23 مهر 1400

فراز و فرود حزب ملل اسلامی


زهرا رنجبر کرمانی

فراز و فرود حزب ملل اسلامی

روز 24 مهر 1344 خبر کشف و دستگیری تدریجی اعضای حزب ملل اسلامی توسط مطبوعات اعلام شد.

 حزب ملل اسلامی از تشکل‌های مذهبی تأسیس شده در ابتدای دهه 40 در ایران بود. طرح تأسیس این حزب در سال 1340 توسط سیدمحمدکاظم بجنوردی ریخته شده، در کوتاه مدت توانست شماری بالغ بر 55 نفر از نیروهای جوان مذهبی را به خود جذب کند.[1] رهبر جوان متولد سال 1321 در نجف و فرزند آیت‌الله میرزا حسن بجنوردی از از مراجع تقلید نجف بود که در نوجوانی با فعالیت‌های سیاسی آشنا شده، به عضویت حزب الدعوه عراق درآمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه برای کسب علوم دینی وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. وی در 14 سالگی به همراه چند نفر از همسالان خود کتابخانه‌ای تأسیس کرد، در 16 سالگی پس از مطالعه مجموعه‌ای از کتاب‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی اندیشه انقلاب مسلحانه و تشکیل حکومت اسلامی در ذهن وی شکل گرفت و در پی آن به برگزاری جلسات آموزش علوم سیاسی و تفسیر وقایع روز اقدام کرد. بجنوردی در 18 سالگی به ایران آمد و فراگیری دروس حوزوی را در مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری) ادامه داد.[2]

 بجنوردی در ایران با توجه به اندیشه‌هایی که در هنگام اقامتش در عراق و فعالیت در حزب الدعوه در ذهنش شکل گرفته بود، به فکر ایجاد یک تشکیلات مخفی افتاد. بدین ترتیب در اواخر سال 1340 اولین گام‌ها برای تشکیل حزب ملل اسلامی برداشته شده، اولین جلسه کمیته مرکزی حزب در اسفند 1340 در منزل یکی از اعضا تشکیل گردید. گفتنی است حزب در سالی تأسیس شد که دولت علی امینی بر سر کار بود، دولتی که در اثر فشارهای آمریکا بر سر کار آمده، در یک حرکت به ظاهر اصلاح‌طلبانه به دنبال ایجاد فضای باز سیاسی بود؛ فضایی که جبهه ملی می‌توانست تجدید حیات کرده، برای خود جلسه و میتینگ برگزار و نهضت آزادی هم اعلام موجودیت کند. پس درست‌تر این بود که در این برهه مواضع و اهداف سیاسی به صورت آشکار و پیدا و نه مخفی و زیرزمینی دنبال شوند. اما بجنوردی که در سال 1339 وارد ایران شده بود، نتوانست در مدت یکی دو سال ارزیابی صحیحی از وضعیت و شرایط سیاسی جامعه داشته باشد. اندیشه سیاسی وی خارج از کشور شکل گرفته و او از امور ایران تا حدودی دور بود. به ویژه آنکه عضویت در حزب الدعوه عراق در 16 سالگی درهای دیگری به روی او گشوده بود.[3] وی در این خصوص می گوید: «در حزب الدعوه با این‌که من نوجوان بودم، به خاطر سطح بالای مطالعات و آگاهی نسبی که داشتم مسئول 3 حوزه حزبی شدم. حالا دیگر برای خودم در مسائل سیاسی صاحب‌نظر شده بودم و می‌توانستم اوضاع سیاسی را تحلیل و تفسیر کنم. در همان روزها در عراق ژنرال عبدالکریم قاسم کودتا کرد و خاندان سلطنتی را برانداخت و در عراق رژیم جمهوری برقرار شد. ما از این جریان سخت هیجان‌زده شده بودیم. یک‌ بار به مسئولم گفتم که در عراق دیگر امکان برپایی انقلاب اسلامی نیست، ولی در ایران به دلیل شرایطی که پس از کودتای 28 مرداد به وجود آمده این امکان و احتمال خیلی بیشتر است.»[4] بجنوردی شرایط سیاسی ایران را همچنان بر اساس جو سرکوب و خفقان پس از کودتای 28 مرداد 1332 تفسیر می‌کرد. او با الهام از حزب الدعوه و تحت‌تأثیر حوادث و جریانات سیاسی عراق و جهان بود که به فکر تشکیل سازمان و گروهی مخفی افتاد تا با قیام مسلحانه در مسیر برقراری حکومت اسلامی گام بردارد.[5]

 حزب ملل اسلامی بیشتر تحت‌تأثیر اندیشه وحدت مسلمانان قرار داشت که توسط تعدادی از علمای اهل سنت و شیعه در دارالتقریب تبلیغ می‌شد. ایدئولوژی حزب آمیزه‌ای از اندیشه‌های شیعی و سنی جریان‌های مختلف اسلامیِ موجود در ممالک اسلامی عرب و کتاب‌ها، نشریات و اعلامیه‌های این جریانات در شکل‌گیری حزب مؤثر بود. در مرامنامه حزب به جز در یک اصل اشاره‌ای آشکار یا تلویحی به مذهب شیعه نشده بود تا ظاهراً به این طریق از پیدایش مباحث تفرقه‌انگیز میان مسلمانان شیعه و سنی اجتناب شود.[6]

 حزب مخالف رژیم سلطنتی بود، از نظام جمهوری نیز به دلایلی چون خلف وعده در اعطای آزادی به مردم و دروغگویی در تبلیغات مبنی بر صیانت از حقوق بشر انتقاد می‌کرد.[7] حزب برای مخالفت با سلطنت راهکارهایی پیش بینی کرده بود که عبارت بودند از: تبلیغات و تلقینات، ایجاد آگاهی سیاسی بین توده‌ها و برانگیختن نفرت مردم با ذکر خیانت‌ها و جنایت‌های شاه.[8] هدف نهایی حزب تشکیل حکومت اسلامی فراملی در کل جهان اسلام بود، اما تصویر روشنی از مبانی معرفتی و دورنمای حکومت اسلامی مود ادعای خود ارائه نداده و در یک نگاه آرمانی هدف نهایی خود را «عضویت تمام توده‌های جهان در حزب ملل اسلامی» دانسته بود. حکومت اسلامیِ هدف حزب دارای دو جنبه الهی و مردمی بود، قوانین را از اسلام گرفته، اداره کشور را به دست توده‌ها می‌سپرد. کادر رهبری حزب به رغم مخالفت با نظام‌های دیکتاتوری و جمهوری، قواعد و چارچوب نوینی برای انتخاب مقام رهبری در حکومت اسلامی مورد ادعایشان نداشتند. شرایط و ویژگی‌های اعضای کمیته مرکزی به عنوان مرجع اعلای دولت اسلامیِ مطلوب آنها و رهبر به هیچ وجه مشخص نشده و عزل و نصب رهبر نیز از اختیارات کمیته مرکزی که ریاست عالیه آن به عهده خود رهبر بود قرار داشت.[9]

 حزب یک برنامه 65 ماده‌ای داشت و مهم‌ترین ماده آن ایجاد دو مجلس به نام‌های مجلس مردم و مجلس بزرگان بود. مجلس مردم محل طرح لوایح و مجلس بزرگان که از فقهای عادل تشکیل می‌شد محل بررسی آنها به لحاظ رعایت حدود شرعی و در نهایت تصویب لوایح بود.[10] حزب ملل اسلامی خود را تابع قوانین اسلامی و پیرو مبانی قرآن، سنت، عقل و اجماع می‌دانست. مطابق اصل دوازدهم برنامه حزب، دولت اسلامی فعالیت کلیه احزاب را غیر مجاز می‌شمرد. در اصل چهاردهم، ولایات متحده اسلامی با رعایت محیط، اصول جغرافیایی و استراتژیکی از یکدیگر تفکیک می‌شدند. مطابق اصل پانزدهم هر ولایت یک رئیس‌جمهور داشت که مستقیماً از طرف مردم برای 4 سال انتخاب می‌شد. رهبر حزب ملل می‌توانست رئیس‌جمهور منتخب مردم را عزل و انتخابات را تجدید کند. وزرای ولایات متحده اسلامی از طرف رهبر حزب تعیین می‌شدند.[11] بر اساس اصل هشتم مرامنامه حزب، زنان نیز حق شرکت در انتخابات و رأی دادن داشتند و حزب حتی عضویت آنها در فعالیت‌های مخفی حزبی را نیز به رسمیت می‌شناخت.[12]

 مؤلفه‌های سیاست خارجی حکومت اسلامیِ مد نظر حزب عبارت بودند از: تحقق صلح جهانی، پشتیبانی از حقوق ضعفا، نجات ملت‌ها از یوغ استعمار، پاره کردن زنجیر بردگی توده‌های کارگر و عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها. در برنامه اقتصادی این حکومت اسلامی، مالکیت فردی و حقوق عمومی محترم شمرده شده، تکلیف زمین‌های کشاورزی مشخص گردیده بود. در این برنامه برای حوزه‌های صنعت، حقوق کارگری، معادن، مالیات و بانک‌ها تصمیماتی اتخاذ شده بود و بودجه ولایات متحده اسلامی باید به تصویب کمیته مرکزی حزب می‌رسید. بر حاکم بودن ضوابط اسلامی بر قوه قضائیه تصریح شده، شرایط قاضی برخورداری از اجتهاد و عدالت بود و روحانی بودن ضرورتی نداشت.[13]

 حزب تشکیلات سازمانی بسیار پیچیده‌ای را پیش‌بینی کرده بود و در رأس آن رهبر حزب که تأکیدی بر فقاهت وی وجود نداشت با اختیارات بسیار من‌جمله حق عزل و نصب تمام مناصب حزبی قرار داشت.[14] فعالیت تشکیلاتی حزب به سه مرحله تقسیم می‌شد: 1ـ مرحله ازدیاد و تعلیم (رشد کمی و آموزشی) با هدف ایجاد یک سازمان سیاسی، تشکیل هسته‌های اولیه حزب و تربیت کادرها با اولویت آموزش‌های ایدئولوژیک 2ـ مرحله استعداد (آمادگی رزمی) با هدف ایجاد یک سازمان نظامی از بطن سازمان سیاسی و 3ـ مرحله ظهور (مبارزه علنی) که خود سه مرتبه داشت: مرتبه اول، اعلام موجودیت و دعوت مردم به مبارزه مسلحانه علنی، مرتبه دوم، ارعاب و عملیات تخریبی در دستگاه‌های مهم دولتی مانند مجلس و وزارتخانه‌ها و مرتبه سوم، آغاز مبارزه مسلحانه تمام‌عیار تا پیروزی و برقراری حکومت اسلامی.

  مرحله ظهور زمانی تحقق می‌یافت که حزب به حدی از قدرت رسیده باشد که بتواند حداقل از خود دفاع کرده با مردم ارتباط فکری و عاطفی برقرار کند.[15]

 مرتبطین با حزب ملل اسلامی جوانانی مقید به اسلام، اکثراً محصل یا دیپلمه شاغل و فاقد تجربه سیاسی بودند. حزب برخلاف برخی گروه‌های سیاسی پیش از خود همچون فدائیان اسلام، متکی بر طبقات پایین سنتی جامعه نبود و طبقات متوسط جدید و سنتی منبع اصلی تأمین نیروی انسانی‌اش بودند. رهبران حزب تلاش می‌کردند افرادِ مستعد با گرایش‌های مذهبی را که مخالفتی با تفسیرهای جدید از اسلام نداشتند به عضویت درآوردند.[16]

 اعضای حزب ملل در طول مدت عضویت خود ماهانه مبلغی به عنوان حق عضویت پرداخت، در جلسات حزب شرکت می‌کردند و به مطالعه نشریات و کتب سیاسی، آموزش قرآن و ... می‌پرداختند. علاوه بر این از طرف کمیته مرکزی حزب نشریه‌ای به نام «خلق» به صورت ماهانه منتشر می‌شد که ارگان رسمی حزب بود. اولین شماره این ماهنامه در بهمن 1343 منتشر شد و تا 9 شماره ادامه یافت. مطالب ماهنامه در مسیر تقویت افکار انقلابی، اسلامی و توجیه مشی مسلحانه تنظیم و حوادث سیاسی داخلی و خارجی تجزیه و تحلیل می‌شد. غیر از نشریه «خلق» برخی جزوات آموزشی که ماحصل مطالعات رهبر و کادر مرکزی حزب درباره انقلاب‌هایی چون کوبا، الجزایر و ویتنام بود، در اختیار اعضا قرار می‌گرفت.[17]

 حزب برای مدتی به ساماندهی خود پرداخت و در نهایت خود را برای مبارزه مسلحانه آماده کرد. این فرآیند خیلی سریع و تقریباً بی‌حساب انجام شد. دلیل آن از سویی کم‌تجربگی و جوانی افراد حزب و از دیگر سو اندک بودن اطلاعات مذهبی آنها بود.[18] گرچه بجنوردی مدعی است که اگر حزب لو نمی‌رفت و اعضای آن دستگیر نمی‌شدند فرصت می‌یافت مبارزه وسیع، همه جانبه و مسلحانه را علیه حکومت عملی کرده، تمام نیرو و امکانات خود را در خط رهبری امام خمینی قرار دهد،[19] اما به تواتر شنیده شده که امام چنین حرکت‌های مسلحانه‌ای را تأیید نمی‌کردند.[20]

 از آن‌جا که فعالیت حزب از سطح جذب نیرو، آموزش و ایجاد آمادگی فکری و روانی اعضا فراتر نرفت نمی‌توان برای آن کارنامه عملی ترسیم کرد. ناگفته نماند که در آستانه قیام 15 خرداد که حکومت پهلوی را به سختی تکان داد، حزب ملل اسلامی برای نخستین‌بار به طور پنهانی اعلام موجودیت کرد و عملیات تبلیغی گسترده‌ای با هدف پیوند زدن خود به حرکت‌های انقلابی و مردمی با توزیع اعلامیه‌های امام به اجرا گذارد. بدین‌ترتیب نخستین گام حزبی در 15 خرداد 1342 برداشته شد.[21] فعالیت حزب تا قیام 15 خرداد محدود به فعالیت چند عضو کادر مرکزی بود که از همان ابتدای تأسیس در آن فعالیت داشتند، قیام 15 خرداد اما در تسریع فعالیت‌ها و افزایش عضوگیری حزب تأثیر جدی داشت. وقایع بعدی از جمله تصویب کاپیتولاسیون، تبعید امام و ترور منصور نقش مؤثری در گسترش کمی آن داشتند.[22] حزب اما پس از فاش شدن تشکیلات و دستگیری همه اعضای آن در سال 1344 به سرعت منحل شده، رهبران آن سال‌ها در زندان‌های پهلوی به سر بردند. حمایت علمای نجف از بجنوردی مانع از اعدام وی شد و بجنوردی برای سال‌ها تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در زندان به سر برد.[23]

پی‌نوشت‌ها:

 [1]. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1382، ص 197 تا 198.

[2]. کاظمی، محسن، «کشف حزب ملل اسلامی»، زمانه، س 4، آبان 1384، ش 38، ص 28 - 33، ص 28.

[3]. همان، ص 28 و 29.

[4]. رنجبرکرمانی، علی‌اکبر، مسی به رنگ شفق، تهران، نشر نی، 1381، ص 15 و 16.

[5]. کاظمی، همان، ص 29.

[6]. فوزی، یحیی، «مبانی اندیشه‌ای گروه‌های سیاسی اسلام‌گرا در ایران قبل از انقلاب(1)»، پژوهش‌نامه متین، تابستان و پاییز 1383، ش 23 و 24، ص 149 - 180، ص 159.

[7]. همان، ص 160.

[8]. حسن زاده، اسماعیل، «تحلیلی بر دیدگاه‌ها و اندیشه‌های حزب ملل اسلامی»، پژوهش‌نامه متین، زمستان 1382، ش 21، ص 61 - 98، ص 69.

[9]. فوزی، همان، ص 160 و 161.

[10]. جعفریان، همان، ص 198.

[11]. کاظمی، همان، ص 29.

[12]. فوزی، همان، ص 160.

[13]. رنجبرکرمانی، همان، ص 34.

[14]. فوزی، همان، ص 160.

[15]. کاظمی، همان، ص 29.

[16]. فوزی، همان، ص 159 و 161.

[17]. کاظمی، همان، ص 30.

[18]. جعفریان، همان، ص 198.

[19]. رنجبرکرمانی، همان، ص 57.

[20]. کاظمی، همان، ص 31.

[21]. همان، ص 31.

[22]. حسن زاده، اسماعیل، «تأملاتی در پیدایش و تکوین حزب ملل اسلامی»، پژوهش‌نامه متین، زمستان 1378 و بهار 1379، ش 5 و 6، ص 51 - 84، ص 61 و 62.

[23]. جعفریان، همان، ص 199.


سایت 22 بهمن، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی