18 مرداد 1404

سفیر آمریکا:

عمق مخالفت عمومی با شاه او را شوکه کرده بود

ملاقات سرّی ویلیام سالیوان سفیر آمریکا با علی امینی در آبان‌ماه ۱۳۵۷


تلگرام

سرّی - محدود

تاریخ: ۱۷ نوامبر ۱۹۷۸ [۲۶ آبان ۱۳۵۷]

از: سفارت [آمریکا در] تهران

موضوع: ملاقات با علی امینی

۱- علی امینی نخست‌وزیر سابق، از من[=ویلیام سالیوان] خواست که او را عصر روز ۱۶ نوامبر در منزل یک دوست مشترک، مخفیانه ملاقات کنم. مذاکره با ابراز بی‌میلی قبلی هر دو طرف برای ملاقات، به دلیل شایعات تهران، مبنی بر این‌که امینی «عروسک خیمه‌شب‌بازی آمریکا» یا «عامل سیا» است، شروع شد. امینی گفت که این جنبه تا زمانی که وی جاه‌طلبی‌هایی برای نخست‌وزیر شدن در سر می‌پرورانده، موجب نگرانی او بوده است: او سرانجام تصمیم گرفته بود که از چنین جاه‌طلبی‌هایی دست بردارد و بنابراین به دنبال فرصتی برای تبادل نظر با من بود.

۲- امینی گفت که تصمیم گرفته است با ایفای نقش یک میانجی و سازمان‌دهنده برای سازش، به بهترین نحو به کشورش خدمت نماید. او و [عبدالله] انتظام به‌طور نسبتاً منظم با شاه و هم‌چنین با گروه‌های مخالف ملاقات می‌کردند. او گفت که احساس می‌کند پیشرفت‌هایی حاصل شده، ولی هنوز شکاف بزرگ بی‌اعتمادی را پر نکرده است. او از آن‌جایی که می‌دانست ما نیز تماس‌های مستمری هم با شاه و هم با گروه‌های مخالف داشته‌ایم، از من پرسید که وضعیت را چگونه می‌بینم.

۳- گفتم گمان من این است که شاه در تمایلش به تشکیل دولت ملی و پیش رفتن به سوی انتخابات آزاد، صادق است. عمق و دامنه مخالفت عمومی با وی و رژیمش او را شوکه کرده بود. به هرحال، ما گروه‌های مخالف را سرسخت و بی‌میل به سازش یافتیم. آنها عمیقاً به شاه بی‌اعتماد بودند و احساس می‌کردند که هرگونه مذاکره‌ای با او، به نوعی به در تله افتادن منجر خواهد شد. آنها می‌خواستند سفیر بریتانیا و من واسطه‌ آنها با شاه باشیم، ولی شرایط آنها شامل تسلیم شدن شاه بود. ما قاطعانه از میانجی‌گری خودداری کردیم. موضع ایالات متحده چندین‌بار قاطعانه به‌وسیله پرزیدنت کارتر بیان شده بود. ما حاضر نبودیم خودمان را درگیر تلاش برای ساختارسازی در سیاست‌های داخلی ایران کنیم[!]. آن باید یک تلاش ایرانی می‌بود.

۴- امینی گفت او با این موضع موافق است و تلاش می‌کند که میانجی باشد. نظر او این بود که ملاقات‌های صمیمانه‌ای بین گروه‌های کوچکی از افراد بانفوذ از بخش‌های مختلف جامعه ایران و شاه ترتیب دهد. او احساس می‌کرد که این کار اعتبار بیشتری به برداشت ما، مبنی بر این‌که شاه در تمایلش برای برگزاری انتخابات آزاد صادق است، خواهد داد. اگر این برداشت می‌توانست گسترش یابد، دیوار بی‌اعتمادی را فرو می‌ریخت. وی قصد داشت با تعداد اندکی از افراد دانشگاهی شروع کند و در نهایت به سیاستمداران جبهه ملی ختم شود. او از من پرسید که نظر من چیست.

۵- من گفتم یکی از گروه‌هایی که باید گنجانده شوند، رهبران بازار هستند. گمان من این بود که آنها نفوذ زیادی دارند، و هم‌چنین بی‌اعتمادی زیادی [بین آنان نسبت به شاه] وجود دارد. امینی بلافاصله موافقت کرد و گفت اگر شاه موافق باشد، چهار یا پنج رهبر را دور هم جمع خواهد کرد.

۶- گفتم شایعاتی در شهر هست که شاه قبلاً سنجابی را دیده است. علی امینی گفت که آنها (شایعات) را شنیده است، ولی نسبت به آنها مشکوک است. به هر حال، او شاه را شنبه خواهد دید و از ماجرا باخبر خواهد شد. من هم گفتم که شنبه شاه را خواهم دید و توافق کردیم که هر دو او را از حقیقت ملاقات‌مان باخبر کنیم.

۷- سپس به بحث درباره چارچوب زمان‌بندیِ جریانِ ناآرامی سیاسی که امینی تشریح کرده بود، پرداختیم. او گفت که این روند باید سریع باشد و قبل از [ماه] محرّم تکمیل شود. او احساس می‌کرد که آیت‌الله‌های میانه‌رو می‌توانند تا آن زمان آرامش عمومی را حفظ کنند؛ اما اگر پیش از آن زمان، تفاهمی بین میانه‌روها و شاه برقرار نشود، [امام] خمینی می‌تواند از شور و هیجان ایام محرّم برای ایجاد هرج و مرج استفاده کند.

۸- به هر حال، به‌طور کلی، او فکر می‌کرد که نفوذ [امام] خمینی رو به کاهش است. من گفتم که او[=علی امینی] یکی از چندین شخصیت سیاسی است که این را به من گفته، ولی من تعجب کردم که آیا آن وضعیت بین دانشجویان و بازاری‌ها است یا خیر. او پیوند مشترکی بین این دو گروه احساس می‌کرد و [امام] خمینی به شدت از شاه متنفر بود، ولی شک داشت که آنها به طور سازماندهی شده با [امام] خمینی ارتباط داشته باشند.

۹- از امینی پرسیدم که نظرش درباره اینکه انتخابات واقعاً آزاد در فضایی نسبتاً آرام چگونه برگزار می‌شود، چیست. او همان‌طور که دیگر شخصیت‌های سیاسی گفته‌اند، گفت آنها یک مجلس «متعادل» را برمی‌گزینند که به قانون اساسی احترام بگذارد و سلطنتی را ترجیح دهد که سلطنت کند، ولی حکومت نکند. آنها هم‌چنین به نقش شاه به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح احترام می‌گذارند. او این پیش‌بینی را بر اساس این واقعیت قرار داد که بیشتر رهبران سیاسی حوزه‌های انتخاباتی محلی خود را دارند. به هرحال، او گفت که فهرست‌های انتخاباتی باید مورد تأیید ملّاها[=روحانیون] باشند و به همین دلیل ایجاد ارتباط بین آنها و طرفدارانشان با شاه مهم بود.

۱۰- در موقع جدا شدن، ما توافق کردیم که با هم در تماس باشیم، ولی هم‌چنین توافق نمودیم که نقش ایالات متحده در هرگونه فرآیند بازگرداندن اعتماد ایرانیان به شاه، حمایتی باشد، نه محوری.

 

منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا؛ کتاب سوم؛ مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

 

متن انگلیسی:

TELEGRAM

17 NOV 1978

FROM: AMEMBASSY TEHRAN

CLASSIFICATION: SECRET/LIMDIS

ACTION: SECSTATE WASHDC IMMEDIATE

SECRET TEHRAN

LIMDIS

E.O. 11652: GDS

TAGS: PINS, IR,

SUBJ: MEETING WITH ALI AMINI

1- FORMER PRIME MINISTER ALI AMINI ASKED ME TO MEET HIM DISCREETLY AT HOME OF MUTUAL FRIEND EVENING NOVEMBER 16. DISCUSSION BEGAN WITH MUTUAL EXPRESSIONS OF PREVIOUS RELUCTANCE TO MEET BECAUSE OF TEHRAN GOSSIP THAT AMINI WAS "AMERICAN PUPPET" OR "CIA AGENT". AMINI SAID THAT ASPECT CONCERNED HIM AS LONG AS HE HAD HARBORED AMBITIONS TO BE PRIME MINISTER: HE HAD FINALLY DECIDED FORESWEAR SUCH AMBITIONS AND THEREFORE SOUGHT OPPORTUNITY TO EXCHANGE VIEW WITH ME.

2- AMINI SAID HE HAD DECIDED HE COULD BEST SERVE HIS COUNTRY BY ACTING AS AN INTERMEDIARY AND CATALYST FOR COMPROMISE. HE AND ENTEZAM HAD BEEN MEETING RATHER REGULARLY WITH SHAH [MOHAMMADREZA PAHLAVI] AND ALSO WITH OPPOSITION GROUPS. HE SAID HE FELT SOME PROGRESS WAS BEING MADE, BUT HE HAD YET TO BRIDGE THE GREAT GAP OF DISTRUST. HE ASKED HOW I SAW THE SITUATION, SINCE HE KNEW WE HAD ALSO HAD CONTINUING CONTACTS BOTH WITH SHAH AND WITH OPPOSITION GROUPS.

3- I SAID IT WAS MY IMPRESSION SHAH WAS SINCERE IN HIS DESIRE TO FORM NATIONAL GOVERNMENT AND PROCEED WITH FREE ELECTIONS. THE DEPTH AND THE SCOPE OF POPULAR OPPOSITION TO HIM AND HIS REGIME HAD SHOCKED HIM. HOWEVER, WE FOUND THE OPPOSITION GROUPS INTRANSIGENT AND UNWILLING TO COMPROMISE. THEY DEEPLY DISTRUSTED THE SHAH AND FELT THAT ANY DISCUSSIONS WITH HIM WOULD SOMEHOW LEAD TO ENTRAPMENT. THEY WANTED THE BRITISH AMBASSADOR AND ME TO BE THEIR INTERMEDIARIES WITH THE SHAH, BUT THEIR TERMS INVOLVED SURRENDER BY THE SHAH. WE FLATLY REFUSED TO MEDIATE. THE U.S. POSITION HAD BEEN CATEGORICALLY STATED SEVERAL TIMES BY PRESIDENT CARTER. WE WOULD NOT RPT NOT INVOLVE OURSELVES IN ATTEMPTING TO STRUCTURE THE INTERNAL POLITICS OF IRAN[!]. THAT HAD TO BE AN IRANIAN EFFORT.

