صدام از منظر وزارت خارجه آمریکا


 سرّى مرکز ملى ارزیابى‏هاى خارجى  غیرقابل رؤیت براى خارجیان
صدام حسین رئیس جمهور عراق
یک گزارش تحقیقاتى بیوگرافیک
14508 ـ 79 CRاوت 1979 ـ مرداد 1358
اطلاعات مربوط به امنیت کشور افشاى بدون مجوز جرایم جنایى در بردارد
این نشریه بصورت میکروفیش موجود است.
     براى بدست آوردن یک نسخه میکروفیش این نشریه با شماره 7177 ـ 351 (DER/DSB) تماس
بگیرید. براى دریافت نشریات دیگر به‏علاوه یا به جاى نسخات چاپى با شماره 7200 ـ 351 (OCR
ISG) تماس بگیرید.
طبقه‏بندى ابتدایى به موجب 004050مرور مجدد در تاریخ 2 اوت 1999
مدت بیش از 6 سال به موجب 004050 دلیل:  CGB3 ,7
غیرقابل رؤیت براى خارجیانسرّى
تمامى مطالب این صفحه بدون طبقه‏بندى مى‏باشد. مرکز ملى ارزیابى‏هاى خارجى
صدام حسین رئیس جمهور عراق
     نویسنده این گزارش برت انگلهارت، بخش خاور نزدیک و آفریقا، دفتر اداره مرکزى مراجعات مى‏باشد. گزارش عمدتا بر اطلاعات دریافت شده از دفتر حفاظت منافع آمریکا در سفارت بلژیک، بغداد
استوار مى‏باشد. نظرات و سؤالات خود را مى‏توانید از طریق شماره تلفن 6788 ـ 351 با آقاى انگلهارت
در میان بگذارید. این گزارش با دفتر تحلیل‏هاى سیاسى، دفتر اطلاعات جاسوسى علمى و مدیریت
عملیات هماهنگ شده است.
خلاصه بیوگرافیک
     در 16 ژوئیه 1979، احمدالبکر رئیس جمهور وقت، ظاهرا به دلایل پزشکى استعفا داد و در پى آن یار
دیرینه او صدام حسین جانشین منتخب او شد. این تغییر بیشتر در شکل و صورت بود نه در محتوى؛ حسین
بعد از تشدید وخامت سلامتالبکر در 1974 توانسته بود یک نقش متنفذ و روزافزونى در تصمیم‏گیریهاى
دولت و حزب حاکم بدست آورد. به قدرت رسیدن حسین ظاهرا باعث بروز مخالفت‏هایى شد، که
جزئیات آنها روشن نشده است، اما او کنترل کشور را کاملاً در دست دارد. حسین که فردى بى‏رحم، مغرور
و قدرت‏طلب است بعد از کودتاى بعثى در 1968 قدرتش افزایش یافت. در مقایسه با البکر، حسین از
حمایت قشر وسیعى از مردم برخوردار نیست ولى به‏طور مؤثرى دولت و حزب را توسط چند تن از
هواداران وفادارش که در پست‏هاى مهم گذاشته شده‏اند، کنترل مى‏کند. او یک نظریه‏پرداز بعثى نیست، او
در مورد اصالت عمل و ملى‏گرائیش به خود افتخار مى‏کند. او احتمالاً به ارتقاى درجه عراق به عنوان رهبر
دنیاى عرب، بدون وابستگى به شوروى یا آمریکا ادامه خواهد داد. (سرّى)

صدام حسین رئیس جمهور (از ژوئیه 1979)
     در 16 ژوئیه 1979، یازدهمین سالگرد کودتایى که حزب بعث عراق را به قدرت رسانید. رئیس
جمهور احمدالبکر ظاهرا به خاطر ناتوانى جسمى استعفا داد و قدرت را رسما به یار دیرینه خود و
جانشین منتخبش انتقال داد. به فاصله چند ساعت بعد از انتخاب شدن نظر شخصى خود را با انتخاب چند
وزیر و با تغییر دیگر مقامات، بر دولت اعمال نمود. چون او چندین سال نقش حاکم در سیاست‏هاى عراق
را داشته بعید به نظر مى‏آید که بخواهد تغییراتى در سیاست دولت انجام دهد. در کنار احراز مقام ریاست
جمهورى صدام جانشین البکر به‏عنوان رئیس شوراى فرماندهى انقلاب شد و این بالاترین مقام اجرایى و
قانونى کشور مى‏باشد. در 17 ژوئیه 1979 او از رتبه دوم در فرماندهى منطقه‏اى حزب بعث به رتبه اول
ارتقا یافت. او همچنین عهده‏دار سمتى در امور بعثى اعراب و حزب بعث به‏عنوان یکى از معاونین سه‏گانه
فرماندهى قومى حزب بعث در بغداد مى‏باشد. (محرمانه)
اولین آزمایش قدرت
     انتقال قدرت از البکر به حسین آسان نبود، با وجود اینکه اول خلاف این انتظار مى‏رفت. تا 26 ژوئیه
تقریبا 40 مقام عراقى شامل افسران ارتشى و همکاران نزدیک حسین در حزب بعث دستگیر شده بودند و
به گفته بعضى منافع اعدام شده‏اند. اخبار و شایعات در بغداد زیاد بود، ولى دلایل مشخص دستگیرى
روشن نبود. مقامات آمریکا اظهار کردند که امکان دارد رهبران حزب بعث به ملایمت به شیوه به قدرت
رسیدن حسین اعتراض کرده و خواستار برقرارى شیوه دموکراتیک انتخابات حزبى شده باشند. در این صورت خصلت‏هاى قدرت‏طلبى و خشونت‏آمیز رئیس جمهور جدید باعث شده که با دستگیریهاى دسته
جمعى شدیدا عکس‏العمل نشان دهد. همچنین امکان دارد که تهدید دریافتى حسین بیش از آنچه ابزار
مى‏شد باشد و لذا او عکس‏العمل مناسب نشان داده است، در هر حال او کاملاً بر اوضاع مسلط است.
(سرّى)
مرد قدرتمند
     در مقایسه با البکر، حسین هیچ‏گاه از حمایت مردمى وسیع برخوردار نبوده است. او با طراحى دقیق و
انتصاب حامیان وفادار در شغل‏هاى حساس توانست تدریجا قدرت را در حزب و ارگان‏هاى دولتى مهم
از آن جمله کابینه و دستگاههاى اطلاعاتى کسب کند. وخامت تدریجى سلامت بکر و انتصاب حسین
به‏عنوان جانشین، کوششهاى حسین را براى به بقدرت رسیدن تسهیل نمود. تا زمانى که بکر استعفا نداده
بود، انتقال قدرت به حسین فقط جنبه تشریفاتى داشت. (سرّى)
     حسین اساسا تکرو است. او فردى مرموز و توطئه‏گر و مشهور به بى‏رحمى در قبال مخالفین خود
است، او به افراد کمى غیر از افراد قبیله و یاران تکریتى‏اش اعتماد دارد. او چند نفر بیگانه را در مقامهاى
مهم گمارده است تا در وقت مناسب آنها را اخراج کند. در داخل ارتش، انتخاب حسین به‏عنوان سپهبد با
وجود عدم تجربه نظامى در سال 1973 هنوز جلوه‏گر است، و روابط او با بعضى از فرماندهان ارشد نظامى
هنوز هم دچار تیرگى است. حسین رقباى نیرومند در ارتش را شناسایى کرده، و به دقت ملاک رقابت
احتمالى در حزب بعث را مانند عکس‏العمل وى در برابر مخالفین در ژوئیه 1979 ـ زیر نظر دارد (سرّى).
روابط خارجى
     در صحنه بین‏الملل حسین خواستار نقش متعادل و سازشکارانه‏اى براى کشورش بوده تا به انزواى
خود پایان دهد و صلح و ثبات خلیج را تأمین کند. خلیج داراى اهمیت استراتژیک براى عراق مى‏باشد،
چون اقتصاد رشد یابنده آن به نفت محتاج است که از طریق دریا قابل انتقال است. در مارس 1975،
حسین مهره اصلى مذاکرات در قرارداد الجزیره با ایران بود، این قرارداد به حمایت ایران از شورشیان کرد
پایان داد و اختلافات بر سر آبراه شط‏العرب را در مرز دو کشور حل نمود. حسین در 1977، یک هیئت
بلندپایه براى مذاکره بر سر اختلافات مرزى به کویت فرستاد. (محرمانه)
     حسین مشوق همکارى دوجانبه در زمینه‏هاى تجارى، اقتصادى و فرهنگى بوده است. او مى‏گوید که
عراق مى‏تواند با کشورهایى که داراى نظامهاى سیاسى متفاوتى هستند رابطه برقرار کند به شرط اینکه آن
روابط براساس احترام متقابل حاکمیت ملى و «منافع مردم» استوار باشند. در نتیجه حسین که به‏طور کلى
احساسات ضد غربى دارد یک سیاست انعطاف‏پذیر نسبت به کشورهاى غربى در زمینه‏هاى تبادل
اقتصادى و فنى اتخاذ کرده است. ولیکن او امکان برقرارى مجدد روابط دیپلماتیک با آمریکا (که در
1967 قطع شده) را تا زمانى که این کشور از اسرائیل حمایت کند، رد کرده است. (سرّى)
     طى 1977 حسین سیاستى اتخاذ کرد که خواهان وابستگى کمترى به شوروى بود. شوروى کشورى
است که رژیم بعثى مدتها روابط بسیارى با آن داشته است. او به حمایت از قرارداد دوستانه 1972 بین دو
کشور ادامه مى‏دهد و سفرهاى سالانه‏اى به مسکو انجام مى‏دهد، ولى مدعى است که عراق نمى‏خواهد از اقمار سیاسى و یا اقتصادى هیچ یک از ابرقدرتها باشد. (محرمانه)
     حسین احتمالاً به کوشش‏هاى خود براى توسعه نقش بین‏المللى عراق و دستیابى به مقام رهبرى
جهان عرب ادامه خواهد داد. از 1978 (1357) او چندین مقام اروپایى را پذیرفته است و سفرهاى
متعددى به کشورهاى عربى کرده است. در اوایل 1979 (اواخر سال 1357) حسین، به همراه مقامات
سورى، نقش مهمى در تلاش براى برقرارى صلح بین دو یمن داشته است. در ملاقات‏هاى نهایى در بغداد
در نوامبر 1978 و مارس 1979، او مخالفت اعراب نسبت به قرارداد کمپ دیوید را اعلام کرد و لذا وجهه
خود را در جهان عرب بهبود بخشید.
دیدگاههاى سیاسى
     در حالى که ایدئولوژى بعثى بر پان‏عربیسم تأکید دارد، حسین یک ملى‏گراى عراقى مى‏باشد که مصمم
است کشورش را تا حد امکان توسعه دهد. او طرفدار سیاست «عراق اول» در جهت دستیابى به وحدت و
ثبات در کشور و توسعه استقلال اقتصادى و خودکفایى است. او بر بهبود وضع داخلى و عراق از لحاظ
سیاسى و اقتصادى تأکید داشته تا کشورش بتواند بزرگترین قدرت حوزه خلیج‏فارس باشد.
