17 آذر 1400

اسرائیل‌شناسی امام‌خمینی


غفار زارعی

 اسرائیل‌شناسی امام‌خمینی

 ایده تشکیل دولت یهودی در فلسطین، به‌قدری نفرت‌انگیز بود که واکنش عمومی جهان اسلام را برانگیخت و نگذاشت بیت‌المقدس به‌راحتی و خوشی از گلوی صهیونیسم فرو رود. اما واکنش مسلمانان در قبال اشغال سرزمینهای فلسطین، به اتکای اندیشه‌های عمیق رهبران مسلمان و روشنگریهای آنها بود. دراین‌راستا اندیشه و موضعگیریهای فکری و سیاسی حضرت امام‌خمینی(ره) نقشی اساسی و تعیین‌کننده یافت و مبارزه با اسرائیل را به‌عنوان یک اصل مهم سیاست خارجی و استراتژی بنیادین مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی، تثبیت کرد. آنچه را که حضرت امام(ره) در زمینه تحریم اقتصادی اسرائیل و استفاده از اجتماعات و گردهمایی‌های بزرگی مانند مراسم حج و برگزاری روز قدس به ملتها و دولتهای اسلامی توصیه می‌کردند، نهایتاً نقش خود را در تضعیف جایگاه جهانی و منطقه‌ای اسرائیل ایفا کرد و اکنون شاهد ناکام‌ماندن توسعه‌طلبیهای اسرائیل در خاورمیانه هستیم. در مقاله پیش‌روی، دیدگاههای اصولی حضرت امام(ره) پیرامون شکل‌گیری اسرائیل و شیوه‌های مبارزه با آن مورد شرح و تبیین قرار گرفته‌اند.

کنگره جهانی صهیونیسم در سال 1897.م در شهر بال سوئیس برگزار گردید و یک مجارستانی یهودی‌تبار به‌نام تئودور هرتزل (1860ــ1904.م) به تبیین دیدگاههای خود درباره آینده یهودیان در سراسر جهان پرداخت. وی تاکید نمود که تنها راه نجات یهودیان از سرگشتگی، پراکندگی و تبعیض، ایجاد یک دولت یهودی است. نخستین اقدامات سران قوم یهود برای گرفتن مجوز اسکان یهودیان در فلسطین از سلطان عثمانی، به جایی نرسید. اما بر اثر تجزیه دولت عثمانی بعد از جنگ اول جهانی (1914ــ1918.م)، قیمومت انگلستان بر سرزمین فلسطین و تلاشهای سیاسی حییم وایزمن ــ که بعدها اولین رئیس‌جمهور اسرائیل شد ــ ازیک‌سو، و صدور اعلامیه آرتور جیمز بالفور در دوم نوامبر (1917.م) در طول جنگ ازسوی‌دیگر، راه برای مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین هموار شد. در فاصله جنگ اول و دوم جهانی و به‌ویژه در مدت جنگ دوم جهانی (1939ــ1945.م)، در نتیجه سیاست ضدیهودی نازیها در آلمان، بهانه برای مهاجرت‌دادن گسترده قوم یهود از طرف بزرگان یهود فراهم گردید و آنها گروه‌گروه وارد فلسطین شدند. پس از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد با تجزیه فلسطین و تشکیل دولت یهودی موافقت نمود. در پانزدهم مه 1948.م قیمومت انگلیس بر فلسطین به پایان رسید و این فرجام، به آغازی برای شکل‌گیری دولت اسرائیل در منطقه تبدیل شد. در نتیجه چنین اقدامی، جنگ اول بین اعراب و اسرائیل در سال 1948.م و سپس جنگهای دیگری در سالهای 1973، 1967، 1956.م درگرفت که در نتیجه مداخلات کشورهای اروپایی همگی آنها به نفع اسرائیل پایان یافتند. اولین واکنشها در ارتباط با شکل‌گیری دولت اسرائیل در سرزمینهای اسلامی، به قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد. اما آنچه در اینجا به آن خواهیم پرداخت، مشخصا مواضع امام‌خمینی(ره) درباره اسرائیل، قبل و یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، می‌باشد. سعی شده است با مراجعه به آثار حضرت امام(ره) و بهره‌گیری از اندیشه‌های ایشان، به سوالات زیر پاسخ داده شود: اهداف اسرائیل در منطقه خاورمیانه کدامند؟ دولتمردان کشورهای اسلامی باید چه تدابیری در برابر اسرائیل اتخاذ نمایند؟ مردم کشورهای اسلامی در برابر اقدامات تجاوزگرانه اسرائیل چه وظیفه‌ای دارند؟

1ــ اهداف اسرائیل در خاورمیانه

رژیم صهیونیستی با پیشروی تدریجی و گام‌به‌گام در درون سرزمین فلسطین، اقدام به تاسیس شهرکهایی برای اسکان مهاجران یهود نموده است. آنها ازهمان‌ابتدا این مهاجرت را طی یک برنامه درازمدت، برای تشکیل یک دولت یهودی دنبال می‌نمودند. ساده‌اندیشی است اگر گفته شود اعراب ساکن در منطقه بیت‌المقدس بخشی از اراضی خود را به یهودیان مهاجر فروختند و آنها هم شروع به احداث مدرسه، بیمارستان، پادگانهای نظامی و اماکن تفریحی ــ ورزشی و... نمودند و براساس همان حق خرید زمین، زمینه شکل‌گیری دولت یهودی را به‌وجود آوردند.