4- AMINI SAID HE AGREED WITH THAT POSITION AND WAS ATTEMPTING TO BE THE INTERMEDIARY. HIS IDEA WAS TO BRING SMALL GROUPS OF INFLUENTIAL PEOPLE FROM VARIOUS SECTORS OF IRANIAN PUBLIC LIFE INTO INTIMATE MEETINGS WITH THE SHAH. HE FELT THIS WOULD GIVE WIDER CURRENCY TO OUR IMPRESSION THAT SHAH WAS SINCERE IN HIS DESIRE TO HOLD FREE ELECTIONS. IF THIS IMPRESSION COULD BE WIDESPREAD, IT WOULD BREAK DOWN THE WALL OF DISTRUST. HE INTENDED TO START WITH A SMALL NUMBER OF UNIVERSITY TYPES AND EVENTUALLY LEAD TOWARDS THE NATIONAL FRONT POLITICIANS. HE ASKED WHAT I THOUGHT.

5- I SAID ONE GROUP WHICH OUGHT TO BE INCLUDED WAS THE A LEADERS OF THE BAZAAR. I THOUGHT THEY HAD GREAT INFLUENCE AND ALSO GREAT DISTRUST. AMINI READILY AGREED AND SAID HE WOULD GATHER FOUR OR FIVE LEADERS TOGETHER IF THE SHAH AGREED.

6- I SAID THERE WERE RUMORS IN TOWN THAT SHAH HAD ALREADY SEEN SANJABI. ALI AMINI SAID HE HAD HEARD THEM, BUT HE DOUBTED THEM. HOWEVER, HE WOULD SEE SHAH SATURDAY AND FIND OUT. I SAID I WOULD ALSO SEE SHAH SATURDAY AND WE AGREED WE WOULD BOTH INFORM HIM OF FACT OF OUR MEETING.

7- WE THEN TURNED TO DISCUSSION OF TIME FRAME ENTAILED IN THE POLITICAL DISASSION PROCESS AMINI HAD OUTLINED. HE SAID IT HAD TO BE RAPID AND BE COMPLETED BEFORE MOHARRAM. HE FELT THAT MODERATE AYATOLLAHS COULD KEEP THE PUBLIC CALM UNTIL THAT TIME; BUT, IF SOME RAPPORT BETWEEN MODERATES AND SHAH NOT ESTABLISHED PRIOR THAT TIME, KHOMEINI COULD USE THE FERVOR OF THE MOHARRAM PERIOD TO PRODUCE CHAOS.

8- IN GENERAL, HOWEVER, HE THOUGHT THE KHOMEINI INFLUENCE WAS SLIPPING. I SAID HE WAS ONE OF MANY POLITICAL FIGURES WHO HAD TOLD ME THAT, BUT I WONDERED WHETHER IT REFLECTED SITUATION AMONG STUDENTS AND BAZAARI. HE FELT COMMON LINK BETWEEN THOSE TWO GROUPS AND KHOMEINI WAS INTENSE HATRED FOR THE SHAH, BUT HE DOUBTED THEY WERE ORGANICALLY LINKED TO KHOMEINI.

9- I ASKED AMINI FOR HIS VIEWS ON HOW GENUINELY FREE ELECTIONS HELD IN A RELATIVELY CALM ATMOSPHERE WOULD TURN OUT. HE SAID, MUCH AS OTHER POLITICAL FIGURES HAVE SAID THAT THEY WOULD RETURN A "BALANCED" PARLIAMENT WHICH WOULD RESPECT THE CONSTITUTION AND PREFER A MONARCHY WHICH REIGNED BUT DID NOT RULE. THEY WOULD ALSO RESPECT THE SHAH'S ROLE AS COMMANDER IN CHIEF OF THE ARMED FORCES. HE BASED THIS PREDICTION ON THE FACT THAT MOST POLITICAL LEADERS HAD THEIR OWN LOCAL CONSTITUENCIES. HOWEVER, HE SAID THE ELECTION LISTS WOULD HAVE TO GET THE BLESSINGS OF THE MULLAHS AND THIS WAS WHY IT WAS IMPORTANT TO ESTABLISH THE RAPPORT BETWEEN THEM AND THEIR SUPPORTERS WITH THE SHAH.

10- IN PARTING, WE AGREED TO KEEP IN TOUCH, BUT ALSO AGREED THAT U.S. ROLE WOULD BE SUPPORTIVE, RATHER THAN CENTRAL, TO ANY PROCESS OF RESTORING IRANIAN CONFIDENCE IN THE SHAH.

[WILLIAM] SULLIVAN

 

SOURCE: documents from the u.s. Espionage den (american embassy in iran)


عمق مخالفت عمومی با شاه او را شوکه کرده بود