15 خرداد 1396
طیب در تظاهرات 15 خرداد 1342
موضوع طیب حاجى رضایى
محل تهران
در روز 15/3/42 در بین تظاهرکنندگان در بازار طیب1 حاجى رضایى معروف بارفروش نیز با عدهاى جزء تظاهرکنندگان بوده است. و از قرار اطلاع باقر معروف به باقر کچل در میدان خراسان به عدهاى پول مىداد و آنها را با چوب براى تظاهرات مىفرستاده و افرادى که باطیب بودهاند سید بروجردى، شیخ جبارى و طاهر برادر طیب بودهاند.
آقاى محمد اعتبارى کارمند آگاهى هم جریان را مشاهده نموده که طیب حاجى رضایى عدهاى از متظاهرین را رهبرى مىکرده است. و افرادى که دکهها را آتش مىزدند تحت رهبرى طیب بودهاند.
نظریه: محمد اعتبارى کارمند آگاهى اسامى عناصرى که با طیب حاجى رضایى بودهاند در جلو بازار تظاهرات مىکردند مىشناسد.
1ـ خاطرات شهید عراقى در رابطه با نقش طیب در 15 خرداد ساعت 5 صبح 15 خرداد خبردستگیرى آقا (حضرت امام خمینى سلام اللّهعلیه) به تهران رسید. هر یک از بچهها مأموریت پیدا کردند که در قسمتى از شهر مردم را به بستن مغازهها و تظاهرات دعوت کنند. عدهاى مأموریت پیدا مىکنند که میدان را تعطیل کنند. ابتدا میدان سبزى را تعطیل مىکنند سپس به میدان بارفروشها مىروند طیب نبوده، پسرش بوده، با او صحبت مىکنند و او تلفنا با پدرش صحبت مىکند، طیب مىگوید:«اشکالى ندارد» با پخش خبر، میدان تعطیل مىشود و افراد با چوب حرکت مىکنند کلانترى 6 را تقریبا مىگیرند.
از روز شانزدهم دستگیرىها شروع شده عده زیادى از روحانیون و چندتن از بازاریان سرشناس را مىگیرند طیب تلفن مىکند به نصیرى که در خانه من نریزید اگر کار داشتید شنبه در مغازه هستم.(دهنوى – قیام خونین پانزده خرداد صفحه 185)
محل تهران
در روز 15/3/42 در بین تظاهرکنندگان در بازار طیب1 حاجى رضایى معروف بارفروش نیز با عدهاى جزء تظاهرکنندگان بوده است. و از قرار اطلاع باقر معروف به باقر کچل در میدان خراسان به عدهاى پول مىداد و آنها را با چوب براى تظاهرات مىفرستاده و افرادى که باطیب بودهاند سید بروجردى، شیخ جبارى و طاهر برادر طیب بودهاند.
آقاى محمد اعتبارى کارمند آگاهى هم جریان را مشاهده نموده که طیب حاجى رضایى عدهاى از متظاهرین را رهبرى مىکرده است. و افرادى که دکهها را آتش مىزدند تحت رهبرى طیب بودهاند.
نظریه: محمد اعتبارى کارمند آگاهى اسامى عناصرى که با طیب حاجى رضایى بودهاند در جلو بازار تظاهرات مىکردند مىشناسد.
1ـ خاطرات شهید عراقى در رابطه با نقش طیب در 15 خرداد ساعت 5 صبح 15 خرداد خبردستگیرى آقا (حضرت امام خمینى سلام اللّهعلیه) به تهران رسید. هر یک از بچهها مأموریت پیدا کردند که در قسمتى از شهر مردم را به بستن مغازهها و تظاهرات دعوت کنند. عدهاى مأموریت پیدا مىکنند که میدان را تعطیل کنند. ابتدا میدان سبزى را تعطیل مىکنند سپس به میدان بارفروشها مىروند طیب نبوده، پسرش بوده، با او صحبت مىکنند و او تلفنا با پدرش صحبت مىکند، طیب مىگوید:«اشکالى ندارد» با پخش خبر، میدان تعطیل مىشود و افراد با چوب حرکت مىکنند کلانترى 6 را تقریبا مىگیرند.
از روز شانزدهم دستگیرىها شروع شده عده زیادى از روحانیون و چندتن از بازاریان سرشناس را مىگیرند طیب تلفن مىکند به نصیرى که در خانه من نریزید اگر کار داشتید شنبه در مغازه هستم.(دهنوى – قیام خونین پانزده خرداد صفحه 185)