07 بهمن 1393
انتشار و توزیع اعلامیه بامضاء آیتالله خمینى در شهر قم
روز 8/11/57، اعلامیه اى بامضاء آیت اله خمینى که با تاریخ 28 صفر برابر با 7/11/57 و در زمینه ملاقات وى با آقاى نخست وزیر انتشار یافته، در پارهاى از نقاط شهر قم توزیع گردیده است. متن اعلامیه مذکور بشرح زیر میباشد :
حضرات حجج اسلام تهران و سایر شهرستانها دامه برکاته. آنچه ذکر شده است که من شاهپور بختیار را با سمت نخست وزیرى می پذیرم دروغ است بلکه تا استعفا ندهد او را نمی پذیرم، چون او را قانونى نمی دانم. حضرات آقایان به ملت ابلاغ فرمایند که توطئه اى در دست اجرا است و از این امور جاریه گول نخورند. من با بختیار تفاهمى نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین من و او بوده دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئه ها باشند.1
ارزیابى خبر : انتشار و توزیع اعلامیه صحت داشته و مطالب بالا در آن درج شده است.
اقدامات انجام شده : مراتب به نخست وزیرى اعلام گردیده است.
1ـ ر. ک : صحیفه امام، ج 5، ص 536.
بختیار امروز مصاحبه داشت و در گفت و گو با گزارشگر رادیو تلویزیون گفت که «مذاکراتى با حضرت آیت اللّه خمینى در جریان است... اگر این نتایج به یک سطحى رسید مسافرت بنده هم بلامانع خواهد بود و کسب فیض از محضرشان خواهیم کرد.» (بولتن خبرگزارى پارس، ش 302، ص 7) این اظهار نظر در جراید انعکاس یافت. غیر از این تلویزیون و رادیو ساعت 20/10 شب برنامه هاى عادى خود را قطع کردند و بیانیه اى را که بختیار در اختیار آنها قرار داده بود خواندند. در این بیانیه آمده بود که : «تصمیم گرفتم ظرف 48 ساعت آینده شخصا به پاریس مسافرت کرده و زیارت معظم له نائل آیم.» (اطلاعات، ش 15770، ص 8) ظاهرا پیام امام در رد این دیدار هنوز به دست بختیار نرسیده بود. به هر حال «این مانور بى جواب نماند چرا که امام خمینى در پاریس اعلامیه کوتاهى صادر کردند که در آن گفته مى شد تنها در صورتى بختیار را خواهند پذیرفت که اعلام کند از سمت غیر قانونى خود استعفا داده است.» (جوان، ش 9، به تاریخ 13/11/57، ص 4) اما در این میان آسوشیتدپرس خبرى از مبدأ پاریس مخابره کرد که از زیر و بم آن اطلاعى در دست نیست. این خبرگزارى از قول دکتر ابراهیم یزدى نوشت که «آیت اللّه خمینى موافقت کرده است با شاپور بختیار نخست وزیر ایران ملاقات نماید.» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش 315، ص 3) اظهارات آقاى یزدى با تکذیب قاطع امام روبرو شد، اما روشن نشد که چرا وى در این زمینه با نظر امام هماهنگ نبود. پیام امام توسط گروهى موسوم به ولى عصر تکثیر شد که نمونهاى از آن در ضمیمه کتاب آمده است. (ضمیمه شماره 4)
حضرات حجج اسلام تهران و سایر شهرستانها دامه برکاته. آنچه ذکر شده است که من شاهپور بختیار را با سمت نخست وزیرى می پذیرم دروغ است بلکه تا استعفا ندهد او را نمی پذیرم، چون او را قانونى نمی دانم. حضرات آقایان به ملت ابلاغ فرمایند که توطئه اى در دست اجرا است و از این امور جاریه گول نخورند. من با بختیار تفاهمى نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین من و او بوده دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئه ها باشند.1
ارزیابى خبر : انتشار و توزیع اعلامیه صحت داشته و مطالب بالا در آن درج شده است.
اقدامات انجام شده : مراتب به نخست وزیرى اعلام گردیده است.
1ـ ر. ک : صحیفه امام، ج 5، ص 536.
بختیار امروز مصاحبه داشت و در گفت و گو با گزارشگر رادیو تلویزیون گفت که «مذاکراتى با حضرت آیت اللّه خمینى در جریان است... اگر این نتایج به یک سطحى رسید مسافرت بنده هم بلامانع خواهد بود و کسب فیض از محضرشان خواهیم کرد.» (بولتن خبرگزارى پارس، ش 302، ص 7) این اظهار نظر در جراید انعکاس یافت. غیر از این تلویزیون و رادیو ساعت 20/10 شب برنامه هاى عادى خود را قطع کردند و بیانیه اى را که بختیار در اختیار آنها قرار داده بود خواندند. در این بیانیه آمده بود که : «تصمیم گرفتم ظرف 48 ساعت آینده شخصا به پاریس مسافرت کرده و زیارت معظم له نائل آیم.» (اطلاعات، ش 15770، ص 8) ظاهرا پیام امام در رد این دیدار هنوز به دست بختیار نرسیده بود. به هر حال «این مانور بى جواب نماند چرا که امام خمینى در پاریس اعلامیه کوتاهى صادر کردند که در آن گفته مى شد تنها در صورتى بختیار را خواهند پذیرفت که اعلام کند از سمت غیر قانونى خود استعفا داده است.» (جوان، ش 9، به تاریخ 13/11/57، ص 4) اما در این میان آسوشیتدپرس خبرى از مبدأ پاریس مخابره کرد که از زیر و بم آن اطلاعى در دست نیست. این خبرگزارى از قول دکتر ابراهیم یزدى نوشت که «آیت اللّه خمینى موافقت کرده است با شاپور بختیار نخست وزیر ایران ملاقات نماید.» (بولتن محرمانه خبرگزارى پارس، ش 315، ص 3) اظهارات آقاى یزدى با تکذیب قاطع امام روبرو شد، اما روشن نشد که چرا وى در این زمینه با نظر امام هماهنگ نبود. پیام امام توسط گروهى موسوم به ولى عصر تکثیر شد که نمونهاى از آن در ضمیمه کتاب آمده است. (ضمیمه شماره 4)