02 خرداد 1399
عملیات بیتالمقدس ؛آزادی سازی خرمشهر
طرحریزی و اجرای عملیات بیتالمقدس در فضایی کاملاً متفاوت با عملیاتهای پیشین انجام گرفت. نخست آنکه دشمن در باره منطقه عملیات هوشیار بود. زیرا تنها منطقهای که در جنوب همچنان در اشغال دشمن قرار داشت، منطقه غرب رودخانه کارون بود و طبیعی بود که قوای نظامی ایران این منطقه را برای عملیات انتخاب کنند. بنابراین امکان غافلگیری دشمن در باره مکان عملیات وجود نداشت.
عملیات بیتالمقدس در موقعیتی کاملاً حساس طرحریزی شد. تدبیر فرماندهان سپاه این بود که تلاش اصلی عملیات باید در عبور از رودخانه کارون و تصرف سرپلی بزرگ متمرکز شود. حال آنکه فرماندهان ارتش بر اساس تفکر کلاسیک خود، همانند عملیات قبلی (هویزه در 15 دی 1359) در این منطقه، بر این نظر بودند که تلاش اصلی باید با اتکا به جاده اهواز – خرمشهر انجام شود. متعاقب بحثها و بررسیهای طولانی، سرانجام بر اساس نظر سپاه، عملیات در ساعت 3 بامداد دهم اردیبهشت 1361 آغاز و در چهار مرحله به اجرا در آمد و به پیروزی رسید. در این عملیات 19000 نفر از قوای دشمن به اسارت رزمندگان ایران در آمد.
فتح خرمشهر صرفنظر از بازتاب و نتایج سیاسی آن، از بعد نظامی بسیار حائز اهمیت بود. عوامل موثر در پیروزی ایران علاوه بر استراتژی برتر، اجرای تاکتیک ویژه عملیات عبور از رودخانه کارون و افزایش توان رزمی سپاه بود. در این عملیات، سپاه 100 تا 120 گردان نیرو در قالب تیپ (ولی با استعداد لشکر) وارد عملیات کرد که در مقایسه با عملیات ثامنالائمه، تنها در فاصله 9 ماه، توان رزمی سپاه نزدیک به 10 برابر رشد و افزایش را نشان میدهد. در واقع گرچه سپاه به عنوان یک نهاد انقلابی به تناسب ضرورتهای انقلاب متولد شد، ولی در خوزستان و در لابلای حوادث جنگ تحمیلی به رشد و بالندگی رسید و موقعیت آن تثبیت شد.
خرمشهر در روند تحولات جنگ تحمیلی به عنوان نماد و مظهر «مقاومت سرسختانه ایران و پیروزی بر عراق» به شمار میرفت. به همین دلیل عملیات بیتالمقدس و نتایج آن میتوانست سرنوشت جنگ و موقعیت سیاسی رژیم عراق را مشخص نماید. مواضع و استحکامات عراق در خرمشهر و آمادگی برای مقابله با تهاجم رزمندگان اسلام، این امید را برای حامیان جهانی و منطقهای عراق به وجود آورد که عراق با حفظ خرمشهر و با ایجاد تاخیر در آزادسازی آن، ضمن فرسایش توان نظامی ایران، فرصت لازم را برای آمادگی ارتش عراق جهت مقابله با وضعیت جدید فراهم خواهد ساخت.
سرعت عمل قوای نظامی ایران با اتکاء به تاکتیک ویژه عملیات عبور از رودخانه کارون و سقوط مواضع عراق و آزادسازی زودهنگام خرمشهر، نه تنها تمامی امیدهای حامیان عراق را بر باد داد بلکه دامنه نگرانی و اضطراب آنها را در باره سرنوشت سیاسی رژیم عراق و آینده منطقه گسترش داد. روزنامه آلمانی «دویچه سایتونگ» طی تحلیلی در این باره نوشت:
«خطر پیروزی ایران و در نتیجه در هم ریختن عراق، نظامهای حکم منطقه را پس از سقوط رژیم بعثی بغداد تهدید میکند و احتمال مداخله ابرقدرتها را نیز به دنبال دارد.»
از نظر نظامی اجرای چهار عملیات بزرگ طی 8 ماه نشاندهنده تجدید قوای نظامی ایران بود. متقابلاً ناتوانی عراق برای دفاع از مواضع و استحکامات خود، به منزله از میانرفتن توان نظامی این کشور و در نتیجه سقوط احتمالی رژیم عراق ارزیابی میشد.
از بعد سیاسی عراق با از دست دادن خرمشهر تکیهگاهش را برای مذاکره از دست داد. به عبارت دیگر خرمشهر برای عراقیها «برگ برنده» ای محسوب میشد که با از دست دادن آن و با عقبنشینی تحقیرآمیز آنان، رژیم بغداد به نقطه پایان نزدیک میشد.
روزنامه لوموند با توجه به تحولات جنگ که به بنبست رسیده بود و بیثباتی داخل کشور با فرار بنیصدر به پاریس، موقعیت جدید ایران و این پیروزیها را از زاویه دیگری بررسی کرد و نوشت:
«جنگ به رژیم ایران اجازه داد که به پاسداران به عنوان بازوی نیرومند انقلاب اسلامی و عمدهترین نیروی نظامی کشور اهمیت خاصی داده شود و جناحهای مختلف لیبرال و چپی تصفیه شوند و این خود یکی از عمدهترین پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران در مقابل رژیم بعثی عراق بود.»
در واقع تثبیت اوضاع داخلی و مهار بحران و بی ثباتی سیاسی، منشاء دستیابی به پیروزی نظامی بود و متقابلاً این پیروزیها روند تثبیت اوضاع داخلی را تسریع کرد. کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز طی گزارشی پیروزیهای نظامی ایران را نتیجه تجدید قوای نیروهای مسلح ایران، نیروی انسانی بیشتر ایران و هماهنگی بهتر بین ارتش منظم و پاسداران انقلابی ارزیابی کرد.
پیدایش وضعیت جدید در صحنه سیاسی – نظامی جنگ و تحولات احتمالی در منطقه، آمریکا را به شدن نگران کرد. با فتح خرمشهر در واقع آمریکا دچار همان مخاطراتی شد که با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه با آن مواجه گردید. با این تفاوت که با بیثباتی ایران و شروع جنگ، آمریکا امیدوار بود که انقلاب در درون کشور مضمحل یا تعدیل شود. ولی پیروزیهای پی در پی ایران و فتح خرمشهر و احتمال سقوط رژیم عراق دامنه نگرانی آمریکا را در سطح منطقه گسترش داد. زیرا این تحول اساسی و چشمگیر به منزله تهدید منافع آمریکا در منطقه ارزیابی شد. به همین دلیل واینبرگر وزیر دفاع وقت آمریکا اعلام کرد پیروزیهای ایران به نفع آمریکا نخواهد بود. هیگ وزیر خارجه وقت آمریکا نیز اعلام کرد که آمریکا در برابر هرگونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ ایران و عراق باشد، بیتفاوت نخواهد بود. کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا طی تحلیلی چالشهای موجود در منطقه را به چهار دسته تقسیم کرد: «رادیکالیسم شیعه، نهادگرایی اسلامی، انقلاب ایران، و امپریالیسم شوروی» وی در عین حال بر ضرورت توازن قوا در منطقه تاکید کرد. بازنگری استراتژی آمریکا در منطقه خلیج فارس که با آشکارشدن برتری نظامی ایران بر عراق پس از عملیات فتحالمبین آغاز شده بود، آمریکا را به اتخاذ سه ابتکار دیپلماتیک مجبور کرد. هیگ وزیر خارجه وقت آمریکا در این باره گفت:
«اگر بخواهیم به یک نظم مسالمتآمیز بینالمللی امیدی داشته باشیم، باید وقایع خاورمیانه را شکل دهیم و اکنون لحظه ورود آمریکا به منطقه است. آمریکا برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، فعالکردن مذاکرات خودمختاری فلسطین و رفع تهدید از آغاز جنگ اقدام خواهد کرد. این ابتکارها به یکدیگر مربوط و با کشورهای دیگر هماهنگ خواهد بود.»
وی همچنین یادآور شد:
«بیم آن میرود که جنگ ایران و عراق، به کشورهای همسایه گسترش پیدا کرده موجب تغییرات گسترده و غیر قابل پیشبینی در توازن نیروهای منطقه بشود.»
بدین ترتیب آمریکاییها به دلیل نگرانی از سقوط رژیم عراق که حاصل اخطار آژانسهای متعدد جاسوسی آن کشور بود، کمکهای حیاتی به بغداد را آغاز کردند. آمریکا برای رفع محدودیتهای موجود، نام عراق را از لیست کشورهای به اصطلاح تروریست خارج کرد و محدودیت فروش تسلیحات به عراق لغو شد و برای برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور نیز توافقاتی به عمل آمد. مصر و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای کمک به عراق ترغیب و تشویق شدند. کمکهای اطلاعاتی و حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی آمریکا از عراق به نحو چشمگیری افزایش یافت. مشاور کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در توضیح فروش تسلیحات آمریکا به عراق در همان زمان گفت:
«این عمل آمریکا به منظور تنبیه ایران و بازکردن راهی برای خروج عراق از بنبست موجود میباشد. ایران در جنگ با عراق برتر است و این واقعه ناخوشایندی برای آمریکاست.»
کتاب سیری در جنگ ایران و عراق، آغاز تا پایان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ هشتم، 1383، ص 53 تا 58