بسیاری از اقوام و مذاهب در کشورهای مختلف جهان وجود دارند که هم از لحاظ کثرت جمعیت و هم به لحاظ درآمد مالی از نفوذ بالایی برخوردار هستند اما هیچ‌وقت اقدام به تاسیس دولت ننموده‌اند. واقعیت آن است که اکثر زمینهایی که تحت اختیار دولت یا صندوق ملی یهود قرار دارند، اراضی مصادره‌شده فلسطینی هستند.[i] درواقع اسرائیلیها اراضی مسلمانان را غصب نمودند و پایه‌های یک حکومت نامشروع را در آنجا بنیان نهادند. امام‌خمینی(ره) نیز همین تلقی را ابراز نموده‌اند: «ما اسرائیل را محکوم می‌کنیم. اسرائیل غاصب است و در محلی که آمده، به‌طورغصب آمده است.»[ii]

شالوده اولیه این دولت، با زور و فشار قدرتهای استعماری شکل گرفت. مسلما چنین اقدام نامشروع و غیرموجهی باید با توسل به تخریب و جنگ صورت پذیرد. شکل‌گیری اسرائیل ازهمان‌ابتدا در جهت اعمال فشار علیه مسلمانان و راه‌انداختن چالشهای منطقه‌ای شکل گرفت: «این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته‌اند، تنها برای سرکوبی ملت عرب نمی‌باشد، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیزم و استعمار بر دنیای اسلام و بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی می‌باشد.»[iii]

سیاستهای درازمدت اسرائیل و هم‌پیمانانش در میان کشورهای اسلامی نوعی اعمال قدرت و سلطه، همراه با گسترش حوزه نفوذ بوده است؛ بدین‌صورت‌که ازیک‌طرف سعی می‌شود سیاستهای سلطه‌جویانه حفظ شود و ازسوی‌دیگر این سیاستها برمبنای استراتژیهای تهاجمی تدوین می‌گردد. درواقع موضع اسرائیلیها، در میان‌مدت و یا بلندمدت، فقط بر مبنای استراتژی تهاجم دنبال می‌شود. ازاین‌رو، امام(ره) نیز اتخاذ هرگونه سیاست‌ سازشکارانه و همراه با مسامحه را در برابر آنها جایز نمی‌دانند: «اگر سست بگیرید، اینها تا فرات می‌خواهند بروند. اینها همه اینجا را ملک خودشان می‌گویند هست.»[iv]

سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسی بنیانگذاران دولت یهود به‌شمار می‌رود. همواره بازگشت به ارض موعود با تمسک به متون مذهبی و براساس تفاسیر دینی، بخشی از برنامه‌های رهبران سیاسی اسرائیل را به خود اختصاص می‌دهد تا ازاین‌طریق نوعی علاقه ملی و احساس ملی‌گرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند. آنها برای تحقق مقاصد و نیاتشان، از امکانات نظامی و اقدامات تروریستی جهت پیشروی و توسعه ارضی و همچنین تسلط بر اماکن مذهبی مانند بیت‌المقدس استفاده می‌کنند. ایجاد فضای رعب و وحشت در داخل سرزمینهای اشغالی با استفاده از ماشین ترور، سبب گردیده عده زیادی از مردم فلسطین مهاجرت اجباری نمایند و در کشورهایی مانند سوریه و اردن و در اردوگاهها سکونت گزینند و در عوض مهاجران یهودی از امریکای شمالی و اروپای غربی و شرقی جایگزین مردم فلسطین شده‌اند. بن‌گوریون در سی‌ویکم اوت 1949 در دیدار با گروهی از امریکائیها، چنین گفته است: «اگرچه ما رویای ایجاد دولت اسرائیل را عملی کرده‌ایم، هنوز در آغاز کار قرار داریم. در حال‌حاضر، جز نهصدهزار یهودی در اسرائیل زندگی نمی‌کنند و حال‌آنکه اکثریت قوم یهود هنوز در خارج حضور دارند. تلاش آینده ما این است که همگی یهودیان را به اسرائیل بیاوریم.»[v] اسرائیلیها اخراج تمام فلسطینی‌ها را جزء اهداف بلندمدت خود می‌دانند. دولتمردان اسرائیلی برای تحکیم جایگاه و موقعیت سیاسی رژیم، از هر ابزار و وسیله‌ای برای دستیابی به آرمان ساختگی یهود استفاده می‌کنند؛ به‌عبارت‌بهتر از دیدگاه آنها به‌کارگیری سیاستهای غیراخلاقی (ترور، خشونت، تبعید و زندان) برای رسیدن به هدف، موجه و منطقی است. این اقدامات براساس یک دیدگاه ابزارانگارانه نظریه‌پردازی شده‌اند. ازسوی‌دیگر صهیونیستها در سطح بین‌المللی، با برخورداری از حمایت قدرتهای بزرگ مانند ایالات‌متحده امریکا و هم‌پیمانانش، بر روی اقدامات و سیاستهای نامشروع و ناموجه خود سرپوش می‌گذارند. کاخ سفید به‌منظور تحکیم جایگاه اسرائیل در سرزمین فلسطین، همواره سعی نموده است با ارائه طرحها و نقشه‌هایی، گروههای مبارز و آوارگان فلسطینی را از حقوق حقه خود جهت دستیابی به موطن اصلی بازدارد.

