12 اسفند 1392
دو نفر از گروه شرور منصور اعدام شدند
اعلامیه سیدضیاءالدین خطاب به ملت ایران
پس از انتصاب سید ضیاءالدین طباطبایی به ریاست دولت، وی امروز بیانیهای را خطاب به ملت ایران صادر نمود. او در این اعلامیه پس از اشاره به اینکه پانزده سال پس از مشروطیت هیچگاه اوضاع ایران بدین نابسامانی نبوده است برنامههای دولت خود را تشریح کرد. جلوگیری از اسراف و تبذیر، ادارة مملکت با عواید داخلی، بهبود اوضاع عدلیه، تقسیم خالصجات و اراضی دولتی مابین دهقانان، بهبود وضعیت زندگی کارگران و دهاقین، جلوگیری از هرج و مرج مالیه، بهرهمندسازی عموم طبقات از نعمت تعلیم و تربیت، رونق دادن به اوضاع تجارت و صنعت، ایجاد تشکیلات وسیع بلدیه، و ... موضوعاتی بودند که سید ضیاء به عنوان برنامههای دولت خود به آنها اشاره نمود. همچنین سید ضیاء در این بیانیه سیاست خارجی دولت را بر مبنای دوستی با همه کشورها و یکسان نگری توصیف نمود و اعلام کرد که «کاپیتولاسیون را که مخالف استقلال یک ملت» است لغو خواهد نمود.
سید ضیاء در این بیانیه لغو قرارداد 1919 را نیز به اطلاع عموم رساند.
ورود نیروهای روسی به ایران
روسها نزدیک به هزار نفر نیروی سوار و پیاده به سرخس کهنه وارد کردند.
تقاضای سفارت انگلستان برای دریافت اسامی دستگیرشدگان کودتا
«والتر الکساندر اسمارت» از اعضای سفارت انگلستان در نامهای به سید ضیاءالدین طباطبایی خواستار ارسال اسامی افراد دستگیر شده پس از کودتا، برای وزیر مختار انگلستان شد. پیرو این مراسلة سفارت انگلیس، رئیسالوزراء به کاظم خان سیاح فرمانده حکومت نظامی تهران دستور داد که صورتی از اسامی اشخاصی که اخیراً دستگیر شدهاند تهیه و برای «کادت» ارسال نماید.
ٍسید ضیاءالدین طباطبائی در دوران نوجوانی به همراه معینالتجار
اعدام دو نفر از افراد گروه شرور منصور
چند نفر از اشرار که جزو دسته منصور بوده و در اطراف کاشان شرارت و راهزنی میکردند، چندی قبل توسط ژاندارمری دستگیر شده و پس از آنکه در کاشان و اصفهان بازجویی شده بودند، از مرکز دستور اعدام آنها صادر شده بود که امروز دو نفر از آنان در میدان شاه اصفهان به دار آویخته شدند.
از راست به چپ: زمان خان معاون وزارت جنگ، عبدالله میرزا، کلنل کاظم خان سیاح افسر ژاندارمری، ماژور علیخان ریاضی افسر ژاندامری و دوست سیدضیاءالدین، میرزا حسن خان مشارالملک وزیر دربار احمدشاه، اسفندیار غیاثوند، میرزا حسین خان عدالالملک معاون رئیسالوزرا و کفیل وزارت داخله، سید ضیاءالدین طباطبائی رئیسالوزراء، کلنل گلروپ سوئدی رئیس ژاندارمری، فتحعلی توپچی ثقفی، ماژور مسعود خان وزیر جنگ، خانبابا قلعهبیگی، رضاخان سردار سپه. در این عکس فقط یک وزیر کابینه سیدضیاءالدین دیده میشود. در بعضی از کتب به اشتباه این عکس را کابینة سیدضیاءالدین نوشتهاند.
ضمیمه شدن بریگاد مرکزی به قزاقخانه
مسعود خان کیهان (وزیر جنگ) طی نامهای به رضاخان رئیس دیویزیون قزاق تمایلش را برای ضمیمه شدن بریگاد مرکزی به قزاقخانه اعلام نمود. رضاخان را مأمور کرد هر چه سریعتر بریگاد مرکزی را تحویل بگیرد.
انتصاب معاون اداره ژاندارمری
سلطان اول عطاءالله خان به سمت معاونت اداره مرکزی ژاندارمری منصوب شد.
ایجاد تشکیلات جدید در بلدیه
سیدضیاءالدین طباطبایی رئیسالوزراء و وزیر داخله در بیانیهای اعلام کرد: به زودی تشکیلات جدیدی در بلدیه تهران ایجاد خواهد نمود.
امضای قرارداد ایران و روسیه
امروز در مسکو قرارداد مودت ایران و روسیه امضاء شد.
این قرارداد بر برابری حقوق، احترام به استقلال و حاکمیت ایران، تأکید میورزید.
پاورقی:
1. با توجه به اینکه در اخبار روز هفتم اسفند خبر لغو قراداد1919 به مقامات انگلیسی داده شده بوده است به نظر میرسد سید ضیاء این موضوع را ابتدا به اطلاع انگلیسیها رسانده است و بعد نزد ملت. !! (م).
2. اسناد کابینه کودتا، ص 286ـ 292؛ شرح زندگانی من، ج 3، ص 220ـ 217 و اسناد وزارت خارجه فرانسه، مجلد 17، ص 99ـ 101.
3. تلگراف کارگزاری سرخس به وزارت خارجه، 9/12/1299، اسناد وزارت خارجه، س 1339 ق، ک 42، پ 6، ص 104.
4. والتر الکساندر اسمارت: از اعضای سفارت انگلستان در ایران از دوره مشروطه به بعد بود. وی ابتدا در رأس پستهای کنسولی در تهران، تبریز و شیراز بود و در آستانه کودتا به عنوان دبیر دوم سفارت انگلستان فعالیت میکرد. او از عناصر فعال سفارت انگلستان در جریان کودتای 1299 بود که با همکاری کلنل هیگ و هنری اسمایس امور کودتا را هدایت میکرد.
ملکالشعرای بهار مدعی است که قبل از کودتا اسمارت به دیدن او رفته و نظر او را در خصوص روی کار آمدن یک دولت قوی و دیکتاتور جویا شده است. (ایران برآمدن رضاخان، ...، ص 203، دیپلماتها و کنسولهای ایران و انگلیس، ص 28؛ ایرانیان در میان انگلیسیها، ج 2، ص 378).
5. مراسله والتر الکساندر اسمارت به ریاست وزرا، 8/12/1299، اسناد مؤسسه تاریخ معاصر، شم ، 4207ـ ن.
6. مراسله ریاست وزراء به کاظم خان سیاح، 8/12/1299، اسناد مؤسسه تاریخ معاصر، شم 4208ـ ن و اسناد کابینه کودتا، ص 156.
7. منظور برادران منصور و هودارانشان بودند. (م).
8.. تلگراف کفیل کارگزاری اصفهان به وزیر امور خارجه، 9/12/1299، اسناد وزارت خارجه، س 1339 ق، ک 46، پ 5، ص 44.
9. بریگاد قزاق واحد سواره نظام ارتش در زمان ناصرالدین شاه تا دوره احمدشاه بود. پس از شکستهای پیاپی ایران از روسیه در زمان فتحعلیشاه و لشکرکشی بینتیجة محمدشاه به هرات، همچنین شکست ایرانیان از انگلیسیها درجنوب و از ترکمانان مرو در اوایل دورة ناصری، قشون ایرانی از هم فروپاشید. ناصرالدین شاه که در اندیشة تشکیل ارتش نوین بود، در دومین سفر به اروپا در ایروان با هنگ سوار قزاق روبرو شد که با لباس متحدالشکل در طول مسیر، تشریفات نظامی به جای آوردند و نظمشان نظر وی را جلب کرد.
از این رو، در تفلیس برای تشکیل واحد سوارهنظام قزاق با «میشل پاولویچ» (Michel Pavlovitch) مذاکره کرد و با موافقت تزار، نخستین هیئت روسی به فرماندهی کلنل دومانتویچ (Domontovithch) همراه به سه افسر و پنج درجهدار قزاق در سال 1296ق به تهران آمدند. همچنین تزار هزار قبضه تفنگ و چند توپ برای توپخانة سبک به ناصرالدین شاه اهدا کرد. پس از «دومانتویچ»؛ کلنل «چارکوفسکی» فرماندهی گارد قزاق را برعهده گرفت. وی قزاقخانه را توسعه داد و بریگاد قزاق نام گرفت. پس از «چارکوفسکی» به ترتیب «کاروایف» (Karavaev)، «شنه اور» (Schneur)، «کاساگوفسکی»(Kosogovski)، «چرنوزوبوف» (Chernozubov)، «لیاخوف» (liakhov)، «وادبولسکی» (Vadbolski)، «پرزورکوویچ» (Prozorkovitch)، (بارون مایدل» (Maydel)، «کلرژه» (Clerzhe) و «استاروسلسکی، (Staroselsky) عهدهدار فرماندهی بریگاد و دیویزیون قزاق شدند.
ظاهراً در زمان احمدشاه، به اصرار انگلستان ناگزیر به خدمت «استاروسلسکی» در ایران پایان داده شد و در 8 آبان 1299 بیانیه رئیسالوزراء که از برکناری «استاروسلسکی» خبر میداد، منتشر شد.
پس از عزل «استاروسلسکی»، برای اولین بار فرماندهی لشکر قزاق به یک ایرانی به نام «سردار همایون»، نوة قاسم خان والی، سپرده شد. سردار همایون تا کودتای اسفند 1299 رئیس دیویزیون قزاق بود. پس از کودتا، رضاخان از جانب احمدشاه لقب سردار سپه گرفت و به فرماندهی دیویزیون قزاق رسید. در همان سال، بریگاد مرکزی و دیویزیون قزاق ادغام شد.
با انحلال پلیس جنوب و ادغام ژاندارمری در قزاقخانه، قشون متحدالشکل ایران تشکیل شد که اساس آن سازمان قزاقخانه بود. در خصوص بودجه بریگاد قزاق باید گفت: بودجه بریگاد قزاق در دورة ناصری از خزانه دولت پرداخت میشد.
در دورة مظفرالدین شاه مشکلات مالی موجب تأثیر در پرداخت حقوق قزاقها میشد. قرضه 1318ق، درآمد گمرک شمال ایران را در اختیار روسها نهاد و مقرر شد که بودجة بریگاد از همین اعتبار تأمین شود.
از آن پس بریگاد دیگر گرفتار تنگنای مالی نشد. (مرآت البلدان، ج 4، ص 2382، تاریخ مختصر احزاب سیاسی، ج 1، ص 74؛ گنج شایگان، ص 152؛ کتاب آبی، ج 1، ص 63؛ ایران و قضیه ایران، ج 1، ص 745، شرح زندگانی من، ج 3، ص 176؛ خاطرات کلنل کاساگوفسکی، ص 36 و 37 و 119؛ بررسیهای تاریخی، سال 7، ش 6، ص 280 ـ 281؛ بمباران مجلس شورای ملی، ص 325؛ انقلاب ایران، 213ـ223؛ تاریخ تحولات سیاسی نظام ایران، ص 96 ـ 102؛ تاریخ بیداری ایرانیان، ص 654؛ ایران در جنگ بزرگ، ص 120ـ 119).
10. بریگاد (Brigade): تیپ قراسوران، امنیه، ژاندارم، چندین واحد نظامی از یک صنف که تحت فرماندهی یک سرتیپ (ژنرال) باشند. بریگاد مرکزی مسئولیت حفاظت از شاه و دربار را به عهده داشت.
11. مراسلة مسعود خان کیهان به رضاخان، 8/12/1299، اسناد مؤسسه تاریخ معاصر، شم 18/6886.
12. حکم عمومی ژاندارمری دولتی، 8/12/1299، اسناد ملی ایران، شم ت، 293003252.
13. اسناد ملی ایران، شم ت 293006017.
14. «وقوع انقلاب اکتبر و اعلام سیاست ضد استعماری و انزواطلبی از سوی حکومت انقلابی روسیه و مشکلات داخلی این کشور، معادلات سیاسی و توازن قوا را در منطقه و خصوصاً در ایران بر هم زده و انگلستان را بر آن داشت تا درصدد تصاحب تمام و کمال ایران برآمده و به منظور تصویب قرارداد 1919 تمامی خاک ایران را به اشغال خود درآورد.
در این زمان حکومت انقلابی کلیه سیاستهای دولت روسیه تزاری را استعماری تلقی کرده و همة اموال، امتیازات و حق کاپیتولاسیون را به دولت ایران واگذار مینماید. اما حکومت وثوقالدوله به تبعیت از دولت انگلستان و متفقین، اعتنایی به حکومت انقلابی نداشته و منتظر ماند تا حکومت مزبور هرچه زودتر توسط ضد انقلابیون این کشور سرنگون گردد. حکومت انقلابی در نبردی سه ساله 1917 – 1920 کلیه تهاجمات ضد انقلابیون و متفقین را دفع و آنها را مجبور به فرار کرد.
ارتش سرخ در تعقیب سیاست افراطیون حزب کمونیست، برای تقویت جنبش انقلابی مردم ایران، به بهانة تعقیب قوای ضد انقلابیون روسی وارد گیلان شد و به حمایت از جنبش گیلان پرداخت.
حکومت مشیرالدوله که پس از وثوقالدوله روی کار آمد تمایل خود را به ایجاد رابطه با حکومت انقلابی اعلام کرد و اقدام به اعزام سفیر فوقالعاده نمود. حکومت انقلابی ضمن اعلام موافقت با اقدام دولت مشیرالدوله همکاریهای لازم را به عمل آورد.
پس از ماهها مذاکره از نوامبر 1920 تا فوریه 1921 عهدنامه مودتی در 26 فصل در تاریخ 26 فوریه 1921 به امضاء رسید که طی آن معاهده ترکمنچای و موافقتنامه 1907 و 1915 روسیه تزاری و انگلیس از درجه اعتبار ساقط گردید؛ و کلیه امتیازات و حقوق روسیه تزاری در ایران شامل خطوط آهن و شوسه، تلگراف و تلفن، کشتیها و وسائل نقلیه، بانک استقراضی و مایملک آن، قروض و عوائد وثیقهای آن، همه و همه به دولت ایران بخشیده شد. حق کاپیتولاسیون ملغی گردید و دولت ایران اجازه یافت تا در دریای خزر آزادانه به کشتیرانی بپردازد. ترانزیت صادرات ایران به روسیه و ممالک دیگر نیز از طریق خاک روسیه مجاز گردید.
در این بین دولت شوروی طی فصولی چند از دولت ایران خواست که به دشمنان مسلح شوروی اجازه توقف، سازماندهی و به طور کلی فعالیت مخرب در خاک خود ندهد و چنانچه علیرغم میل و قدرت دولت ایران، خاک این کشور مورد استفاده دشمنان مسلح قرار گیرد، دولت شوروی حق داشته باشد به منظور از بین بردن خطر ضمن اعزام قوا، اقدامات لازم را معمول دارد؛ ولی متعهد گردید که پس از رفع خطر بلافاصله نیروهای خود را به پشت مرزهای شناخته شده قبلی برگرداند.
عهدنامه مودت، صرف نظر از آثار سریع و موقتی که بر سرنوشت ایران گذاشت، نظیر رد همیشگی قرارداد 1919، تخلیه ایران از قشون انگلیس، الغای همیشگی کاپیتولاسیون در ایران، ثمرات سریع و دائمی دیگری نیز در پی داشت که میتوان به عدم دخالت در امور داخلی و مصونیت حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران اشاره کرد.» (عهدنامه مودت ایران و شوروی، ص 20 و 21).
15. پژوهشی در تاریخ دیپلماسی ایران، ص 324.
تسنیم