29 شهریور 1390

جنگ تحمیلی و اولین قطعنامه شورای امنیت


جنگ تحمیلی و اولین قطعنامه شورای امنیت
اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل راجع به جنگ تحمیلی، ششم مهر 1359 ـ یک هفته پس از شروع جنگ ـ به تصویب رسید. اما این قطعنامه اولین موضعگیری شورای امنیت راجع به جنگ نبود. نخستین موضعگیری، انتشار بیانیه‌ای از سوی شورا در دومین روز جنگ ـ اول مهر 1359 ـ بود. شورا در آن بیانیه بدون توجه به این که جنگ با حمله یکجانبه عراق آغاز شد، با طرفین به طور یکسان برخورد کرد و هردو طرف را به «پرهیز از اقدامات خشونت بار علیه یکدیگر» و «حل اختلافات از طریق صلح‌آمیز» دعوت نمود. علاوه بر این، بیانیه هیچ وظیفه‌ای را برای متوقف کردن جنگ به دبیر کل سازمان ملل محول نکرد جز این که از پیشنهاد وی برای «کاربرد مساعی جمیله» او حمایت کرده بود.
سوم مهر 1359 دبیر کل سازمان ملل خواستار توجه جدی شورای امنیت، به موضوع جنگ شد و چهارم مهر نیز نمایندگان نروژ و مکزیک (اعضاء غیر دایم شورای امنیت) درخواست رسمی خودرا برای تشکیل جلسه شورای امنیت به رئیس دوره‌ای شورا ارایه دادند. چهارم و پنجم مهر، شورای امنیت براساس تقاضای طرح شده تشکیل جلسه داد و روز پنجم مهر، قطعنامه ارایه شده از سوی مکزیک مورد بحث اعضای شورای امنیت قرار گرفت و به عنوان اولین قطعنامه این شورا برای خاتمه جنگ، به تصویب رسید.
متن قطعنامه به شرح زیر است.
قطعنامه شماره 479 شورای امنیت (28 سپتامبر 1980)
شورای امنیت،
با آغاز بررسی موضوع تحت عنوان «وضعیت میان ایران و عراق» با توجه به این که براساس منشور ملل متحد همة دولتهای عضو تعهد به حل اختلافات بین‌المللی‌شان را از راههای مسالمت‌آمیز و به نحوی که صلح و امنیت بین‌المللی و عدالت به خطر نیفتد پذیرفته‌اند، همچنین با عنایت به این که همة دولتهای عضو متعهدند در روابط سیاسی بین‌المللی خود از تهدید یا کاربرد زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور خودداری کنند، با خاطر نشان ساختن این که طبق مفاد مادة 24 منشور، شورای امنیت مسئولیت اولیة حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را به عهده دارد، با اظهارنگرانی عمیق دربارة وضعیت رو به گسترش میان ایران و عراق 1ـ از ایران وعراق می‌‌خواهد از هرگونه کاربرد بیشتر زور به فوریت خودداری کنند و مناقشة خود را از راههای مسالمت‌آمیز و طبق اصول عدالت و حقوق بین‌الملل حل نمایند.
2ـ از آنها مصرانه می‌خواهد هر پیشنهاد مناسب در مورد میانجیگری، سازش یا توسل به نهادهای منطقه‌ای یا دیگر راههای مسالمت‌آمیز بنا به انتخاب خود را که اجرای تعهداتشان براساس منشور ملل متحد راتسهیل کند، بپذیرند.
3ـ از کلیة‌کشورهای دیگر می‌‌خواهد حداکثر خویشتن‌داری را مبذول دارند و از هر اقدامی که ممکن است به افزایش و گسترش بیشتر برخورد منجر شود خودداری کنند.
4ـ از کوششهای دبیر کل و پیشنهاد وی در موردمساعی جمیله برای حل این وضعیت پشتیبانی می‌کند.
5ـ از دبیر کل درخواست می‌کند که ظرف چهل و هشت ساعت به شورای امنیت گزارش دهد.
* * *
در بررسی قطعنامه 479 نکات زیر جلب نظر می‌کند
1ـ قطعنامه، 6 روز پس از شروع جنگ و 5 روز پس از اولین بیانیه شورای امنیت صادر شده است.
2ـ شورا بلافاصله پس از بیانیة اول مهر 1359 متوجه عدم کارآیی و بلااثر بودن بیانیه گردیده،‌به صدرو قطعنامه مبادرت ورزید.
3ـ شورای امنیت در قطعنامة 479 بحران را تحت عنوان «وضعیت میان ایران و عراق » بررسی کرده است. استفاده از واژة «وضعیت» در این قطعنامه که در قطعنامه‌های بعدی هم دنبال شده حاکی از عدم توجه دقیق شورا به منشور سازمان ملل است. زیرا منشور ملل متحد میان واژة «وضعیت»، و «اختلافات» تفاوت و تفکیک قایل است . شورای امنیت با اطلاق واژة «وضعیت» به جنگ ایران و عراق آن را حالتی دانسته که ممکن است به اصطکاک بین‌المللی یا اختلاف منجر شود، نه حالتی که در آن اصطکاک بین‌المللی و یا اختلاف وجود دارد. بنابراین واقعیتهای موجود را نادیده گرفته است.
ناگفته نماند که تنها قطعنامة 598 موضوع را با عنوان «منازعه» مورد بررسی قرار داده است.
4 ـ قطعنامه 479 همانند بقیة قطعنامه‌ها و بیانیه‌های شورای امنیت در این زمینه به صورت «توصیه» است و نه «تصمیم» . تنها قطعنامة 598 است که حاکی از «تصمیم» شورای امنیت است.
5ـ قطعنامه 479 وقوع جنگ را احراز کرده اما شروع کننده جنگ را معرفی و اعلام نکرده است. در قطعنامه نه سخن از تجاوز است،‌نه تعیین متجاوز و نه تنبیه آن. در حالی که شورای امنیت در مواجهه با بحرانهای جهانی همواره دستورالعمل معین و مشخص و پذیرفته شده از سوی جامعه جهانی دارد. شورای امنیت چون رکن سیاسی و دایمی سازمان ملل است هم حق وهم وظیفه دارد که در ماهیت بحرانها و راههای رفع آنها تلاش کند. از این رو هیچ بهانه‌ای در خصوص نپرداختن به ریشه بحرانها پذیرفتنی نیست.
6ـ در قطعنامه 479 سخنی از نقض تمامیت ارضی ایران به میان نیامده و آتش بس نیز داده نشده است. همچنین از نیروهای متجاوز نیز خواسته نشده تا خاک طرف دیگر را ترک کند و به مرزهای بین‌المللی باز گردد. تنها از هر دو کشور درخواست شده که از کاربرد زور علیه یکدیگر بپرهیزند. این به منزله استفاده از یک حکم یکسان برای دو کشوری است که یکی متجاوز و دیگری قربانی تجاوز است.
در چنین شرایطی درخواست پرهیز از کاربرد زور به معنای فراخواندن ایران به «ترک دفاع» و «عدم مقابله در برابر تجاوز» است.
7ـ پس از صدور این قطعنامه که از جانب عراق به عنوان مجوزی برای تجاوزات تلقی شد، پیشروی نیروهای متجاوز به قلمرو جمهوری اسلامی ایران شتاب بیشتری گرفت و قسمتهای مهمی از خاک ایران به اشغال نیروهای عراقی درآمد.
8ـ جو بین‌المللی در زمان صدور قطعنامه 479 علیه جمهوری اسلامی ایران بود. تبلیغات امریکا در مورد گروگانها، به ویژه پس از ناکامی امریکا در عملیات طبس، عدم حضور و مشارکت مؤثر ایران در مجامع بین‌المللی، نداشتن حمایت اعضای دایم و غیر دایم شورا و فقدان شناخت صحیح و ارزیابی درست از وقایع جهان و تشکیلات بین‌المللی ناشی از فقدان تجربة دولتمردان، در صدور قطعنامة 479 مؤثر بود. روش غیر منصفانه و ظالمانة شورا نیز به جو غالب دامن زد و روحیة بدبینی نسبت به شورا در داخل کشور افزایش یافت. مضافاً آن که اختلافات داخلی در سطوح بالای مقامات جمهوری اسلامی ایران مانع از اتخاذ یک سیاست قاطع و صحیح در زمینة مسایل سیاسی و بین‌‌المللی مربوط به جنگ می‌گردید و این موضوع تأثیر مهمی در روابط بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران داشت.
بدیهی بود که چنین قطعنامه‌ای به محض صدور مورد پذیرش عراق قرار گیرد. عراقی‌ها حتی در نامه رسمی خود راجع به پذیرش قطعنامه از اعضای شورای امنیت عمیقاً تشکر نیز کردند. اما جمهوری اسلامی به عنوان طرفی که هم در عرصه نظامی و هم در عرصه سیاسی مورد ظلم مضاعف قرار گرفت، طبعاً قطعنامه را رد کرد.


موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی