08 دی 1404
نقش سیدمصطفی خمینی در تداوم نهضت
پس از دستگیری و بازداشت امام خمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، سید مصطفی خمینی مشعل مبارزه را به دست گرفت. او از همان ساعات اولیه پس از دستگیری امام دست به کار شد و روحانیون را در جریان واقعه قرار داد. رژیم پهلوی که تجربه ۱۵ خرداد ۴۲ را در خاطر داشت و به نقش آقا مصطفی در ادامه نهضت واقف بود، پس از مدت کوتاهی از ملاقات و گفتوگوی آقا مصطفی با روحانیون شهر، او را دستگیر کرد و سرانجام پس از نزدیک به دو ماه حبس در قزلقلعه، در روز ۸ دیماه از زندان آزاد شد.
به همین مناسبت، گزارش این رخداد در صفحات ۴۶۳ تا ۴۶۵ کتاب «الف لام خمینی» درج شده است؛ اثری پژوهشی به قلم هدایتالله بهبودی که در زمستان ۱۳۹۶ توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است.
استقرار نیروها و کنترل شهر قم
نیروهای فرستادهشده از تهران به همراه مأموران شهربانی قم در همه نقاط حساس قم مستقر شده، از هر تجمعی جلوگیری کردند. خانه مراجع و دیگر رؤسای روحانی تحت مراقبت شدید قرار گرفت و رفتوآمد هر فردی که احتمال داده میشد منشأ اعتراض باشد، موقوف و ممنوع شد. نیروهای مسلح برابر درهای اصلی حرم حضرت معصومه علیهاالسلام گمارده شدند و مدرسه فیضیه که دیواربهدیوار حرم است، تحت نظر گرفته شد.[1] با وجود این تدابیر، مصطفی، پسر آیتالله تبعیدی، آرام نداشت. علت تعطیلی بازار قم در سیزدهم آبان را زیر سر او دانستند؛ و این که با گروههایی به خانه مراجع میرود و چارهجویی میکند.
دستگیری سیدمصطفی
ساواک تصمیم گرفت مصطفی را دستگیر کند.[2] با وجود محاصره بودن خانه آیتالله مرعشی نجفی، از بیراهه و پوشیده از مأموران، خود را بدانجا رساند.[3] موضوع لو رفت و دستور داده شد همانجا دستگیر شود. مأموران مسلح از پشتبام و دیوار وارد خانه شده، با فریاد پرسیدند: پسر خمینی کجاست؟ آیتالله مرعشی نجفی پیش آمد و گفت که او میهمان من است. مرا بگیرید، اما با او کاری نداشته باشید. پیرمرد روحانی را هل دادند؛ روی کتابها افتاد. برخاست. بار دیگر حرفهایش را تکرار کرد. این بار با لگد، آقای مرعشی نجفی را پس راندند؛ روی پلهها افتاد. مصطفی را گرفته، از خانه خارج شدند.[4] بازداشتی یکراست به تهران برده شد و تا ۵۶ روز بعد در زندان قزلقلعه حبس گردید. طلبههای حوزه علمیه قم چند جا، از جمله مدرسه خان، قصد اجتماع و تظاهرات کردند، اما خیلی زود توسط مأموران پراکنده شدند.[5]
آمادهباش سراسری
پاکروان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، با ابلاغ خبر تبعید آیتالله خمینی، از بخش امنیت داخلی خواست «برای جلوگیری از عکسالعملهای احتمالی، هوشیاری و مراقبت تمام مبذول داشته باشید و از هر تحریک و تشنجی شدیداً و بلادرنگ جلوگیری نمایید».[6]
نیروهای امنیتی و انتظامی در شهرهای بزرگ به حال آمادهباش درآمدند. آنها موظف بودند از تعطیلی بازار و گردهمآیی افراد جلوگیری کنند و هر کسی را که به اعتراض تبعید آیتالله خمینی دامن بزند، دستگیر کنند. مسجدها، خانههای روحانیان سرشناس و محافل مذهبی زیر نظر قرار گرفتند.
روایت سفارت آمریکا
بعدازظهر، با انتشار روزنامهها، اطلاعیه ساواک در صفحه اول آنها درج گردید: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی، چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه برعلیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شده، لذا در تاریخ ۱۳ آبانماه ۱۳۴۳ از ایران تبعید گردید.»[7] همین اطلاعیه از رادیو هم خوانده شد.[8] «منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور» [!]، دو روز بعد در سفارت آمریکا در تهران، چنین توضیح داده شد: «سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد شیطانصفتی که چوب لای چرخ ما میگذاشت، راحت شویم».[9]
[1] سه سال ستیز مرجعیت شیعه (43-1341)، ص 512.
[2] اسناد ساواک، تلگرام بی سیم، سند شم 537، مورخ 13/8/43.
[3] خاطرات سید علی اکبر محتشمی پور، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، حوزه هنری، 1376، ص 393.
[4] خاطرات 15 خرداد، دفتر پنجم، صص 240 و 241.
[5] اسناد ساواک، تلگرام بی سیم، سند شم 546، مورخ 13/8/43.
[7] روزنامه اطلاعات، شم 11531 (13 آبان 43)، ص 1.
[8] سه سال ستیز مرجعیت شیعه (43- 1341)، ص 514.
[9] اسناد لانه جاسوسی، کتاب هفتم، ص 714.