29 اسفند 1399
آیتالله حائری پیشگام بازسازی فکری روحانیت
بیگمان درک درست موقعیت روحانیون و شرایط نوین پیش آمده، بدون توجه به تحولات انقلاب مشروطیت و شکست آن انقلاب و آسیبشناسی آن، از منظر نفوذ و حضور عالمان دینی امکانپذیر نیست. بسیاری از عالمان دینی و مصلحان اجتماعی مسلمان در تحلیل دلائل انحراف و شکست انقلاب مشروطیت یکی از عوامل اصلی این شکست را دوری عالمان دینی و مراجع تقلید از ایران و تهران میدانستند و برای پندآموزی و عبرتگیری از حوادث اتفاقیه مصمم شدند که حوزة علمیه قدیمی قم را به زعامت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مجدداً احیا کنند تا مرکز علمی و مرجعیت شیعه حتیالامکان در داخل کشور و نزدیک پایتخت مستقر شود. همة دوراندیشان مسلمان متفق شدند که از آیتالله حائری درخواست نماینده حوزة کوچک خود را از سلطانآباد اراک به قم منتقل ساخته و به حوزة علمیه بزرگ تبدیل کند.
ورود آیتالله حائری به قم و تأسیس حوزة علمیه، تقریباً همزمان با کودتای رضاخان بود. این از شگفتیهای تاریخ است، یعنی درست همان زمان که پایههای یک اقتدار و هجوم بزرگ نسبت به مذهب در ایران شکل میگرفت، بذرهای اندیشه و تفکری که رسالت مقاومت را باید به دوش میکشید، در زمینی خالی از آبادانی کاشته شد. گرچه در این زمان مرجعیت شیعه در نجف اشرف مستقر بود، ولی موقعیت علمی آیتالله حائری قدرت بالقوهای در داخل ایران به وجود آورد و حضور بالقوه این نیرو، مسئلهای است که توجه دربار را در طول دورة بیست ساله حاکمیت رضاخان، دربارة چگونگی برخورد با آن به خود مشغول داشت. بنابراین، نخبگان روحانیت خصوصاً شیخ عبدالکریم حائری، با استنباطی دقیق از شرایط و اوضاع سیاسی و به منظور جبران انحراف و شکست مشروطیت، به تمرکز، سازماندهی و تقویت بنیانهای علمی مـدارس و حوزههای درسی روحانیت اقدام نمودند و حوزة علمیه قم را طراحی کردند. هنگامی که آیتالله حائری تصمیم خود را به عمل نزدیک ساخت، به تدریج علمای بزرگ دیگری نظیر آیتالله فیضی، میرزا جوادآقا ملک تبریزی، آقاشیخ مهدی قمی (پائین شهری)، شیخ ابوالقاسم کبیر، شیخ محمدتقی اشراقی، سید فخرالدین قمی، آقا سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، آیتالله صدر و بهویژه شیخ محمدتقی بافقی (معروف به مجاهد بافقی) نیز وی را یاری فراوان دادند و در رونق مجدد حوزه و مدارس علمیه قم کوشیدند. در مهاجرت تاریخی ایشان نیز جمعی از شاگردانشان، همراه وی از اراک به قم عزیمت کردند. یکی از این شاگردان سید روحالله موسوی نام داشت که در آن مقطع جوان بیست سالهای بود که سالیان بعد، از کوششهای علمی و ریاضتهای نفسانی و مراقبههای فلسفی و طی طریق عرفانی، بنیانگذار انقلابی شد که طومار سلطنت در این دیار را برای همیشه درهم پیچید.
تاریخ هجرت آیتالله حائری به قم، سال 1340 هجری قمری بود. این تاریخ را باید مبدأ تاریخ نوین روحانیت در ایران قلمداد کرد. این موضوع به حدی اهمیت داشته است که دستگاه حاکمه وقت نیز از آن غفلت نورزیده، و احمدشاه قاجار همراه با جمعی از دولتیان و از جمله رضاخان وزیر جنگ وقت، شخصاً برای عرض تبریک به شیخ عبدالکریم حائری راهی قم گردید.
اهمیت طراحی و تأسیس حوزة علمیه قم و تبدیل آن به مرکز علمی و دینی تشیع، نشان دهندة این حقیقت است که حوزة قم براساس یک مبارزه ساخته شده است. بدین معنا که حوزة قم مصمم شد برای پیشگیری و ممانعت از آن چیزی که آیتالله حائری از آن به فساد و تباهی تعبیر مینمود، انسانهای تربیتشده و مهذبی را تحویل اجتماع دهد. آیتالله حائری معتقد بود که خارجیها نفوذ بسیاری در دستگاه حاکمه ایران دارند و این نفوذ، ایران را به فساد سوق میدهد و برای جلوگیری از آن به تربیت انسانهای آموزش دیده و عالمان مهذب پرداخت. آیتالله محمدتقی شیرازی، با پیشبینی رحلت قریبالوقوع خویش در نامهای به مرحوم حائری از ایشان خواسته بود که به عتبات بازگردد، اما ایشان در پاسخ نوشته بود که ایران رو به تباهی و فساد میرود و برای مبارزه با این وضعیت باید در ایران حوزة علمیهای تشکیل شود. درست در اوان تأسیس حوزة قم، علمای ساکن عتبات در عراق درگیر مسئلهای دامنهدار شدند. گروه کثیری از آنان به انتقاد از ملک فیصل پادشاه وقت عراق پرداختند و حضور انگلیس در عراق را به شدت محکوم کردند. در نتیجه اوضاع بحرانی شد و فیصل به ارعاب و تهدید، جماعتی از برجستهترین فضلای شیعه را از عتبات تبعید نمود. این گروه از علما، چهرههای معروف و سرشناسی بودند، ازجمله: آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ مهدی خالصی، سید علی شهرستانی، سید عبدالحسین محب و بهویژه میرزا محمدحسین نائینی، متفکر بزرگ و مؤلف کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله». نائینی و دیگر علمای تبعید شده، پس از یک مسافرت 45 روزه در روز چهارم محرم 1342 وارد قم شدند. قم که در تاریخ ایران از جمله شهرهای مذهبی بود در آن روزها به صورت یک مرکز مهم دینی و علمی درآمد.
حائری سرانجام موفق شد با بینش روشن و مدیریت کارآمد ایدههای خود را مبنی بر استحکام بنیههای علمی و تجدید سازمان روحانیت در قم محقق سازد. او انگیزههای سیاسی پرشور علمای تبعیدی نجف را در اشتغال علمی و درسی آنان مستحیل ساخت و به این ترتیب، راه را بهروی هرگونه بهانهجوئی حکومت وقت و ایجاد شرایط برخورد با سیاستمداران و نظامیان در تهران مسدود نمود. این شیوة تسامح و بردباری تا بدانجا در رفتار و بینش آیتالله حائری ریشه داشت که به طلبهها سپرده بود که در مقابل هرگونه تعرض و بدرفتاری دیگران کوتاه بیایند و گذشت کنند تا حادثهای پیش نیاید.
نتیجه فعالیت آیتالله حائری و سایر آیات عظام بسیار چشمگیر و مؤثر بود: مرکزیت نجف که حوزهای در خارج از مرزهای سیاسی ایران بود، تحتالشعاع رونق مرکز دینی قم قرار گرفت. قم به دلیل نزدیکی به تهران و شهرهای بزرگ مرکز ایران به راحتی با پایتخت بلاد مهم کشور در ارتباط قرار گرفت. استادان برجسته و صاحب اندیشه به دروس دینی حیات تازهای بخشیدند. مراکز و امکانات تازهای برای جذب طلاب علوم دینی و حمایت از آنان فراهم گردید. در نتیجه، امنیت کافی و لازم برای استقرار تحصیل طلاب بهوجود آمد و منابع مالی مستقل و سیستم متمرکز پرداخت شهریه طلاب و روحانیون تدارک گردید.
دیدگاههای پراکندة مراجع، در تقارب و نزدیکی با یکدیگر، پرورده و هماهنگتر شد. محافل و مجالس و پایگاهها و مراکز پررونقی پدید آمد و شکل سنتی وعظ و خطابه دستخوش تحولات عمیقی شد. کتب دینی رایج تجدید طبع گردید و آثار بسیاری در ارتباط با نیازهای مختلف مردم تألیف و منتشر شد. به تدریج علما و اندیشمندان حوزه، در زمینه علوم کمتر رایج دینی، نظیر فلسفه و تفسیر و تاریخ اسلام و ... آثار مهمی نگاشتند.
وفات آیتالله حائری در سال 1315 هجری خورشیدی که مصادف با اوج اقتدار رضاشاه و تلاش وی برای تحکیم مناسبات غیردینی و سیاستهای لائیک و تقابل با نهادها و باروهای دینی بود، رخ داد. اما سنگ بنائی که او برای اصلاح امور حوزه علمیه قم نهاده بود، همچنان محکم باقی ماند و روند گسترش و نوسازی سازمان نوین روحانیت در ایران تداوم یافت. این حرکت اصلاحی و تلاشهای سایر علمای بزرگ، سرانجام قم را به مرکز دینی قدرتمندی بدل ساخت و به علما و طلاب، امکان رشد و سازماندهی بخشید و ارایه دروس جدید و خلق آثار نوین برای ایشان امکانپذیر شد.در واقع مهمترین واکنش علما در مقابل سیاستهای رضاشاه که ناشی از هشیاری و سرسختی آنان بود، نوسازی نهاد آموزش مذهبی (حوزه) در قم بهوسیله شیخ عبدالکریم حائری بود. هرچند در آغاز اهمیت آن چندان ملحوظ نبود، لیکن دستاوردهای آموزشی و تشکیلاتی او، به وسیله آیتالله سید حسین بروجردی توسعه و تحکیم یافت و به قم امکان داد که در درجة اول به پایگاه آموزش اسلامی و سپس مرکز مبارزهجویی دینی تبدیل شود. به این ترتیب، این پایگاه دینی گرایشها و جریانهای غیردینی و لائیک سلسلة پهلوی را به مبارزه و چالش فراخواند.
سقــــوط ، مجموعه مقالات همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی ـ 1382 ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ بهار 1384 ، ص