22 مهر 1402
روایتی از بیستسال حکومت رضاخانی به قلم «ابوطالب شیروانی»
ناامنیِ حکومت دیکتاتوری سرآمد همه ناامنیها است
اشاره: میرزا ابوطالب بنانالسلطان(۱۳۴۷-۱۲۷۱ ش) که بعدها نام خانوادگی «شیروانی» را برای خود برگزید، روزنامهنگار، وکیل دادگستری و نماینده مجلس شورای ملی بود. ابوطالب شیروانی پس از پایان جنگ جهانی اول، روزنامه «میهن» را در اصفهان انتشار داد که هفتهای دوبار منتشر میشد. شیروانی در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ از قمشه انتخاب شد. آیتالله سید حسن مدرس به اعتبارنامهاش اعتراض کرد و گفت او با فشار و اِعمال نفوذ سردارسپه انتخاب شده و سی نفر را از قمشه تبعید کردند تا او بتواند انتخاب شود. اما مجلس در نهایت به اعتبارنامهاش رأی موافق داد. او در مجلس عضو جناح اکثریت و هوادار رضاخان سردارسپه بود. بعد از به سلطنت رسیدن رضاخان، شیروانی در دوره ششم مجلس نیز به عنوان نماینده قمشه انتخاب شد؛ شیروانی در آبانماه ۱۳۰۶ بهعنوان یکی از اعضای هیأت ایران برای شرکت در جشن دهمین سالگرد انقلاب اکتبر روسیه عازم مسکو شد. او در دوره هفتم دیگر به مجلس راه نیافت و صرفاً به وکالت دادگستری پرداخت.
با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ و به دنبال آن بازگشت «آزادی بیان» به جامعه ایران، روزنامهها و نشریات از این فرصتِ پیشآمده استفاده کرده و آزادانه به روایت اوضاع و احوال آن حکومت همّت گماشتند. یکی از روزنامهنگاران و راویانی که در این فرصت با قلم و زبان خود، به توصیفِ حکومت رضاخانی پرداخت، ابوطالب شیروانی بود. متن زیر بخشی از مقاله او با عنوان «نعمت امنیت» میباشد که در صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخه ۷ آبان ۱۳۲۰ به چاپ رسید.
*****
«...تصور نفرمایید که میخواهم بگویم در این بیستساله اخیر* هم امنیت کاملی وجود داشت، خیر! ناامنی حکومت دیکتاتوری، خود سرآمد تمام ناامنیها است...در اوایل تأسیس حکومت گذشته - که از شما چه پنهان نگارنده یکی از طرفداران جدی آن بوده، اما نه به این طرز... - یک نفر از سیاسیون بزرگ که با ما مخالف بود، در مقابل لاف و گزافی که ماها برای ایجاد امنیت زده و به آن میبالیدیم، میگفت: بلی، شماها امنیت را از شهرها برداشتهاید و سر راهها گذاردهاید...».
---------------------------------------------------------------------------
*همانطور که نگارنده هم در اینجا به درستی به آن اشاره کرده، ابتدای حکومت رضاخان را باید از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ دانست. حکومتی که با «حکم میکنم» آغاز شد و با خشونت، ترور و دیکتاتوری ادامه پیدا کرد و در نهایت، جامعه ایرانی را به اوج اختناق کشاند.
(از راست: ابوطالب شیروانی، محمد فرخی یزدی، سلیمانمیرزا اسکندری و علی دشتی)