10 شهریور 1393

چرا این پیروزی در تاریخ فلسطین بی‌نظیر است؟


چرا این پیروزی در تاریخ فلسطین بی‌نظیر است؟

مقاومت و مذاکره؛ این دو که از اصلی‌ترین نمادهای دو گفتمان در ماجرای فلسطین می‌باشند، پس از پذیرش پیمان کمپ‌ دیوید توسط انور سادات در 1978 میلادی جدی‌تر از گذشته روبروی یک‌دیگر قرار گرفتند. تا پیش از آن سال، کسی اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناخت و اساسا مذاکره با آن قبح داشت. اما وقتی سادات دست‌های بگین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را می‌فشرد، نبرد گفتمانی حول مساله فلسطین جدی‌تر از گذشته ‌شد.

اگرچه واکنش گروه‌های فلسطینی نیز مانند واکنش عمومی جهان عرب اعم از دولت‌ها و ملت‌های عربی، اعتراض به این خیانت آشکار سادات بود اما زمان زیادی لازم نبود تا یاسر عرفاتی که صرفا به دلیل روحیات چریکی و تاکید بر مبارزه توانسته بود شهرتی کسب کند، سر تسلیم فرود آورد و از ضرورت مذاکره، سازش، صلح، رعایت حقوق صهیونیست‌ها، حفظ امنیت آن‌ها و … سخن بگوید. اگر سادات پیش‌قراول خیانت به آرمان حداکثری فلسطین در میان حکام عرب بود، عرفات این نقش را در میان فلسطینی‌ها برگزید.

با آغاز به کار گروه‌های اسلام‌گرا و مبارزی چون حماس و جهاد اسلامی، دغدغه داخلی عرفات افزایش یافت و به جای هم‌افزایی، به رقابت با حماس اندیشید و همین هم باعث شد تا مسیری رو به سوی اسرائیل را طی کند. مذاکرات سازش آغاز شد و البته هم‌چنان ادامه دارد! کنفرانس مادرید، پیمان اسلو، کنفرانس شرم‌الشیخ اول و دوم، کمپ دیوید، طرح صلح عربی 2002، آناپولیس، نقشه راه برای صلح و … همه تلاش‌های نزدیک به 30 سال گفتمان سازش برای حل ماجرای فلسطین است. اما پس از سال‌ها مذاکره و نشستن دور یک میز، مذاکرات صلحی که محمود عباس با طرف صهیونیست آغاز کرده بود، به دلیل تکرار عهدشکنی‌های گسترده، در سال 2010 پایان یافت تا اعتراض طرف فلسطینی برای سه سال ادامه پیدا کند.

در تابستان 2013 اما جان کری که به تازگی وزیر خارجه آمریکا شده بود، پس از چندین مرحله سفرهای پی‌درپی به منطقه، توانست دوباره میز مذاکره را برپا کند. این بار اما باید طی 10ماه، مذاکرات به نتیجه می‌رسید. طبق پیش بینی‌ها این‌گونه نشد و اسرائیل باز هم مثل همیشه به تعهداتش پای‌بند نبود. اگرچه عباس توانست با مطرح کردن پرونده فلسطین در سازمان ملل به برخی امتیازات دست یابد اما اسرائیل در این میان امتیازی به کسی نداد.

شهرک‌سازی‌ها در کرانه باختری و قدس شرقی با سرعت بیشتری ادامه یافت، برخی از اسرایی که اسرائیل متعهد به آزادی آن‌ها شده بود، هم‌چنان در بند ماندند. حتی نتانیاهو در مقابل آزادی همان تعداد اسیر فلسطینی نیز گفته بود دستور ساخت صدها واحد مسکونی در قدس شرقی را صادر کرده است! سیاست ترور و بازداشت‌ هم هم‌زمان با مذاکرات سازش ادامه یافت. اگرچه محمود عباس که سه سال مذاکرات را تحریم کرده بود، به این نتیجه رسید که دیگر آن را تمدید نکند، اما نتیجه راهبردی و میدانی این مذاکرات برای طرف فلسطینی باز هم قابل توجه نبود. اسرائیل باز هم توانسته بود در میز مذاکره، حریف را شکست دهد، همانند همه این سال‌ها که دست برتر را در این مذاکرات داشت.

اما آن‌چه در روزهای گذشته در قاهره رخ داد، یک استثنای قابل تکرار است. گروه‌های مقاومت اسلامی در فلسطین پس از 51 روز دفاع و تهاجم، توانستند نظر خود را این بار پای میز مذاکره به کرسی بنشانند. اهمیت این مساله از آن جهت است که اسرائیل برای اولین بار در شرایطی که تحت فشار بود، پذیرفت تا به طرف فلسطینی امتیاز راهبردی بدهد. اهمیت دیگر این مساله اما آن‌جایی است که هدف مطلوب اسرائیل از مذاکرات آتس بس در قاهره فهم شود. دولت مصر، پس از چند روز حمله هوایی اسرائیل به باریکه غزه، طرحی را برای آتش‌بس تدوین کرد که طبق معمول امتیازات اساسی را به اسرائیل داده و صرفا توقف حملات رژیم صهیونیستی به‌علاوه چند بند غیرجدی را در سبد گروه‌های مقاومت قرار می‌داد. از مهم‌ترین مواردی که در این طرح آمده بود، تضمین امنیت سرزمین‌های اشغالی بود که این مساله از مسیر خلع سلاح مقاومت می‌گذشت. این طرح مورد پذیرش گروه‌های مقاومت قرار نگرفت و آن‌ها بر پایان حصر غزه اصرار کردند. اسرائیل برای تحمیل طرح غیرمتوازن آتش‌بس قاهره، پس از 11 روز حمله هوایی، هجوم زمینی را در دستور کار قرار داد تا بلکه بتواند با تحت فشار قرار دادن مقاومت، آتش‌بس مطلوب خود را محقق سازد. اما باز هم چنین نشد. و در نهایت پس از 51 روز حمله به غزه و مقاومت گروه‌های فلسطینی، اسرائیل ناچار شد تا طرح آتش‌بسی را بپذیرد که عمده خواسته‌های طرف فلسطینی در آن عملی می‌شود. اسرائیلی که برای خلع سلاح مقاومت آمده بود، مجبور با پایان دادن به حصر غزه شد.

پیروزی حماس، جهاد اسلامی و همه مردم مقاوم غزه بر دشمن صهیونیستی، این بار متفاوت از سال‌های 2008 و 2012 است. در آن سال‌ها شعار «غزه ایستاده می‌میرد» سر داده می‌شد که نشان‌دهنده اوج مظلومیت و مقاومت مردم این باریکه بود و در نهایت پس از 22 و 8 روز، با یک آتش‌بس غیرمتوازن، حملات اسرائیل متوقف می‌شد. اما این بار، در عین وحشی‌گری‌های اسرائیل و مظلومیت دو چندان مردم غزه، پیروزی بزرگ‌تری برای مقاومت به ارمغان آمد. حالا غزه هم در نبرد نظامی پیروز شده است و هم در نبرد سیاسی برگرد میز مذاکره. اگر پذیرش این آتش‌بس از سوی اسرائیل تنها امتیازی نباشد که فلسطینی‌ها از اسرائیل سر میز مذاکره گرفته‌اند، قطعا یکی از مهم‌ترین آن‌ها است. حتی اگر عهدشکنی اسرائیل دوباره تکرار شود و آتش‌بس نقض شود که کاملا محتمل است، باز هم حلاوت پیروزی از میان نمی‌رود.

در تاریخ معاصر فلسطین، هیچ‌گاه ارتباط مستقیم پیروزی میدانی و پیروزی سیاسی، این‌گونه به اثبات نرسیده بود و این مهم‌ترین دستاورد 51 روز نبرد خونین غزه است. اگر در پیمان اسلو در 1993، عرفات و دوستانش توانستند به با دادن وعده‌های تامین کننده امنیت سرزمین‌های اشغالی، «تشکیلات خودگردان» را با نظر مثبت اسرائیل، رسما شکل دهند، این بار حماس و جهاد اسلامی با ایجاد ناامنی برای سرزمین‌های اشغالی، به دستاوردی بزرگ دست یافته‌اند.

گفتمان مقاومت حالا بیشتر از همیشه، کارآمدی خود را حتی در اصول مذاکره با دشمن به اثبات رسانده است و این می‌تواند جذابیت‌های مقاومت را دو چندان کند.


فارس