سخن نخست
مدرسه در گذر تاریخ
پس از اسلام، مسجد علاوه بر مکان عبادت به عنوان نخستین محل و پایگاه آموزش و پرورش نقش آفرینی می کرد. زیرا در این مکان مسلمانان هدف خود را که ترویج دین اسلام و آموزش مبانی آن بود، برآورده می کردند. مواردی که تدریس می شد در آغاز عبارت بود از خواندن قرآن، حدیث، بحث در اصول دین و مذهب، تفسیر قوانین شرع (فقه)، که بعدها صرف و نحو زبان عربی و ادبیات عرب و منطق و علم کلام نیز بر این مواد افزوده شد.
به مرور زمان مکتب خانه ها به وجود آمدند و این مکتب خانه ها محلی برای آموزش و تربیت کودکان ۵ تا ۶ سال شد. گرداننده امور مکتب خانه را معلم، مکتبدار، ادیب، مؤدِب، ملا و یا آخوند می نامیدند. معمولا مکتبدار هر ماه مبلغ اندکی از هر شاگرد مکتبی می گرفت واز این راه امرار معاش می کرد .امیران و اعیان و توانگران به دلیل نواقصی که مکتب داشت، ادیبی را که دارای علم بود، جهت تربیت فرزندان خود به استخدام در می آوردند. به علت فراگیرنبودن زبان عربی به تدریج زبان فارسی به شکل کنونی رایج شد و با پدید آمدن آثار نظم و نثر و گسترش برنامه های درسی، مکتبخانههای مهمی پدید آمد که مرکز علوم شدند و دانشمندان و ادیبان و شاعران بزرگی تحویل جامعه گردید.
سال ۱۳۰۲، دوران سلطنت رضاشاه، وزارت فرهنگ تصمیم به اصلاح این مراکز تربیتی (مکتب خانه) گرفت . فکر تأسیس مدرسه هنگامی پیدا شد که ایرانیان در فکر یک حیات مستقل بودند و این گونه بود که در سده سوم هجری مکتبخانه جای خود را به مدرسه داد. نخستین مدرسه توسط ناصرکبیر ، امیر تبرستان( آمل) در اواخر سده سوم هجری دایر شد. او در خانه خود محلی را برای تدریس اختصاص داد و خود نیز به تدریس مشغول شد.
بعدها مدارسی در این شهر بنیاد گذارده شد که زمینه ساز مدارس مهمی درخراسان ازجمله نیشابور، سبزوار و… شد. در تاریخ ۱۲۳۰ مدرسه دارالفنون به همت و تلاش امیر کبیر صدراعظم دوره ناصرالدین شاه قاجار به سبک مدارس عالی اروپا تاسیس گردید. که این مدرسه دارای هفت شعبه بود.او برای راه اندازی آن اقدام به استخدام ۶ معلم اتریشی در زمینه پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه ، طب و جراحی، علم مهندسی وعلم معادن کرد. به اعتقاد امیر کبیر، معلمان خارجی از دخالت در امور سیاسی کشور باید پرهیز می کردند و تنها می بایست به تدریس می پرداختند. به همین سبب با استخدام معلمین روسی ، انگلیسی و فرانسوی مخالف و مایل بود که معلمین مورد نظر خود را از اتریش استخدام نماید.
سال ۱۲۶۸ شمسی مدارس نوین توسط میرزا حسن رشدیه در ششکلات تبریز دایر شد. آوازه مدرسه او به خاطر سرعت آموزش، نظم مدرسه و توجه به علوم نوین در اندک زمانی در شهر پیچید و هر روز شمار شاگردان رو به افزایش گذاشت. با تاسیس وزارت علوم در سال ۱۲۷۲شمسی و برگزیدن علینقی میرزا اعتضادالسلطنه به سمت وزیر علوم ، مدرسه های زیادی درآن زمان بوجود آمد.
گذر از مکتبخانهها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران به شمار رود، زیرا از آغاز مشروطه با توجه به اهمیت تعلیم و تعلم و افزایش سطح آگاهی جامعه ، قانونی(آبان ۱۲۹۰) تصویب گردید که به موجب آن آموزش اجباری برای هر ایرانی از هفت سالگی مقرر شد. مردادماه ۱۳۲۲شمسی نیز اجرای آموزش اجباری به تصویب مجلس رسید و بر پایه آن می بایست در ظرف ده سال در همه ی کشور آموزش دبستانی اجرا می شد.
نخستین بار در سال ۱۳۲۴ ه.ق مدرسهای مختص دختران به نام مدرسه دوشیزگان توسط بانو بیبی خانم وزیراف، گشایش یافت. اما اقدام جسورانه وی با مخالفت بسیاری روبرو گشت به طوری که پارهای از مخالفان تصمیم به ویران کردن مدرسه گرفتند. با مرور اجمالی نسبت به شیوه فعالیت مدارس از گذشته تا به امروز در می یابیم که شکل کنونی مدارس با پیشرفت علم و تکنولوژی تغییر کرده است. زیرا پیشرفت علوم در تمام جوانب زندگی اثر گذار است و نحوه تعلیم و تربیت در مدارس و حتی شکل گرداندن امورات مدارس نیز بی تاثیر از آن نخواهد بود. حضور رایانه و اینترنت در مدارس امروزی باعث شده است درآینده ای نه چندان دور شاهد مدارس مجازی باشیم.
تعلیم و تربیت فرآیند پیچیده ای است که بنیان جامعه به طورمستقیم به آن بستگی دارد . به طور حتم جامعه ای می تواند مسیر پیشرفت و توسعه را طی کند که بتواند ،نیروهای متخصص و کارآمد تربیت کند.این مسئولیت خطیر برعهده معلمین جامعه می باشد.
اول مهر، آغاز سال تحصیلی دیگر است روزی که مدرسه با قدوم معلمان و دانش آموزان بار دیگر سبز وپرطراوت می شود و حلقه ای به حلقه های زنجیره دانش در کشورمان افزوده می شود. این روز بر تلاشگران عرصه مدارس گرامی باد. به همین دلیل و به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید، پنجاه و پنجمین شماره مجله «گذرستان» را به موضوع تعلیم و تربیت و مدرسه و سابقه آن در ایران اختصاص داده ایم. امید که مورد استفاده دانش پژوهان قرار گیرد.