05 اردیبهشت 1400
آیتالله کاشانی: انگلیسیها دشمنِ بشر هستند
اشاره:
در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت، آیت الله کاشانی نقطه وحدت ملت ایران و جهان اسلام شده بود. برای این که جایگاه این رهبر برجسته مذهبی و سیاسی را در آن روزهای پرتلاطم دریابیم، مصاحبه مدیر خبرگزاری «پی.ان.پی» با ایشان را در همان ایام، که در روزنامه اطلاعات مورخه 7 مهرماه 1330 به چاپ رسیده است، به حضورتان تقدیم میکنیم.
****
- در باب انگلیسیها باید بگویم که انگلیسیها ایران را کشتند. علاوه بر اجحاف مادی، در شئون سیاسی ما مداخله کردند. مردمان خائن را آوردند و آنها هم ابقاء و رحمی به این ملت نکردند. در بعضی مصاحبات هم گفتم که اگر درست تصور شود انگلیسیها به این ملت بیچاره رفتاری کردند که شخصی باعاطفه با حیوانات چنین رفتار نمیکند
- انگلیسیها از آغاز ملی شدن صنعت نفت آنچه کردند به زیان خودشان و نفع ملت ایران بوده، از جمله همین محاصره اقتصادی است که بدون موجب و برخلاف قوانین عالَم دست به این کار زدند. ملت ایران از این محاصره خیلی مشعوف است، چون جنسهای فاسدِ گرانقیمتِ انگلیس که به دسائس و حیل به ایران میفرستادند و تحمیل [به] ایرانیان میکردند، مقطوع میشود
مردی که امروز مظهر وحدت و الهامدهنده مسلمین ایران و جهان است یک روحانی ساده و خوشدل و خوشمنظر و شوخطبع است که دوست و دشمن به دوراندیشی و سیاستمداری و صداقت و صحت وی اعتراف دارند. نیروی بزرگی که این مرد قویالاراده و پرحرارت را به جلو میراند ایمان و اعتقاد وی به عظمت اخلاقی و قدرت معنوی اسلام و کامل بودن این آئین برای حکومت دنیایی و آخرتی است. این پیشوای بزرگ ایران در سنین کهولت با صدای لرزان خود پیام یگانگی و وحدت اسلام را در جهان پخش میکند و روزی نمیگذرد که از یک گوشه دنیا مسافری یا سیاستمداری یا روزنامهنگاری برای او نامه ننویسد یا به دیدارش نیاید. نام آیت الله کاشانی در لندن و پاریس و نیویورک و کراچی و اندونزی و هندوستان و به خصوص در کشورهای اسلامی در ردیف نام گاندی و نهرو قرار گرفته و طبقات آزادیخواه و متفکر این جامعهها وی را مظهر نجات ملتهای ستمدیده از فشار استعمار مادی مغرب زمین میدانند. آیتالله کاشانی لباس ساده روحانیت را که عبارت از عمامه کوچک سیاه رنگ و یک لباده بلند و عبای مشکی است بر تن دارد و در صورتِ سالخورده و رنجدیدهاش یک جفت چشمان نافذ چون گوهری درخشان میدرخشد.
کاشانی را میتوان پیشقدم تجدد اسلام به شمار آورد، زیرا وی قریب نیم قرن است برای رهایی مسلمین از چنگال فشار، و احیاء و عظمت اسلام میکوشد، و در این مبارزات بوده است که منافع دولتهای بزرگ استعماری، وی و خانوادهاش را تحت فشار و تبعید و حبس قرار داده و سه بار وی را مدتهای مدیدی در زندان و بازداشت، رنج میدادهاند. آیتالله کاشانی یگانه روحانی ایرانی است که عقیده دارد و این عقیده خود را بیپروا اظهار میدارد که در اسلام مذهب از سیاست جدا نیست و وظیفه دینی و دنیایی مسلمان آن است که در سیاست کشور دخالت کند و با آشنایی کامل از حقوق خود و برادران دینی و کشور و میهن خویش بتواند دفاع کند.
