09 بهمن 1400
ارتش، شاه و انقلاب/ بخش دوم
نیازسنجی برای خرید تسلیحات نظامی در حکومت پهلوی دوم
براساس مستندات موجود، محمدرضا پهلوی و مشاورینش بر این باور بودند که نیازی به تأمین نیازمندیهای تسلیحاتی و تجهیزاتی در داخل کشور نمیباشد. تمامی قرائن و شواهد حاکی از آنست که دولتمردان حکومت پهلوی اعتقاد داشتند که چون از بنیه مالی بالائی برخوردار هستند، ضرورت و اصراری برای توسعه زود هنگام صنایع داخلی در حوزههای مرتبط با تجهیزات ساده نبوده و برای تجهیزات پیشرفتهتر نیز متکی به آوردن کارخانههای مونتاژی میگردیدند. این موضوع را حتی افسران ضداطلاعات رژیم پهلوی نیز تأیید نموده و عنوان میداشتند که در آن زمان به ما گفته میشد «ما پول داریم، پس چرا زحمت کشیده و بسازیم، بهترینش را میخریم.»[1]
همچنین، مقامات حکومت پهلوی در مقام پاسخ به منتقدین این خریدهای بی رویه میگفتند: «چی چی را انتقاد میکنید؟ ما مثل آقا نشستیم، کشورهای دیگر مثل نوکر دارند برای ما کار میکنند، کالا میفرستند داخل؛ این بد است؟»[2] القاء و اصرار بر همین نوع طرز تفکر در بین جامعه ایرانی بود که ذره ذره موجبات انحطاط و فروپاشی تمامی صنایع داخلی را فراهم میآورد. امام خمینی(ره) اهمیت این موضوع را بهخوبی درک نموده و چنین عنوان میدارد:
این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را میآورند تقدیمش میکنند این فکرش بهکار نمیافتد، حتی کاسب هم نمیتواند بشود! اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیآورند، ظهر هم همین طور. شب هم همین طور، هر احتیاجی هم داشت، هر چیزی بود، برآورده کردند، این نمیتواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی میشود. اینها میخواستند که [در] این مملکت یک موجودات فلج بار بیاورند. تبلیغات دامنهدار و اعمال بسیار کوبنده بود که به ما حالی کنند که شماها نمیتوانید! شماها نمیآید ازتان هیچ کاری. از آن طرف هم از آنجا هر چیزی بیاورند و متخصصین از خارج وارد کنند، و هر چیزی که احتیاج دارند راجع به هر امری از خارج بیاورند. وقتی که یک ملتی دید که خارج همه چیزش را دارد اداره میکند و دیگر احتیاجی ندارد، این به فکر نمیافتد که خودش احتیاجش را رفع کند.[3]
البته، محلی برای تردیدی وجود ندارد که وابستگی شخص شاه و تمامی زیردستانش به دولتهای آمریکا و انگلیس نیز در اینرابطه بسیار مؤثر بودهاست. از سوئی دیگر، عمده خریدهای تسلیحاتی حکومت پهلوی، به خصوص در دهه 1350ه.ش بر مبنای نیازسنجی علمی و نظامی انجام نمیشدهاست. تعدادی از سران عالیرتبه ارتش شاهنشاهی نیز بر این باور بودند که اساساً خرید تسلیحات و تجهیزات براساس تقدم و نیازمندیها نبوده است. ارتشبد فریدون جم اولین همسر شمس پهلوی، فرزند محمود جم یکی از نخست وزیران رضاشاه که یکی از رؤسای ستاد بزرگ ارتشتاران نیز بود، در گفتگوی خود با مجموعه داستان انقلاب به روایت بی.بی.سی اظهار میدارد:
اعلیحضرت شخصاً تمامی ساز و برگ نظامی مورد نظر را انتخاب میکرد و دستور خرید آن را به طوفانیان میداد. نه وزارت جنگ کنترلی داشت و نه ستاد بزرگ ارتشتاران. اعلیحضرت بود و بانک مرکزی و ارتشبد طوفانیان و سفارت آمریکا. اصلاً ارتش اطلاعی نداشت.[4]
ارتشبد حسن طوفانیان[5] معاون تسلیحاتی وزارت جنگ و مأمور خرید تسلیحات نظامی که بیش از 14 سال به این کار اشتغال داشت نیز، چنین گفتهاست:
انتخاب بر اساس تحقیق روی لوازم مورد نظر، وسایل مورد نظر و جنبههای سیاسی و اقتصادی صورت میگیرد و تصمیم نهایی انتخاب هر سیستم با شاهنشاه آریامهر است. شاهنشاه آریامهر در مقام رهبر و فرمانده کل قوا انتخاب نهایی را انجام میدهند.[6]
پورفسور «ماروین زونیس»[7] در کتاب خود تحت عنوان «شکست شاهانه» در اینخصوص چنین مینویسد:
فرآیند تصمیم گیری دفاعی در ایران نسبتاً ساده است. شاه در مورد کلیه خریدهای عمده تصمیمگیری میکند و معاون وزیر جنگ او ژنرال نیروی هوایی حسن طوفانیان این تصمیمات را به اجرا میگذارد.[8]
اسدالله علم نیز در خاطراتش چند مطلب را مورد اشاره قرار میدهد. بهطور مثال میگوید:
تعیین و نوع شمار جنگ افزار با خود شاه بود و در این زمینه با فرماندهان مشورت نمیکرد و چه بسا به اینان ناگهان ابلاغ میشد که چند صد تانک سفارش داده شده و تازه باید به فکر بودجه و تهیه نفرات و جا میافتادند.[9]
همچنین، صحبتی را به نقل از ارتشبد خاتم که فرماندهی نیروی هوایی را برعهده داشته در خصوص خرید هواپیماهای جدید، عنوان میدارد:
چندی قبل فرمانده نیروی هوایی به من گفته بود بهعرض اعلیحضرت برسانم این همه خرید هواپیما را نمیتواند جذب کند؛ یعنی به این تناسب امکان تربیت کارکنان و خلبان نداریم و کیفیت کار آنها کم میشود. منتها جرئت نمیکند این مطلب را به شاه عرض کند، در صورتی که خودش شوهر خواهر شاه است. از من تقاضا کرده بود در یک وقت مناسب بهعرض برسانم. علم به او پاسخ میدهد با توجه به شناختی که از شاه و علاقه مفرط او به خرید این تجهیزات دارد، جرئت گفتن چنین حرفی را به او ندارد و اگر خاتم میتواند خودش این را به شاه بگوید که البته ارتشبد خاتم هم چنین جرئتی در خود نمیبیند.[10]
آیا منظور از این همه تجهیزات نظامی که خریداری میشد بهجز با هدف تأمین منافع آمریکا در منطقه، چیز دیگری بود؟ این واقعیتی است که یک بار علم به آن اشاره میکند. برحسب ظاهر، در یک مقطع زمانی، تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا با فروش برخی سلاحها به شاه مخالفت کرده بودند – که البته آنهم، یک نوع بازی سیاسی بهنظر میرسید – اسدالله علم، شرح موضوع را که در 29 شهریور 1355رخ دادهاست، اینطور مینویسد:
چند تلگراف خارجی و چند روزنامه خارجی، منجمله نیویورک تایمز که این دفعه لااقل مقالة دفاع از فروش اسلحه به ایران را هم چاپ کرده، بهعرض مبارک رساندم. عرض کردند: امان از این احمق آمریکایی و جامعه آمریکا! مردکه پدرسوخته پول میگیرد، از منافع او دفاع میشود، ما به اسلحه او متکی میشویم و باز هم مخالفت دارد. این چه جامعهایست؟ یک جنگل مولا.[11]
ارتشبد طوفانیان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و فرار وی بهخارج از کشور، در ارتباط با سؤالی پیرامون نیازسنجی یا تشکیل جلسات برای خرید تسلیحات و تجهیزات جنگی اظهار میدارد: «جلسات برای همآهنگی خرید وسایل نظامی که در آن فرماندهان نیروهای مختلف، رئیس ستاد ارتش و شاه، همگی حضور داشته باشند، تقریباً هیچوقت تشکیل نشد. متناوباً هر چند وقت به چند وقت، شاه در جلسات رسمی با امرای نظامیش رو به رو میشد.»[12] طوفانیان، در قسمت دیگری از مصاحبهاش پیرامون نیازسنجی برای خرید سلاح، ضمن تعریف از اطلاعات نظامی خودش، چنین به مخاطبان القاء مینماید که ضرورتی به گرفتن نظر از آنها نبودهاست. همچنین، به اعمال نظر آمریکائیان در این خصوص و همچنین، واگذاری سلاح بهواسطه عمل نمودن بهطرح گسترش ابلاغی از سوی آمریکائیها در ارتش ایران نیز اذعان دارد.
واقعیت غیرقابل انکار آن است که با توجه به عضویت ایران در پیمان سنتو، تمامی اقدامات و تحرکات نظامی ارتش ایران میبایست هماهنگ با سایر اعضای این پیمان و در مسیر طولی پیمانهای ناتو و سیتو باشد. بنابراین، دولت ایران اساساً اجازه نداشته تا براساس نظر و اراده خودش عمل نماید. این یک واقعیت غیرقابل انکار است. چرا که، حتی رنگ آمیزی سلاحها و جنگندههای ایران در حکومت پهلوی، براساس نظریه مستقیم نظامیان ناتو انجام میپذیرفتهاست.[13] این مهم در تمامی حوزههای مرتبط با ارتش، جاری و ساری بود و ارتش ایران، الزاماً میبایست هماهنگ با سنتو که آن پیمان نیز در تابعیت مطلق ناتو حرکت مینمود، اقدام نماید.[14] سرلشکر خلیل شجاعی، آخرین فرمانده ضداطلاعات ارتش و دریابان امیرهوشنگ آریانپور، جانشین نیروی دریایی نیز در مصاحبه با آقای دهباشی، به آنها اشاره مستقیم داشتهاند.[15] تحت این شرایط، سؤال مهم دیگری که مطرح میگردد مبتنی بر این واقعیت است که چرا در بررسی، خریداری یا واگذاری مایحتاج نظامی و تسلیحاتی شرایط منطقه و نیازهای عملیاتی ارتش در اولویت قرار نمیگرفتهاست؟
ایران از لحاظ سازوبرگ نظامی، کاملاً به آمریکا وابسته بود. مسئله مهم در اینباره این است که آمریکا براساس منافع و مقاصد ویژه خود به سازماندهی، آموزش و تجهیز و رفع نیازهای لجستیکی ارتش ایران دست زد و نه در چارچوبه نیازها و مصالح ملّی کشور ایران؛ این واقعیتی غیرقابل انکار است که در داخل مجموعه حکومتی شاه پذیرفته شده بود و حتی در مجلس فرمایشی شورای ملی سابق نیز، نمایندگان به آن اشاره مستقیم داشتند.[16] بنابراین، سازماندهی نهاد ارتش برمبنای نیازهای ایران نبود و به نیازهای قدرت خارجیِ سازماندهنده آن توجه شده بود. آنچه هم که در معرض دید شاه قرار میگرفت و اجازه فروش آن صادر میشد، تجهیزاتی بودند که اولاً کارکرد محدود منطقهای داشته و ارتش ایران قادر به استفاده تاکتیکی از آنها بود. وانگهی، هیچ خطری را متوجه رژیم اشغالگر صهیونیستی نمینمود.
[1]. مصاحبه با امیر سرتیپ دوم مخابرات محمد بهره بر در تاریخ 2/11/1397.
[2]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور: 16/06/1389.
[3]. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صحیفه امام(ره)، ج 14، 1378: صص 113 و 114.
[4]. ع. باقی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (مجموعه برنامه داستان انقلاب به روایت بی.بی.سی)، قم، انتشارات تفکر، 1373، صص 248 – 247.
[5]. طوفانیان، تنها فرد نظامی بود که در محلی غیر از فرماندهی نیرو یا وزارت جنگ، به درجه ارتشبدی رسیده و ادامه کار داد. این موضوع حکایت از اهمیت شغل وی در نزد شاه داشت. در همین ارتباط، وی در خاطراتش میگوید که درجه ارتشبدی و اعطای نشان درجه یک همایون نیز بهطور مستقیم از طرف شخص شاه به وی انجام شدهاست.
[6]. روزنامه اطلاعات مورخ 25 بهمن 1354.بدون تردید شاه با نمایندگانی پیوند داشت و از خلال ارتباط با آنان توصیه میشد که چه سلاحهایی را خریداری کند. همانگونه که در کمیته روابط خارجی مجلس سنای امریکا نیز آورده شد، دولت و دیگر رجال و مقامات ذی نفوذ کشوری و لشکری هیچ گونه دخالتی در این امور نداشتند.
[7].Marvin Zonis
[8]. ماروین زونیس، شکست شاهانه، روانشناسی شخصیت شاه، مترجم عباس مخبر، تهران، انتشارات طرح نو، 1370: ص 15.
[9]. اسدالله علم، جلد چهارم – 1353، چاپ یازدهم، 1393: ص 81.
[10]. همان.
[11]. اسدالله علم، جلد چهارم – 1353، چاپ یازدهم، 1393: ص 165.
[12]. دکتر ضیاء صدقی، مصاحبه با ارتشبد حسن طوفانیان، جلسه هشتم: 19/2/1364.
[13]. اصل این سند در دفتر مطالعات و تحقیقات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران موجود است.
[14]. سعیده لطفیان، ارتش و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380:ص 32.
[15]. حسین دهباشی، پروژه تاریخ شفاهی ایران «دوره پهلوی دوم»، مصاحبه با تنی چند از سران حکومت پهلوی دوم، تهران، دفتر تاریخ شفاهی و تصویری ایران، 1395.
[16]. بهمیزانی، قبح قضیه ارتباط و وابستگی با آمریکا در بین سران رژیم شاهنشاهی شکسته شده بود که آقای ابوالحسن حائریزاده که 4 دوره مختلف و در سنوات متفاوت نماینده مجلس شورای ملی بوده، در یکی از نطقهای خود در سال 1334 در صحن علنی مجلس چنین میگوید: «آقایان، مگر آمریکاییها دیوانه هستند که اینقدر پول در دنیا بهعنوان کمک بلاعوض خرج کنند و به ممالک شرقی بدهند. اینها دیوانه نیستند که کمک میکنند. آنها مردمانی هستند که تاجر هستند، حساب میکنند. ... پس آنها دیوانه نیستند، حسابش را میکنند ما هم باید فکر کار خودمان باشیم.» روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ دی ۱۳۳۴ نشست ۱۹۰، تهران، دوره هجدهم مجلس شورای ملی، 1334.
https://mashruteh.org/wiki/index.php?title