انقلاب اسلامی و بصیرت جنبش دانشجویی


مجتبی عظیمی

یکی از کارکردهای ثانوی اما طبیعی دانشگاه ها در کشورهای مختلف، نقش پیشرویی اجتماعی آنهاست. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر این نکته معتقدند: «درهمه جای دنیا، دانشجویان یکی از قشرهای پیشرو هستند، علت هم واضح است. روح ناآلوده جوان، هنگامی که با ذهن و فکر روشن ناشی از تحصیل و با دید بصیر و آگاه همراه می شود، ترکیب ممتاز و فاخری به وجود می آورد، آن ترکیب، همان دانشجوست».
جنبش دانشجویی در ایران به معنای اصطلاحی آن، در دهه سی و چهل متولد شد. در واقعه 30 تیر 1331 شعار «مرگ بر شاه» اولین بار توسط دانشجویان طرح و به همین دلیل جنبش دانشجویی مورد وحشیانه ترین حمله های رژیم شاه قرار گرفت. در 16 آذر 1332 در پی ورود نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا که مقدمه ای برای تسلط کامل ایران بود، دانشجویان علیه آمریکا تظاهرات کردند و رژیم با حمله به دانشجویان در صحن دانشگاه، سه تن از آنان را به شهادت رساند. شهدای این واقعه از آن پس به نماد آزادیخواهی و میهن دوستی قشر دانشجو تبدیل شدند و 16 آذر در سالهای بعد، نمادی برای تحرک دانشجو علیه رژیم و اعتراض آنها به سیاستهای رژیم بود. در سال 1335، دانشجویان به تأسیس ساواک اعتراض کردند و دست به تظاهرات زدند و در سال 1336 وقتی که اسرائیل به کانال سوئز حمله نمود، دانشجویان با اعتراض و تظاهرات، انزجار خود را از سردمداران استکبار و حامیان رژیم صهیونیستی اعلام داشتند و همراهی آمریکا، انگلیس و فرانسه را با اسرائیل محکوم کردند. در سال 1338 با روی کار آمدن کندی در آمریکا، آزادیهای نسبی در کشورهای تحت سلطه از جمله ایران به وجود آمد. علی امینی، مجری اصلاحات در ایران، به مردم آزادی نسبی داد. در همین سال دانشجویان به سفر ملکه الیزابت به ایران اعتراض کردند و با پلیس درگیر شدند. در بهمن 1341 با وجود وعده آزادی امینی، دانشجویان برای برقراری انتخاب آزاد تظاهرات کردند که پلیس با یورش به دانشگاه به ضرب و شتم آنان پرداخت و در پی آن تا پایان حکومت امینی تعطیل شد.
در جریان شکل گیری و اوج یابی نهضت اسلامی ایران، دانشجویان به شکلهای مختلف در آن سهیم شدند و نقش پیشروانه خود را ایفا کردند. امام خمینی (ره) با شدت یافتن مبارزات از سال 1340 علیه حاکمیت طاغوت همواره دانشجویان را به عنوان یک قشر مؤثر در نظر داشته و با وجود وضعیت فرهنگی، اجتماعی و فکری آن دوران، از قشر دانشجو غافل نبود. در آغاز دهه چهل، دانشجویان با شرکت در مراسم هفتم و چهلم درگذشت حضرت آیة ا... بروجردی و راهپیمایی آرام در خیابانهای قم، مخالفت خود را با رژیم به نمایش گذاشتند و از این دهه، با ورود جدی روحانیت به عرصه مبارزات سیاسی علیه رژیم، بویژه مبارزات امام خمینی(ره)، موجب شد تفکر دینی از سرگردانی خارج شده و جنبش دانشجویی با الگو قرار دادن امام، برای مبارزه با شاه عملاً به تفکرات مارکسیستی و صرف ملی در دانشگاه پایان داد. قبل از انقلاب اسلامی، رژیم شاه که نقش دانشجویان را در وقایعی چون ملی شدن صنعت نفت ایران مشاهده کرده بود، کوشید دانشگاه ها را کاملاً تحت کنترل درآورد. از طرف دیگر، در کنار اشاعه فساد در جامعه می کوشید تا غربزدگی را نیز میان دانشجویان با شدت بیشتری رواج دهد. با وجود این، دانشجویان ایرانی با مشاهده اختناق، استبداد و فقر و تبعیض حاکم بر جامعه، مخالف رژیم بودند، به گونه ای که با آغاز قیام مردم ایران، به سرعت، به صفوف مردم پیوستند و دانشگاه ها به مراکز مهم تجمع و خیزش علیه رژیم شاه تبدیل شد. در واقعه 15 خرداد 1342، دانشگاهیان دست به تظاهرات زدند و پلیس مجبور شد دانشگاه را تعطیل کند. در پی تبعید امام به ترکیه، باز هم این دانشجویان بودند که اعتراضهای وسیعی علیه این اقدام شاه نمودند و دانشجویان خارج از کشور با نوشتن نامه ای به سازمان ملل، مخالفت خود را ابراز نمودند و از دولت و مجلس ترکیه خواستار حفظ جان امام شدند. بعد از این سالها، جنبش دانشجویی صرفاً برای براندازی رژیم سازماندهی شد.
در پی غائله لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی دانشجویان در پی اعتراض امام خمینی(ره) و علماء از خود واکنش نشان داده و نیز در انقلاب سفید شاه و ملت دانشجویان شعار اصلاحات آری، دیکتاتوری نه و حتی شعاری چون «مرگ بر انقلاب فرمایشی» سر دادند.
در سال 1346 امام خطاب به دانشجویان مسلمان فرمودند: «بر شما جوانان روشنفکر است که از پا ننشینید تا خواب رفته ها را از این خواب مرگبار برانگیزانید و با فاش کردن خیانتها و جنایتهای استعمارگران و پیروان بی فرهنگ آنها، غفلت زده ها را آگاه نمایید و...» ایشان همچنین در مخالفت با طرح کاپیتولاسیون، خطاب به دانشجویان فرمودند: «بر جوانان دانشگاهی است که با طراوت با این طرح مفتضح مخالفت کنند، با آرامش و با شعارهای حساس، مخالفت دانشگاه را به گوش ملتهای دنیا برسانند». حرکت دیگری که نشان از آگاهی و بیداری دانشجویان و تأثیرگذاری رهبری امام خمینی است، محکومیت سازش کمپ دیوید است. در 28 آبان 56 دانشجویان تظاهرات وسیعی در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، قم، تبریز به راه انداختند و سازش انورسادات با اسرائیل را محکوم کردند. در سال 1357، جنبش دانشجویی همگام با مبارزات میلیونی مردم در تظاهرات شرکت کرد و در این راه شهدای بسیاری تقدیم انقلاب کردند که اوج این رشادت در 13 آبان 57 بود و دانشجویان تا پیروزی انقلاب در کنارمردم درسرنگونی رژیم سهم بسزایی داشتند. دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز علیه رژیم اعتراضهای قابل توجهی برپا می کردند و هنگام سفر شاه، مخالفتهای خود را با رژیم نشان داده و با تسخیر سفارت ایران در لاهه در شهریور سال 57، این مخالفت را به اوج خود رساندند. پس از پیروزی انقلاب، دانشجویان مجددا وارد دانشگاه شدند و با درک شرایط موجود با امپریالیسم آمریکا به مبارزه برخاستند و در 13 آبان 1358 در اعتراض به عملکرد دولت موقت و افشای چهره سلطه جویانه آمریکا به سفارت آمریکا حمله بردند و آن را اشغال کردند. ولی از اردیبهشت 1359 در پی انقلاب فرهنگی و شروع جنگ تحمیلی، تا مدتی جنبش دانشجویی از جوش و خروش افتاد و دانشجویان همگام با مردم در میدان جهاد و شهادت حضور یافتند و از خود رشادتهای زیادی نشان دادند که نمود بارز آن هویزه بود.
از سال 1367 تا 1376، فاصله دانشجویان با نهادهای حکومتی مانند مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و قوه قضائیه بیشتر شد، ولی پس از آن دانشجویان در صحنه سیاسی کشور فعال شدند و با نزدیکی به جریان روشنفکری دینی، به نقد حکومت دینی نیز پرداختند.
جریان دانشجویی کشور، گرچه نقش پیشروی و پیشتازی خود را در انقلاب 57 از دست داد، اما برخلاف جریان روشنفکری، از همگامی با مردم باز نماند و به نقش انفعالی و یا تخطئه کننده دست نیازید. عنصر صفا، معصومیت، احساس پاک و... در نسل دانشجو، چنان بود که به خوبی توانست گستره قیام مردمی را دریابد، به آن ایمان بیاورد و همپای مردمان کوچه و بازار، در مبارزات مردمی علیه رژیم شاه بکوشد و تمام توان خویش را در آن مسیر به کار گیرد. اگر جریان دانشجویی در کنار نهضت مردمی قرار نمی گرفت، شکاف عظیمی در جبهه ملت رخ می داد و نهضت مردم مسلمان از مجموعه عظیم مؤثری که عنصر جوانی و تحصیلکردگی را با هم داشت، محروم می ماند.
منابع:
- دانشگاه اسلامی شماره / 15 رضا دژاکام
- نقش جنبش دانشجویی در آگاهی مردم / سیدحسن قریشی


روزنامه قدس ۱۳۸۷/۱۱/۲۰