12 مهر 1399
مقاله «شول لاتور» نویسنده و اسلام شناس مشهور آلمانی پس از رحلت امام: امام خمینی همیشه زنده است
اشاره:
«پیتر شول لاتور» ژورنالیست و نویسنده نامدار آلمانی و گزارشگر مناطق درگیر جنگ و بحران، به عنوان یک جهان شناس شهرت داشت. این نویسنده و ژورنالیست نامدار حتی در اوان کهن سالی با اشتیاق به مسائل سیاسی به کشورهای مختلف جهان سفر می کرد وعطش عجیبی برای آشنایی بیشتر با کشورهای جهان داشت؛ بنابراین تحقیقات و گزارش های شول لاتور محدود به میز تحریر نمانده و او خود بیش از همه علاقه مند آشنایی نزدیک با مردم، رسوم و رهبران مقتدر کشورها بود و می خواست تا همه را از نزدیک تجربه کند. به همین دلیل نیز او از آغاز کار خبرنگاری اش از خط مقدم جبهه گزارش می داد.
شول لاتور سابقه فعالیت هایی نظیر سردبیری هفته نامه «اشترن»، خبرنگار مستقر تلویزیون آلمان در پاریس و دهها سمت و عنوان مرتبط با جهان خبر و سیاست را در کارنامه خود دارد. وی در طول بیش از 50 سال فعالیت رسانه ای خود در بیشتر جنگ های خاورمیانه از سال 1967 تاکنون از جمله جنگ های اعراب و رژیم صهیونیستی در سال های 1967 و 1973 جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حملات نظامی این رژیم به لبنان و فلسطین طی سه دهه اخیر به عنوان گزارشگر حضور داشته است.
معروف ترین کتاب او "مرگ در مزارع برنج" نام دارد که در سال 1979 منتشر گردید و با 1.3 میلیون شمارگان پرفروش ترین کتاب به زبان آلمانی پس از سال 1945 محسوب می شود. او همچنان کتابهای زیادی در مورد اسلام و اوضاع سیاسی جهان نوشت. در این کتابها مسایل جنجال برانگیز میان ابرقدرتهای پیشین را بررسی و مطرح کرده است.
شول لاتور همچنین به خاطر همراهی امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در هواپیمای حامل ایشان که در بهمن 1357 از پاریس به تهران عازم بود، برای ایرانی ها چهره ای شناخته شده است.
پیتر شول لاتور به پاس خدمات خبرنگاری اش در سال 2005 جایزه "هنری نانن" را گرفت و در سال 2006 جایزه معتبر "شخصیت شایسته" آلمان به او اعطا شد.
مونیکا گوترز وزیر فرهنگ حکومت فدرال آلمان پس از نشر خبر درگذشت شول لاتور او را «ابرمرد ژورنالیزم» خواند و گفت: «با رفتن او آلمان آخرین جهان شناس خود را از دست داد.»
***
متن زیر بخشی از مقاله وی تحت عنوان: «امام خمینی همیشه زنده است»، می باشد که در هفته نامه آلمانی «اشترن» به تاریخ 18 خرداد 1368 به چاپ رسیده است*:
«آیت الله خمینی یک رهبر قرون وسطی نبود؛ بلکه او مظهری مقدس و به نوبه خود فردی عادل بود. حتی اگر این صفت به جهت قربانیان زیاد او غیرقابل قبول به نظر برسد.
آقای پیتر شول لاتور نویسنده و شرق شناس معروف آلمانی در مقاله مفصلی در مجله آلمانی اشترن امروز(18 خرداد 1368) درباره آیت الله امام خمینی همچنین نوشته است که در شخصیت امام خمینی افسانه و سیاست حقیقی در هم ادغام بوده است و اینک پس از درگذشت او سؤالات بسیاری مطرح می شود.
از جمله اینکه آیا اصلاً کسی وجود دارد و می تواند جانشین او شود و یا اینکه آینده کشور الهی - اسلامی ایران چه می شود.
امام خمینی با وجودی که فقط رهبری اقلیت شیعه را به عهده داشت به همه مسلمانان یعنی به سنی ها هم اعلام می کرد که اسلام حقیقی با تصورات دموکراسی غرب قابل توافق و اتحاد نیست. کسی که در این سطح دینی فکر می کند و تقوای اسلامی را در عزاداری فعال برای امامان کشته شده می بیند و کسی که آنقدر به عقب برمی گردد که به اجتماع ایده آل زمان مکه و کوفه برسد، برایش نحوه زندگی آمریکایی و فساد اخلاقی در آنجا یک هنر شیطانی خواهد بود.
مبارزه قدرت در ایران تازه آغاز شده است و به زودی پایان یافتنی نیست. شایعاتی مانند فعالیتهای ضد انقلابیون و اینکه مجاهدین(منافقین) و یا رضا پهلوی به قدرت می رسند، آرزوئی عملی نشدنی هستند.
جمهوری اسلامی با وجود غرغرکردن های مردم و روشنفکران و بازاریها بسیار عمیق در میان مردم متقی و ساده و کشاورزان و مستضعفین و فقیران در محله های خراب شهرهای بزرگ ریشه دوانده است و آنها بسیار مورد عنایت امام خمینی قرار داشتند. علاوه بر آن کشور الهی در کنترل پاسداران انقلاب قوی و جنگ دیده می باشد که شعار آنها همچنان آزادی کربلا و نجف و بیت المقدس و مکه است.
برخلاف عقاید رواج یافته در جهان امام خمینی یک تندروی کور نبوده است. بلکه همانگونه که طی ماههای طولانی در پوکر گروگانگیری آمریکائی ها نشان داد، یک استاد تاکتیک بود. رفتار بسیار حساب شده او در کنترل و جهت دهی مسلمانان مانند موضع اخیر مربوط به [سلمان]رشدی، دیگر در آینده وجود نخواهد داشت و کمبود آن حس خواهد شد.
عقیده امام خمینی مربوط بر اینکه باید به اسلام اصلی و واقعی برگشت، و بازگشت به طبیعت اسلام که در غرب به آن بنیادگرائی نام گذاشته شده باید عملی شود. همه این پیامهای روحانی و معنوی در آینده هم اثر خود را باقی خواهند گذاشت، و نه فقط در میان شیعیان و بلکه بیشتر حتی در میان ملل عرب و سنی نیز مؤثر خواهد بود. در میان مصری ها و مراکشی ها و فلسطینی ها جوانان امیدوارند که بتوانند انقلاب اسلامی داشته باشند و از عقاید غربی و کمونیستی رهائی یابند.
مرگ امام خمینی نه تنها یک واقعه سیاسی بلکه یک واقعه مذهبی هم هست، و همیشه در افسانه ها مردگان قوی تر از زندگان هستند.»
پانویس:
* نشریه ویژه خبرگزاری جمهوری اسلامی؛ 1368/3/19
نشریه ویژه خبرگزاری جمهوری اسلامی