02 تیر 1400
درگذشت برادر بزرگتر توفیق
مجله توفیق نخستین مجله طنز در ایران
اشاره :
روزیکشنبه یازدهم خرداد 1399 "حسن توفیق" ازطنزپردازان و کاریکاتوریستهای مشهورایران و یکی از پنج نفر دست اندرکار اصلی مجله طنز توفیق در سن ۹۵ سالگی در بیمارستان آسیا تهران بر اثر ایست قلبی چشم از جهان فروبست.[1]
حسن(دوزنده)توفیق برادرارشد حسین وعباس(از نوههای خواهری حسینخان توفیق، بنیانگذار روزنامه توفیق) متولد١١ اسفندماه ١٣٠۴، در دبستان و دبیرستان دارالفنون تا اخذ دیپلم متوسطه تحصیل کرد. سپس به دانشگاه تهران راه یافت و در رشته حقوق قضایی فارغالتحصیل شد. کارمند وزارت دارایی شد و مدتی در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) درس میداد. [2]
حسن توفیق از دوران مدیر مسئولی محمدعلیخان توفیق پسر دایی اش ، رسماً به جمع طنزپردازان توفیق پیوست. وی پس از برکناری سردبیران چپگرا و متمایل به حزب توده ایران، از اسفند ماه سال 1336 سردبیری توفیق را برعهده گرفت. از آن پس، در کنار کار روزنامهنگاری و ترسیم کاریکاتورهای توفیق، وکالت هم میکرد. در دوره سوم حیات هفته نامه توفیق ،بیشتر کاریکاتورهای روی جلد این مجله، کار او هستند. بطوریکه امتیاز دوره سوم توفیق، به نام وی صادرشد.
حسن توفیق، نوشتههای طنز خود را با نامهای مستعاری همچون «شرمسارخشن» و «میرزاقشمشم» منتشر میکرد. حسن توفیق مدتی در ایران بود و سپس راهی ایالات متحده آمریکا شد. اما پس از چند سال به ایران بازگشت.
درعصر روز دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ پاسداشت یک عمر طنز مطبوعاتی حسن توفیق با حضور کامبیز درمبخش (کاریکاتوریست و از اعضای نویسندگان نشریه توفیق، رضا ساکی (روزنامهنگار و طنزنویس)، احمد عربانی (کاریکاتوریست)، انوشه میرمجلسی (روزنامهنگار و سردبیر پایگاه خبری گُلوَنی)، احمد مسجدجامعی (عضو شورای شهر تهران)، اشرف بروجردی (رئیس سازمان اسناد کتابخانه ملی)، هادی خانیکی (روزنامهنگار و استاد علوم ارتباطات)، سیدفرید قاسمی (روزنامهنگار و پژوهشگر)، غلامرضا کیانی رشید (کاریکاتوریست و از اعضای نویسندگان نشریه «توفیق») و هادی حیدری (کاریکاتوریست) در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. [3]
عملکرد مجله توفیق در سه دوره مجزاء
فرید قاسمی پژوهشگر ارشد تاریخ مطبوعات ایران در مورد نشریه توفیق می گوید:
«عمر مطبوعاتی را به دو شیوه محاسبه میکنند؛ نخست سالهای پیوستگی در انتشار و دوم سر آغاز تا سرانجام نشر، بدون احتساب گسستگی، محاسبه عمر توفیق بر مبنای نوع دوم است. حدود ۹ گستگی بر اثر تعطیلی و توقیف محاسبه نمیشود. توفیق را روزنامه میخوانند اما هفتهنامهای بود که به مجله هفتگی رسید. اگر توفیق را بر مبنای سکاندار بخواهیم دورهبندی کنیم دوره اول از اردیبهشت ۱۳۰۱ تا بهمن ۱۳۱۸، دوره دوم از اسفند ۱۳۱۹ تا مرداد ۱۳۳۲ و دوره سوم از اسفند ۱۳۳۶ تا تیر ۱۳۵۰ یا به سخن درستتر در اسفند ماه ۱۳۵۰.با این تقسیمبندی زمانی و بر مبنای ترکیب نویسندگان و عوامل دیگر نوبت اول را باید اخلاقمدارانه، مرتبه دوم عدالتطلبانه و بار سوم را خنده محور نامید یا بگوییم عصر محمد حسین، عهد محمدعلی، زمانه آقا حسن و برادران آقایان حسین و عباس یا زمانه مثلث.»[4]
دوره نخست (اردیبهشت 1301 تا بهمن 1318)
نشریه توفیق به همت حسین توفیق در سال ۱۳۰۱ اواخر سلطنت احمدشاه قاجار تاسیس و منتشر شد که نخستین نشریه طنز سیاسی و اجتماعی ایران محسوب می شد البته این نشریه که بصورت هفتگی منتشر می شد مطالب ادبی هم داشت. حسین توفیق شاعر ونویسنده برجستهای بود که اکثر مطالب نشریه توفیق را به شعر منتشر میکرد. همزمانی فعالیت این نشریه با حکومت دیکتاتوری رضا شاه باعث شد تا برای فرار از تعطیلی، سانسور مطالب پذیرفته شده و به مرور مطالب به سمت مسائل اخلاقی و اجتماعی متمرکز شده و از سال ۱۳۱۱ کاملا به مطالب ادبی محدود شود.[5]
حسین توفیق برادر حسن توفیق در گفتوگویش با ماهنامه مدیریت ارتباطات می گوید:
«تا پیش از قدرت گرفتن رضاشاه، روزنامه فکاهی توفیق انتقادات ملایمی را از دستگاه حاکم میکرد اما به تدریج که رضاشاه قدرت گرفت، فضای اجتماعی و سیاسی به تدریج بسته و کار برای اکثر نشریات، از جمله توفیق بسیار سخت شد. تا سال 1317 توفیق مشی انتقادی نداشت و بیشتر با محتوای شعر، نثر و آگهی به چاپ میرسید.»[6] او درباره مرگ موسس مجله توفیق توضیح داده بود:
«مرحوم توفیق را بیخود و بیجهت دو بار به زندان انداختند. چون از روزنامه انتقادی او استقبال خوبی شده بود و طبعا خیلیها روش او را نمیپسندیدند و نمیخواستند این انتقادها وجود داشته باشد. دفعه دومی که به زندان افتاده بود، برای اینکه او را به قتل برسانند، پزشک احمدی را سراغش میفرستند اما پزشک احمدی پس از معاینه توفیق به آنها میگوید این شخص به بیماری سینهپهلو مبتلا شده و تا یکی، دو هفته دیگر خودش خواهد مرد. همان زمان حسین توفیق آزاد شد و پیشبینی احمدی درست از آب درآمد و پس از دو هفته فوت کرد.» [7]با مرگ حسین توفیق در سال ۱۳۱۸ دوره اول حیات نشریه فکاهی توفیق پایان مییابد.
دوره دوم (اسفند 1319 تا مرداد 1332)
دوره دوم در سال ۱۳۱۹ شروع شده و بعد از شبهکودتای ۲۸ مرداد پایان مییابد. در این دوره محمدعلی توفیق پسر حسین توفیق، نشریه را اداره می کرد. ازآنجاکه محمد علی توفیق گرایش های چپی و عدالت خواهی داشت به حزب توده نزدیک شده بود. فضای باز سیاسی دوران بعد از تبعید رضاخان امکان فعالیت بیشتر و متنوع تری را برای نشریات ان زمان از جمله توفیق فراهم ساخت. تا آنجا که بعضی از کارشناسان این دوره از تاریخ مطبوعات ایران را دوره بیثباتی می خوانند .
مطالب نشریه توفیق در این دوره عمدتا رویکردی سیاسی انتقادی داشت . در طرح انتقادهای صریح تا آنجا پیش می رفت که چندبار به دلیل خشم مقامات حکومتی توقیف شد. مجله توفیق در این دوره تلاش می کرد از آزادیها، مبارزه با فساد و جنبش ملیشدن نفت حمایت کند. شاید به همین دلیل دکتر مصدق «توفیق» را بهترین نشریه در آن دوران نامید.[8]
انتقادهای طنزآمیز مداوم از عبدالحسین هژیر نخستوزیر ایران در سال۱۳۲۷ شمسی، توقیف دو هفتهای (از ۹ تا ۲۳ تیر ۱۳۲۷) توفیق را درپی داشت که در این فاصله روزنامه دنیای امروز با مدیریت حسین فرشید بهجای آن منتشر شد. نوروز ایران به مدیریت ع. نوروزی و مستحکم به مدیریت اسداللّه زکیزاده شبستری هم با درج عبارت «توفیق توقیف است» در پیشانی نشریه، پیام توفیق را انتقال میدادند.[9]
با این حال باید اذعان کرد در همین دوران طوفانی با وجود فساد گسترده در دربار محمدرضا شاه ،مجله توفیق از درگیری مستقیم با دربار پهلوی اجتناب میکرد اما در واکنش به اقدامات تقابلی محمدرضا شاه با دولت دکترمصدق دست از محافظه کاری در برابر دربار بر می داشت از جمله محمد علی توفیق طی مقالهای به نام «فتنه روسیاه» از عملکرد محمدرضا شاه بشدت انتقاد کرد. شاید بخاطر انتشار چنین مقاله ای بود که در روز ۲۸ مرداد دفتر کار و خانهاش توسط نیروهای امنیتی و به اصطلاح چماقداران شاهی ، تاراج شد. اوبا حکم فرمانداری حکومت نظامی مدتی را در زندان فلک الافلاک خرمآباد گذراند وسپس به جزیره خارک تبعید شد. بعدا با تعهد به عدم فعالیت سیاسی آزاد شد. بدین ترتیب دوره دوم حیات نشریه توفیق به پایان رسید.
سید فرید قاسمی درباره دوره دوم این مجله گفت: «محمدعلی توفیق 81 سال عمر کرد. 30 سال اول را زیر سایه پدر گذراند و 13 سال را با مدیریت توفیق طی کرد. 20 فروردین 1319 در جلسه 407 شورای عالی فرهنگ مجوز موقت به او دادند تا مدارکش را تحویل دهد. سه سال بعد در جلسه 457 شورای عالی فرهنگ در تاریخ سه شنبه 16 فروردین 1322 صلاحیت علمی و اخلاقی و مالی محمدعلی توفیق و مجوز دائمی تصویب شد. در آن موقع رسم بود مارک سردبیر را هم تحویل میدادند و کارت سردبیری صادر میشد. از سردبیرهای دوره دوم که تا به حال نام او برده نشده و مجوز صدور کارت سردبیری توفیق در همان جلسه برایش صادر شد حسین فرزام بهبودی بود.درروزگار آشفتگی و پریشانی و یکی از برهههای طوفانی وعصر تکانه های شدید محمدعلی توفیق بار نشریه را بر دوش میکشید. نامههای مکرر بانو افسر توفیق همسر محمدعلی توفیق به مقامهای آن روزگار و نامه نخستوزیر وقت به اداره کل شهربانی را که میخواندم متوجه شدم محمدعلی توفیق در بانک ملی شعبه بازار محل خدمتش اولین بازداشت شده است. اگر سیاههای از نویسندگان 13 سال دوره دوم توفیق فراهم آید خواهیم دید که همه نوع گرایش در آن دوره در نشریه فعال بودهانداما بنا بر جو غالب زمانه چپاندیشها بیشترند. بعضی از سردبیرهای دوره دوم فکاههنویسی حزبینگارانه را جایگزین حرفهایگری کردند که توقیف پیاپی توفیق و حبس مکرر محمدعلی را به دنبال داشت. پارهای از شماره های دوره دوم توفیق با نام های دیگری منتشر شد. روزگار که به چهارشنبه 28 امرداد 1332 که رسید از یک طرف اموال دفتر و خانه محمدعلی به یغما رفت و ساختمانش را به آتش کشیدند و از طرف دیگر چون روز نشر مصادف با همان رویداد بود کارگرها نسخه چاپی آخرین شماره دوره دوم را به چاه ریختند تا دست پرونده سازها نیفتد. با این وصف محمدعلی و شماری از نویسندگان توفیق دستگیر شدند. بسیاری جفاکارانه محمدعلی توفیق را یک اجراکار و تدارکچی تهی از ذوق دانستهاند و حال آن که این گونه نیست. زمانی که به تدوین خاطرات زندانیان فلکالافلاک نشستم بنا بر روایت محبوسان خوشمزهگیهای محمدعلی را در زندان آوردم. چون در آن ایام چهارشنبهها نشریه توفیق منتشر میشد محمدعلی در فلکالافلاک خرمآباد توفیق شفاهی را برای زندانیها میگفت و یادآور میشد با این کار ذوق روزنامهنویسیام از بین نمیرود. پس از دوره زندان در خرمآباد وخارک محمدعلی به تکاپو برای تولد دوباره نشریه توفیق افتاد. نامههای او از سال 1333 به بعد خواندنی است اما به هر دری زد موفق نشد و ترجیح داد تا 38 سال پایانی عمر را با کنجنشینی و گوشهگیری سپری کندو سرآخر هشتم بهمنماه 1370 دنیای فانی را ترک کرد.» [10]
دوره سوم ( اسفند ماه 1336 تا اسفند ماه 1350 )
برادران توفیق که در دوره دوم حیات توفیق جزو نویسندگان پرکار و اعضاء فعال هیات تحریریه نشریه و گردانندگان اصلی آن بودند، توانستند در سال 1336 دور سوم حیات توفیق را آغاز کنند. محمدعلی توفیق بعد ازموفقیت آنها درانتشار نشریه «فکاهی» کل امتیاز وحق تالیف «توفیق» را به عمه زاده هایش سه برادر توفیق واگذار کرد. در این دوره کیفیت کار نشریه به لحاظ حرفهای ارتقا یافت و مضامین انتقادی سیاسی آن در قالب غیرحزبی و فراجریانی ادامه یافت اما کماکان نگرش چپ داشت. مخالفت با استعمار دفاع از کشورهای غیرمتعهد و دفاع از حقوق مردم فلسطین دیگر محور کاری توفیق در دوره جدید فعالیت بود.منتهی به اندازه سابق انتقادات تند نبود و دولتها را در بر گرفته و از تقابل با شاه دوری میجست. تمرکز طنزهای سیاسی بر هویدا شاخص فعالیت توفیق در دهه چهل بود. سید فرید قاسمی در باره این دوره از نشریه توفیق می گوید:
«پس ازناامیدی محمدعلی توفیق و فرزندش از حیات دوباره توفیق عمهزادههایش که نام خانوادگی دودمان مادری را اختیار کردند با روابطعمومی قوی نخست با فکاهی و بعد با توفیق فکاهی و توفیق به مدت 15 سال مکتب یا به تعبیری دانشگاه توفیق را احیا کردند. آقایان حسن و حسین و عباس مثلث گردانندگی توفیق را تشکیل دادند و از امیریه به چهارراه اسلامبول و باغ سپهسالار رسیدند. خاندان توفیق در مجموع 102 سال عمر بر سر توفیق گذاردند. این سه برادر به همراه نویسندگان و تصویرگران توفیق بیش ازیک دهه یکهتازعرصه فکاهه نویسی درایران شدند. بنیه قلمی و مالیشان سبب حسدآفرینی و رشکبرانگیزی دیگران شد. زمانی که رقیبتراشی برای توفیق راه به جایی نبرد حاسدان به راههای دیگرمتوسل شدند. مکتب توفیق این هنر را داشت که طنز را در بطن فکاهه عرضه کند. سرگشتگی و شکاف حاکمیت باعث شد دایره خوانندگانش را به فرامرز ببرد و نمایندگانی در دیگر کشورهای فارسی زبان داشته باشد. توفیق بزم محبت بود که گدایی به شاهی مقابل مینشست و این به دلیل تنوع نویسندگان از حیث تمکن و سواد بود.» [11] اما سرانجام این نشریه در سال ۱۳۵۰ برای همیشه تعطیل شد. شهربانی دستور نخستوزیری را دلیل تعطیلی اعلام کرد.
اگرچه امیرعباس هویدا مسئول تعطیلی توفیق به خاطر ناراحتی از انتقادهای بیپایان شناخته میشود که آخرین آنها را «توهینآمیز» تلقی کردهبود، اما فرضیه دیگری در پرتو برخی شواهد وجود دارد که تعطیلی توفیق به دستور مستقیم محمدرضا شاه به خاطر عصبانیت از کاریکاتوری بود که ایران وقت را به شکل گورستانی از اشباح ترسیم کردهبود. البته به نظر میرسد علت اصلی توقیف شدن توفیق راهبرد ضدیت با آزادی رسانه در حکومت شاهنشاهی پهلوی و مغایرت خطمشی توفیق با سیاستهای حاکم در آن دوره بود. یکی از مهمترین ویژگیهای توفیق که استقلال، سلامت و استواری آن در ایفای مسئولیت اجتماعی را تحکیم ساخته بود، مخالفت با دریافت آگهی از موسسات دولتی و شرکتهای خصوصی مشکلدار بود.
حسین توفیق در مصاحبه ای به دیدارش با هویدا پیش از نخست وزیری اشاره و گفته بود: « در زمان نخستوزیری حسنعلی منصور سانسور شدت بیشتری گرفت. در آن زمان در ملاقاتی با امیر عباس هویدا که فکر میکنم وزیر یا معاون نخستوزیر بود، گفتم که توفیق را خیلی سانسور میکنند و حتی تحمل انتقاد فکاهی را هم ندارند که هویدا گفت: «خب، کاریکاتور من را بکشید»! از اتفاق پس از منصور، هویدا نخستوزیرشد.او در اوایل کار، هر هفته به توفیق تلفن میکرد و از چاپ کاریکاتورهایش تشکر میکرد. حدود دو سال که گذشت، هویدا هم به انتقادات حساس شد و سانسور توفیق را تشدید کرد. مثلا وقتی هویدا به هندوستان میرفت، در فرودگاه گفت که به قصد خدمت به مردم ایران، به هندوستان میرود. ما کاریکاتوری کشیدیم و نوشتیم: «بزرگترین خدمت به مردم ایران این است که بشوی نخستوزیر هندوستان!» [12]
حسین توفیق درباره سانسور و فضای حاکم بر مطبوعات در زمان هویدا هم گفته بود: «هر هفته هنگام چاپ توفیق، ساعت سه - چهار صبح ماموران سانسور با نردبان وارد چاپخانه میشدند و صفحات توفیق زیر چاپ را میدیدند و سانسور میکردند و این فضا بر مطبوعات حاکم بود. البته تنها این نبود و هویدا روشهای دیگری هم برای کنترل مطبوعات به کار میگرفت. مثلا در زمان هویدا به جز سانسور روش دیگری هم باب شده بود و دولت به برخی نشریات پول میداد و با صاحب آن نشریه شریک میشد و پس از شراکت، سردبیر و خطی مشی آن را مستقیم و بیواسطه تعیین میکرد.»[13]
انتقادات توفیق از نخست وزیران از دکتر منوچهر اقبال شروع شده بود و به دوران نخستوزیران بعدی، دکتر علی امینی، اسدالله عَلَم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا رسید ولی هویدا در صدد برآمد که نشریه فکاهی دیگری را که خود بر آن نظارت داشته باشد، در مقابل توفیق عَلَم کند؛ ازاینرو، با کمک مالی، امتیاز مجله فکاهی کاریکاتور را به محسن دولّو واگذار کرد و تعدادی از طنزنویسان توفیق در آن مجله مشغول شدند. توفیق همچنان موفق بود، تا اینکه در تیر ۱۳۵۰ به دستور هویدا برخلاف قانون توقیف شد. هرچند مقامات دولتی سند و مدرکی دال بر توقیف توفیق بهجا نگذاشتند ولی مدیران توفیق برای دستیابی به اسناد توقیف، نامههایی به شهربانیهای کشور فرستادند. پاسخ شهربانیها بههمراه تعدادی صورتمجلس، حاکی از توقیف نشریه توفیق از سوی دولت به دست برادران توفیق افتاد و براساس آن علیه توقیف غیرقانونی توفیق به دادگستری شکایت کردند. این کار خشم هویدا را افزون کرد و به دستور او تمام نشریات مربوط به توفیق (مجله صرفا فکاهی توفیق ماهانه، سالنامه صرفا فکاهی توفیق و 14 جلد کتابهای توفیق) برخلاف قانون توقیف، جمعآوری و مقوا شد و چاپخانه توفیق نیز لاکومهر و تعطیل شد.
محمدعلی جمالزاده «توفیق» را آیینهای میدانست که چهره عامیانه معشوقهاش (زبان فارسی) را در آن میدید «چو حق تلخ است، با شیرین زبانی/ حکایت سرکنم، آنسان که دانی». خاندان توفیق زبان طنز را برای انتقاد از حکومت انتخاب کرده بودند و این شعر را شعار همیشگی «توفیق» میدانستند. توفیق هفتهای نامهای فکاهی با نیم قرن فعالیت بود که بسیاری آن را بهترین و تاثیرگذارترین نشریه طنز تاریخ مطبوعات ایران میدانند. تاثیرگذاری و حفظ استقلال توفیق تا آنجا پیش رفت که در دوره نخست انتشار این نشریه، دکتر احمدی معروف را به سراغ حسین توفیق (موسس توفیق) فرستادند تا او را از بین ببرد. تاثیرگذاری این نشریه در دورههای بعد هم واکنشهای مختلف حاکمیت را به دنبال داشت و به گفته حسین توفیق آخرین سردبیر این نشریه هربامداد پیش از چاپ مامورین سانسور با نردبان وارد چاپخانه میشدند و صفحات توفیق را میدیدند و سانسور میکردند. فشارها ادامه داشت تا اینکه در سال 1350 توفیق به دستور مستقیم هویدا، نخست وزیر وقت توقیف شد و دیگر به چاپ نرسید.
فرید قاسمی معتقد است :«تعطیلی مجله هفتگی توفیق را سرآغاز خاموشی این موسسه دانست و گفت: «به مرور مجله ماهانه، سالنامه و نشر کتاب و کارت به محاق رفت و صدها نفر بیکار شدند یا درآمدشان فروکش کرد. » [14]
[2] https://www.asriran.com/fa/news/731152
[6] https://web.archive.org/web/20180823110018/http://jahansanat.ir/newspaper/82475-50-html
[7] همان .
[9] همان.
[11] همان.
[12] https://web.archive.org/web/20180823110018/http://jahansanat.ir/newspaper/82475-50-html
[13] همان.
[14].www.ilna.news/fa/tiny/news-659127