کاشانی طرفدار ازدواج اجباری و تشکیل خانواده است و میگوید در صورت عملی شدن این نقشه کشور ایران که اکنون شانزده میلیون جمعیت دارد در عرض دهسال پنجاه میلیون سکنه پیدا خواهد کرد، ولی کاشانی ضمناً چنین معتقد است که برای عملی شدن این نقشه و برای آن که جمعیت ایران مرفه و سعادتمند باشند باید منابع ثروت این کشور به دست خود ایرانیان بازگردد و سالی صد و پنجاه میلیون لیره عایدات نفت به جیب خود مردم ریخته شود. با تشکیل خانواده و تبلیغات واقعی اسلامی اخلاق جامعه تهذیب و از این فساد و انحطاط اخلاقی جلوگیری شود و با ایجاد کارخانهها و ترویج و تکمیل صنایع و کشف معادن زندگی مادی مردم تأمین و احتیاجات آنها رفع گردد.
آیتالله کاشانی عقیده دارد که در حال حاضر و اوضاع آشفته امروزی هیچ سازمان دولتی یا ملی نخواهد توانست مشکلات را رفع کند، زیرا دولتهایی که از ضعف و آشفتگی ایران استفاده میکردند عدهای را که عادت به چپاول و غارتگری از هر طریق پیدا کردهاند بر مردم مسلط ساختهاند و در نتیجه نبودنِ امنیت قضایی و عدالت اجتماعی این اشخاص استفادهجو و نادرست روز به روز افزایش یافته و اگر جلوی آنها گرفته نشود پایان کار خیلی خطرناک میشود. امروز عدهای از ایرانیان باشرف جلای وطن کرده و عدهای هم ثروتهای هنگفت خود را در بانکهای خارجه ودیعه نهادهاند و اگر امنیت قضایی باشد همه این ثروتها و همه افراد فعال ایرانی به میهن باز خواهند گشت.
آیتالله کاشانی چنین عقیده دارند که خداوند تبارک و تعالی ثروت طبیعی سرشاری به ایران مرحمت فرموده و وظیفه ماست که این منابع را به کار انداخته و حتی کارگران مملکت ما چون کفایت نمیکند از کشورهای همسایه باید استخدام کنیم، نه این که خود مردم ما از بیکاری، فقیر و مضطر باشند. ایادی استعمار در این کشور چنان شیره و رمق مردم را کشیدهاند که نفوس کثیره مشرف بر هلاکت و دچار امراض تراخم و مالاریا و گرسنگی هستند.
در باب تبلیغات چپ و نفوذ کمونیزم در ایران عقیده آیتالله را استفسار کردم، فرمودند: تأثیر تبلیغات چپ بیشتر برای فقر و فلاکت است که عدهای از مردم روزنه امیدی برای بهبود اوضاع معیشت و زندگی خود میدانند، بلی، عدهای از روی اصول و مبدأ متمایل به این مسلک هستند، ولی در نتیجه صحبت و تفهیم مبادی حکومت اسلامیه که بهترین طرز حکومت در دنیاست و باعث این است که هر کس از عدالت و امنیت و رفاهیت اساسی برخوردار باشد، گمان نمیکنم کسی متمایل به این مسلک افراطی بشود، چنان که در صدر اسلام به واسطه این که قوانین اسلامی مجرا و متبع بود، در مدت کمی مسلمین اغلب دنیای آن زمان را تسخیر و فرمانروایی کردند.
پرسیدم تصور میفرمایید در صورتی که انگلیسیها به کلی از ایران ریشهکن شوند، ما خودمان بتوانیم صنعت نفت را استخراج و تصفیه و به فروش برسانیم. آیتالله در جواب گفتند: الآن به موجب اطلاع صحیح و دقیق، مهندسین ایرانی مشغول تصفیه نفت و بنزین و تهیه آنها هستند. البته عده آنها کم است ولی از حیث تخصص فنی قصوری در متخصصین ایرانی نیست و حتی روغن ماشین را میتوانند تهیه کنند. آقای مکی میگفت علت مضیقه از حیث روغن ماشین آن است که عمّال انگلیسیها بعضی اسبابهای دستگاه را مفقود کردهاند و اکنون از امریکا خواستهاند، که پس از رسیدن رفع مضیقه خواهد شد، و اما در فروش محصولات ما، تمام دنیا حاجت دارند، قرارداد فروش به ایتالیا و چکاسلواکی و لهستان به زودی امضاء خواهد [شد]. با افغانستان هم قرارداد امضاء کردند. برای سایرین هم ما نفت را در بندر تسلیم میکنیم، وسائل نقلیه را خودشان آورده و خواهند برد. ما تا سالی پنجاه میلیون تُن هم میتوانیم نفت را استخراج کنیم. در باب انگلیسیها باید بگویم که انگلیسیها ایران را کشتند. علاوه بر اجحاف مادی، در شئون سیاسی ما مداخله کردند. مردمان خائن را آوردند و آنها هم ابقاء و رحمی به این ملت نکردند. در بعضی مصاحبات هم گفتم که اگر درست تصور شود انگلیسیها به این ملت بیچاره رفتاری کردند که شخصی باعاطفه با حیوانات چنین رفتار نمیکند.
نفرت آیتالله از انگلیسیها موقعی خوب آشکار شد که پرسیدم: پس به عقیده حضرتعالی به هیچوجه با انگلیسیها نمیتوان سازش کرد؟ کاشانی ابروها را در هم کشیده و گفت: گفتهام انگلیسیها دشمن بشر هستند، از آنها عجب نیست، ولی رفتار ایرانیانی که کاملاً مروّج حرکات ظالمانه و رفتار دلخراش آنها هستند، بدتر و جای تعجب است. اگر این ملت سراسر از بین برود، بر این زندگی ننگین رجحان دارد، زیرا مردم ایران اقل وسائل معیشت را ندارند. این باانصافها مال ما را بردند و پایه اخلاق و معنویات ما را متزلزل ساختند و تا وقتی نفوذ آنها صددرصد ریشهکن نگردد، این ملت نمیتواند انتظار داشته باشد که روی خوشی و رفاه ببیند. در باب احتیاج انگلستان به نفت ایران چون طبق قانون ما باید به مشتریان سابق نفت بدهیم به انگلیسیها هم نفت خواهیم فروخت. من به استوکس[=فرستاده ویژه دولت انگلستان] هم گفتم اگر تا حدود سالی ده میلیون تُن نفت بخواهید خواهیم فروخت، احتیاجات سایرین را هم در صورتی که نفت ما را بخواهند به شما وکالت بدهند حاضریم توسط شما تأمین کنیم.
درباره وقایع اخیر مجلس و بحران احتمالی در دولت عقیده آیتالله را پرسیدم، ایشان فرمودند: این موضوع دو علت دارد، یکی تحریک شرکت نفت و انگلیسیها، و یکی دیگر آن که عدهای همهساله به زور سرنیزه عمال انگلیس از صندوق بیرون میآمدند. در دولت حاضر مسأله سرنیزه در کار نیست و اینها مأیوسند و مشغول تحریک میباشند [که] ترتیبی بشود که باز از صندوقها سردرآورند، ولی تصور نمیکنم در مجلس کاری بتوانند بکنند. همان طور که آقای دکتر مصدق گفت حاجتی به رأی اعتماد ندارد و بعد هم اگر حاجتی باشد به اندازه گذراندن بعضی لوایح نمایندگان در مرکز هستند. علیایحال در برابر احساسات عجیب ملی که ایرانیان هرگز به خود ندیدهاند حرکات خائنین به قدر پشیزی ضرر به اراده ملت و وضع دولت نخواهد زد و بر فرض آن هم که آقای دکتر مصدق خدای نخواسته در نتیجه عدم توانایی و کسالتِ مزاج کنارهگیری کنند، به طور قطع از محالات است که اشخاص طرف تمایل انگلیسیها روی کار بیایند.
از محاصره اقتصادی انگلستان سؤال کردم، آیتالله فرمودند: انگلیسیها از آغاز ملی شدن صنعت نفت آنچه کردند به زیان خودشان و نفع ملت ایران بوده، از جمله همین محاصره اقتصادی است که بدون موجب و برخلاف قوانین عالَم دست به این کار زدند. ملت ایران از این محاصره خیلی مشعوف است، چون جنسهای فاسدِ گرانقیمتِ انگلیس که به دسائس و حیل به ایران میفرستادند و تحمیل [به] ایرانیان میکردند، مقطوع میشود. مثلاً بعد از جنگ[جهانی دوم]، طیارات فرسوده جنگی خود را با کمک دستنشاندگان خود به قیمت گزاف به ایران تحمیل کردند و همچنین لوکوموتیوهای راهآهن را با کمک خائنین به مبلغ گزاف به ما فروختند و اغلب آنها را هم تحویل ندادهاند. در مسأله تلفن تهران با قیمت گزاف تحمیل و آن را ناقص گذاردهاند و همچنین لولهکشی تهران را خراب و ناقص کردهاند و یکی از خوشبختیهای ملت ایران آن است که قطع معاملات ایران با انگلیسیها بشود. اولاً ایران محاصره اقتصادی نمیشود و از تمام دنیا اجناس به نازلترین قیمت در دسترس ایران خواهند گذارد و به هر حال این محاصره اقتصادی غیرعقلانی و کودکانه است. در صورتی که در باب نفت عمل آنها برخلاف قانون و حق استقلال ایران است. محاصره اقتصادی آنها از حیث نفت و اخراج متخصصین آنها از ایران، ضررش برای آنها بیش از محاصرهای است که به خیال کودکانه خود بر ما تحمیل کردهاند. اگر قراری برای خرید ندهند، متخصصین آنها را دولت بیرون میکند و به حول و قوه و عنایت خداوندی انگلیسیها تاکنون در چنین ورطه هولناک و خطرناک و ذلتباری گیر نکرده بودند.
در باب این که ممکن است انگلیسیها به زور متوسل شوند آیتالله خیلی خونسرد و بیاعتنا بودند و فرمودند: امروز دیگر دوران حکومت زور سپری شده و اگر انگلیسیها دست به چنین کاری بزنند اعلام جهاد خواهیم کرد و سایر علمای اسلامی نیز ممکن است به ما تأسی کنند و آن وقت خاورمیانه برای انگلیسیها خیلی داغتر از آن خواهد شد که انتظارش را دارند.
آخرین سؤال من این بود که در صورت سماجت انگلیسیها و فشار اقتصادی بر ایران آیا تصور میرود کالاهای انگلیس به کلی تحریم شود؟ آیتالله در جواب فرمودند: حاجتی به تحریم نیست، زیرا وقتی انگلیسیها با ما معاملاتی نداشتند قطعاً اجناسی نخواهند فرستاد و در صورتی که فشار اقتصادی بر ما وارد آورند نه تنها در ایران با آنها معاملات به کلی از بین میرود بلکه شاید تمام ممالک اسلامی را وادار کنیم با انگلیسیها قطع معاملات کنند و یقین است که خطر و ضرر این کار برای انگلیسیها از حد حساب خارج خواهد بود.
من از صحبت با این شخصیت بزرگ اسلامی هرگز سیر نمیشوم. میخواستم مدتی طولانیتر شرفیاب باشم و از محضر ایشان استفاده کنم، ولی وقت شخصیتی مثل آیت الله کاشانی خیلی ذیقیمت بوده و در این موقع عدهای به انتظار ایشان بودند. با اظهار تشکر و امتنان خارج و شرح ملاقات خود را با ایشان برای استفاده خوانندگان گرامی در اختیار روزنامهها میگذارم.
روزنامه اطلاعات؛ 7 مهر 1330