آشیانه دشمن


  دولت آمریکا از اوایل دهه 30، با دخالت مستقیم در امور داخلی ایران و سازماندهی کودتای 28 مرداد 1332، زمینه سلطه همه جانبه خود را بر ایران فراهم آورد. پس از کودتا، روابط آن کشور با حکومت پهلوی گسترش یافت و کمک های مالی آمریکا به بیش از 60 برابر رسید. شمار فراوانی از مستشاران فنی آمریکایی وارد ایران شدند و آمریکا اجرای حکومت و اختیار و اراده ایران را به صورت کامل در دست گرفت. قرارداد کاپیتولاسیون نیز به صورت محرمانه، شب هنگام در 11 مهرماه 1343 در مجلس شورای ملی به تصویب نمایندگان رسید؛ قراردادی که قبلاً میان شاه و آمریکایی ها منعقد شده بود. از آن پس، در عرصه نظامی، حاکمیت آمریکا بر ارتش و دستگاه امنیتی و اطلاعاتی، و در عرصه اقتصادی سلطه آنان بر بازار و چپاول مواد خام کشور ابعاد گسترده ای یافت. آمریکایی ها در طول انقلاب نیز اقدامات بسیاری را برای حمایت از شاه در کشتار وسیع مردم و جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی انجام دادند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، حیثیت جهانی آمریکا به عنوان بزرگ ترین حامی رژیم شاه، زیر سؤال رفت. به همین دلیل، تحرکات دامنه داری را بر ضد جمهوری اسلامی انجام داد. واکنش های آمریکا به شکل های گوناگون مانند استقرار ناوگان دریایی در تنگه هرمز؛ موضع گیری تند درباره مجازات عناصر فاسد حکومت شاه؛ حمایت از عوامل حکومت شاه که اموال و دارایی های بانک های کشور را غارت کرده، به آمریکا و اروپا گریخته بودند؛ ایجاد پایگاه خبری برای مطرح کردن فعالیت های ضد انقلاب در سطح بین المللی؛ سکوت توأم با رضایت در مقابل ترور شخصیت های اول کشور و بی توجّهی به اعتراض های جمهوری اسلامی ایران، بروز می کرد.
امام خمینی همواره با سخنان ارزشمند خود، راه درست رویارویی با دشمنان را به مردم نشان می داد و آنان را برای مبارزه آماده می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با ادامه دخالت های آمریکا در امور داخلی و خارجی و نیز پناه دادن به شاه و خانواده اش، امام خمینی در راستای دفع توطئه های شیطان بزرگ در سخنرانی های خویش درباره اعمال ضداسلامی آمریکا فرمودند: «بر دانش آموزان، دانشجویان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده، آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع و جنایتکار نمایند.» این چنین بود که دانشجویان مسلمان و انقلابی به عنوان فرزندان این امت قهرمان، با لبیک به ندای پیشوای خویش، سفارت آمریکا را تسخیر کردند و به فرموده امام، انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول به وجود آوردند.

وقوع حادثه
ساعت 5/10 صبح سیزدهم آبان 1358، گروهی از دانشجویان که شمارشان به حدود 500 نفر می رسید، از میان صفوف کسانی که به مناسبت سالگرد تبعید حضرت امام در 15 سال پیش و سالروز شهادت شهدای دانشگاه تهران تظاهرات می کردند، جدا شده، خود را به خیابان تخت جمشید رساندند. آن گاه با استفاده از قیچی های آهن بر، زنجیرهای دروازه بزرگ سفارت آمریکا را گشودند و سفارت را تصرف کردند. آنان پارچه ای بر روی دروازه آویزان کردند که روی آن نوشته شده بود: «خمینی می رزمد، کارتر می لرزد». از همان لحظه های نخست تصرف سفارت آمریکا، گروه های گوناگون مردم در مقابل سفارت آمریکا اجتماع کردند و شعارهای ضدآمریکایی سردادند.
دانشجویان پس از ورود به سفارت آمریکا به همه پرونده ها دست یافتند. کارکنان سفارت، پیش از آن که به گروگان درآیند، می کوشیدند تا آنجا که ممکن است با دستگاه رشته کننده، پرونده ها را نابود کنند، ولی دانشجویان اسناد برش خورده را مرتب کردند و به طور منظم آنها را در کنار هم چسباندند. این اسناد بعدها به صورت کتاب منتشر شد که تاکنون به 70 نسخه رسیده است. بیشتر این اسناد، گزارش های اداره سیا و تماس های مخفی آنها است.
مهم ترین انگیزه تسخیرکنندگان لانه جاسوسی آمریکا، بازستاندن شاه جهت محاکمه در ایران بود. شاه در آن زمان برای معالجه پزشکی در آمریکا به سر می برد. از اهداف دیگر دانشجویان، ضربه زدن به دولت محافظه کار وقت بود؛ زیرا دولت موقت ضمن تلاش برای توسعه رابطه با آمریکا وظیفه حفظ و حراست از سفارت آمریکا را بر عهده گرفته بود و پیوسته بر انجام آن تأکید داشت. این تسخیر باعث شد اعتبار دولت موقت نزد آمریکا بر باد رود و این کشور دیگر خود را به تسلط لیبرال ها و ملی ـ مذهبی ها در ایران امیدوار نسازد.
کسانی که با هدف مخالفت یا اعتراض به عملکرد و سیاست های خارجی دولت موقت و لیبرال ها، به اقدام بزرگ تسخیر لانه جاسوسی دست زده بودند، بسیار سریع تر از آنچه خودشان انتظار داشتند، به اهدافشان دست یافتند. دولت موقت بی درنگ کناره گیری کرد و جوانان تسخیر کننده، آنچه را که مربوط به ارتباط مقامات ایرانی با دولت آمریکا بود فاش ساختند؛ به شکلی که پس از آن بسیاری از افراد وابسته به دولت موقت، کشور را ترک کردند.
تسخیر سفارت آمریکا در ایران به وسیله دانشجویان پیرو خط امام، بی درنگ از سوی مسئولان عالی رتبه کشور تأیید شد. شهید دکتر بهشتی در مجلس خبرگان از عمل انقلابی دانشجویان حمایت کرد. او این حرکت را واکنشی مناسب در مقابل اقدام آمریکا دانست و گفت: «آمریکا با پناه دادن به شاه به ملت ما توهین کرده است.» حوزه علمیه قم نیز با انتشار اطلاعیه ای پشتیبانی خود را از دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا در تهران اعلام کرد.
  کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، برای خنثی ساختن وضعیت بحرانی و پایان دادن به اوضاع نابسامان گروگان گیری، در جست و جوی محل سکونت جدیدی برای شاه بود. او سرانجام پس از سه روز مذاکره های پی در پی، کشور پاناما را برای اقامت شاه در نظر گرفت. شاه ناچار در تاریخ 24 آذر 1358 پس از 54 روز اقامت در آمریکا، رهسپار پاناما شد، ولی دانشجویان پیرو خط امام، هنوز بر بازگرداندن شاه پافشاری می کردند.
سفارت آمریکا در ایران، سازماندهی تبلیغات وسیع بر ضد اندیشه های امام و طرح مطالباتی را به نام ملت ایران در رادیوهای بیگانه و رسانه غربی بر عهده داشت. مزدوران آمریکایی در سفارت، آشکارا از حرکت های ضد انقلاب و غارتگران ثروت های عمومی حمایت می کردند و با درخواست های ملت ایران مبنی بر بازگرداندن شاه مخالفت می کردند، امام خمینی درباره تحویل شاه، طی پیامی به ملت ایران چنین فرمود: «همان طور که بارها گفته ام، ما خواستار استرداد شاه و اموال ملت از او هستیم».
ملت ایران با وجود کودتای 28 مرداد، قانون تحقیرآمیز کاپیتولاسیون، کشتار بی رحمانه خرداد 1342 و پشتیبانی های آمریکا از حکومت شاه در کشتار و زندانی کردن فرزندان پاک این مرز و بوم، چشمان خود را بر اشتباهات فاحش آمریکا بست و با گذشت فراوان با آمریکا برخورد کرد. پس از پیروزی انقلاب نیز، به سفارت آمریکا و حتی اتباع آمریکایی هیچ تعرضی نکرد، ولی آمریکایی ها دست بردار نبودند و سفارت خانه خود را به کانون ایجاد بحران و تشنج مبدل ساخته، تبلیغات گسترده ای را بر ضد انقلاب و امام به راه انداختند. سرانجام مردم ایران که همه این تجاوزها را تحمل کرده بودند، در مقابل پافشاری آمریکا در پنهان ساختن شاه، واکنش نشان دادند و از تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان 1358 حمایت کردند.
گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا، یکی از وقایع مهم انقلاب اسلامی است. در این زمان، روابط ایران و آمریکا وارد مرحله جدیدی شد. وزارت خارجه آمریکا، با انتشار بیانیه ای بر ضد اقدام دانشجویان موضع گیری کرد و فعالیت های دیپلماتیک بر ضد ایران در سطح بین المللی آغاز شد. کاخ سفید فعالیت های گسترده خود را همراه با تبلیغات عظیم رسانه های خبری بر ضد انقلاب و امام آغاز کرد. شورای امنیت سازمان ملل، جلسه فوق العاده ای تشکیل داد. تحریم های اقتصادی آمریکا بر ضد ایران به مرحله اجرا درآمد و همگام با آمریکا، پانزده کشور عضو ناتو به همراه ژاپن، واردات نفت خود را از ایران کاهش دادند. با انتشار اسناد سفارت آمریکا، توطئه های این کشور برضد ملت ایران افشا شد و فعالیت های آمریکایی ها پس از پیروزی انقلاب به اثبات رسید.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای درباره نتایج عظیم تسخیر لانه جاسوسی می فرماید: «... مسئله، مسئله سفارت و اعضای آن و این قبیل مسائل نبود؛ مسئله این بود که امپراتوری عظیم زر و زور و تزویر با این عرض و طول در دنیای معاصر که تمام ملت ها و رهبرانشان را در مواجهه با قدرت استکباری خود، تحقیر می کند و دولت های برخاسته ازملت ها را به چیزی نمی انگارد و هر وقت اراده کند، آنها را برمی دارد و یا به آنها تهاجم می کند، یک جا تحقیر بشود و به دنیا نشان داده شود که زورِ زورگویان یک چیز مطلق نیست و اراده مستکبران امر غالب بر فطرت جهان نیست. آنها خواستند این باور غلط در ذهن مردم واقع بشود، در حالی که این باور واقعیت ندارد. آمریکایی ها در آن حادثه تحقیر شدند که هنوز هم غبار ملامتش از چهره سردمداران مستکبر آمریکا زدوده نشده است و در آینده هم زدوده نخواهد شد».
با تسخیر سفارت آمریکا و استقبال عظیم مردم ازحرکت دانشجویان پیرو خط امام و به دنبال آن تأیید حضرت امام از این اقدام، دولت بازرگان در تاریخ چهارده آبان ماه استعفا داد. بنا به فرمان حضرت امام، شورای انقلاب اداره امور دولت را برعهده گرفت . باتسخیر سفارت و کناره گرفتن میانه روهاکه در تعدیل و خنثی کردن شور انقلابی مردم می کوشیدند، بار دیگر صحنه انقلاب ایران به حالت اولیه بازگشت. به ویژه با افشای بسیاری از اسناد درون سفارت، رابطه نزدیک لیبرال ها با عوامل سفارت، آشکار شد و اعتبار آنان کاهش یافت و از صحنه سیاست ایران حذف شدند.
  دولت آمریکا زمانی که از حل سریع بحران گروگان گیری نا امید شد، برای ضربه زدن و تحت فشار قرار دادن دولت، فشارهای اقتصادی خود را بر ایران وارد کرد؛ به گونه ای که در نهمین روز اشغال سفارت، به دستور کارتر، واردات نفت از ایران متوقف شد و دو روز بعد کلیه دارایی های رسمی ایران در بانک های آمریکا توقیف شد.
در دوره حاکمیت رسمی لیبرال ها در ایران، نیروهای خط امام نقش اقلیت را در اداره کشور داشتند. این دوره که با پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت آغاز شده بود، با تسخیر سفارت آمریکا و استعفای دولت بازرگان خاتمه یافت. نیروهای پیرو خط امام وارد صحنه شدند تا از انقلاب و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه حمایت کنند. به همین دلیل می توان گفت که تسخیر لانه جاسوسی تأثیر بسیار شگرفی در آینده ایران داشت و سرنوشت کشور را تا مدت ها به خوبی رقم زد.
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، غرور خودخواهانه گروهک ها را در هم شکست و نشان داد که آنان در اختیار استعمارگران و امپریالیست ها هستند و سخنان آنان، مبنی بر اینکه تنها ایشان مبارزه های ضد امپریالیستی دارند، شعاری بیش نیست. این حرکت به نوبه خود افرادی را که به گونه ای وابسته و سر سپرده آمریکا بودند، به همگان شناساند و در سطح جهانی، کشورهای دوست و دشمن را به ملت ایران معرفی کرد. همچنین با به دست آوردن اسناد لانه جاسوسی، انواع شگردهای زیرکانه آمریکا در مبارزه با انقلاب اسلامی کشف شد و نهادی مبارز به نام دانشجویان پیرو خط امام به جمع نهادهای انقلابی پیوست.
امام خمینی درباره رابطه با آمریکا فرموده است: «چه فایده ای برای ما دارد که رابطه داشته باشیم و آن وقت محلی که باید سفارت باشد، این وضع را داشته باشد؟ روابط ما این است که اجازه بدهیم به اسم سفارتخانه، محل جاسوسی درست بکنند و این خون هایی که ما دادیم هدر برود و باز محمد رضا را بیاورند اینجا؟». ایشان در جای دیگری فرمود: «من کرارا گوشزد نموده ام که رابطه ما با امثال آمریکا رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است. خیال نکنید که روابط ما با آمریکا و روابط ما با ـ نمی دانم ـ  شوروی و روابط ما با اینها یک چیزی است که برای ما یک صلاحی دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است. رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندی برای بره نیست .... شما می بینید که الان مرکز فساد آمریکا را جوان ها رفته اند، گرفته اند و آمریکایی ها را هم که در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند. آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و جوان ها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند... امام خمینی رحمه الله درباره تحقیر آمریکا در تسخیر لانه جاسوسی می فرماید: شما می بینید که الان مرکز فساد آمریکا را جوان ها رفته اند، گرفته اند و آمریکایی ها را هم که در آنجا بودند، گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند. آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و جوان ها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند... مگر آمریکا می تواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام توجهشان الان به اینجاست. مگر آمریکا می تواند مقابل همه دنیا بایستد ودخالت نظامی بکند؟ غلط می کند دخالت نظامی بکند. نترسید، نترسانید».
مرحوم سید احمد خمینی رحمه الله که از نخستین ساعات تسخیر لانه جاسوسی در آنجا حضور یافته و تحرکات لیبرال ها و مقامات دولت موقت را دراین باره از نزدیک دیده بود، در تحلیل آن دوره چنین می گوید: «بعد از اشغال لانه جاسوسی، دولت موقت می خواست با طرح استعفا به مقاصد خود که همان لطمه زدن به حرکت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام باشد، جامه عمل بپوشاند. ولی حضرت امام با قبول استعفای دولت موقت، بزرگ ترین ضربه را بر پیکر آن وارد ساخت و دانشجویان را به هر وسیله ممکن تأیید کرد.
با فتح لانه جاسوسی، چهره ها شناخته شدند و وابستگی دولت موقت به آمریکا روشن شد. علاوه بر این، مطمئنا مهم ترین دستاورد این حرکت عظیم انقلابی، شکستن هیبت آمریکا در جهان و ایجاد انگیزه تهاجم در مسلمانان برای مقابله با این قدرت شیطانی است. فتح لانه جاسوسی یک نفع بسیار بزرگی داشت که انقلاب را از درون منسجم کرد و مردم را به وظایف خود آشنا ساخت».


پایگاه حوزه