28 تیر 1393

صدراعظم 3 پادشاه‌


صدراعظم 3 پادشاه‌

آقا ابراهیم امین‌‌السلطان در 20 جمادی‌الاول 1274 در تهران صاحب پسری شد که او را علی‌اصغر نام نهاد. علی‌اصغرخان از 6 سالگی تحصیل را آغاز نمود و مقدمات عربی، ادبیات فارسی و منطق و مبادی فقه و تاریخ و جغرافیا را آموخت و در زبان فرانسه هم ممارستی داشت. وی از 15 سالگی در دستگاه پدر بود و یک‌سال بعد پیشخدمت مخصوص شاه شد و در سفر عتبات (1287) همراه موکب شاهانه بود.


 

وی پس از فوت پدر، لقب و مقام وزارت دربار و کلیه مشاغل او را دارا شد.1 در 1303 ق امین‌السلطان به عنوان وزیر دربار قریب 2 سال بر امور کلیه وزارتخانه‌ها نظارت داشت تا در سال 1305 عنوان وزیراعظم گرفت و رسما امور کشوری را نظارت می‌کرد.

در 1306 در سفر اروپا همراه شاه بود. در این زمان امین‌السلطان در اوج قدرت به سر می‌برد.

با اعطای امتیاز کشتیرانی در کارون به انگلیسی‌ها خصومت روس‌ها با امین‌السلطان آشکار شد و با دادن امتیاز بانک شاهنشاهی و چاپ اسکناس به بارون ژولیس رویتر به اوج رسید. 2

در ذی‌القعده 1306 ق سید جمال از روسیه به آلمان رفت. در این هنگام ناصر‌الدین‌شاه نیز پس از دیدار از فرانسه به مونیخ رفته و در آن‌جا ملاقاتی با سید رخ می‌دهد. در همان شب امین‌السلطان به حضور سید رسیده و از او می‌خواهد که به دولت روس برساند که خطاهایی چون سپردن امتیازات بانک و معادن و رود کارون که به انگلیس پیش آمده است، قبل از ارتقای صدر اعظم به مقام صدارت بوده و از بخت بدش اجرای آن در زمان وزارت وی انجام شد و او گناهی ندارد. سید نیز پذیرفت و در حدود محرم 1307 در پترزبورگ3 خود را نماینده تام‌الاختیار امین‌السلطان معرفی نموده با ماموران وزارت خارجه روسیه ملاقات و وعده انحلال بانک شاهی و بستن راه رود کارون را داد.4

پس از بازگشت سید‌جمال‌الدین اسدآبادی به ایران برخلاف انتظارش از او استقبال نمی‌شود و هیچ کس درباره مسائل روسیه از او سوال نمی‌کند. پس از گذشت چند ماه و پیگیری‌های سفارت روسیه و وزارت خارجه روسیه دولت ایران پاسخ می‌دهد که از جریان بی‌اطلاع بوده و شخص سید‌جمال‌ از جانب خود صحبت کرده و این مطالب کذب است.

سید با شنیدن این پاسخ در حضرت عبد‌العظیم بست می‌نشیند و با نگارش نامه‌ای، شاه را در جریان وقایع می‌گذارد که در رسیدن این نامه به شاه نیز برخی تشکیک نموده، معتقدند امین‌السلطان نامه را برداشته و شاه از آن بی‌اطلاع می‌باشد. از طرف دیگر سید‌جمال‌ در حضرت عبد‌العظیم مورد استقبال مردم قرار گرفت و هر روز علیه دولت سخنرانی می‌کرد و بالاخره او را با وضع بسیار بد از کشور خارج کردند.5

مناسبات ایران و عثمانی نیز در زمان امین‌السلطان تیره و سرد بود.

پس از قتل ناصرالدین‌شاه. او همچنان صدر اعظم ایران بود تا این که پاره‌ای فعالیت‌ها باعث شد مظفر الدین‌شاه فرمان عزل وی را صادر کند. نقل است که فرمانفرما به شاه تلقین کرده بود که امین‌السلطان خیال سلطنت دارد.

اما 7 ماه بعد، جانشین وی امین‌‌الدوله استعفا داد و مظفرالدین‌شاه بار دیگر امین‌السلطان را در مقام صدارت نشاند.

در شعبان 1318 مظفر الدین‌شاه بعد از مراجعت از سفر اول اروپا، لقب اتابک را که پس از امیرکبیر به کسی داده نشده بود به صدراعظم اعطا نمود.

در 22 جمادی‌الثانی 1321 او از کار برکنار شد و همراه فرزندش به عثمانی رفت سپس از کشورهای گوناگون دیدن کرد و در مناسک حج نیز شرکت نمود.

پس از مرگ مظفر الدین شاه به دعوت محمدعلی شاه به ایران بازگشت و مسوولیت تشکیل کابینه را برعهده گرفت اما زمامداری او در دوران مشروطه کوتاه بود و با آن که خزانه دولتی خالی بود توانست اوضاع کشور را تا حدی آرام سازد.

وی که بارها از سوی انجمن آذربایجان تهدید به قتل شده بود، سرانجام در 8 شهریور 1286 ش در جلوی در بهارستان به قتل رسید.

پا‌نوشت‌ها:

1. رهبران مشروطه؛ مقاله اتابک، ابراهیم صفایی، صص 10 5. 2. همان، صص 15 11. 3. سید‌جمال‌الدین اسد‌آبادی، محمد جواد صاحبی، فکر روز، 1375، ص 190. 4. رهبران مشروطه، همان، ص 15. 5. سیدجمال، جمال حوزه‌ها، نویسندگان مجله حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، صفحات 503 497.


http://ayam.jamejamonline.ir