14 مهر 1393

زمین خواران در عصر پهلوی


زمین خواران در عصر پهلوی

زمین خواران در عصر پهلوی

رضاخان پس از کنار زدن سلسله قاجار ادارة امور ایران را به دست گرفت. او که در طول بیش از شانزده سال زمامداری خود، علاقه بسیاری به زمین و املاک داشت با توسل به شیوه‌هایی چون مصادره اموال و املاک افراد مغضوب، ضبط اموال مجهول‌المالک، خرید املاک از مالکان عمده با قیمت‌های بسیار نازل، قبول هدایا، خرید مستغلات و اراضی مزروعی به مبلغ پایین‌تر از قیمت بازار از مالکان مرعوب، و یا از طریق تحت فشار گذاشتن مالکان به شیوه‌های گوناگون مثل قطع آب تا قبول قیمت نازل، و یا به زور شلاق و شکنجه و... به بزرگترین فئودال و زمین‌دار ایران تبدیل شد. رابرت گراهام راه‌های کسب املاک را در چند عبارت خلاصه می‌کند:

«رشوه‌گیری، غصب و توقیف.»

او از تمام امکاناتش برای افزودن بر وسعت زمین‌هایش استفاده کرد و شمار روستاهایی که در مدت سلطنت خویش تصاحب کرد، بالغ بر 2167 پارچه به شرح ذیل بود:

« فارس: 19 پارچه با 200 خانوار، تهران : 191 پارچه با 4250 خانوار، آذربایجان غربی: 115 پارچه با 6365 خانوار، تهران: 428 پارچه با 4424 خانوار، گیلان و مازندران: 1241 پارچه با 32878 خانوار و … جمع کل روستاها : 2167 پارچه، جمع کل خانوار، 49116 به این ترتیب، مجموع زمین‌هایی که به رضاخان تعلق یافت و برای آن‌ها سند مالکیت رسمی صادر شد، بالغ بر 44000 سند مالکیت بود .»

اطرافیان نیز به روحیه رضاخان در علاقه به زمین آگاه بودند و از این حربه برای رسیدن به اهدافشان بهره‌می‌بردند. حسین فردوست در این‌باره می‌گوید:

«اگر می‌خواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد یا پیشنهادی را تصویب کند، بهتر بود قبل از شروع، نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح می‌کردید و مطمئن بودید که کارتان انجام می‌شود. رضاخان در طول راه به هنگام رفتن به تبعید در شیراز ـ در حضور قوام‌الملک املاک فوق را به ولیعهد (محمدرضا) منتقل کرد.

فرزندان رضاخان، نیز مانند پدر در تصرف زمین‌های مردم و دولت ید طولایی داشتند و در این خصوص از هیچ درازدستی و ظلم و جوری فروگذار نمی‌کردند. سرآمد همه آنها محمدرضا بود که برای ثروت‌اندوزی بیشتر به زمین‌خواری روی آورد و طبق فرمانی سرلشکر منصور مزین را به‌عنوان رئیس املاک بنیاد پهلوی در گرگان منصوب نمود. مزین طبق دستور محمدرضا به فروش این املاک و تبدیل آن به پول نقد پرداخت. او در سال مبلغی به محمدرضا می‌داد و مبالغ هنگفتی می‌دزدید. در نتیجه، همه مقامات لشکری و کشوری متنفذ، تجار و کلیه افرادی که پول اضافی داشتند به گرگان روی آوردند. مزین به تدریج در گرگان سازمان مفصلی تشکیل داد و هر چه زمین مرغوب، اعم از زمین‌های شهری، زراعی، درّه و کوه و جنگل را که دارای مالک و یا بلاصاحب بودند، همه را به نام املاک شاه تصرف می کرد و می‌فروخت صاحبانی که سندی و مدرکی داشتند و متنفذ بودند، به مرکز شکایت می‌کردند و سرانجام با دادن «حق و حساب» به مزین املاکشان را پس می‌گرفتند. ولی آن‌هایی که وضع مطلوبی و یا مدرک محکمی نداشتند و به هر دلیل نمی‌توانستند املاکشان را باز پس بگیرند، اراضی‌شان به نفع‌رضاخان فروخته می‌شد. »

فردوست در ادامه مطلب فوق می‌گوید:

«در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسی صدها شکایت به دست من می‌رسید که اهالی از مزین به شدت شاکی بودند و شاید دهها بار از طرف دفتر ویژه بازرسی افسرانی را به گرگان فرستادم و گزارش آنها را به محمدرضا ارائه دادم. محمدرضا هر بار دستور می‌داد: «بدهید به مزین!» (یعنی همان کسی ک از او شکایت شده بود!) …مزین به مدت 10 سال به این کار ادامه داد و تمام زمین‌های گرگان سپس گنبد و در آخر بجنورد را فروخت که انقلاب شد »

سایر برادران و نزدیکان شاه نیز در این کار از پدر و برادر پیروی نمودند و شمس پهلوی در مهردشت که بعد از فروش آن زمین‌ها مهرشهر نام گرفت هزار هکتار زمین داشت که تنها فروش یک پارتی آن در سال 1351 حدود 800 میلیون تومان شده است. اسناد ساواک نیز به زمین‌خواری درباریان و نزدیکان شاهپور غلامرضا اشاره دارد.

خانم بهشتی کامرانی اهل و ساکن محمدآباد کرج سرزمین نگهبانی هشتگرد در محل خود را دخترخاله شاهپور غلامرضا معرفی و از آن طریق به مردم زورگویی و مبادرت به تصاحب زمین های مردم نموده و مقدار زیادی از زمین‌های مردم را فروخته و اکنون در حال ساختن یک دستگاه ساختمان بزرگ مرغداری در محمدآباد می‌باشد که آجر این ساختمان غیرمجاز را از کوره‌دارهای محل (محمدآباد) مجانی به عنوان اینکه با شاهپور شریک است می‌گیرد منجمله غیر ارتشی نبی‌اله کوره‌دار محمدآباد تاکنون به زن مذکور دو ماشین آجر داده است و آجرها به طور رایگان بوده ضمناً طایفه حقیقی نیز در محل با زن مذکور همکاری لازم دارند.

در آبگرم سرعین اردبیل از طرف سازمان جلب سیاحان مقدار زمینی از اهالی را جهت احداث هتل برای جلب توریست گرفته بودند و مبلغ بسیار ناچیزی برای هر متر به صاحبان آنها پرداخت گردیده و بعضی از آنها از دریافت آن خودداری نموده‌اند صاحبان زمین به تمام مسافرین که برای استفاده آبگرم به آنجا آمدند بازگو می‌کردند زمین‌ها را مفت شاهپور غلامرضا جهت هتل جلب سیاحان از مردم به زور گرفته است این موضوع اثر تبلیغاتی سوئی برای خاندان سلطنت بوجود آورده.