22 فروردین 1404

پایان سرلشکر حسن پاکروان دومین رئیس ساواک


پایان سرلشکر حسن پاکروان دومین رئیس ساواک

شاداب عسگری- در تاریخ 21 فروردین 1358، آخرین جلسه محاکمه تعداد 11 نفر از مقامات سیاسی و نظامی ارشد رژیم پهلوی شامل رئیس مجلس شورای ملی، دو رئیس ساواک، رئیس سازمان تربیت بدنی، شهردار تهران، رئیس دادگاه فدائیان اسلام و افسران حزب توده، فرمانده گارد جاویدان، وزیران امور خارجه و کشاورزی و دو سناتور که بازجوئی و بازپرسی از آنها به پایان رسیده و با تکمیل سوابق حداقل یک مرحله دادگاه بدوی نیز تشکیل گردیده بود، این فرصت داده شد تا در دادگاه حضور یافته و آخرین دفاعیات خود را مطرح سازنند. یکی از این چهره ها حسن پاکروان بود، سرلشکر حسن پاکروان، دومین رئیس ساواک بود، او در وقایع خونبار سال 1342 و 1343 نقش بسزایی داشت

دادگاه، بعد از شنیدن آخرین دفاعیات او ، وارد شور شده و قضات با اجماع کامل اورا  مجرم شناخته و محکوم به اعدام کرد. حکم صادره نیز در 22 فروردین 1358 به مرحله اجراء درآمد.

سرلشگر بازنشسته حسن پاکروان؛

پدر تیمسار پاکروان، از رجال دوران سلطنت رضاشاه بود که در دوران استانداریش در خراسان واقعه مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد و صدها نفر به شهادت رسیدند. او مسئولیت‌هایی از جمله سفارت ایران در ایتالیا و مصر را هم برعهده داشت. مادرش نیز امینه نام داشت که دارای تابعیت فرانسوی بود.

حسن پاکروان، افسر رکن دوم ستاد ارتش خدمت کرد. مدتی به‌عنوان وابسته نظامی ایران به پاکستان و فرانسه اعزام شد. از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۳ به ریاست رکن دوم نیروی زمینی منصوب شد. در سال ۱۳۳۴ با درجه سرتیپی به‌عنوان وابسته نظامی ایران راهی هند شد و در سال ۱۳۳۴ فرماندهی مرزبانی کل کشور را برعهده گرفت. با تأسیس ساواک در سال 1335، به سمت معاون عملیات ساواک برگزیده شد. در ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ سرلشگر حسن پاکروان به ریاست ساواک منصوب شد. در زمان ریاست پاکروان بر ساواک چهار نخست‌وزیر(شریف‌امامی، امینی، علم و  منصور) روی کار آمدند. پس از ترور منصور و روی کار آمدن دولت امیرعباس هویدا، پاکروان از ریاست ساواک برکنار و به وزارت اطلاعات و جهانگردی منصوب شد. او این سمت را تا ۱۳۴۵ حفظ کرد. سپس به عنوان سفیر ایران در پاکستان و در ادامه، سفیر ایران در فرانسه منصوب گردید. از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ به بازرسی شاهنشاهی منصوب شد و از ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷ مشاور و سرپرست امور مالی وزارت دربار بود. مادر همسرش فاطمه فریفته نام داشت که دارای نژاد لهستانی – روسی بود.

سرلشگر پاکروان، فردی بود که دستور داد تا تظاهرات ۱۵ خرداد را سرکوب کنند و به‌دستور او امام خمینی و آقایان قمی و محلاتی را به ترتیب از قم، مشهد و شیراز گرفتند و مستقیم به زندان بردند. همچنین به‌دستور وی حدود دویست نفر از علما را دستگیر کردند و در عشرت‌آباد در سلول‌های انفرادی‌ انداختند. او عصر روز ۱۵ خرداد در یک نطق رادیو ـ تلویزیونی، علیه امام خمینی و قیام‌کنندگان صحبت کرد. وی دستور کشتار قیام مردم قم را در ۱۵ خرداد صادر کرده بود و در نتیجه، تعداد زیادی در تهران و سایر شهرها به‌خاک و خون کشیده شدند. او این مطالب را در اعترافاتش نیز گفته است. وی در دادگاه به تمام اعمال خود اعتراف کرد. آیت‌الله خلخالی در کتاب خاطرات خود آورده است که او به تمام کارهای خود با شهامت و شجاعت اعتراف کرد، فکر می‌کرد شاید به سبب این رک‌گویی‌ها از حکم نهایی رهانیده شود.   

«نورالدین کیانوری» در گفتگو با تاریخ در ارتباط با عملکرد پاکروان در سال‌هایی که او ریاست ساواک را برعهده داشت، می‌گوید: «پاکروان که رئیس سازمان امنیت بوده، توهین‌های خیلی شدیدی به مذهبیون می‌کرد. در یک جا که سرلشگر پاکروان به‌ظاهر می‌خواهد عقب نشینی کند، چنین می‌گوید: «مذهب رسمی ایران، مذهب شیعه اثنی عشری است. مذهب ما مانند ملیت و سلطنت از تجلیات موجودیت ایرانی ماست. هیچ‌کدام از این تجلیات نمی‌تواند از دیگری تفکیک گردد. اخیرأ روش بعضی از روحانیون طوری بوده است که اشکالات قابل ملاحظه‌ای را ایجاد کرده است و اولیای امور را وادار کرده است برای حفظ مصالح عالیه کشور اقدام کنند».

پاکروان، در یک صحبت دیگر این‌طور می‌گوید: «عده قلیلی می‌خواهند برای حفظ منافع خود و عودت مالکیت عمده در کشور بلوا ایجاد کنند و مردم را فریب دهند، اینجا دیگر به آقای خمینی حمله شخصی می‌کند: آقای خمینی که با مشاهده این وضع تصور می‌کرد که بتواند با بهره برداری از عوامل مرتجع و خائن در این راه، بزرگ شود و در عالم تشیع به مقامی برسد، علمدار یک نقشه خائنانه شد. ابتدا به‌طور مذبوحانه سعی کرد جلوی اصلاحات را بگیرد، اما وقتی که دید تمام ملت در این راه از شاه پشتیبانی می‌نماید، فهمید که تنها راه موفقیت این است که با دشمنان داخلی و خارجی ایران زدوبند نماید و چنانکه حرف‌هایی را که اخیراً می‌زند مشاهده نمائید خواهید دید که از کجا آب می‌خورد و هم‌دستی او با دشمنان ایران محرز می‌شود».

اگرچه بسیاری از افراد همچون سرتیپ هاشمی در کتاب «داوری» و «دلانوا» در کتاب «ساواک» کوشیده‌اند تا پاکروان را از جنایت‌ها و سیاست‌های سرکوب رژیم پهلوی مبرا جلوه دهند و در وصف مصلحت دانی، کاردانی و فرزانگی او سخنرانی کنند، اما به جرئت باید پاکروان را «جنایت کاری با دست‌های پاکیزه» معرفی کرد. در دوره تصدی و مدیریت در ساواک، او عامل سرکوب مخالفین در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید، 15 خرداد 1342 و کاپیتولاسیون بود. به هیچ روی نقش وی در تبعید حضرت امام خمینی از کشور قابل بخشش نیست. دوره پاکروان در ساواک دوره اوج همکاری ساواک با موساد است و مربیان و کارشناسان و مستشاران اسرائیلی به نیابت از طرف سازمان سیا متدهای مختلف اقدامات ویژه عملیاتی، را آموزش دادند. مظفر شاهدی در کتابش پیرامون ساواک چنین می‌نویسد: «سند و یا مدرکی دال بر مخالفت احتمالی سرلشگر حسن پاکروان - دومین رئیس ساواک - با اقدامات غیرقانونی و فاسد اشرف پهلوی در اختیار نداریم».

در کتاب قصه هویدا مطلبی درج شده که حکایت از رابطه بسیار نزدیک و صمیمانه سرلشگر پاکروان با بهائیان است. در محافل عمومی و خصوصی، بحث و جدل زیادی پیرامون تغییر دولت هویدا بوده و گفته می‌شده که پس از مراجعت اعلیحضرت همایون شاهنشاه از انگلستان، کابینه فعلی سقوط خواهد کرد و یک کابینه ائتلافی با شرکت اعضای احزابی که در حال حاضر فعالیت‌هایی دارند، تشکیل خواهد شد. به‌رغم این حرف‌ها، سرلشگر پاکروان که از معتمدین بیت‌العدل بهائیت و در موضوع فعالیت‌های سیاسی سپهبد اسدالله صنیعی، طرف مشورت بهائیان بود و پس از تشکیل کابینه هویدا، جای خود را در ساواک به نعمت‌الله نصیری داد و خود وزیر اطلاعات شد، از جایگاه ویژه هویدا در نزد محمدرضا پهلوی، سخن می‌گفت: برخلاف آنچه که در برخی از محافل شایع است، اعلیحضرت همایون شاهنشاه، عقیده و اعتقاد خاصی به آقای هویدا نخست‌وزیر دارند و بارها نزد ایشان از هویدا، تعریف و تمجید کردهاند، لذا وضع دولت کامل تثبیت است و تغییری حاصل نخواهد شد».