03 خرداد 1399
سی خرداد؛ سالروز ورود رسمی منافقین به فاز عملیات مسلحانه تروریستی
سی خرداد ماه 1360 سالروز ورود رسمی و علنی فرقه تروریستی مجاهدین خلق به فاز مسلحانه تروریستی است. رهبران فرقه هر سال این روز را جشن می گیرند. آنها سعی می کنند با ترتیب دادن تجمعاتی متشکل از اتباع غیر ایرانی، متقاضیان پناهندگی و افراد بی خانمان،در دهکده ویپلنت فرانسه یاد سالروز شروع حملات تروریستی شان را گرامی بدارند.
این در حالی است که عوامل فرقه مجاهدین خلق مدعی است از سال 2003 به این سو سلاح را کنار گذاشته و دست از حملات تروریستی اش کشیده است. اما برگزاری جشن و سرور با میهمانان اجاره ای نشان می دهد که هیچ گونه تغییری در استراتژی تروریستی آنها ایجاد نشده و آنها به دلیل خلع سلاح از سوی نیروهای آمریکایی در جریان اشغال عراق است که ناگزیر امکان فعالیت مسلحانه تروریستی را از دست داده اند.
بیش از سی سال از شروع عملیات مسلحانه و تروریستی مجاهدین خلق می گذرد. این فرقه همچنان بر ادامه مشی تروریستی اش اصرار دارد و بر اقدامالت تروریستی اش به عنوان دستاوردهای تحسین برانگیز می نگرد. در سی و دومین سالروز سی خرداد 1360 سوال قابل تامل این است که چرا این گروه به حملات مسلحانه تروریستی روی آورد؟ برای بررسی این موضوع باید به چند نکته اساسی توجه داشت.
سرخوردگی ناشی از بازماندن از قدرت
مجاهدین خلق در همان روزهای آغازین انقلاب به دنبال کسب قدرت بود. آنها با همین هدف بود که با انقلاب همراه شدند. آنها دنبال سهم خواهی از انقلاب بودند؛ سهم خواهی از انقلابی که بر خلاف دیدگاه ها و عملکرد مسلحانه مجاهدین خلق با روش های مسالمت آمیز به پیروزی رسیده بود. انقلاب 57 بر خلاف روش های مجاهدین خلق که به سرنگونی خشونت آمیز رِیم پهلوی اعتقاد داشت به نتیجه رسید و این متفاوت از آن چیزی بود که این گروه دنبال می کرد. لذا ادعای سهم خواهی در انقلاب به صرف داشتن رویه مسلحانه بر ضد رِیم پهلوی آنها را به اشتباهات استراتِزیک می کشاند.
این اشتباه استراتزیک سبب شد این گروه زمانی که نتواند از طریق انتخابات دموکراتیک به قدرت برسد به عملیات مسلحانه تروریستی نزدیک شود. سابقه مجاهدین خلق در مبارزه مسلحانه با رِژیم پهلوی عملا زمینه ساز گرایش به اتخاذ این رویه در میان رهبران و اعضای این گروه بود. آنها به انجام حملات خرابکارانه و چریکی خو گرفته بودند. همین خصیصه ، انگیزه کافی برای دست بردن مجدد آنها به سلاح را فراهم می کرد.
عدم کفایت سیاسی بنی صدر
رهبران مجاهدین خلق وقتی نتوانستند مستقیما به خواسته های سیاسی شان برسند خود را به بنی صدر نزدیک کردند. آنها امیدوار بودند با ائتلاف با وی که در مسند رئیس جمهوری قرار داشت برای خود جای پای محکمی باز کرده و به همکاری بنی صدر مخالفان شان را کاملا کنار بزنند.
سعید حجاریان در مورد کشف اسنادی از سازمان در نزدیکی مجاهذدین خلق به بنی صدر می نویسد:
در سال 66، انبار اسنادی از سازمان [مجاهدین خلق] گیر بچه های ما افتاد... در میان آن اسناد من دفترچه ای را گیر آوردم که از نظر من دستخط خود رجوی است... این از اسناد کلیدی سازمان است که دستخط و تحریر رجوی است. در آن دفتر تحلیلی کرده بود که [معروف به] تحلیل «تابلو» بود... دو تا تابلو کشیده بود که یکی تابلوی جمهوری اسلامی است و یکی تابلوی آنهاست، و در مورد هر دو طرف بحث استراتژیک کرده بود. این تحلیل، [مربوط به] قبل از 30 خرداد [60] است... در آنجا معتقد است که اگر با بنی صدر یکی شود قطعی است که می تواند رژیم را جارو کند... نشان میدهد که عملیات سرنگونی را طراحی کرده بودند. اینها آمادگی عملیات را داشته اند، منتها در مورد روز شروع عملیات مطمئن نبوده اند. البته بیانیه جبهه ملی در 25 خرداد، سازمان را روی این خط برد که «ما نیرو را توی خیابان می ریزیم و همین مسئله بنی صدر را تحریک میکند که وارد ماجرا بشود.» بنی صدر از رجوی خویشتن دارتر بود. رجوی خویشتن داری کمتری داشت و زود قضیه را به مرز درگیری رساند.
اما رجوی و منافقین از این واقعیت بی خبر بودند که دارند بر قبری می گریند که در آن مرده ای نیست. زیرا طولی نگذشت که طرح دو فوریتی آیین نامه چگونگی بررسی کفایت سیاسی رییس جمهور، که از طرف تعدادی از نمایندگان، تقدیم مجلس شورای اسلامی شده بود، در 27 خرداد پس از سخنان موافقان و مخالفان، مورد تصویب قرار گرفت. میلیونها تن از مردم در تجمع ها و تظاهرات مختلف سراسر کشور و نیز نمازهای جمعة 29 خرداد، از اقدام مجلس حمایت کردند و خواستار عزل و محاکمة بنی صدر شدند.
مجاهدین خلق، پی درپی اطلاعیه می دادند و با هر تمهیدی به دنبال آن بودند که چرخة سقوط قانونی بنی صدر را از حرکت بیندازند. از این رو سه اعلامیة پیاپی، در روزهای 27 و 28 خرداد، انتشار دادند. در یک اطلاعیه 27 خرداد، متعاقب هشدار قبلی در مورد تهدید جان رییس جمهور، با عنوان «هشدار مجاهدین خلق در رابطه با تهدید جان زندانیان انقلابی»، به منظور تکمیل فرایند تحریک و تقویت انگیزه خشونت در برابر نظام، ادعا شد که همزمان با «کودتای ارتجاعی ـ امپریالیستی»، احتمال کشتار زندانیان وابسته به گروهها و از جمله سازمان وجود دارد و تهدید شده بود که پاسخ لازم، مشابه آنچه «در حق طاغوت و شکنجه گران و دژخیمانش روا بود»، توسط سازمان داده خواهد شد.3 متن اعلامیة دوم، نشان از عدم شناخت مردم داشت و دقیقاً با شبیه سازی ناشیانه از تاکتیکهای ماههای آخر انقلاب، به گونه ای نامتعارف، برای حمایت از بنی صدر «مذهب» را مستمسک قرار دادند. نکتة جالب این اعلامیه، سرآغاز آن بود که دیگر با «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران» آغاز نمی شد؛ چراکه مخاطب آن همة مردم بودند:
الله اکبر
در آستانه پیاده شدن آخرین مرحله کودتا... سازمان... پیشنهاد می کند که... مردم قهرمان... بار دیگر فریاد پرخروش «الله اکبر» را در مخالفت با روشهای انحصارطلبانة ضدّ مردمی و ضداسلامی و در حمایت از آزادیهای اساسی و رییس جمهور دکتر بنی صدر، در پشت بام خانه ها طنین افکن سازند.
سازمان ناکام ماند و هیچ «الله اکبر»ی طنین افکن نشد! اعلامیة سوم، تهدید نمایندگان و برحذر داشتن آنها از شرکت در جلسة بررسی عدم کفا یت سیاسی بنی صدر بود:
... سازمان مجاهدین خلق ایران بدین وسیله تمامی نمایندگانی که در مجلس حضور می یابند، نسبت به کلیة عواقب گستردة عزل رییس جمهور دکتر بنی صدر در فضای هیستریک اجتماعی حاکم، زنهار میدهد.
برآورد غلط از میزان قدرت خود
رهبران مجاهدین خلق برآورد درستی از میزان قدرتشان نداشتند. آنها بر این باور بودند که حامیان زیادی در میان لایه های مختلف جامعه ایران خصوص جوانان دارند اما واقعیت ها در عمل نشان داد این گونه نیست که آنها می اندیشند. البته این اشتباهات استراتزیک همچنان با رهبران مجاهدین ماند و در جریان حمله این گروه به خاک کشور در عملیات مرصاد بار دیگر خود را نشان داد. در این عملیات نیز مسعود رجوی بر این باور بود که مردم به استقبال ارتش آزادیبخش ملی آمده و دو روزه می توانند تهران را فتح کنند!!
علاوه بر این رهبران مجاهدین خلق به قدرت نظامی شان بیش از حد متکی بودند. آنها فکر می کردند می توانند از نظر نظامی پیروز شوند. ابراهیم یزدی که در آن مقطع نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت ، در این باره می گوید :
قبل از حوادث خرداد ماه 1360 بچه های سازمان (منافقین) پیش من آمدند و گفتند که تجربه ی انقلاب را تکرار خواهند کرد. من با صراحت به آنها گفتم که تحلیل های آنها اشتباه است، و آنها جواب دادند که در دوران انقلاب خیابان ها در کنترل ما بود ، حالا هم همان کار را می کنیم. و من در جواب آنها گفتم : در زمان انقلاب بدنه ی جامعه هر حرکتی را علیه نظام شاهنشاهی تأیید می کرد ، اما امروز بدنه ی جامعه با شما نیست . شما یک گروه کوچک و اقلیتی هستید و اگر بخواهید دست به کار مسلحانه بزنید ، با شما برخورد می کنند و شما تاب مقاومت را ندارید و بنابراین به شدت آسیب خواهید دید و متلاشی خواهید شد، در آن ملاقات کم و بیش مطرح کردند که قاطعانه خواهند ایستاد ، آنها به میلیشیایی که درست کرده بودند خیلی بها می دادند و فکر می کردند می توانند مقاومت کنند."
مجموعه عوامل فوق باعث شد مجاهدین خلق رسما سی خرداد ماه 1360 فاز مسلحان را شروع کرده و ادامه دهد.
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم
بولتن نیوز