18 تیر 1393
گفتگوی نشریه نامه شهیدین با حجتالاسلام والمسلمین طباطبایی
بسم الله الرحمن الرحیم
ذهن شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی (قده) در آسمان انسانیت پرواز میکرد، لذا مناظری را که از دید غالب افراد مخفی بود او میدید و به آیندههای دور مینگریست. در کنار این خصوصیت، در نوآوری و ابتکار نیز بسیار توانمند بود و لذا برنامهریزی مدرسه حقانی سابق از جمله آثاری بود که از این دو خصلت شهید بهشتی یعنی دوراندیشی و نوآوری نشأت گرفت.°
نقش شهید بهشتی (ره) در این حرکتِ اساسی، نقش یک طراح و مهندس در مورد یک بنا و ساختمان بود، آن هم مهندسی که نظارت بر عملیات اجرایی را خود عهدهدار است. او، هم طراح این این برنامه بود و هم بر حسن جریان آن دقیقاً نظارت داشت و این نظارت حتی در زمانی که در آلمان به سر میبرد ادامه داشت و از طریق مکاتباتی که بین شهید آیتالله قدوسی (ره) و ایشان صورت میگرفت اعمال میشد.
• نامة شهیدین: اصولاً مدرسة حقانی چگونه بنیان گذاشته شد؟
از قرار اطلاع و با توجه به مدارکی که در دست است، شهید بهشتی (ره) در سال (1341 هجری شمسی) جمعی از نخبگان حوزه، و همفکرانه خود را به همکاری در این امر، یعنی تأسیس مدرسهای در حوزه علمیه قم دعوت کردند که در آن اولاً: طلاب بر اساس گزینش به آن راه یابند. ثانیاً: برنامة درسی آن کماً و کیفاً حساب شده و مشخص باشد و در راستای وصول به اهداف بایسته و رسالتهای حوزه در عصر و زمان حاضر تنظیم و زمانبندی شده باشد و ثالثاً: طلاب آن مدرسه در طول مدت تحصیل مشمول تزکیة اخلاقی و تربیت صحیح اسلامی قرار گیرند. همفکران و همکاران شهید بهشتی (ره) در این زمینه با اندکی تقدم و تأخر در شروع همکاری عبارت بودند از: حضرت آیتالله مشکینی، مرحوم آیتالله ربانی شیرازی، مرحوم آیتالله قدوسی، آیتالله مهدی حائری تهرانی و آیتالله سید مرتضی جزائری.°
دو سه سال قبل از آن تاریخ رؤوس این برنامه به اطلاع مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی (ره) رسیده بود و معظمله از آن استقبال کرده و مدرسهای را که تحت اشراف داشتند برای اجرای این برنامه در ا ختیار گذاشته بودند، لکن پس از ایک تجربه کوتاه مدت مشخص شده بود که از شرایط موفقیت این حرکت، استقلال کامل دستاندرکاران و مجریان برنامه است، لذا به فکر تهیه جای جدید و مدرسهای دیگر افتاده بودند.
در تلاش برای تهیه مکان مناسب برای اجرای برنامه، مدرسه منتظریه که در آن زمان نیمهساز بود و عمدتاً بودجه فردی خیر، مخلص، مؤمن و با تقوا به حاج علی حقانی زنجانی – رحمتالله علیه – در دست ساختمان بود، شناسایی میگردد مرحم حقانی به مقتضای حسن نیت و صفای باطنی که داشت با تمام وجود از این درخواست استقبال میکند و چندی بعد در عالم رؤیا میبیند که درختان میوة بسیاری در حیاط مدرسه رشد کردهاند و همه، غرق در میوههای گوناگون و مرغوب میباشند. این رؤیا، عزم او را در همکاری و تلاش بیشتر برای تکمیل بنای مدرسه جزم کرد. و ما شاهد بودیم که آن پیرمرد روشن ضمیر و با صفا چه جد و جهدی در پیشرفت امور ساختمانی مدرسه داست و به آن به صورت یک آرزوی بزرگ و بیبدیل نگاه میکرد.
پس از شروع کار در این مدرسه که از اول سال تحصیلی 1341 به وقوع پیوست فرزندان محترم مرحوم حقانی، یعنی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین حقانی و تا حدی حجتالاسلام حاج شیخ حسن حقانی در پارهای از تصمیمگیریها شرکت داشتند و آیتالله العظمی میلانی (قده) مشروط بر اینکه نامش مطرح نباشد تأمین بودجة مدرسه را عهدهدار گردید.
مدیریت مدرسه را در دو سال اول حجتالاسلام والمسلمین محمد مجتهد شبستری و در دو سال دوم حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی شیخزاده (ره) عهدهدار بودند و از سال تحصیلی 1345 آیتالله قدوسی (ره) شخصاً مدیریت مدرسه را با عزمی راسخ و ارادهای پولادین بر عهده گرفت که این مدیریت تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به طور مستقیم و تمام وقت و پس از آن تا لحظة شهادت آن بزرگوار (شهریور 1360) به طور غیرمستقیم ادامه داشت. در بخش عمدهای از دوران 1345 به بعد آیتالله جنتی و در مقطعی از آن آیتالله مصباح یزدی – دامت برکاتهما – نیز در امر ادارة مدرسه و برنامهریزی آن، با دو شهید بزرگوار بهشتی و قدوسی همکاری نزدیک داشتند. ناگفته نماند که حضرت امام خمینی – قدس الله روحه الشریف – عنایتی خاص به مدرسه داشتند که گوشهای از آن عنایت و ارتباط را از مکاتبات رمزگونة شهید قدوسی (ره) با معظمله در نجف اشرف و گزارشهای مجمل و سربسته از وضع مدرسه به ایشان میتوان فهیمد، مکاتباتی که در آنها اشارت و پیامهایی از ناحیة آن پیشوای بزرگ به دستاندرکاران مدرسه میرسید و خبرهایی از آن به ما (طلاب مدرسه) درز میکرد.
• نامة شهیدن: مدرسة شهیدین تا چه حدی به آرمانهای و برنامههای شهید بهشتی پایبند است؟
«مدرسه شهیدین بهشتی و قدوسی (ره)» که ادامة همان بنیان و برنامه میشد و به دلیل مشکلات خاصی که برای ادامة کار در مدرسة منتظریه پیش آمد از سال 1363 به مکان دیگری منتقل شد. و از سال 1372 در مکان فعلی خود که بخش اعظم زمین آن موقوفه است و ساختمان آن با بودجه مرحمتی رهبر معظم انقلاب آیتالله العظمی خامنهای – مدظله العالی – احداث گردیده است° استقرار یافت، تحت اشراف و نظارت عالیه سه تن از اعاظم حوزة علمیه به کار ادامه میدهد. دلگرمی و امید همة دستاندرکاران به این است که این مدرسه حتیالامکان ادامهدهندة همان خط و روال باشد، هر چند واضح است که به لحاظ دخالت فردی چون حقیر در امور جاری مدرسه باید گفت:
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است
یادآور میشود که مدرسه در سال 1365 رسماً به ثبت رسید و سه تن از حضرات آیات به طور ثابت به انضمام دو تن از طلاب دورة اول مدرسه به انتخاب خود آن طلاب، هیئت امنای آن را تشکیل میدهند که در حال حاضر برادر ارجمندم حجتالاسلام والمسملین آقای محمدی عراقی و اینجانب این عضویت را عهدهدار میباشیم.
توصیة بزرگان ذی دخل در امر مدرسه و تمام تلاش اینجانب این است که همان آهنگ و همان حال و هوا، در مدرسه ادامه یابد. اما اینکه چه مقدار تاکنون این غرض حاصل گردیده است خدا میداند و دیگران باید قضاوت کنند.البته در این محاسبه و قضاوت به ناشدنیهایی که در ضمن بیت سابق به آن اشاره شد باید توجه داشت. آنچه برای این حقیر مشهود و مبرهن است و فقط آن است که اینجانب را سرپا نگه داشته، این است که دست عنایت حق تعالی و توجهات حضرت ولیعصر – ارواحنان فداه – در ا مر مدرسه پیدا است و من اگر بخواهم به جزئیات آن اشاره کنم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. امید است همة کسانی که به هر نحو با این معهد علم و ایمان و تقوا سروکار دارند اعم از مسئولین و کارمندان و اساتید و طلاب علاوه بر توجهی که به قداست کل حوزه و نظام طلبگی دارند به خصوصیات این مدرسه و تبلور اخلاص در نشو و نمای آن توجه لازم را داشته باشند و قدرشناس این امانت بزرگ و آغشته به خون دو انسان ملک سیرت باشند.
اینجانب شهادت میدهم که وضعیت در سطح بزرگانی که بر مدرسه نظارت و اشراف دارند و در سطح اساتید محترم، نیز همینگونه است. کما اینکه بر دستاندکاران امور جاری و کارمندان مدرسه نیز بحمدالله اخلاص مطلوبی حکمفرما است، بنابراین نوبت ما طلاب مدرسه است که از این خوان نعمت بهره ببریم و با اصلاح نیت و قصد قربت و تلاش و کوشش در راه تحصیل علم و فضیلت و تقوا، لحظهای را از دست ندهیم و هر چه بیشتر و بهتر بر آمال پاک و آرزوهای مقدس شهید بهشتی (ره) و شهید قدوسی (ره) که چیزی جز پرورش یافتن عالمانی دین باور و خدا ترس و وظیفهشناس و فاضل نیست، جامة عمل بپوشانیم. انشاءالله.
• نامة شهیدین: از دید شهید بهشتی، مهمترین رسالت طلاب و روحانیت چیست؟
شهید بهشتی – رضوان الله تعالی علیه – از معدود شخصیتهای وصفناپذیر است و فضایل و کمالات او را فقط با أنس با او میشد درک کرد و نه از راه شنیدن از دیگران. اگر ما بپذیریم که حضرت امام – قدس سره الشریف – در بسیاری از اعمال و اقوال خود ملهم من عندالله بود و مصداقی از «واصطنعتک لنفسی» شده بود، باید گفت این جمله حضرتش که دربارة شهید بهشتی فرمود: «بهشتی یک ملت بود برای این ملت» از آن الهامات غیبی و الهی است که بر قلب و زبان آن عبد صالح خدا جاری شده است و حقیقتاً شخصیت شهید بهشتی از ظرفیت شخص و فرد به مراتب برتر و بالاتر بود و در یک جمله باید گفت: «بهشتی بهشتی بود».°
از جنبههای والای شخصیتی وی، وسعت دیده، همت بلند و جامع الاطراف نگری او بود و بر مسألة رسالت طلاب و روحانیت و حوزهها نیز از آن بلندا مینگریست. من با عرض پوزش به محضر بزرگان حوزهها و تقدیم احترام به ساحت آنها عرض میکنم اگر بپذیریم که مجموعة حوزههای ما سالها و یا دهها سال از قافلة زمان عقب هستند، پذیرفتنی است که شهید بهشتی (ره) سالها و یا دهها سال از زمان خود جلوتر بود و اگر این سخن درست باشد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. او آرزو میکرد که روحانیت اسلام با حفظ تمام ارزشها و قداست و اخلاص و معنویت خود، دستکم ششصد سال (مقدار تقریبی جوانی اسلام نسبت به مسیحیت) از حیث نظم و انضباط و داشتن سامان و سازمان، از تشکیلات کلیسا جلوتر باشد، چه آنکه اسلام وقتی حکومت و تشکیلات داشت (قرن اول هجرت) که مسیحیت از این لحاظ صفر و زیر صفر بود و افسوس میخورد که امروز آنها کجایند و ما کجا! او رسالت روحانیت اسلام را بارها و بارها در یک جمله خلاصه مینمود: «پیامبرگونه زیستن و پیامبرگونه کوشیدن» و اُشْهدالله که او خود مصداق بارز و نمونة کاملی از این معنی بود.
فسلام علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یبعث حیّاً.
نامه شهیدین. سال اول. پیش شماره اول. تیر ماه 1375. صص 24 تا 27