15 شهریور 1397
شاه مستعفی را ثروتمندترین پناهنده سلطنتی میدانستند
زمانی که باندرا، کشتی پستی انگلیسی کوچک فرسوده، ساحل سوتوکور ایران را ترک کرد مسافر درجهیک آن شاه سابق ایران بود.
او به گذشته نگاه میکرد و به امپراتوری مدرنش که یکشبه براثر یک حدس اشتباه ویران شده بود و به آیندهای در تبعید به همراه میلیونها دلار پول که تقریباً هر آرزویی بهغیراز حکمرانی دوباره را میتوانست برآورده کند. در میان پناهندگان سلطنتی قرن بیستم احتمالاً رضای زیرک با بیشترین ثروت شخصی از قدرت کنار رفت.
حساب او را در بانکهای ایالاتمتحده، انگلیس، اروپای قارهای و آمریکای جنوبی بین 20 تا 300 میلیون دلار تخمین میزنند.
رضا تحت فشار روانی نامهای را امضا کرد و داراییهایش را به شاه جدید (پسرش) داد. شاه جدید قول داده بود تمام آن را به دولت ببخشد اما هنوز جوهر امضای شتابزدۀ او خشک نشده بود که نمایندگان مجلس در ایران اعلام کردند که این سند برای پس گرفتن اموال او در خارج از کشور فاقد ارزش است.
وقتیکه احزاب پارلمانی در حال تقاضا دادن برای بررسی اتهام او در مورد سوءاستفاده از قدرت برای به دست آوردن ثروت نامشروع و غصب جواهرات سلطنتی بودند رضا با یک لیموزین از اصفهان به سمت بندرعباس گرم و مرطوب، جایی که کشتی بهراحتی فراهم بود، فرار میکرد.
یکی از همسران شاه (او چهار مرتبه ازدواج کرد و مادر شاه جدید در تهران ماند)، شاهزاده علیرضا- که نفر بعدی برای سلطنت بود و چهار برادر ناتنیاش، دو شاهدخت و همسرانشان و 13 مستخدم تا بندرعباس او را همراهی کردند.
همه آنها سوار قایق انگلیسی کوچک شدند.
سفارت انگلیس که یکی از عوامل اصلی خلع شاه سابق بود مهربانانه جزئیات خروج او از کشور را ترتیب داد. درباریان در مورد مکانهایی در آمریکای شمالی و جنوبی که شاه سابق ممکن بود به آنجا برود با سفارت آمریکا مشورت کردند. نیویورک، مکزیکوسیتی، ریودوژانیرو، بوینسآیرس و شیلی مقصدهای نهایی بودند که در شایعات ذکر شده.
شاه سابق، اسبباز، متخصص بازار سهام، میزبانی دستودلباز و اندکی معتاد به تریاک است و افراد نزدیکش امیدوارند که او بتواند برای پر کردن زمانی که قبلاً با ادارۀ امور مربوط به مسئولیت عظیم تکنفرهاش- امپراتوری ایران- پر میشد، سرگرمیهای جدیدی پیدا کند.
دشمنان شاه سابق او را متهم میکردند به اینکه حرصی سیریناپذیر دارد اما رضا در ابتدای سلطنتش، تحت تأثیر موقت مذهب، اعلام کرده بود که فقیر بودن بهتر از ثروتمند بودن است و بهتر است که همهچیز را به دولت بدهد تا اینکه برای خودش نگه دارد.
این اصول که کنار گذاشته شده بود به پیشنهاد دولت توسط شاه جدید احیا شد. درباریان گفتهاند که شاه سابق از پسرش برای اعلام این کار تقدیر کرد.
شاه جدید تا الآن نزدیک به شش میلیون دلار به خیریهها و خدمات رفاهی داده است. بر طبق گزارشهای مجلس او 32 میلیون دلار از حسابهای پدرش فقط در بانکهای تهران برداشت کرده است.
شاه سابق، مغرور، حساس و انتقادناپذیر بود و شغلش را عمدتاً به علت قضاوت نادرست در مورد انگلیسیها از دست داد.او دو بار به انگلیسیها در حق امتیاز نفت ضربه زده بود و سال قبل میزان پرداخت سهم سالیانه را از یکمیلیون به چهار میلیون پوند افزایش داد. وقتیکه انگلیس و روسیه برای اخراج آلمانها از ایران فشار میآوردند، شاه سابق اجازه داد تا وزیرانش چانهزنی کنند ظاهراً او فکر میکرد میتواند با یکطرف علیه طرف دیگر متحد شود؛ درست همان کاری که دولت او میان هند و روسیه انجام میداد.
رضا خیلی دیر از سیاستمدارانِ بیطرف خواهش کرد تا به انگلیسیها بگویند «هرچه بخواهند انجام میدهم» - ارتشهای متحدین زودتر از آن فرمان گرفته بودند که تا تهران پیشروی کنند و بهسرعت او را تبعید کنند.
صدها نفر از دشمنان شاه سابق برای انتقام گرفتن قسم خورده بودند اما او مانند کسی که قصد پیکنیک رفتن در روز یکشنبه را دارد از میان بیابانهایی رد میشد و به سمت خلیج میرفت که در کنترل قبایلی بودند که او سرانشان را به خاطر راهزنی، زندانی یا اعدام کرده بود. هیچ حملهای بهطورجدی صورت نگرفت اما شلیکهای هوایی پراکنده گزارششده است.
واشینگتونپست ؛ یکم اکتبر، 1941؛ ص 9. ترجمه موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی