جنگ ایران و عراق و جنبش عدم تعهد
ایران و عراق هر دو عضو جنبش عدم تعهد بودند و توقع آن میرفت که با وقوع جنگ بین این دو کشور، سازمان عدم تعهد مهمترین نقش را برای ترک عادلانه مخاصمه ایفا کند و مساعی جمیله خود را برای رفع تجاوز بهکار ببرد؛ اما سایه سلطه امریکا بر جهان، این سازمان را هم در برگرفته بود و اجازه تصمیمگیری و میانجیگری موثر را به آن نمیداد. هرچند تشکیل «کمیته حسن نیت» در جنبش عدم تعهد تمایل باطنی اعضای آن را برای فیصلهیافتن جنگ نشان میداد، اما مخالفتهای عراق که در سالهای اول جنگ در موضع برتری قرار داشت، کار آن را بینتیجه گذاشت. سکوت سنگینی که پس از آن بر جنبش عدم تعهد حکمفرما شد، در حقیقت اعلام ناکارآمدی و پایان دوران درخشان این جنبش بود. هرچند جنبش هم برای این سکوت خود توجیهاتی داشت، چنانکه مثلا میگفتند عدم سکوت، اهداف جنبش را تحتالشعاع قرار میدهد یااینکه جنبش را به صحنه مانور قدرتهای بزرگ وارد میسازد، اما همه اینها بهانهای برای گریز از یک مسئولیت تاریخی بزرگ بود. بیانیه هشتمین اجلاس سران عدم تعهد در حراره، نواقص حقوقی فراوانی داشت و ایران با گله از کاستیهای آن، خواستار واقعبینی بیشتر اعضای جنبش گردید. بههرحال پذیرش قطعنامه 598 کار جنگ را از طریق حقوقی به پایان برد و جنبش عدم تعهد صرفا از دو عضو مهم خود برای پذیرش صلح تشکر کرد!
با استقرار نظام دوقطبی به رهبری امریکا و شوروی پس از جنگ جهانی دوم و تقسیم جهان به دو قطب شرق و غرب، گروهی از کشورها موسوم به جهان سوم به ابتکار جواهر لعل نهرو نخستوزیر هند، جمال عبدالناصر رئیسجمهور مصر، ژنرال جوزف تیتو رئیسجمهور یوگسلاوی و سوکارنو نخستوزیر اندونزی تلاش کردند تا نیروی سومی را پایهگذاری نمایند. بههمینمنظور، رهبران بیستوپنج کشور آسیایی و آفریقایی در باندونگ اندونزی در هیجدهم آوریل 1955 گردهم آمدند و شالوده جنبشی را ریختند و نام جنبش عدم تعهد Non Align Movement را بر آن نهادند.[i] در نخستین اجلاس رسمی جنبش که در سال 1961 در بلگراد برگزار شد، شرکتکنندگان تعریفی را از عدم تعهد ارائه دادند که دولتهای عضو باید واجد آن باشند: 1ــ پیگیری سیاست مستقل مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز 2ــ عدم مشارکت در ائتلافهای نظامی چندجانبه 3ــ پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش و استقلالطلبانه 4ــ عدم مشارکت در پیمان نظامی دوجانبه با ابرقدرتها.[ii]
اصول “پانچا شیلا ”یا “منشور باندوگ” به عنوان اساسنامه جنبش در کنفرانس باندوگ به تصویب اعضاء رسید. این اصول عبارتند از: احترام به حقوق اساسی انسان و احترام به هدفها و اصول منشور سازمان ملل متحد، احترام به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی همه کشورها، بهرسمیتشناختن برابری همه نژادها و برابری همه ملتها صرفنظر از کوچکی و بزرگی آنها، خودداری از مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر، احترام به حق ملتها در دفاع فردی یا جمعی منطبق با منشور ملل متحد، خودداری از بهکارگیری نیروهای دفاعی جمعی به منظور خدمت به یک قدرت بزرگ، خودداری از اعمال فشار به هر کشور از سوی کشور دیگر، خودداری از تجاوز یا تهدید به تجاوز یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور، حلوفصل همه اختلافات بینالمللی از طرق صلحآمیز نظیر مذاکره، اجماع، داوری یا حلوفصل حقوقی، همچنین راههای دیگر صلحآمیز به انتخاب طرفین دعوی منطبق با منشور سازمان ملل، ارتقای منافع متقابل و همکاری دوطرفه و احترام به عدالت و تعهدات بینالمللی.[iii] بااینوجود، جنبش عدم تعهد از ابتدای تاسیس تاکنون نتوانسته است نقش یک نیروی متحد، موثر و پایدار را برای کشورهای جهان سوم ایفا کند و هرگز از نفوذ سیاسی قابل ملاحظه برای مقابله با بلوکهای جهانی و حتی حلوفصل اختلافات اعضاء برخوردار نبوده است.[iv]
ایران و عراق در کنفرانس باندوگ اندونزی در هیجدهم آوریل 1955شرکت داشتند اما با انعقاد پیمان نظامی بغداد در همین سال، این دو کشور نتوانستند در اولین اجلاس جنبش در بلگراد در ششم سپتامبر 1961(شهریور 1340) حضور یابند. عراق پس از کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم در سال 1958 از پیمان بغداد خارج شد و بلافاصله پس از تایید ده اصل منشور باندوگ به عضویت جنبش در آمد. ایران نیز پس از شرکت در کنفرانس باندوگ به سبب عضویت در پیمان نظامی بغداد و سپس سنتو عملا از حضور در نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد و عضویت در جنبش باز ماند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بیستودوم بهمن 1357(فوریه 1979) و فروپاشی پیمان سنتو، درخواست عضویت جمهوری اسلامی ایران در نشست دفتر هماهنگی جنبش غیرمتعهدها در کلمبو به تصویب اولیه و در کنفرانس ششم در هاوانا پایتخت کوبا در سال 1979(شهریور 1358) به عنوان هشتادوهشتمین عضو به تصویب نهایی رسید.[v]
آغاز جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران ــ جنگ میان دو عضو جنبش عدم تعهد ــ در بیستودوم سپتامبر1980 (سیویکم شهریور 1359) این جنبش را در وضعیت دشواری قرار داد. عدم انسجام و تجانس سیاسی و ساختاری، سمتگیریهای چندجانبه و گرایشهای متفاوت و دورافتادن جنبش از آرمانهای رهبران اولیه، اعضای جنبش را از اتخاذ موضعگیری شفاف در قبال جنگ ایران و عراق بازداشت. بااینوجود، جنبش غیرمتعهد از نخستین روزهای آغاز جنگ بنا به درخواست ایران برای «بررسی و موضعگیری در خصوص جنگ عراق علیه ایران» فعالیتهایی را جهت خاتمهدادن مسالمتآمیز به آن شروع کرد. یک کمیتة حسن نیت مرکب از نمایندگان کشورهای کوبا، یوگسلاوی، الجزایر، زامبیا، هند، پاکستان و سازمان آزادیبخش فلسطین تشکیل شد. این کمیته، هیاتی مشتمل بر وزرای خارجه کوبا ، هند و یوگسلاوی را به منظور ایجاد تفاهم بین ایران و عراق به دو کشور اعزام کرد. قبل از عزیمت این هیات، رئیس وقت شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی اعلام کرد: «ایران حاضر است هیات حسن نیت کشورهای غیرمتعهد را برای آگاهی از وضعیتی که تهاجم عراق در ایران به وجود آورده است، بپذیرد.» هیات حسن نیت طی سفری به تهران و بغداد کوشش کرد به یک راهحل فوری که مورد قبول طرفین درگیر باشد، دست یابد. در دیدار اعضای هیات از بغداد در دهم اکتبر1980 (18/7/1359) صدامحسین اعلام کرد: «عراق آماده است تا: 1ــ آتشبس برقرار شود 2ــ مذاکره بین طرفین انجام گیرد.» در تهران، رئیسجمهور وقت ایران ترتیب فوق را به این شرح تغییر داد: «1ــ عقبنشینی 2ــ آتشبس 3ــ مذاکره.»[vi] پس از انجام پارهای مذاکرات در تهران و بغداد، کمیتة مزبور ماموریت یافت با تشکیل جلسهای در سطح وزیران خارجه در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی، به موضوع جنگ رسیدگی کند. اما مخالفت عراق با حضور الجزایر در این کمیته، کار آن را دچار اختلال کرد. عراق که در جبهههای جنگ در موضع برتر قرار داشت و در چنین شرایطی موفقیت کمیته را مغایر با اهداف خود میدید، استدلال میکرد که «چون الجزایر یک کشور عربی است، در جنگی که یک کشور عربی دیگر در آن درگیر است، نباید مداخله کند.» ایندرحالی بودکه سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان یک سازمان عربی در کمیته حاضر بود ولی عراق مخالفتی با آن نداشت. درهرحال مخالفت عراق، مانع از ادامه کار کمیتة حسن نیت شد.[vii] به دنبال این جریان، جنبش، قطعنامهای درباره جنگ صادر کرد و در آن از ایران و عراق درخواست کرد: «از هرگونه تهدید جدید یا توسل به زور در مناسباتشان خودداری کنند.» در این قطعنامه همچنین لزوم خاتمه جنگ، «مردودبودن تصرف سرزمین دیگران»، «توسل به تهدید و یا اعمال زور» و «عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها» مورد تاکید قرار گرفته بود.[viii] این قطعنامه به علت نداشتن صراحت لازم در محکومیت متجاوز در ایران، نهتنها با استقبال مواجه نشد بلکه نسبت به حسن نیت کمیته تردیدهایی بهوجود آورد. بههمینجهت، زمانی که کمیتة حسن نیت در آبانماه 1359 تصمیم گرفت جلسه دیگری در بغداد تشکیل دهد و تلاش جدیدی را برای برقراری آتشبس بین ایران و عراق آغاز کند، محمدعلی رجایی، نخستوزیر وقت جمهوری اسلامی ایران، در یادداشتی برای تیتو، رهبر یوگسلاوی، تاکید کرد که «دولت ایران هیچگونه طرح آتشبس را تازمانیکه نیروهای عراقی از خاک ایران خارج نشوند، نخواهد پذیرفت.»[ix] در همان تاریخ، اعضاء هیات اعزامی کمیته حسن نیت در دیداری با ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت ایران، ضمن مطلعکردن وی از نظریات دولت عراق، درخواست کردند جمهوری اسلامی ایران «فرمولی» ارائه دهد تا کمیتة حسن نیت در چارچوب آن بتواند نقش پل ارتباطی را ایفا کند. «رئیسجمهور وقت ایران، اجرای عهدنامة 1975 الجزایر در خصوص اروندرود (شط العرب)، تعیین تاریخ و مدت زمان لازم برای عقبنشینی و قبول ماهیت خصومتآمیزبودن حمله عراق» را پیشنهاد کرد. در پی این اعلام مواضع مسئولان ایران و نپذیرفتن آنها توسط عراق، کمیتة حسن نیت عملا در ماموریت خود با بنبست و شکست مواجه شد و از ادامه کار باز ماند.[x] در اجلاس دفتر هماهنگی جنبش غیرمتعهدها در نیویورک که در دسامبر 1980 (آذر 1359) برگزارشد، نماینده جمهوری اسلامی ایران از سکوت سهماهة جنبش درباره تجاوز عراق علیه ایران انتقاد کرد و از اعضای جنبش خواست تا تجاوز عراق را که مغایر اصول پذیرفتهشدة جنبش عدم تعهد است، مورد توجه قرار داده و اقدامات لازم را به عمل آورند. اما این تقاضای ایران با سکوت اعضای جنبش همراه بود.[xi] در پی این اجلاس، کوبا، به عنوان رئیس جنبش، اقداماتی را برای میانجیگری آغاز کرد و نمایندگان آن کشور عازم تهران و بغداد شدند. صدامحسین، رئیسجمهور عراق، که استراتژی جنگ برقآسای خود را شکستخورده میدید و نیروهای نظامی آن برتری روزهای اول جنگ را در جبههها از دست داده بودند، در ملاقاتی با نمایندگان کوبا در بغداد، آمادگی دولتش را برای هرگونه مذاکره در تمام سطوح با حکومت ایران تحت سرپرستی رئیس جنبش عدم تعهد، اعلام نمود و تصریح کرد درصورتیکه ایران حاکمیت عراق را بر سرزمینها و آبهای ملی آن کشور به رسمیت بشناسد، آمادة عقبنشینی و آتشبس فوری است. رئیسجمهور وقت ایران، نیز در دیدار با هیات اعزامی در تهران اعلام کرد که بدون عقبنشینی اولیه نیروهای عراقی از سرزمینهای ایران، امکان مذاکره با نمایندگان عراق وجود ندارد.[xii] پنج ماه پس از شروع جنگ ایران و عراق، اجلاس وزیران خارجه جنبش عدم تعهد در دهلی نو در فوریة 1981 (بهمنماه 1359) تشکیل شد. هیاتی از جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی بهزاد نبوی، وزیر وقت و مشاور در امور اجرایی، در اجلاس شرکت کرد و سه درخواست و پیشنهاد ایران را در خصوص جنگ مطرح نمود: «1ــ با بررسی کامل مسالة جنگ و کسب اطلاعات کافی درباره آن، جنبش موضع قطعی خود را در قبال این تجاوز اعلام و متجاوز را محکوم نماید و عضویت تجاوزگر را به حالت تعلیق درآورد 2ــ رفع تجاوز و خروج بدونقیدوشرط نیروهای متجاوز باید اساسیترین و اولین شرط آغاز هر تلاشی برای خاتمة جنگ باشد 3ــ دولت ایران قبل از رفع تجاوز و خروج کامل ارتش عراق هیاتهایی را خواهد پذیرفت که از مواضع طرفین درگیر مطلع باشند.» هیات ایرانی تاکید کرد با توجه به اینکه ایران در خصوص جنگ، هیچگونه درخواستی را از سازمان ملل متحد به عمل نیاورده است، هرگونه تضمینی از طرف جنبش عدم تعهد در این مورد مؤید کارایی و استقلال جنبش خواهد بود. اما در مقابل این درخواست، نظر دولت هند به عنوان میزبان و برخی دیگر از اعضای جنبش این بود که مسائلی از قبیل جنگ ایران و عراق و بحران افغانستان نباید در کنفرانس مطرح شود؛ زیرا این گونه موضوعات باعث بروز اختلافات و تضعیف جنبش و در نهایت موجب بهرهبرداری ابرقدرتها خواهد بود. ایندیرا گاندی، نخستوزیر وقت هند، معتقد بود اجلاس نباید درگیر جنگ ایران و عراق شود؛ زیرا از نظر وی «جنگ ایران و عراق