشت، امّا چندان مورد اعتماد مراجعدیگر بود که تدوین برخی آثار مهم خویش را به وی محول میکردند.
از جمله محققان و دانشمندانی که آیتالله قاضی از آنها در خلال آثارش به بزرگییاد کرده است، میتوان از این بزرگان نام برد: آیتالله کاشف الغطاء مرحوم آیتالله آقابزرگ طهرانی، مرحوم سیدجلالالدین محدث ارموی، مرحوم میرزا جعفر سلطانالقرایی، مرحوم آقا میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، مرحوم آیتالله حاج میرزاعباسقلی واعظ چرندابی، مرحوم آیتالله شهید امام موسی صدر، مرحوم آیتالله شهید سیدعبدالحسین دستغیب، مرحوم آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر، مرحومآیتالله علامه عبدالحسین امینی، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طهرانی، مرحوماستاد حسن قاضی طباطبایی، مرحوم عبدالعلی کارنگ و... آیتالله شهید مرتضیمطهری هرگاه به تبریز سفر میکرد، در منزل وی میهمان میشد.
د) اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلکه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میکرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دکتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده کرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد که بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاهابوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
ه) ایشان علاقه خاصی به کتاب و کتابخوانی داشتند بهگونهای که هر کتابجدیدی را که به دست میگرفت در جایش نمیگذاشت مگر آنکه کاملاً مطالعه کردهباشد. بعد ازتهیه کتاب آن را صفحه شماری میکرد و سپس در صورت امکان تمامنوشتههای کتاب را بدقّت میخواند و تک تک موضوعات را مورد بررسی و تحقیققرار میداد. هر کجا احتیاج به رد یا توضیح داشت، علامت میگذاشت و در حاشیههمان صفحه نظرات اصلاحی و توضیحی خود را مینوشت.
و) ایشان در مطالعه کمتر خسته میشدند به طوریکه گاه تا هفت یا هشت ساعتدر روز مطالعه میکردند و یا مینوشتند و دراین مورد حوصله بسیاری داشت.
ز) او برای نگهداری کتاب اهمیت زیادی قایل بود و هر کتابی را که تهیه میکرد بهشکل مطلوب و زیبایی جلد میگرفت ودر قفسههایی موضوعبندی شده قرار میداد.
ح) ویژگی برجسته دیگر ایشان، عفت قلم و پاکنویسی وی بود. در هیچ یک ازآثار ایشان، حتی در گفتار، اهانت و دشنام به کسی یافت نمیشود.
ط) صداقت و راستگویی و حقیقتنویسی ویژگی دیگر آثار وی است.
ی) احترام وی به دیگران در بعد علمی نیز مشوق طلاب و محصلان جوان بود. اگرطلبهای جوان روی منبر بود و او وارد مجلس میشد در این حال چنان با دقت وآرامش به سخنان وی گوش میداد که گویی برای اولین مرتبه است که چنین مطلبی رامیشنود؛ در حالی که از نظر خود طلاب آن موضوع بسیار پیشپاافتاده بود. با اینحال این برخورد برای طلاب جوان تشویق بزرگی بود.
ک) ایشان علاقه بسیار زیادی به خریداری نسخ خطی و چاپی داشت.
کتابخانه آیتالله قاضی طباطبایی
میراث علمی و فرهنگی این خاندان کهنسال، کتابخانهای مهم بود که از اجداد اهل علمش به آیتالله قاضی منتقل شده بود. متأسفانه سالها قبل بر اثر سیل تبریز، قسمتیاز کتابخانه (حدود 3000 جلد کتاب) از بین رفت. باقیمانده کتابهای خطی بالغ برهزار جلد میشود که هر یک در جای خود نسخهای قدیمی و گاه منحصر بفرد از آنکتابهاست.
خود ایشان سالها قبل فهرست قسمتی از این کتابخانه را تهیه و به نزد مرحومآیتالله آقا بزرگ طهرانی مؤلف «الذریعه« ارسال داشت.
علاوه بر نسخ خطی، تعداد قابل توجهی از فرامین، اسناد حقوقی، قبالجات ونامههای دوستانه و مکاتبات رجال سیاسی ـ مذهبی آذربایجان از دوران کریمخانزند تا دوران حیات آیتالله قاضی وجود دارد که در نوع خود منحصر بفرد و قابلتوجه است. به جرأت میتوان گفت قسمت مهمی از تاریخ مبهم آذربایجان درلابهلای این اسناد نهفته است. وی بنا بر علاقه فراوانی که به کتاب داشت، کتابخانه اجدادی را توسعه داد. درزمان شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، حدود بیست هزار جلد کتاب چاپی (چه بهصورت سنگی و چه بهصورت سربی و حروفی) که اغلب آنها چاپ نخستین اینکتابها در شهرهایی چون نجف، قاهره، بیروت و حیدرآباد دکن است گردآورده بود. باتوجه به علاقه ایشان به شاخههای علوم اسلامی، کتابهای این کتابخانه حول محورعلوم اسلامی بود. بزرگانی چون، میرزا جعفر سلطان القرایی، عبدالعلی کارنگ، دکترسیدحسن قاضی طباطبایی و... به آنها مراجعه کردهاند. مرحوم عبدالعزیز طباطبایی(1308 ـ 1374 ش) فهرستی از نسخ خطی این کتابخانه تهیه کرده است، لیکنفهرست کامل این کتابخانه نیست.
اگر خواسته باشیم آثار بر جای مانده وی را طبقهبندی کنیم، چنین میتوان تقسیمکرد:
1ـ تألیفات: ثمره پژوهش و مطالعه و تحقیق وی است. آثاری همچون «تحقیقدرباره اول اربعین سیدالشهدا (ع)» و یا کتاب «خاندان آل امیر عبدالوهاب»
2ـ تصیحات: آثاری که به تصحیح و تعلیق و تلاش ایشان از بزرگان شیعه، چونابنالثلج بغدادی، جمال مقداد، و شیخ طوسی، یا سید جزایری به چاپ رسیده است.
3ـ تعلیقات و مقدماتی که ایشان به برخی از آثار استادان خود چون آیتاللهکاشف الغطاء (ره) و یا دوستانش نگاشته است.
4ـ مقالات متعددی که درزمینههای گوناگون به زبان عربی در مجلات لبنان،چون«العرفان» و «المواهب» به چاپ رسیده است.
5ـ تقریرات دروس استادانی که در محضر درسشان تلمذ نموده است.
6ـ رسایل و مقالات متعددی که در موضوعات مختلف و با توجه به شرایط ونیازهای جامعه نگاشته است.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی