11 تیر 1399
«سیره شهید آیتالله صدوقی، نکتهها و خاطرهها»
علیرغم پافشاری بر ارزشها، اهل مدارا با مردم بود
قدرت مدیریت شهید آیتالله محمد صدوقی در استان یزد و حتی دیگر استانهای ایران در دوران پیش و پس از انقلاب، از رهیافتهای شاخص سیره آن بزرگ به شمار میرود. این مهم در گفتوشنودی که در پی میآید، با یکی از نزدیکان سومین شهید محراب مورد بازخوانی قرار گرفته است.
حضرتعالی به عنوان مسئول کتابخانه مسجد حظیره و مسئول تقسیم شهریه طلاب یزد، رابطه نزدیکی با شهید آیتالله صدوقی داشتید. به همین دلیل قطعا خاطرات جالبی از سیره ایشان دارید. به عنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا استان یزد بهرغم پیشگامی در انقلاب اسلامی، همیشه جای آرامی بود؟ مدیریت آیتالله صدوقی چه تأثیری در این امر داشت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مدیریت شهید بزرگوار آیتالله صدوقی (رضوان الله تعالی علیه) کمنظیر بود. ایشان با مردمداری کمنظیرشان در بحرانها، کارهای شگفتی میکردند و در عین تأکید بر رعایت حدود الهی و پافشاری بر حفظ ارزشها، با مردم اهل مدارا بودند. شهید صدوقی با راهنماییهای خود، بحرانهای پیچیده جامعه را طوری حل و فصل میکردند که اصول دینی خدشهدار نمیشدند. خاطرم هست که در این باره، مرحوم آیتالله طالقانی گفته بودند: «استان یزد قبل از انقلاب، از همه انقلابیتر و مسلمانتر بود و بعد هم که انقلاب شد، از همه جا ساکتتر و بهتر بود». ایشان همیشه مدیریت آیتالله صدوقی را تحسین میکردند و این آرامش را از وجود ایشان میدانستند.
شهید آیتالله بهشتی هم در سفری که به یزد آمده بودند، در فرودگاه به من گفتند: «یادتان باشد که هر کاری که میخواهیم بکنیم، باید آیتالله صدوقی طرف مشورت باشند...» وقتی چنین بزرگانی با چنین تعابیری درباره شهید صدوقی سخن میگفتند، قدر و جایگاه ایشان کاملا مشخص است.
مقام معظم رهبری هم در مورد شهید صدوقی میفرمایند: «این عالم ربانی یکی از بانیان انقلاب اسلامی ایران بود که با مبارزات خود در دوران اختناق و مقاومتشان در برابر دشمن و با ایثار و فداکاریشان پس از انقلاب و حضورشان در تمام صحنههای حساس و سازنده، نمونه کاملی از یک عالم مبارز و مجاهد اسلام بودند. وجود بابرکت ایشان در عرصه پیکار حق علیه باطل کارساز و مشکلگشا و راهنما و حیاتشان مشحون از جلوههای مبارک حیات طیبه اسلامی بود. ایشان از شهادت بیمی نداشتند و با حضور و عمل صالح خود، آمادگیشان را برای شهادت اعلام میکردند...»
شهید صدوقی در دوران قبل از انقلاب نیز، با هوشمندی خاصی مبارزه میکردند. روش ایشان دراینباره را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیش از انقلاب اسلامی و در دوره طاغوت، شهید آیتالله صدوقی، جزء اولین کسانی بودند که در مواقع خطیر موضعگیری میکردند. پس از فاجعه سینما رکس آبادان، نخستین کسی که اعلامیه داد و مردم را آگاه کرد که این جنایت کار رژیم شاه بوده، ایشان بودند. شهید صدوقی در اینگونه جریانات پیشقدم بودند و از کسی هیچ واهمهای نداشتند. ایشان هر شب منبر میرفت و جمعیت انبوهی در مسجد جمع میشدند و با بیانات خودشان مردم را ارشاد میکردند و صراحتا علیه مقامات سخن میگفتند. این روحیه آیتاللّه صدوقی، مردم یزد را هم در مقابله با رژیم پهلوی شجاع کرده بود.
از سیره مبارزاتی ایشان چه خاطراتی دارید؟
شهید بزرگوار فوقالعاده شجاع بودند. یک بار ایشان میخواستند به خانه خدا یا کربلا بروند. رئیس سازمان امنیت گفته بود: باید تعهد بدهید که به نجف و به ملاقات آیتالله خمینی نمیروید! ایشان سخت ناراحت شدند و گفتند: «زیارت و سفری را که بابتش بخواهم تعهد بسپارم، اصلا نخواهم رفت؛ چون زیارت من برای خداست و در کاری که برای رضای خدا باشد، شیطان نباید دخالت کند!».
یک بار هم من شروع کردم به چاپ رسالههای حضرت امام و سازمان امنیت فهمید و مرا دستگیر کرد و برد! در آنجا رئیس سازمان امنیت به من گفت: دیگر قادر نیستم شما را بازجویی کنم؛ چون آیتالله صدوقی نامههای تندی به دادستانی، استانداری و شهربانی نوشته و تلفن تندی هم به خود من زدهاند و من دیگر نمیتوانم شما را مجازات کنم!
یک بار هم یکی از روحانیون را دستگیر و اذیت کرده بودند و رئیس ساواک گفته بود: اگر میخواهی آزاد بشوی، باید خود آقای صدوقی اینجا بیایند و تعهد بدهند تا شما را آزاد کنیم، وگرنه هیچ امکانی وجود ندارد. این نشاندهنده قدرت و مهابت ایشان بود.
رابطه شهید آیتالله صدوقی با حضرت امام را چگونه دیدید؟
شهید آیتالله صدوقی، به حضرت امام خمینی گرایش بسیار زیادی داشتند و امام هم متقابلا به ایشان علاقهمند بودند. یکبار به اتفاق عدهای از دوستان و مردم یزد به قم رفتیم و خدمت حضرت امام شرفیاب شدیم. ایشان در بین سخنرانیشان، چندینبار از آیتالله صدوقی تمجید کردند و همه تعجب کرده بودند که امام خمینی چرا اینقدر روی ایشان تکیه میکنند! این نشان میداد که قدر و جایگاه شهید صدوقی نزد امام، چقدر بالاست. شهید آیتالله صدوقی افزون بر ایجاد پل ارتباطی میان مردم و امام خمینی و رساندن اعلامیههای امام به مردم، خود نیز با صدور اعلامیه میکوشیدند سنگینی بار مبارزه را از روی دوش امام کم کنند. شاید به همین دلیل است که امام خمینی درباره ایشان فرمودند: «میتوانم بگویم که ایشان محور این انقلاب بود!»
یکی از حساسیتهای مهم شهید آیتالله صدوقی، احکام دادگاههای انقلاب بود. در این زمینه چه خاطرهای دارید؟
همینطور است. ایشان بسیار اصرار داشتند که قوانین حتما باید اسلامی باشند و در این زمینه ابدا کوتاه نمیآمدند. ایشان درباره قوانین دادگستری، ناراحت بودند و هر هفته در خانهشان، جلسهای با حضور برخی قضات دادگستری، دادستان و مسئولان دادسرای انقلاب، چه دادگاه مدنی خاص و غیره برگزار میشد و مسائل و مشکلات قضائی را حل میکردند. موضعگیریهای ایشان چه در زمینه سیاست و چه در مباحث دینی و فقهی، بسیار دقیق، قاطع، حسابشده و بجا بودند.
سومین شهید محراب، حضور نمایان و مستمری در جبهههای جنگ داشتند. علت این امر چه بود؟
شهید آیتالله صدوقی علاقه زیادی به حضور در جبهههای کردستان و جنوب داشتند و با اینکه حال مزاجی خوبی نداشتند، به جبهه میرفتند و در عملیات بیتالمقدس هم، با اینکه ضعف شدیدی داشتند، رفتند و به رزمندگان روحیه دادند. ایشان علاقه زیادی به سپاه داشتند و همیشه از آنها تعریف و تمجید میکردند. شهید آیتالله صدوقی در یکی از توصیههای خود به ملت ایران میفرمایند: «ملت ما بدانند آن عامل مهمی که دشمن را ناامید و مأیوس میسازد، حضور مردم در صحنه است. پس اکنون یکی از وظایف دینی و الهی مردم، حضور آنان در صحنههای سیاسی کشور است».
از دیگر عرصههای مورد علاقه آیتالله صدوقی، تلاش برای ایجاد و ترمیم اماکن عمومی عامالمنفعه است. ایشان دراینباره چه کارنامهای دارند؟
بله؛ از دیگر ویژگیهای شهید بزرگوار، علاقه شدید ایشان به عمران و آبادی بود و لذا در ساخت بیمارستان، درمانگاه، دبستان، دبیرستان، مساجد قدیم و جدید، پیگیری مستمر داشتند. همواره هم اصرار داشتند که برنامههای اسلامی در تمام مدارس و محافل اعم از پسرانه و دخترانه اجرا شود.
شهید صدوقی علاقه زیادی هم به کشاورزی داشتند و به علاوه همیشه در تشکیل صندوقهای تعاونی با عنوانهای مختلف، علاقه نشان میدادند و سعی میکردند مشکلات آنها را حل کنند. ایشان گرهگشای همه قشرها بودند.
و کلام آخر؟
شهید بزرگوار آیتالله صدوقی فوقالعاده باهوش و آدمشناس بودند. ایشان در دورانی که کسی جرئت نداشت درباره دولت موقت حرف بزند، از عملکرد آن انتقاد میکردند و در روزهای محبوبیت بنیصدر، میگفتند که به این آدم نمیشود اعتماد کرد! همین طور در برابر گروهکهای وابسته به شرق و غرب، کوچکترین سازش و نرمشی نشان نمیدادند و محکم میایستادند.
یکی از روحانیون طراز اول گفته بود هر صفت خوبی را که درباره آیتالله صدوقی بگویید، درست است و کم گفتهاید. ایشان مجتهد، مدیر، مدرس، مدبر و در علوم اسلامی متخصص است. ما از این نوع رجال مکتبی و سیاسی در این مملکت خیلی کم داریم.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران