19 اسفند 1392
کارزار ایران و غرب در پرونده هسته ای
یکی از تلاش های صورت گرفته از سوی مخالفان جمهوری اسلامی تلاش در پیوند زدن نگرش طالبانی به اندیشه های انقلاب اسلامی بود . نگاهی اجمالی به تولیدات رسانه ای آمریکایی در قبال ایران نشانگر آن است که آنان در تلاشند تا همان خشونت طالبانی را که برای جهان ملموس شده بود پس از برچیده شدن بساط طالبان در افغانستان در ایران به نمایش بگذارند و چهره ای مخدوش از تمدن و انقلاب ما را به سایر فرهنگ ها معرفی کنند و در مسیر جنگ تمدنی خود ، لیبرال دموکراسی را در صف رو به روی اسلام طالبانی به جدال دعوت کنند . طرح مسئله گفت و گوی تمدن ها در مقابل جنگ تمدن ها از سوی دولت ایران به نوعی مقابله سیاسی با این نگرش در سطح جهانی بود . پیامد طرح این گفت وگو ، اعلام موضع نسبت به رفتاری بود که طالبان از اسلام در جهان معرفی کرده بود . اسلام طالبانی نماینده خصومت با تمدن ها بود . نماینده منشی بود که هر تمدنی جز خودش را لایق تخریب می دانست و هیچ منطق و فکری را برای گفت و گو نمی پذیرفت . با طرح این گفتمان ضمن فاصله گرفتن از منطق خشونت طلبانه تروریستی ، عقبه ای از تمدن اسلامی و ایرانی بیان میشد که نه تنها خود را مرعوب تمدن نوین نمی دانست بلکه آنرا در سطحی برابر برای گفت و گو می نشاند .
پس از ناکامی مخالفین انقلاب ایران در جنگ سخت و جنگ فرهنگی ، راه کار ضربه اقتصادی به ایران که درآمد روزانه مردمش متکی به نفت بود به عنوان یک راه کار جدید در دستور کار قرار گرفت . البته سابقه این تحریم ها به سالهای دور باز می گردد . اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در زمان نخست وزیری محمد مصدق و بمنزله واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایران صادر شد.بعد از کودتای 28 مرداد و تا زمان انقلاب که شاه به عنوان یک متحد استراتژیک مطرح بود هیچ گونه تحریمی بر علیه ایران صورت نپذیرفت تا اینکه پس از انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت آمریکا نخستین تحریم های آمریکا در قبال ایران آغاز شد. بهدنبال جریان تسخیر سفارت ، آمریکا متقابلاً ۱۲ میلیارد دلار از داراییهای دولت ایران را مصادره کرد. پس از آزادی گروگانها توسط دولت ایران، این مصادره پایان نیافت و داراییهای ایران تا به امروز بازگردانده نشده است. در زمان جنگ نیز ایران در مسیر تحریم هایی از قبیل نفت و هر گونه تجهیزات جنگی قرار گرفت و هر سال با عناوین مختلفی به این تحریمات اضافه شد . دلایل این تحریم ها در دهه 70 و 80 شمسی عبارت بود از : اتهام ایران به تلاش و دستیابی به مواد و سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی در سال 1989 ، دخالت ایران علیه برقراری صلح در خاورمیانه، حمایت از تروریسم و تلاش برای کسب سلاح های کشتار جمعی در سال 1995 و حمایت از حزب الله لبنان و تروریسم در سال 2006 . بررسی روند تحریم ها در تمام سال های پس از انقلاب گویای آن بود که بیش از آنکه تحریم ها به سبب دفع یک خطر باشد ، بهانه جویی بود در برابر خطری بزرگ به نام انقلاب اسلامی .
تحریم های علیه ایران همیشه در کشاکش روابط دیپلماتیک تغییر می یافت . یا حدود و محور آن کاهش و افزایش می یافت و یا تحریمی برداشته و تحریمی دیگر جایگزین می شد تا اینکه ایران در مسیر پیشرفتی قرار گرفت که یکی از خطوط قرمز ابرقدرت ها در دست یابی به آن بود . دانش و فناوری هسته ای .
مساله هسته ای و تاسیس سازمان انرژی اتمی به سال 1353 باز می گردد . زمانیکه آمریکا متحد قدرتمندی به نام ایران در منطقه داشت و در پی آن بود که هر لحظه این متحد قدرتمند را در صورت ورود به جنگ های قاره ای به نفع خویش وارد جنگ نماید . به پیشنهاد آمریکا در دوره پهلوی قرار بود که دو نیروگاه هسته ای در ایران در طرحی با عنوان اتم برای صلح راه اندازی شود . این مساله تا زمان انقلاب با ساخت و سازهای گوناگون در حال پیگیری بود که انقلاب ایران رخ داد . در سال ۱۳۵۷ در شرایطی که حدود ۷۵ درصد از واحد اول و ۶۰ درصد واحد دوم نیروگاه بوشهر ساخته شده بود با پیروزی انقلاب اسلامی ایران طرف آلمانی کار بر روی پروژه را متوقف کرد . در اوایل انقلاب و از آنجا که برخی گروه ها تنها با کاربرد بمب اتمی نیروگاه هسته ای آشنا بودند ، مخالفت های گسترده ای با راه اندازی مجدد نیروگاه هسته ای به راه می انداختند . تا جاییکه روزنامه جمهوری اسلامی در مورخ شنبه 26 خرداد 1358 با تیتری با عنوان نیروگاه هسته ای خیانت آشکار به خلق ما ، داشتن نیروگاه را خلاف اهداف انقلاب می دانست . در دهه ۶۰ بار دیگر کار درنیروگاه بوشهر از سر گرفته شد، اما همزمان با حضور کارشناسان آلمانی در نیروگاه، حمله موشکی عراق به بخشی از ساختمان نیروگاه بوشهر، آلمان را که براساس رای ۱۳ مارس ۱۹۸۲ دادگاه بینالمللی، موظف به اتمام پروژه بود از ادامه کار منصرف کرد. در اوایل سال ۱۳۶۸ با سفر علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت به روسیه، موافقتنامه همکاری هستهای میان دو کشور تدوین شد . در نوامبر ۱۹۹۴ و برابر با 18 دی ماه 1373 قرارداد تکمیل واحد اول نیروگاه بوشهر ایران و روسیه به امضا رسید. به موجب این قرارداد مقرر شد ساخت نیروگاه تا اواخر سال ۲۰۰۰ به پایان برسد. سرانجام پس از کش و قوس ها فراوان و تعطیلی های پروژه به دلایل دیپلماتیک ، اقتصادی و برخی فشارهای مختلف به دولت روسیه ، نیروگاه هسته ای بوشهر با 8 سال تاخیر در 12 شهریور 1390 به شبکه برق سراسری متصل گردید.
گسترش مرافعات مرتبط با انرژی هسته ای به اوت سال 2002 باز می گردد . گروهی از مخالفین خارج از کشور حکومت جمهوری اسلامی معروف به شورای ملی مقاومت ایران اقدام به انتشار گزارشی نمودند که در آن از وجود تاسیسات غنیسازی نطنز و آب سنگین اراک اطلاعاتی منتشر شده بود. هر چند که بعدها سرویس های اطلاعاتی انگلیس ، آمریکا و اسرائیل در گزارشات مختلف به سازمان انرژی اتمی خود را کاشف این نیروگاه ها می نامیدند . کشورهای غربی ادعا داشتند که انرژی هسته ای در ایران کاربرد صلح آمیز ندارد و ایران در قبال این مساله تمامی قوانین و نظارت های موجود بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را پذیرفت . این کشاکش ها به چندین بیانیه و توافق نامه منجر شد . بیانیه سعد آباد ، توافق نامه بروکسل و توافق نامه پاریس در 1383 بود که در تمامی آنان کشاکش بر سر تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران بود . در سال اول فعالیت دولت دکتر احمدی نژاد، ایران اعلام کرد تعلیق داوطلبانه غنیسازی بر اساس توافق نامه پاریس به علت عدم تعهد دولت های غربی به تعهدات به پایان رسیدهاست و با فک پلمب، فعالیتهای UCF اصفهان را تحت نظارت آژانس ادامه میدهد. دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست. شورای امنیت در ژوئیه ۲۰۰۶ قطعنامه ۱۶۹۶ را در راستای نفوذ آمریکا در آن تصویب کرد که خواستار تعلیق غنیسازی اورانیوم در ایران بود و پس از آن قطعنامه 1737 را به تصویب رساند که بسیاری از فعالیت های تجاری ، مالی، صنایع موشکی و هستهای ایران مورد تحریم قرار گرفت . تهران با تأکید بر بند ۴ معاهده انپیتی این یا منع گسترش سلاح هسته ای اتهامات را غیر مستند میخواند و خواستار رفتار غیر تبعیضی با فعالیتهای اتمی ایران بود و فعالیت خود را صلح آمیز و در راستای نظارت های آژانس اتمی عنوان می کرد . اما آمریکا که معتقد بود ایران از خط قرمزهایش عبور کرده از طریق کشورهای 5 +1 تنها به افزایش تحریم های دست می زد . گروه ۱+۵ در راستای ادامه فشار بر توقف برنامه اتمی ایران، قطعنامههای ۱۷۴۷ (در مارس ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (در مارس ۲۰۰۸)٬ ۱۸۳۵ (در سپتامبر ۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (در ژوئن ۲۰۱۰) را نیز تصویب کردند . مذاکرات بر سر توافق نامه هسته ای و پس از مشاهده عدم توفیقات غرب در تحریم ایران از سال 1387 از سر گرفته شد . مذاکرات ژنو ، استامبول، بغداد ، آلماتی و ...
شروع دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی شد . مذاکرات ژنو 4 در مهرماه 92 آغاز گردید و پس از آن سرانجام در مذاکرات ژنو 6 که در تاریخ ۲۹ آبان تا ۳ آذر ۱۳۹۲ در هتل اینترکنتیننتال ژنو برگزار میگردید در نهایت ایران با ۵ کشور دیگر گروه ۵+۱ به توافق نهایی رسیدند.
تحریم های فلج کننده علیه ایران که به شدیدترین تحریم های طول تاریخ مشهور شده است ، ضمن تبعات منفی فراوان ، برکاتی نیز در پی داشته است . اجبار به خودکفایی ملی سبب شده است که ایران در برخی زمینه های علمی گام های پرشتاب تری بر دارد . خودکفایی در دنیایی که نیازمندی به هر کالایی در خارج از مرزها به عنوان یک پاشنه آشیل قدرتمند برای ضربه به کشور تلقی می شود یک امر استراتژیک و ضروری است . شاید قدم اول خودکفایی بی نیازی از اقتصاد رانتیر و وابسته به نفت باشد . امری که تنها با شکوفایی علمی و پیوند صنعت و علم محقق خواهد شد .
بر اساس تجربه تحولات پیش آمده در سده اخیر ، رابطه میان ایران و غرب را می توان در یک جمله خلاصه نمود . اگر بخواهیم استقلال داشته باشیم باید قدرتمند باشیم . پس از پیروزی انقلاب و گذشته دهه جنگ و سازندگی به نظر می رسد که ایران در حال از مرحله تثبیت انقلاب به مرحله اقتدار است .سوال مهم اینجاست که آیا ورود ایران به مرحله اقتدار که شامل اقتدار نظامی ، سیاسی ، دموکراتیک و اقتصادی می بایست باشد ، آینده روابط ایران و غرب را دگرگون خواهد کرد ؟. آینده پژوهان و متخصصینی که روابط ایران و غرب را در چند دهه اخیر رصد کرده اند معتقدند که روابط میان ایران و غرب و در راس آن آمریکا در آینده دستخوش هیچ تحول جدی نخواهد شد . منشا اختلافات ایران و غرب منافع ملی صرف نیست . تقابل گفتمانی انقلاب اسلامی با لیبرالیسم آمریکایی مساله ای است که وجود یکی به معنای حذف دیگری است . این مساله سبب شده است که آینده روابط و تعاملات آینده دوستانه ای به نظر نرسد . خصومت غرب نسبت به ایران به نظر زمانی به پایان می رسد که منافع غرب در رابطه با ایران تامین شود و این منافع زمانی تامین می گردد که منش و مدل آمریکایی بر زندگی ایرانیان جاری شود . اساس انقلاب اسلامی مقابله با همین طرز تفکر بود . شاید بتوان گفت پایان این خصومت را پایان تاریخ رقم خواهد زد ...
مرکز اسناد انقلاب اسلامی