و... مجموعهای از نزاعهای خانگی هستند که اگر در جنبش مطرح شوند اهداف جنبش را تحتالشعاع قرار میدهند و در نتیجه طرح این مقولهها به ابرقدرتها امکان میدهد تا بر جنبش مانور کنند.» همین موضوع باعث شد در اجلاس دهلی موضع مشخصی در قبال جنگ اتخاذ نگردد. تنها اقداماتی که در جریان این کنفرانس نجام گرفت، عبارت بود از: محکومکردن نفس جنگ توسط ایندیرا گاندی (رئیس جنبش عدم تعهد) و کورت والدهایم (دبیرکل سازمان ملل متحد) که در اجلاس حضور داشت و اظهار نگرانی از جنگ ایران و عراق و پیامدهای آن و اظهار امیدواری که هرچهزودتر جنگ به صورت صلح آمیز و عادلانه پایان پذیرد. همچنین در پیشنویس بیانیة نهایی کمیته سیاسی، ضمن اظهار نگرانی از جنگ پنجماهة ایران و عراق و خسارات ناشی از آن، بر اصول جنبش عدم تعهد مبنی بر عدم تجاوز، عدم کاربرد زور، حفظ تمامیت ارضی کشورهای عضو، حل اختلافات از طریق صلحآمیز تصریح و تصدیق شده بود.[xiii] هیات ایرانی به این متن پیشنویس بیانیه اعتراض کرد و سرانجام متن اصلاحشده به صورت زیر مورد توافق وزرا قرار گرفت که تحت بند شماره بیستوشش در بیانیة نهایی درج گردید: «کنفرانس ضمن ابراز تاسف عمیق نسبت به جنگ پنجماهة عراق و ایران و خسارات جانی و مالی که به هر دو ملت وارد شده است، همچنین تهدیدهایی که از این بابت متوجه جنبش عدم تعهد میشود، اصول جنبش کشورهای غیرمتعهد را مورد تاکید و تصریح مجدد قرار داده، هیچ دولتی نباید از راه توسل به زور اراضی دیگری را صاحب شود یا اشغال کند. اراضی که از این طریق تصرف میشود، باید مسترد گردد. هیچ عمل تجاوزی نباید علیه دولت دیگری صورت گیرد و تمامیت ارضی و حاکمیت کلیة دولتها باید مورد احترام قرار گیرد. هیچ دولتی نباید در امور داخلی دول دیگر دخالت نماید و کلیة اختلافات و دعاوی که ممکن است بین دول وجود داشته باشد، باید از طرق صلحآمیز و به منظور برقراری روابط صلحآمیز بین دول عضو حلوفصل شود. کنفرانس از وزرای خارجه کوبا، هند، زامبیا و رئیس دفتر سیاسی سازمان آزادیبخش فلسطین میخواهد که کلیه مساعی خود را جهت کمک به اجرای اصول مذکور به کار گیرند.»
هیات نمایندگی ایران نسبت به آخرین بند بیانیه اعتراض و اعلام کرد: «اولا، هیات نمایندگی دولت جمهوری اسلامی ایران کماکان بر پیشنهادهای خود در مورد جنگ تحمیلی پنجماهة عراق تاکید داشته و آنچه را که به تصویب رسیده، تنها جزء کوچکی از تصمیماتی میداند که میبایست برای دفع تجاوز اتخاذ شود و از جنبش مصرانه میخواهد با بررسی کامل مساله و کسب اطلاعات کافی دربارة آن، موضع قطعی در قبال تجاوز و محکومکردن متجاوز و تعلیق عضویت تجاوزکار اتخاذ و اعلام کند، ثانیا رفع تجاوز و خروج بدونقیدوشرط قوای تجاوزگر باید اساسیترین و اولین شرط آغاز هر تلاشی برای خاتمة جنگ باشد، ثالثا دولت جمهوری اسلامی ایران پیش از رفع تجاوز و خروج کامل ارتش تجاوزگر از سرزمینهای اشغالی، همچنان که بارها اعلام کرده است، تنها هیاتهایی را خواهد پذیرفت که از مواضع طرفین جنگ مطلع باشند و برای بررسی تجاوز به ایران سفر کنند.»[xiv] متعاقب اجلاس مزبور، هیاتهایی از طرف جنبش به تهران و بغداد سفر کردند و از آخرین مواضع جمهوری اسلامی ایران و عراق و از موارد نقض مقررات بینالمللی اطلاع یافتند. در اجلاس ششم در هاوانا در سال 1979، بغداد بهعنوان محل کنفرانس هفتم سران جنبش عدم تعهد تعیین شده بود. ایران و سوریه در روز پنجم سپتامبر 1981 رسماً خواستار تغییر محل کنفرانس هفتم سران از بغداد شدند. ایران تصریح کرد در صورت برگزاری اجلاس هفتم سران جنبش در بغداد، نهتنها در آن شرکت نمیکند بلکه مصوبات آن را هم به رسمیت نمیشناسد. اجلاس وزرای دفتر هماهنگی جنبش عدم تعهد در هاوانا در سیویکم ماه مه تا پنجم ژوئن 1982 تشکیل شد و در روز هفدهم سپتامبر 1982 اجماع نظر اعضای جنبش درباره تغییر محل کنفرانس هفتم سران از بغداد به دهلی نو اعلام شد. در این اجلاس، کمیتة حسن نیت بعد از ملاقات با وزرای خارجه دو کشور درگیر جنگ، به این نتیجه رسید که شرایط مناسب برای اجرای صلح و ابتکار جدید وجود ندارد.[xv] اجلاس وزرای خارجه عضو دفتر هماهنگی در نیویورک در اکتبر 1982 تشکیل شد و در آن گزارش پیشرفت کار کمیتة حسن نیت جنبش عدم تعهد متشکل از نمایندگان کوبا، اندونزی، زیمبابوه و رئیس دفتر سیاسی ساف در مورد جنگ ایران و عراق تسلیم سرپرست اجلاس گردید. این گزارش دربرگیرندة فعالیت کمیتة حسن نیت و نتایج ملاقاتها با مقامات ایران و عراق از ژوئن تا اکتبر 1982 بود و در آن نتیجهگیری شده بود که گرچه مواضع دو طرف هنوز فاصله زیادی از همدیگر دارد، اما تلاشها در جهت حلوفصل فوری باید ادامه یابد. در بیانیة پایانی اجلاس دفتر هماهنگی جنبش و در بند بیستویکم به ایران ، عراق و سایر کشورها توصیه شده بود از اعمالی که باعث بروز و گسترش جنگ میشود، خودداری کنند.[xvi]
با آغاز پیروزیهای ایران در جبهههای جنگ، بهویژه پس از عملیات فتحالمبین و آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد 1363، بنا به درخواست عراق مبنیبراینکه این کشور هر رای داوری را که از طرف جنبش غیرمتعهدها یا شورای امنیت صادر شود، خواهد پذیرفت، کمیته منتخب جنبش عدم تعهد رایزنیهای گستردهای را برای توقف جنگ انجام داد که به دلیل نادیدهگرفتن حقوق جمهوری اسلامی ایران ناکام ماند.[xvii]
اجلاس هفتم سران جنبش عدم تعهد در روزهای هفتم الی دوازدهم مارس 1983 در دهلی نو برگزار شد. در کمیته سیاسی این کنفرانس، جنگ ایران و عراق در محور اصلی مباحث قرار گرفت اما ازآنجاکه در خصوص چگونگی و علل بروز جنگ، نحوه برقراری صلح و متن اعلامیه نهایی توافق حاصل نشد، ایندیرا گاندی، نخستوزیر هند و رئیس کنفرانس، طی سخنانی نگرانی عمیق اعضاء جنبش و جامعه جهانی را از جنگ سیماهة ایران و عراق و تلفات جانی و خسارات مالی متوجه دو ملت ایران و عراق، اظهار داشت. وی تصریح کرد ایران و عراق هر دو عضو جنبش عدم تعهد هستند که یکی از اصولش این است که تمام اختلافات میان کشورهای عضو باید از طرق صلحآمیز حل شود. او خاطرنشان ساخت پایان مناقشة ایران و عراق، موجب تحکیم وحدت و همبستگی جنبش خواهد شد و سپس از ایران و عراق خواست به جنگ خاتمه دهند و تاکید کرد این تمایل جهانی است که جنگ فوراً متوقف شود و دو طرف به یک صلح عادلانه، پایدار و شرافتمندانه از طریق مذاکره و به طرق مسالمتآمیز دست یابند. در این اجلاس جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که صلح عادلانه، واقعی و شرافتمندانه زمانی متحقق میشود که نیروهای اشغالگر از تمامی نقاط تحت اشغال خارج شوند خسارات ناشی از تجاوز تادیه شود و متجاوز محکوم و مجازات گردد.[xviii]
پس از کنفرانس دهلی نو، خانم گاندی، نخستوزیر هند و رئیس جنبش، در مواقع مختلف پیامهایی را برای روسای دو کشور ایران و عراق ارسال نمود و فرستادگانی را به تهران و بغداد گسیل داشت و خواستار پایان جنگ شد. بهویژه با تشدید جنگ شهرها در سال 1984(1363) خانم گاندی از دو کشور خواست از حمله به مناطق مسکونی خودداری کنند و به جنگ پایان دهند.[xix] اجلاس بعدی وزرای خارجه جنبش در رواندا، پایتخت آنگولا، از چهارم تا هفتم سپتامبر 1985 برگزار شد. در این اجلاس، موضوع جنگ ایران و عراق که در پیشنویس بیانیة سیاسی بهطورمختصر توسط دولت آنگولا ــ میزبان اجلاس ــ تهیه شده بود، در آخرین ساعات پس از بحثهای زیاد در کمیته سیاسی، به علت فقدان توافق در خصوص تهیه یک متن قابلقبول برای طرفین درگیر جنگ، از دستور کار جنبش حذف گردید. در اجلاس دفتر هماهنگی غیر متعهدها در دهلی نو (شانزدهم تا نوزدهم آوریل1986) نیز جنگ ایران و عراق بار دیگر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در آغاز، رئیس کنفرانس طی نطقی از ایران و عراق خواست به جنگ خاتمه دهند و تصریح کرد تمایل جهانی این است که جنگ باید یکباره متوقف گردد و دو طرف از طریق مذاکره و روشهای صلحآمیز به یک صلح آبرومندانه، عادلانه و پایدار دست یابند. سپس نمایندگان ایران و عراق با ایراد نطقهایی شرایط دولت خود را برای پایاندادن به جنگ بیان داشتند. علیاکبر ولایتی، وزیر امورخارجه وقت ایران، در این اجلاس گفت: «پنج سال پس از تجاوز رژیم بعث عراق به قلمرو جمهوری اسلامی ایران، نهضت عدم تعهد هنوز نتوانسته است موضع صحیح و عادلانهای در قبال این تجاوز اتخاذ نماید. برای مردم ایران عجیب نبود که سازمان ملل متحد با نفوذی که کشورهای قدرتمند در آن دارند، دست به موضعگیری یکطرفه و کاملا غیرمنطقی و غیرعادلانه بزند ولی در مورد نهضت عدم تعهد انتظارات به نحو دیگری بود.»[xx]
اجلاس هشتم سران جنبش عدم تعهد در حراره ــ پایتخت زیمباوه ــ از اول تا ششم سپتامبر 1986 (شهریور 1365) همزمان با عملیات کربلای 1 و کربلای 3 نیروهای ایران برگزار شد. در این اجلاس، آیتالله سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران، در نطقی صریح به بررسی مواضع ایران در قبال مسائل جاری جهانی و نیز جنگ پرداخت و تاکید کرد: «از جنبش البته توقع نیست که مانند یک پیمان نظامی وارد معرکه شود، لیکن این انتظار است که شجاعانه و صادقانه از حق و از مظلوم و قربانی تجاوز و سلطهطلبی دفاع کند. صلح بهطورکلی و بهویژه برای منطقة حساس ما یک انتخاب نیست، یک ضرورت حیاتی است. ما چارهای جز این نداریم که با مجازات قطعی رژیم متجاوز، جنگافروز و باجگیر عراق، برقراری و استحکام چنین صلحی را در منطقه تضمین کنیم.» در بیانیة پایانی اجلاس سران، بندهای 146 تا 148 به جنگ ایران و عراق اختصاص یافته بود. در بند 146 روسای کشورها بر اصل عدم استفاده از زور در روابط بینالمللی در رابطه با جنگ جمهوری اسلامی ایران و عراق ت#1603;ید کردند. در بند 147 از آغاز و ادامة خصومتها بین دو کشور که هر دو از اعضای مهم جنبش عدم تعهد هستند، ابراز نگرانی عمیق شد و در بند 148 سران کشورها یک بار دیگر از جمهوری اسلامی ایران و عراق خواستند تا خصومتهای خود را به منظور اجتناب از خسارتهای مالی و تلفات جانی خاتمه دهند. سران کشورهای عدم تعهد یک بار دیگر خود را متعهد کردند که برای خاتمة سریع این درگیری وحشتناک کوشش کنند. ایران در واکنش به بیانیة جنبش، اعلام کرد که در این بیانیه به مسئولیت عراق در آغاز و ادامة جنگ اشاره نشده و به عنوان مسئول این جنایت بزرگ بینالمللی محکوم نگردیده است، دعوت به اتخاذ سیاست مماشات با متجاوز در شأن جنبش عدم تعهد نیست، به نقض مقررات متعدد بینالمللی از جانب عراق از جمله کاربرد مکرر سلاح شیمیایی اشارهای نشده است و بیانیه کمیته سیاسی بههیچوجه بیانگر واقعیت جنگ نیست و بنابراین از نظر جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نمیباشد.[xxi]
به دنبال اجلاس حراره، جنبش عدم تعهد، همگام و در چارچوب حرکت سازمان ملل متحد، به اقداماتی در جهت خاتمة جنگ ایران و عراق دست زد. با تصویب قطعنامه 598 جنبش غیرمتعهدها حمایت خود را از قطعنامه اعلام و خواستار اجرا و پیگیری آن شد. در اواخر شهریور 1366 (1987) راجیو گاندی، نخستوزیر وقت هند، در نامهای به پارلمان کشورش خواستار خاتمه سریع جنگ از طریق مسالمتآمیز شد. وی در این نامه خاطرنشان کرد کشور متبوعش با رابرت موگابه، رئیس جنبش عدم تعهد، در تماس دائم است تا این جنبش به تلاشهای جدیدی در زمینة پایانیافتن جنگ ایران و عراق دست بزند. وی تاکید کرد: جنبش عدم تعهد جهت پایاندادن به این جنگ تمامی گامهای ضروری خود را برداشته است. به عقیده هند، خاتمهیافتن سریع جنگ ایران و عراق میتواند به تقویت جنبش عدم تعهد و نیز به سرعتبخشیدن به تلاشهای این جنبش در جهت پیشرفت اجتماعی و برقراری صلح در جهان کمک کند. در همین چارچوب، رابرت موگابه، نخست وزیر زیمباوه و رئیس جنبش عدم تعهد، در دیدار با علیمحمد بشارتی، قائممقام وقت وزارت امورخارجه ایران در حراره، حضور نیروهای نظامی خارجی را در خلیجفارس به بهانه حفاظت از نفتکشها و مینروبی آبهای منطقه محکوم کرد.[xxii]
اجلاس وزرای امورخارجه و سرپرستان هیاتهای نمایندگی جنبش غیرمتعهد که در حاشیه اجلاس چهلودوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک از پنجم تا هفتم اکتبر1987 برگزار شد در بیانیة نهایی خود با تاکید بر «اصل عدم بهکارگیری زور در روابط بینالمللی» و اظهار نگرانی عمیق از آغاز و ادامه خصومتها بین ایران و عراق، یک بار دیگر از هر دو کشور درگیر خواستند که به منظور اجتناب از تلفات جانی و خسارات مالی بیشتر به مناقشات خود خاتمه دهند. همچنین خواستار بهکارگیری هر تلاشی برای خاتمة سریع جنگ شدند. در بند شصتوپنجم بیانیة وزیران و روسای هیاتهای نمایندگی از کوششهای شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ارائه یک راهحل جامع، عادلانه و آبرومندانه و مورد قبول هر دو کشور ایران و عراق و نیز تصویب قطعنامه 598، تقدیر بهعمل آمده و از آن شورا خواسته شده بود که کوششهای خود را برای صلح دو چندان نماید.[xxiii] از این پس، جنبش عدم تعهد تمام هم خود را در چارچوب قطعنامه 598 و تلاشهای شورای امنیت معطوف کرد و بارها از طرفین خواست با پذیرش آن به جنگ پایان دهند. با پذیرش قطعنامة 598 توسط جمهوری اسلامی ایران در تاریخ هفدهم ژوئیه 1988 (بیستوششم تیر 1366) و امتناع عراق از پذیرش آن و هجوم مجدد نیروهای نظامی به عمق اراضی و شهرهای ایران، علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجة وقت ایران، در نامهای به رئیس جنبش عدم تعهد به عنوان یکی از اعضای فعال جنبش عدم تعهد درخواست کرد: «نهضت عدم تعهد ضمن محکومیت این تجاوزات، اقدامات لازم و بازدارنده را در مواجهه با چنین رژیم متجاوزی به عمل آورد تا بدینترتیب بتواند نقش سازندة خود را در حفظ صلح و امنیت بینالمللی ایفا نماید. اقدامات تجاوزکارانة رژیم بعث عراق نهتنها نشانگر واهیبودن ادعاهای گذشتة آن رژیم در خصوص قطعنامة 598 و صلحطلبی میباشد، بلکه گواه روشنی بر خوی تجاوزگری حاکمان آن کشور و صحت ادلة ارائه شدة جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به شمار میرود.»[xxiv]
در اجلاس نیکوزیا (از پنجم تا دهم سپتامبر 1988) در آغاز، رئیس جنبش عدم تعهد از نقش دبیرکل سازمان ملل در برقراری صلح میان ایران و عراق ستایش کرد و در پایان صحبتش، خواستار تلاش همهجانبة جنبش عدم تعهد در جهت تحکیم مواضع سازمان ملل شد. ایران در این اجلاس حملة شیمیایی عراق علیه کردها را محکوم و عراق را متهم کرد که در پی تغییر چارچوب مذاکرات ژنو است و خواستار خروج کلیه ناوگانهای خارجی از خلیجفارس شد. در این نشست، وزرای خارجه غیرمتعهدها در آخرین موضعگیری خود در قبال جنگ ایران و عراق، ضمن پذیرش کامل قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد و استقبال از مذاکرات مستقیم ایران و عراق، ابراز امیدواری کردند مذاکرات دو کشور با پیشرفت توأم باشد. در کمیتة سیاسی اجلاس نیز چهار موضوع در قالب مواد 123 و 126 در مورد جنگ ایران و عراق تصویب شد. در ماده 123، وزیران عدم تعهد رضایت عمیق خود را از تصمیم دولتین جمهوری اسلامی ایران و عراق برای پذیرش قطعنامة 598 شورای امنیت برای خاتمة جنگ و بهویژه توقف مخاصمات از بیستم اوت 1988 و شروع مذاکرات مستقیم تحت نظارت دبیرکل سازمان ملل متحد در جهت رسیدن به یک راهحل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایداری در مورد جنگ اعلام میکنند. در مواد 124و 126 نیز بر همکاری وزرای عدم تعهد با دبیرکل سازمان ملل متحد تاکید و از تلاشهای دبیرکل این سازمان و شورای امنیت و اعضای غیرمتعهد آن و کشورهایی که به گروه ناظر بر آتشبس (UNIMOG) در جنگ ایران و عراق کمک کردهاند، تقدیر شده است. همچنین با اشاره به مذاکرات ژنو، از دو طرف خواسته شده است برای رسیدن به یک تفاهم مشترک و تسریع در اجرای قطعنامة 598، از خود حسن نیت نشان دهند و برای اجرای کامل آتشبس در جنگ خلیج فارس با دبیرکل سازمان ملل متحد همکاری کنند. آنها خاتمة جنگ ایران و عراق را عاملی در جهت تقویت وحدت و تحکیم نقش جنبش غیرمتعهدها در حل مسائل بینالمللی دانستند.
پینوشتها
--------------------------------------------------------------------
[i]ــ فرد هالیدی، غیرمتعهدها؛ توفیقها و ناکامیها، ترجمه: ک. یگانه، کیهان سال، دوره جدید، ج 1،1364،ص35، رویدادها و تحلیل، دفتر سیاسی نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ش59، 16/8/1368، ص55
[ii] - Jack c. Plano @ Roy Olton, The International Relation Dictionary.U.S.LongmanFourth Editiom.1988., p. 21-22
[iii]ــ وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، 1367، ص154 ؛ محمدحسین جمشیدی و دیگران، سازمانهای بینالمللی و جنگ ایران و عراق، تهران، دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه، 1375 ص75
[iv] ـ ـفرد هالیدی، همان، صص36ــ34
[v]ــ اسماعیل منصوری لاریجانی، تاریخ دفاع مقدس، تهران، انتشارات اسلیمی، چ اول، 1380 صص 227ــ226، منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ ایران و عراق، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ اول،1371ص371، دانشجویان پیرو خط امام، ص12، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 609 و محمدحسین جمشیدی، همان، صص12ــ11
[vi] ــ حسین یکتا و دیگران، سازمانهای بینالمللی و جنگ ایران و عراق، تهران، دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ اول، 1374ص393، منصوری لاریجانی، همان، ص227، محمدحسین جمشیدی، همان، ص14؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز،تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ اول، 1378، صص 610- 609
[vii] ــ محمدحسین جمشیدی، همان، ص14، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، صص610
[viii]ــ علیاکبر عبدالرشیدی، جنبش عدم تعهد، از آغاز تا سال 1985، تهران، انتشارات سروش، چ اول، 1365 ص372
[ix]ـ اسناد بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، زونکن جنبش عدم تعهد، کد 5
[x] ــ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، ص610
[xi]ــ سازمان تبلیغات اسلامی، انقلاب اسلامی، جنگ و نظام بینالملل، مجموعه مقالات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی،1376 ص160ــ159، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، ص610
[xii] ــ علیاکبر عبدالرشیدی، همان، ص325
[xiii]ـادارة کل امور حقوقی وزارت امورخارجة جمهوری اسلامی، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ج2، 1371، ص.171، علیاکبر عبدالرشیدی، همان، صص. 73-372؛ یونس شکرخواه، «غیرمتعهدها و جنگ تحمیلی، 1986ــ 1981»، روزنامة کیهان، شماره 1313، ویژهنامة جنگص .2؛
The Documents of the Non Aligned Countries, 1955-1988, p. 428
[xiv]ـ زونکن جنبش عدم تعهد در بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، کد 5.
[xv]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص171، علیاکبر عبدالرشیدی، همان، ص170
[xvi]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص171؛
U.N year book, S/15459,11 oct.1982
[xvii]ــ منوچهر پارسادوست، همان، ص318؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، خونینشهر تا خرمشهر، تهران، چاپ پژمان، چ چهارم، 1377، ص88
[xviii]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص171؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، ص612
[xix]ــ اداره امور حقوقی وزارت امورخارجه، همان، ص172
[xx]ــ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، ص612
[xxi]ــ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فاو تا شملچه، تهران، موسسه پیامین سپاس، چ سوم، 1379ص77، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ماجرای مکفارلین، ص52، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، صص613ــ612
[xxii]ــ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، صص614ــ613
[xxiii]ــ همان، ص614
[xxiv]ــ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، در تدارک عملیات سرنوشتساز، همان، ص614
نشریه زمانه