حضرت امام(ره) تمامی این طرحهای امریکائیان را نیرنگ و در جهت جنگ‌افروزی در منطقه می‌دانست: «بر فرض که امریکا یک طرح صددرصد اسلامی ــ انسانی بدهد. ما باور نمی‌کنیم که آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند. اگر امریکا و اسرائیل لااله‌الا‌الله بگویند، ما قبول نداریم؛ چراکه آنها می‌خواهند سر ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از صلح می‌کنند، می‌خواهند منطقه را به جنگ بکشند.»[vi]

امروز مشاهده می‌کنیم که اقدامات تروریستی دستگاه حاکمه صهیونیسم و بسیاری از موارد نقض حقوق بشر این دولت، از سوی حامیانش دفاع مشروع جلوه داده می‌شود و کسانی را که با دست خالی و سنگ، از سرزمین اجدادی‌شان دفاع می‌کنند، تروریسم می‌نامند. بنابراین دنبال‌نمودن موضوعاتی مانند گسترش جغرافیای سرزمینی، ایجاد شهرکهای یهودی‌نشین، ترور رهبران سیاسی و مذهبی فلسطینی، خلع‌سلاح گروههای مبارز، تسخیر بیت‌المقدس و تبدیل آن به پایتخت، تهدید گروههای افراطی مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و تفرقه‌افکنی در میان کشورهای اسلامی، اهداف اصلی رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دهند. امام(ره) با شناخت اهداف اسرائیل و سیاستهای تجاوزکارانه آن رژیم، همواره سعی در بیداری دولتها و ملتهای اسلامی داشتند.

2ــ وظایف دولتهای اسلامی در قبال اسرائیل

دولتهای اسلامی می‌توانند نقشی مهم و اساسی در سمت‌گیری و اتخاذ خط‌مشی‌های سیاسی در برابر اقدامات و تحرکات تجاوزکارانه اسرائیل ایفا نمایند؛ چراکه برقراری روابط دیپلماتیک و شناسایی رسمی یک کشور یا دولت، در حیطه اختیارات اصلی و اساسی دولتها قرار دارد. علاوه‌بر استفاده از ابزارهای دیپلماسی، دولتها از طریق تحریمها، قطع روابط اقتصادی و برملانمودن چهره متجاوزگر در مجامع بین‌المللی و شناساندن اهداف پشت پرده آن، می‌توانند گامهای موثر و اساسی در این زمینه بردارند. از نکات جالب و حائز اهمیت در موضع‌گیری امام علیه اسرائیل، انتقاد از کشورهای اسلامی طرفدار اسرائیل است و اولین حکومتی که مورد انتقاد قرار گرفت، رژیم پهلوی بود.

حضرت امام(ره) از همان آغاز مخالفتهایش با شاه، گسترش حضور اسرائیل و نقش پشت پرده آن را در سیاستهای ایران برملا و آشکار می‌ساخت. ایشان در سخنرانیهای اوایل دهه 1340، سه مساله اصلی را در اهداف مبارزاتی خود دنبال می‌نمود: 1ــ استبدادی و فاسدبودن دستگاه حاکمه سیاسی و در راس آن، شخص شاه 2ــ سیاستهای ضدمذهبی و اسلامی شاه، که اسلام و قرآن را در معرض خطر قرار داده بود 3ــ نفوذ اسرائیل در ارکان و سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور. چنانکه ملاحظه می‌شود، امام(ره) ازیک‌سو از اسلام و مفاهیم اسلامی دفاع می‌کرد و ازسوی‌دیگر اسرائیل و نظام سیاسی پهلوی را مورد حمله قرار می‌داد. جالب‌آنکه حضرت امام براساس تعالیم اسلامی و قرآنی، مبارزه با استبداد و استعمار را یک مقوله به‌هم‌پیوسته می‌دانستند و استبداد و اسرائیل را دو عامل خطرناک برای جامعه ایران و به زیان مصالح و منافع کشور معرفی می‌کردند.

ماموران شاه از امام(ره) خواسته بودند به موضوعاتی مانند اسلام، اسرائیل و شاه نپردازند اما امام به‌صراحت هرگونه رابطه رژیم شاه با اسرائیل را مورد نکوهش قرار دادند: «ما از اول نظر قاطع درباره صهیونیستها داشته‌ایم. یکی از دلایل مخالفت ما با شاه ایران، همین رابطه با اسرائیل بوده است. همین قضیه، موجب حرکت مردم ایران شده است.»[vii] این قاطعیت و انعطاف‌ناپذیری در برابر اسرائیل و حمایت از حقوق ملت فلسطین، نه‌تنها در بعد نظری و حرکتهای قبل از انقلاب وجود داشت، بلکه بعد از شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران نیز همچنان تداوم یافت. از دیدگاه امام(ره) وظیفه دولتها در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، به‌ دو صورت انجام‌پذیر است: اتحاد و یگانگی، تحریم اقتصادی.

الف‌ــ اتحاد و یگانگی

امام(ره) وظیفه دولتهای اسلامی در برابر اعمال تجاوزکارانه اسرائیل به سرزمینهای اشغالی را دروهله‌اول اتحاد و یگانگی می‌دانست، اتحادی که برآمده از اتخاذ شیوه‌های درست و منطقی و متون اصیل اسلامی ‌باشد. برای رسیدن به این پیوند و مشارکت اسلامی، در ابتدا باید «سران کشورهای اسلامی از اختلافات داخلی دست بردارند و با اهداف عالیه اسلام آشنا شوند و به‌سوی اسلام گرایش پیدا کنند.»[viii] تاکید امام(ره) بر دنبال‌نمودن اهداف بزرگ و مهم از سوی دولتمردان کشورهای اسلامی، به این دلیل بود که در جهان اسلام اقوام و مذاهب متنوعی وجود دارند و همین عامل سبب شکل‌گرفتن سلیقه‌ها و نظرات متفاوتی شده است. متاسفانه در برخی موارد مشاهده می‌گردد اهداف حیاتی و کلی‌تر به فراموشی سپرده می‌شوند و نگرشهای قومی و تعصب‌آمیز باعث می‌گردند بسیاری از اتفاقات به‌وجود‌آمده در جهان اسلام به فراموشی سپرده شوند. بنابراین، هرگونه عامل یا عوامل اختلاف و تفرقه‌برانگیز در میان جوامع اسلامی، در ابتدا می‌بایست از طرف دولتمردان کنار گذاشته شوند. این عوامل ممکن است نژادی، زبانی، ملیتی و سیاسی باشند. اتحاد اسلامی زمینه توافقات و نقاط اشتراک در جهت‌گیریهای سیاسی بین کشورهای اسلامی را فراهم می‌آورد.

مسائل و مشکلات برآمده از گرایشها و احساسات ناسیونالیستی نظیر پان‌ترکیسم، پان‌عربیسم و پان‌ایرانیسم، زمینه تفرقه و چنددستگی را در جهان اسلام فراهم آورده‌اند. ازاین‌رو امام(ره) می‌فرمودند: «اگر دولتهای اسلامی به خود بیایند و گرایش پیدا کنند به اسلام و از عربیت برگردند به اسلامیت و از ترکیت برگردند به اسلامیت، حل می‌شوند مسائل و اگر آنها نکنند، این مشکل هست تاوقتی‌که سایر کشورها مثل ایران بشوند.»[ix] این عامل انحطاط‌برانگیز، موضوع نگران‌کننده و حساسیت‌برانگیزی بود که امام همواره در مواضع و دیدگاههایشان آن را مدنظر قرار می‌دادند.

همین گرایشهای تفرقه‌انگیز ملی‌گرایانه، سبب گردید مساله فلسطین و چگونگی مقابله جهان اسلام با اسرائیل، نگرشهای قومی و نژادی به خود بگیرد. اسرائیلیها از این تفرقه سود زیادی نصیبشان گردیده است. امام همواره در مواضعشان متوجه این اختلافات در میان سران دولتهای اسلامی بودند. درواقع امام(ره) درد را در جهان اسلام تشخیص داده بودند و علاج واقعی آن را در عمل به متون و مفاهیم اسلامی می‌دانستند. به‌همین‌دلیل ریشه ناکامی و شکست مسلمانان در برابر صهیونیسم را با واقع‌بینی و ظرافت و ژرف‌نگری دنبال می‌کردند و سعی داشتند دولتهای اسلامی را بیدار و آگاه سازند؛ زیرا بسیاری از سرسپردگیها و وابستگیها را معلول عدم آگاهی و شناخت از عیوب داخلی می‌دانستند.

امام(ره) یکی دیگر از موارد ضعف جهان اسلام در برابر رژیم اسرائیل را در اختلاف، تفرقه و نیز وابستگی برخی رهبران سیاسی جوامع اسلامی می‌دانستند: «این اختلاف کلمه و سرسپردگی بعضی از سران ممالک اسلامی است که با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت هفتصدمیلیونی نتوانسته‌اند، دست استعمار و صهیونیزم را از بلاد اسلامی قطع کرده و به نفوذ ایادی آن پایان بخشند.»[x]

برخی رهبران کشورها و نهادهای مسئول اسلامی، در عرصه داخلی و خارجی، با دامن‌زدن به مباحث ناسیونالیستی از طریق ایجاد رابطه دیپلماتیک و شناسایی رسمی اسرائیل، زمینه ایجاد اختلاف در جهان اسلام را فراهم می‌کردند. هنگامی‌که یک کشور مسلمان، مشروعیت نظام سیاسی اسرائیل را بپذیرد و آن را مورد شناسایی قرار دهد، دولت شناسایی‌شده به عنوان یک بازیگر نظام بین‌المللی از یک جایگاه و موقعیت بالفعل برخوردار می‌شود. این رابطه و شناسایی، امتیازات سیاسی و اقتصادی را در پی دارد؛ ازاین‌رو حضرت امام نسبت به هرگونه رابطه دیپلماتیک با اسرائیل شدیدا هشدار می‌دادند: «این حکومتها هستند که به واسطه روابطشان با ابرقدرتها و سرسپردگی‌شان با ابرقدرتهای چپ و راست، مشکلات را برای ما و همه مسلمین ایجاد کرده‌اند. اگر این مشکل از پیش پای مسلمین برداشته شود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید.»[xi]

بروز گرایشهای ملی‌گرایانه، عوارض فرهنگی و برقراری ارتباط دیپلماتیک با اسرائیل، عوارض سیاسی برای ملت اسلام در پی دارد و ازاین‌رو امام هر دو عامل را مردود می‌دانستند زیرا در نهایت اسرائیل بود که از چنین اقداماتی استفاده می‌برد: «اسرائیل وقتی‌که دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر[xii] هم که همراه او است، برادر است و عراق هم که با اینها برادر است. وقتی اینها را دید، قدم به قدم پیش می‌رود.»[xiii] امام همه کشورهای اسلامی را به تجمع در زیر سایه ارزشهای اصیل اسلامی و به توافق و همگرایی دعوت می‌نمود و به آنان هشدار می‌داد نسبت به خطرات خارجی عدم توجه به این مسائل، آگاه باشند.

ب‌ــ تحریم اقتصادی

امام‌خمینی(ره) یکی از وظایف مهم دولتهای اسلامی را تحریم اقتصادی اسرائیل می‌دانست. کشورهای اسلامی تحریم اقتصادی را به دو صورت می‌توانند اعمال نمایند: از طریق تحریم فروش نفت و نیز با تحریم کالاها و مصنوعات ساخت اسرائیل و حامیان آن. امام کشورهای فروشنده نفت به اسرائیل و در ابتدا رژیم پهلوی را محکوم می‌کرد: «این شاه ایران است که دست اسرائیل را در سراسر ایران باز گذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است... این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب به کار برند.»[xiv]

حجم مبادلات اقتصادی ایران و اسرائیل در زمان رژیم پهلوی از سال 1328.ش افزایش چشمگیری یافت. مبادلات تجاری و بازرگانی میان ایران و اسرائیل در محدوده خاورمیانه در دوران پهلوی، بیشتر از همه کشورهای منطقه بود. عمده محصولات صادراتی اسرائیل به ایران عبارت بودند از: «تخم‌مرغ، گاوهای شیرده، ماشین‌آلات کشاورزی، موتور، لاستیک اتومبیل، نخ پشمی، مواد غذایی و بعضی اقلام دیگر.»[xv] در ازای اقلام یادشده، نفت به‌عنوان عنصر اصلی و حیاتی در اقتصاد اسرائیل، از طرف ایران تامین می‌گردید.

مراوده اقتصادی برخی کشورهای اسلامی با اسرائیل، اسباب پویایی زیرساختهای اقتصادی آن رژیم را فراهم می‌نمود درحالی‌که تحریم همه‌جانبه آن رژیم توسط کشورهای اسلامی، می‌توانست آن رژیم را در بسیاری از طرحها و پروژه‌های عمرانی، کشاورزی، صنعتی و... با مشکل مواجه سازد. ازاین‌رو امام(ره) صراحتا اعلام کرد: «کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه نفت حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن، چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالف اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری کنند.»[xvi]

این مخالفت با برقراری رابطه اقتصادی، نه فقط اسرائیل بلکه حامیان آن رژیم و به‌ویژه ایالات‌متحده امریکا را نیز دربرمی‌گرفت؛ زیرا کشورهای حامی و متحد آن رژیم نیز علیرغم پنهانکاری در ابراز مواضع، با درپیش‌گرفتن رفتارهای تاییدگونه و بی‌تفاوت، به‌نوعی بر بسیاری از اقدامات غیراخلاقی و خلاف موازین انسانی آن رژیم صحه می‌گذاشتند و دراین‌میان، دولت امریکا عملا از هرگونه کمک به اسرائیل به‌صورت پنهان و آشکار دریغ نمی‌کرد. به‌عبارت‌بهتر اسرائیل جدا از یک مجموعه گسترده کشورهای ضداسلام و مسلمین نبود. اسرائیل از ابتدا تاکنون به حمایت قدرتهای مسلط جهانی (به‌ویژه انگلیس و ایالات‌متحده امریکا) متکی بوده و همواره با اتکای به این قدرتها، اهداف و خواسته‌های خود را پیش برده است. ازاین‌رو امام(ره)، اسرائیل و حامیان آن را یکجا مورد خطاب قرار می‌داد: «بر همه دولتهای ممالک نفت‌خیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امکاناتی که در اختیار دارند، به‌عنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده کرده و از فروش نفت به آن دولتهایی که به اسرائیل کمک می‌کنند، خودداری ورزند.»[xvii]

در اکتبر 1973.م جنگی به رهبری مصر و سوریه با اسرائیل درگرفت. در این جنگ بود که برای اولین‌بار کشورهای مسلمان و دارای منابع نفتی متحد شدند تا از اهرم نفت علیه کشورهای حامی اسرائیل استفاده نمایند. اما به‌دلیل وابستگی اقتصادی کشورهای اسلامی به نفت و عدم همگرایی کشورهایی مانند ایران، عملا تحریمهای نفتی نتوانست دوام بیاورد؛ گذشته‌ازاین، متاسفانه به‌دلیل برخوردارنبودن بسیاری از این حکومتها از مشروعیت مردمی و وابستگی سیاسی آنها به قدرتهای غربی، نوعی چنددستگی و واگرایی سیاسی در جهت اتخاذ سیاستهای هماهنگ و یکدست در میان آنها وجود داشت. این عوامل، تاکنون بسیاری از همکاریها در جهت تحریم اقتصادی علیه اسرائیل را با مشکل مواجه ساخته‌اند.

3ــ ملتهای اسلامی و اسرائیل

موضوع دیگری که امام(ره) در دیدگاه خویش به آن توجه نموده، نقش و وظیفه مردم کشورهای اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی است. در جهان اسلام، مسلمانان زیادی با تنوع قومی، زبانی، ملی و مذهبی، در محدوده‌های سرزمینی مشخص و معینی از آفریقا تا آسیا و نیز در میان کشورهای اروپایی زندگی می‌کنند. امروزه در ازای هر چهار نفر از مردم جهان، یک‌نفر مسلمان وجود دارد. این جمعیت با اتکا به نیروهای ایمان، اتحاد و همیاری، می‌توانند بسیاری از موانع و مشکلات پیش‌روی مردم مظلوم فلسطین را برطرف سازند. امام برای بیداری ملتهای اسلامی از مردم ایران می‌خواهد ابتدا «از منافع اسرائیل و امریکا در ایران جلوگیری نموده و آن را مورد هجوم قرار دهند، هرچند به نابودی آن بیانجامد. وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرایم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.»[xviii] منظور امام، این است که اگر مردم مشاهده نمودند حکومتهایشان در جهت خواسته‌ها و منافع اسرائیل عمل می‌نمایند و در جهت تحقق خواسته‌های ملت فلسطین اقدام مفید و موثر انجام نمی‌دهند، وظیفه ملتها است که از این اقدامات غیرمسئولانه و ناموجه جلوگیری نمایند؛ پس شرط اول این است که بیداری و آگاهی در میان مردم شکل بگیرد تا بتوانند منافع و نیازهای واقعی را از نیازهای کاذب تشخیص دهند. امام‌خمینی(ره) بهترین الگو برای ملتهای اسلامی را مردم ایران معرفی می‌کند: «تا کشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی، آن معنایی [را] که در ایران پیدا شده، الگوی خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خیابانها نریزند و بخواهند از دولتهای خودشان که با اسرائیل باید روبرو بشوند، گمان مکنید که این کر و کورها به تعقل برسند.»[xix]

جهانیان مشاهده کردند که مردم ایران در انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمینی(ره) ازیک‌سو ساخت حکومت پادشاهی را درهم شکستند و ازسوی‌دیگر حمایت از مستضعفان و محرومین جهان و به‌ویژه حمایت از نهضتهای آزادیبخش اسلامی را مورد توجه قرار دادند.

با شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران یکی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه از بین رفت و علاوه بر آن، موجی از امید، پویایی و تحرک در میان گروهها، سازمانها و ملت مظلوم فلسطین در جهت رهایی از شر متجاوزگران اسرائیلی ایجاد گردید. درواقع علت تمامی مخالفتها، مانع‌تراشی‌ها و ایجاد محدودیتها برای نظام جمهوری اسلامی نیز از آن رو است که انقلاب اسلامی بسیاری از معادلات سیاسی منطقه را به زیان رژیم صهیونیستی اسرائیل و به نفع مردم مظلوم فلسطین درهم ریخت. مطابق با همین ویژگی انقلاب اسلامی ایران است که امام الگوبرداری از قیام ملت ایران و متکی‌بودن بر باورهای اسلامی و رهاشدن از هرگونه وابستگی به شرق و غرب را به همه ملتهای اسلامی و به‌ویژه به ملت فلسطین در جهت رسیدن به اهداف و آرزوها یادآوری می‌کند: «شما مطمئن باشید که نه شرق به درد شما می‌خورد و نه غرب، با ایمان به خدا و تکیه بر سلاح، با اسرائیل بجنگید. همچون ملت و نیروهای مسلح ایران که بی‌اتکا به قدرتها و ابرقدرتها و با ایمان به خدا و قدرت لایزال او تا حصول خواسته‌های مشروع خویش، دست از اسلحه برنمی‌دارند.»[xx]

علاوه بر بیداری ملتها و تاکید بر باور و ایمان به خداوند در راه رهایی فلسطین از چنگال متجاوزین صهیونیست، امام بر عواملی برای انسجام‌بخشی به ملتهای اسلامی، به‌عنوان‌مثال بر برگزاری روز قدس و مراسم حج تاکید نمود.

اسرائیل شهر بیت‌المقدس را که مورد احترام ادیان آسمانی اسلام، مسیحیت و یهود است، در فاصله سالهای 1948ــ1980.م به اشغال خود درآورد و در سال 1980.م طی یک مصوبه پارلمانی، قدس را به‌عنوان پایتخت رسمی اسرائیل اعلام کرد. در برابر این اقدامات رژیم اشغالگر، حضرت امام(ره) در سخنرانی پانزدهم مردادماه 1359.ش از همه مسلمانان جهان خواستند تا «روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالک اسلامی در روز قدس، در روز جمعه آخر ماه مبارک، تظاهرات کنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند.»[xxi]

درواقع روز قدس، روزی است که مسلمین در سراسر جهان، تجمع و گردهمایی می‌کنند و نفرت و انزجار خود را از صهیونیسم به نمایش می‌گذارند. این نمایش وحدت و یکپارچگی از سوی ملتهای مسلمان، ولو موافق میل برخی دولتها نباشد، می‌تواند به‌عنوان نماد همبستگی عمومی در جهان اسلام جلوه یابد.

امام‌(ره) بی‌تفاوتی مسلمانان را نسبت به مساله قدس جایز نمی‌دانست و پرداختن به آن را در سطحی فراتر از یک ملت یا حکومت تبیین می‌کرد: «مساله قدس، یک مساله شخصی نیست و یک مساله مخصوص به یک کشور و یا یک مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست. بلکه حادثه‌ای است برای موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده، از روزی که مسجدالاقصی پی‌ریزی شد تا آنگاه‌که این سیاره در نظام هستی در گردش است.»[xxii]

امام همواره تاکید داشتند که مسلمانان سراسر دنیا باید با عزم و اراده جمعی، سعی در عقب‌راندن اسرائیل از بیت‌المقدس داشته باشند. همچنین دولتهای اسلامی نیز نباید این مسئولیت را از دوش خود ساقط نمایند و باید نسبت به این مسئولیت، پاسخگو باشند. علاوه بر تظاهرات و راهپیمایی مردم در روز قدس، امام(ره) به تجمع مسلمانان در مراسم و مناسک حج بها داده و این گردهمایی مسلمین را در این نقطه پاک و روحانی، به‌عنوان نیرویی موثر علیه مستکبران و متجاوزان به حساب می‌آوردند. هدف دیگر از برپایی مراسم حج علاوه بر امور مرتبط با عبادت و پاکی قلوب، آگاه‌بودن از وضعیت مسلمانان جهان در سراسر عالم می‌باشد. حضرت امام(ره) تاکید داشت حجاجی که هر سال در این مکان وحی گرد می‌آیند، باید از این فرصت به‌دست‌آمده نهایت بهره‌وری و استفاده را ببرند: «برای حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید. باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم می‌شود، شما ملتهای مسلمان را مکلف می‌سازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی کوشش کنید.»[xxiii] بعد از اشاره به مباحث و چارچوبهای کلی پیش‌روی مسلمانان، امام‌خمینی(ره) وظیفه این اجتماع بزرگ در قبال دفاع از حقوق فلسطینیان را چنین تبیین نمودند: «برای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چاره‌اندیشی کنند و از مساعدت و همکاری با مردان فداکاری که در راه آزادی فلسطین مبارزه می‌کنند غفلت نورزید.»[xxiv] تاکید امام(ره) بر مراسم حج و روز جهانی قدس، بیشتر به‌دلیل صفوف فشرده و گردآمدن انبوه جمعیت مسلمان در مکان یا مکانهایی خاص می‌باشد. این اجتماعات ازیک‌سو به‌دلیل ویژگیهای مشترک (حمایت از مردم فلسطین) نوعی احساس اعتمادبه‌نفس و تحرکات عدالت‌خواهی را به‌وجود می‌آورند و ازسوی‌دیگر زمینه ترس، آشوب و اضطراب را در میان دشمنان اسلام ایجاد می‌کنند. مردم در کشورهای اسلامی می‌توانند با ایجاد و راه‌اندازی سازمانهای خودجوش و دفاتر دفاع از مردم فلسطین، از طریق جمع‌آوری کمکهای اقتصادی در جهت حمایت از فلسطینیان، اقدام نمایند. ازسوی‌دیگر تحصیلکرده‌ها و فعالان سیاسی نیز می‌توانند با صدور اعلامیه، ارائه آثار و مقالات و راه‌اندازی همایشها و کنفرانسها، از حقوق مردم فلسطین دفاع کنند.

علاوه‌ برآنچه در مورد ملتهای اسلامی از دیدگاه امام(ره) شرح داده شد، موضوع دیگر در ارتباط با ملتها، مربوط به قوم یهود می‌باشد که تحت عنوان اقلیتهای دینی و قومی در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند. ممکن است چنین برداشتی در اذهان شکل بگیرد که مواضع امام(ره) درباره اسرائیل، همه یهودیان را در بر می‌گیرد. اما واقعیت آن است که امام به‌صراحت از اقلیت یهودی جامعه ایران حمایت می‌نمود و حقوق آنها را به رسمیت می‌شناخت: «ما در صورت تشکیل جمهوری اسلامی، از یهودیان ایرانی که به فلسطین هجرت کرده و در شرایط تبعیض بسیار ناگواری، تحت استثمار یهودیان اروپایی و امریکایی به سر می‌برند، دعوت خواهیم کرد که به وطن خود برگردند و آزادانه و محترمانه به زندگی خود ادامه دهند و از تعدیاتی که در زمان حکومتهای جور بر آنان شده، مصون خواهند بود.»[xxv]

یهودیها به‌عنوان یک اقلیت دینی از دیرباز در میان ایرانیان زندگی کرده و از حقوق و مزایای شهروندی برخوردار بوده‌اند. بنابراین منظور امام(ره) از یهود، اشاره به صهیونیسم سیاسی بود که بسیاری از آشوبها، فتنه‌ها، ترور و قتل و غارت را در قلب جهان اسلام به‌وجود آورده‌اند. آنچه امروز افکار عمومی در جهان شاهد آن است، اقدامات خطرناک و تکان‌دهنده‌ای هستند که صهیونیسم در جهت حفظ و ماندن بر سر قدرت علیه مردم مظلوم فلسطین انجام می‌دهد.

نتیجه

اقدامات غیرمسئولانه و نابخردانه صهیونیستها در کشتار ملت بی‌دفاع فلسطین و حمایت مادی و حقوقی کشورهای غربی از اسرائیل در مجامع بین‌المللی، کاملا موید این موضوع است که بنابر اندیشه و مواضع امام(ره) یک حرکت و اقدام پنهان و پشت پرده در راستای سلطه‌گری علیه دنیای اسلام، وجود دارد. با نگاهی عمیق و ژرف به سخنرانیها و مکاتبات امام(ره)، می‌توان از این پیش‌بینی سیاسی در ارتباط با وضعیت آینده جهان اسلام آگاه شد؛ کمااینکه امروز امریکا طرح خاورمیانه بزرگ، دموکراسی و اصلاحات امریکایی، اشغال و سلطه بر کشورهای اسلامی، محکومیت گروهها و سازمانهای آزادیبخش فلسطین تحت عنوان گروههای تروریستی و خلع سلاح آنها را در جهت بهبود و پیشرفت برنامه‌های استکباری ــ صهیونیستی دنبال می‌نماید. نگاه واقع‌بینانه و انتقادی امام نسبت به عملکرد اسرائیل در سرزمینهای اشغالی ازیک‌سو و گردآوردن تمامی مسلمانان تحت اصول مشترک اسلامی ازسوی‌دیگر، دو طرف یک سکه‌اند که امام(ره) به هر دو توجه داشت. متاسفانه جوامع اسلامی در نتیجه غفلت و بی‌تفاوتی نسبت به وقایع و حوادثی که در اطرافشان شکل می‌گیرد، دچار نوعی ضعف و سستی در تصمیم‌گیریهای صریح و سریع در برابر رژیم اسرائیل شده‌اند. این همان آرزو و خواست طرفداران میل به سلطه و اعمال قدرت بر جهان اسلام می‌باشد. امروز صهیونیسم از این تشتت آرا و گسستگی، نهایت استفاده و بهره‌برداری را می‌نماید. دولتها و ملتهای اسلامی باید به‌جای پرداختن به موضوعات حاشیه‌ای و تفرقه‌انگیز، از طریق سازمانها و نهادهای بین‌المللی، کنفرانس سران کشورهای اسلامی، سازمانهای غیردولتی، انجمنهای بدون مرز، اجماع سیاسی در مورد لوایح و طرحهای بین‌المللی در مقر سازمان ملل متحد و با اعمال فشار جمعی بر اسرائیل و حامیانش، از تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به ملت بی‌دفاع فلسطین جلوگیری به‌عمل آورند. شکافهای سرزمینی و سیاسی ــ اقتصادی، می‌بایست ترمیم گردد و به‌جای آن، عوامل اتحاد و اتفاق شکل بگیرد؛ وگرنه مسلما اسرائیل به‌هراندازه که زمینه را برای اعمال سلطه و گسترش حوزه نفوذ مناسب ببیند، فرصت را مغتنم شمرده و هرچه‌بیشتر در جهت سلطه‌گری پیش خواهد رفت.

پی‌نوشت‌ها

[i]ــ جان کوئیگلی، فلسطین و اسرائیل رویارویی با عدالت، ترجمه: سهیلا ناصری، تهران، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1372، ص175

[ii]ــ امام‌خمینی، صحیفه نور، ج6، ص469

[iii]ــ همان، ج3، ص2

[iv]ــ همان، ج13، ص78

[v]ــ روژه گارودی، تاریخ یک ارتداد، اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل، ترجمه: مجید شریف، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چ سوم، 1377، ص93

[vi]ــ امام‌خمینی، همان، ج15، ص339

[vii]ــ همان، ج5، ص134

[viii]ــ همان، ج2، ص323

[ix]ــ همان، ج13، صص89ــ88

[x]ــ همان، ج2، ص461

[xi]ــ همان، ج13، ص83

[xii]ــ اشاره به صلح کمپ‌دیوید است که در سال 1978 میان انور سادات، رئیس‌جمهور مصر، و مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل، با میانجی‌گری جیمی کارتر، رئیس‌جمهور امریکا، منعقد گردید. با انعقاد صلح، مصر به یکی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه تبدیل گردید.

[xiii]ــ امام‌خمینی، همان، ج13، ص78

[xiv]ــ همان، ج3، ص6

[xv]ــ علی‌اکبر ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، چ اول، 1380، ص165

[xvi]ــ امام‌خمینی، همان، ج2، ص139

[xvii]ــ همان، ج3، ص2

[xviii]ــ همان، ص7

[xix]ــ همان، ج16، ص329

[xx]ــ همان، ص382

[xxi]ــ همان، ج13، ص80

[xxii]ــ همان، ج16، ص190

[xxiii]ــ همان، ج2، ص322

[xxiv]ــ همان، صص323ــ322

[xxv]ــ همان، ج5، ص74


ماهنامه زمانه شماره 45 ۱۳۸۵