06 تیر 1400

کشتار مسجد گوهر شاد به روایت هورنی بروک


غلامرضا آذری خاکستر

 ویلیام اچ. هورنیبروک (William H. Hornibrook) جانشین چارلز سی.‌هارت Charles C. Hart از سال 1933م./1312ش. تا 1940م./1319ش. به مدت هفت سال از سوی وزارت خارجه آمریکا به سمت وزیر مختار در ایران منصوب گردید و در تهران اقامت داشت(1) . وی در 16 اسفند 1312 وارد تهران شد و در روز 19 اسفند با وزیر خارجه ایران و روز 28 اسفند با «رضاخان» دیدار کرد و استوارنامه خود را تحویل داد. در کتاب رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا(2)  که توسط دکتر محمدقلی مجد استاد دانشگاه پنسیلوانیا تألیف شده است. بخش چهارم این کتاب اختصاص به کشتار قیام مسجد گوهرشاد دارد. گزارش‌های ثبت شده توسط هورنیبروک سفیر آمریکا در تهران مهم و قابل تأمل هستند که مطالعه و تحلیل آنها فضای سیاسی و سانسور شدید در عصر رضا شاه را نمایان می‌سازد.
هر چند طی حضور هورنیبروک در ایران، مشهد دارای کنسولگری آمریکا نبوده است ولی گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد اخبار کسب شده از طریق سفیر افغانستان، دکتر دونالدسن Donaldson از مبلغان آمریکایی در مشهد، و گزارش‌های انگلیسی‌ها در این زمینه بوده است.
قیام مسجد گوهرشاد مشهد در روزهای 19تا 21 تیرماه 1314 به وقوع پیوسته است. مقارن این زمان آمریکایی‌ها در مشهد با ایجاد بیمارستان مسیحی مشغول مداوای بیماران بودند. سابقه حضور آنها در مشهد به سال 1295ق./1878م. می‌رسد. جیمز باست(3)  میسیونر توانای آمریکایی که تجربه‌ی تأسیس میسیون آمریکایی تهران را در کارنامه خود ثبت کرده بود به عنوان نخستین میسیونرآمریکایی در سال1878م. هنگامی که از طرف لبنگاه کتب مقدس بریتانیا و کشورهای خارجی» موظف به ترجمه‌ی انجیل متی به لهجه تکه‌ها شده بود به مشهد مسافرت نمود و در ضمن انجام مأموریت اصلی خویش، زمینه‌ها و امکانات موجود در مشهد را برای آغاز فعالیت میسیونری را ارزیابی نمود. باست را در این سفر دو تن از توزیع‌کنندگان کتب مقدس همراهی می‌کردند. توفیق ایشان در فروش کتاب‌هایی که همراه داشتند به یهودیان ساکن مشهد، نظر ایشان را جلب نمود به گونه‌ای که در ارزیابی نهایی خود شرایط مشهد را حتی از تهران مناسب‌تر دانسته و از این روی در نخستین اقدام، یکی از موزعین میسیون به نام میرزا حسین‌علی را برای اقامت دائم در مشهد به این شهر اعزام نمودند. اما پس از چندی یکی از یهودیان مشهد بنام داود عهده‌دار این امر گردید.(4)
دومین میسیونر آمریکایی که عازم مشهد گردید لوییس اسلستین Lewis F. Esselstyn نام داشت که در سال 1312ق./1895م. وارد مشهد شد و پس از مدت کوتاهی ناچار به ترک این شهر گردید. علت این خروج ناگهانی وی چندان معلوم نیست ظاهراً در اثر تغییر شرایط و واکنش تند مردم شهر، ناچار به این امر شده است. اما اسلستین بار دیگر به سال 1290ش./1911م. به مشهد بازگشت و از آن پس تا پایان عمر خود در این شهر باقی ماند. ایجاد بیمارستان از اقدامات قابل توجه آمریکایی‌ها در مشهد است. مریضخانه آمریکایی سال1915م./1294ش. در کوچه ارگ تأسیس و در سال1919م. به کوچه باغ عنبر منتقل و در سال1924م. عمارت کنونی در محل چهارباغ بنا شد و مریضخانه بدان محل منتقل شده است. این مریضخانه دارای50 تخت خواب و دو نفر دکتر آمریکایی بوده است .(5) واکنش در مقابل فعالیت پزشکی و دینی مسیون آمریکایی برخی از تحصیل‌کردگان فرنگ‌رفته را به عکس‌العمل واداشت به طوری که دکتر امیراعلم فرزند علی‌اکبر‌خان آشوری قزوینی مهم‌ترین راه مقابله با مسیونرهای آمریکایی را تأسیس دارالفنون رضوی دانست(6) . پس هم زمان با کشتار قیام مسجد گوهرشاد آمریکایی‌ها در مشهد نفوذ داشتند و گزارش‌های ثبت شده مهم تلقی می‌شود. بررسی سه روایت از تعداد کشته‌شدگان مسجد گوهرشاد در روایت‌های هورنیبروک قابل تأمل است. وی جزئیات حادثه هولناک مشهد از زبان سفیر افغانستان را چنین منعکس نموده است:
«در گفتگویی که درباره اخبار ارسالی از سرکنسول افغانستان در مشهد به سفیر افغانستان با او داشتم اطلاعات زیر به دست آمد: سفیر به من اطلاع داد که از طریق یک پیام رمزی از سوی سرکنسول افغانستان در مشهد شرح مفصلی از اوضاع به دستش رسیده است. این که در جریان شورش 8 افغانی کشته شده، 500نفر از مردم جان باخته اند، 800نفر مجروح شده‌اند و تقریباً 2000نفر یا به زندان افتاده و یا ناپدید شده‌اند.»(7)
دومین روایتی که اشاره به تعداد کشتار دارد براساس گزارش دکتر دونالدسن است. در این گزارش ضمن بیان نحوه وقوع قیام به حضور نیروهای نظامی و نحوه کشتار پرداخته شده است:
«... به سرعت پانصد نظامی کادر را از شهر مجاور به مشهد آوردند و همین نیرو بود که بعداً به روی جمعیت حاضر در حرم آتش گشود و بالاخره آنها را متفرق ساخت. مجموعاً بیش از دو هزار نیروی نظامی در این درگیری شرکت داشتند. ابتدا با تفنگ و تیربار به سوی مسجد آتش گشودند که صدمه جدی ولی قابل جبرانی به مسجد وارد کرد. ابتدا به بالای سر جمعیت شلیک می‌شد ولی به تدریج لوله‌ها پایین‌تر آمد و تلفات هولناکی به جای گذاشت. طبق برآورد مبلغان مقیم محل بین 400 تا 500 نفر کشته یا مجروح شدند و دست کم بین پانصد تا ششصد نفر هم دستگیر شدند.»(8)
سومین روایت هورنیبروک مربوط به تحلیل انگلیسی‌ها از این کشتار است. وی با نقد دیدگاه انگلیسی‌ها راجع به کشتار مسجد گوهرشاد نوشته است. انگلیسی‌ها در ابتدا سعی داشتند این تراژدی را کوچک جلوه دهند. درست همان گونه که مرگ سردار اسعد و دیگران را در زندان را به علل طبیعی نسبت داده بودند. حالا هم سعی داشتند تعداد تلفات را بسیار کم جلوه دهند. در ابتداد تعداد 25کشته و 60 نفر مجروح بیان می‌کردند. سپس تجدید نظر کردند و تعداد کشته‌های قیام مسجد گوهرشاد بین چهارصد تا پانصد نفر تخمین زدند.
«مقامات نظامی 128 کشته را در گودال‌هایی دفن کرده‌اند. شمار مجروحین هم از دویست یا سیصد نفر کمتر نیست. هم اینک 504 نفر در سربازخانه محبوس هستند، که از این تعداد 200 نفرشان مجروحند. در زندان‌های غیر نظامی نیز 311 نفر محبوسند که از این تعداد 28 نفرشان مجروح هستند. هر روز محبوسین سربازخانه‌ها را در گروه‌های سی نفره به فلک می‌بندند. دو افسر و هجده سرباز هم کشته و چهارده نفر دیگر مجروح شده‌اند. سیزده زائر افغان هم جان باخته‌اند. تعداد بازداشت‌شدگان از مرز هشتصد نفر می‌گذرد...»(9)
با بررسی این سه روایت تا حدودی به تعداد کشته‌شدگان قیام مسجد گوهرشاد پی می‌بریم. در واقع عدد چهارصد تا پانصد کشته موضوعی است که سفیر آمریکا به آن تأکید کرده است. در اسناد و مدارک منتشر شده تعداد کشتار مسجد گوهرشاد متفاوت ذکر شده‌اند ولی آنچه مسلم است. طبق نوشته‌های موجود مجروحان قیام به دو بیمارستان منتقل کردهاند مجروحان نظامی به بیمارستان ارتش و مجروحان عمومی را به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل کرده‌اند که دکتر محمد معاضد، دکتر علیرضا ضیائی، دکترسید ابوالقاسم قوام آنها را مداوا کرده‌اند.(10)
تعداد دستگیرشدگان قیام را سرهنگ بیات 900 نفر(11) ذکر نموده است. یکی از نظامیان درباره این حادثه چنین نقل نموده: «به ما دستور دادند... وقتی هوا روشن شد نبایستی در مسجد و صحنین آثاری از مجروحین و مقتولین باقی بماند لذا پاسبان‌ها و مأمورین مریضخانه شاهرضا بدون رسیدگی و توجه به این که آیا این مجروحین مرده و یا فقط غش نموده همه را به کامیون ریخته و به قبرستان بردند.»(12)
طبق گزارشی تقی بردبار رئیس زندان مشهد ‌شکنجه‌های فراوانی به افرادی که در این زندان بودند اعمال کرده(13) ، همچنین سرهنگ نوائی، آیت‌الله آقازاده در زندان مورد شکنجه قرار داده است از جمله شب‌های زمستان او را بدون هیچ لباس گرم و روانداز و وسیله گرمی محبوس می‌کردند یا محبس را آب ریخته تا مرطوب شود و ایشان نتوانند استراحت کنند.(14)
در باره تلفات گفته‌های ناظران و کسانی که دست‌اندر کار ماجرا بوده‌اند مختلف است و اعداد با یکدیگر یکسان نیستند. تعداد 1670کشته هم در خاطرات شوشتری بازرس آستان قدس رضوی و خفیه‌نویس رضا آمده است، به دلیل این که این خاطرات بعد از 12 سال بعد از واقعه منتشر شده خود شوشتری از زبان دیگران نقل می‌کند، چندان قابل اعتماد نیست. همچنین احمد بهار از روزنامه نگاران آن عصر 1750نفر(15)  و علیرضا بایگان در خاطراتش این تعداد را 1670نفر تائید می‌کند.(16)
به هر حال هم منابع داخلی و همچنین گزارش‌های کنسولگری‌های خارجی حکایت از فاجعه‌ای هولناک در مشهد ثبت کرده‌اند. حادثه‌ای که دور از دید نبوده است ولی سانسور شدید موجب شده تا ابهاماتی در ارتباط با موضوع به خصوص محل دفن کشته شدگان در اذهان پژوهشگران باقی بماند...
پانویس ها
 ۱- « شرح حال سفیران آمریکا در ایران». مجله یاد. پاییز و زمستان 1377. شماره 51و 52، ص249،
 ۲ - مجد، محمد قلی. رضا شاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا. ترجمه مصطفی امیری. تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389
  ۳- رادمنش، محمد کاظم، فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی آمریکایی‌ها در مشهد (با نگاهی به روابط ایران و آمریکا)، مشهد، سخن گستر، 1390، ص130-131.
۴- آذری خاکستر، غلامرضا. تاریخ پزشکی نوین در مشهد. پایان نامه کارشناسی ارشد. مشهد 1393
۵- خلیفه، مجتبی و نجف زاده، علی، «دارالفنون رضوی ایده‌ای برای مقابله با فعالیت‌های هیئت تبشیری پرسبیتریان در مشهد»، مطالعات اسلامی: تاریخ و فرهنگ، سال چهل و سوم، شماره پیاپی87، پائیز و زمستان(1387): ص14 .
۶- مجد، محمد قلی. رضا شاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ص184
۷- همان، ص186
۸- همان، ص188
۹-میرزا صالح، غلامحسین، خاطرات سیاسی سید محمد علی شوشتری(خفیه نویس رضا شاه پهلوی)، ص82
۱۰- قاسم پور،داود، قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد، ص79
۱۱- کوهستانی نژاد،مسعود، واقعه خراسان، ص162
۱۲- قاسم پور،داود، قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد، ص121
۱۳- همان،ص104
۱۴- روزنامه بهار 7خرداد 1321
۱۵- رائین،سیما، واقعه گوهر شاد به روایت دیگر، ص137


هفته نامه تاریخ شفاهی شماره 166