ایدئولوگ‏هاى حزب با نظر اصالت عمل حسین و آمادگیش براى قربانى کردن ایدئولوژى حزب به نفع
توسعه و حفظ رژیم مخالف هستند. (خیلى محرمانه)
     از لحاظ داخلى حسین سیاست‏هاى جاه‏طلبانه اقتصادى و سیاسى اتخاذ کرده که اهداف آنها رشد
سریع، امکان ایجاد کار براى همه و توزیع عادلانه درآمد مى‏باشد. براى تحقق این اهداف حسین به‏عنوان
رئیس سازمان برنامه و کمیته امور نفتى و تنفیذ موافقت‏نامه‏ها، طرح‏هاى اقتصادى و ملى کردن صنایع و
ایجاد تنوع در توسعه صنعتى و اصلاحات کشاورزى را پیاده کرده است. (بدون طبقه‏بندى)
     چون حسین قدرت را در دست‏هاى خودش متمرکز کرده، نتیجتا همه مشکلات موجود در
سیاست‏هاى توسعه‏اى را از جانب او مى‏دانند. در چندین سال اخیر هم مقامات حزبى و مردم او را مسئول
کمبودهاى غذایى، تورم و ضربه‏هاى اقتصادى دانسته‏اند. براى مقابله با این حملات در خلال سالهاى 77
ـ 1976، حسین سیاست افزایش تولید را اتخاذ کرد و نتیجه القاى این مسئله بود که سیاست‏هاى دولت
مسئول مشکلات اقتصادى نبوده است، بلکه این خود مردم بودند که به اندازه کافى کار نمى‏کردند و لذا
تولید تقلیل یافته بود. او همچنین بر برترى تخصص تکنولوژیک بر صداقت ایدئولوژیک تأکید داشت.
(سرّى)  صدام ممکن است با مشکلاتى از طرف شورشیان کرد در شمال و گروههاى شیعه در جنوب روبرو
شود. در اوایل 1979 (اواخر سال 1357) او چندین ملاقات سطح بالا براى بهبود وجهه خویش بین این
گروهها انجام داد. (محرمانه)
اوایل زندگى
     صدام حسین در تکریت در 1937 بدنیا آمد. بعد از تکمیل دوران متوسطه در بغداد او در مدرسه حقوق
ثبت نام کرد، ولى درسهاى خود را تکمیل نکرد. (او از طریق مطالعه مستقل بالاخره دیپلمش را از مدرسه
حقوق بغداد در سال 1970 بدست آورد.) در حالى که دانشجوى حقوق بود در کوشش براى قتل ناموفق نخست‏وزیر عبدالکریم قاسم از طرف بعثى‏ها در اکتبر 1959 شرکت کرد. حسین از کشور فرار کرد و براى
کودتاى بعثى در سال 1959 بازگشت و دوباره بعد از سقوط دولت در نوامبر فرار کرد. او در سال 1964
براى شرکت در توطئه قتل عبدالسلام عارف رئیس جمهور، بازگشت، او دستگیر شد و براى دو سال
زندانى شد. حسین به طراحى کودتاى ژوئیه 1968 کمک کرد. ولى حدود دخالت او نامشخص است.
تحکیم مراتب قدرت
     در نوامبر 1968 حسین معاون دبیرکل فرماندهى منطقه‏اى حزب بعث شد، در سال 1969 او معاون
رئیس شوراى فرماندهى انقلاب شد. حسین به‏طور مداوم به سوى مرکز قدرت حرکت کرد و مخالفان
واقعى و نیرومندش را کنار زد و با مهارت خاصى نظرات خودش را بر تشکیلات حزب تحمیل کرد. او
شبکه مؤثر جاسوسى و اطلاعاتى را در داخل حزب بعث تشکیل داد و این شبکه مستقیما به او پاسخ
مى‏دهد. حسین مسئول موج تصفیه‏ها، بازداشت‏هاى مخفى و خیابانى است که حزب بعث برعلیه مخالفان
خود انجام مى‏دهد. این‏طور عنوان مى‏شود که او قتل سرهنگ حردان التکریتى را که مخالف سر سخت
رژیم بود در مارس 1971 طراحى کرده است. (سرّى)
     در ژوئن 1973 نقشه ناظم کازار دبیرکل امنیت عمومى براى اعدام البکر شکست خورد، ولى موجب
زخمى گشتن وزیر داخلى سعدون قیدان و وزیر دفاع حمید شهاب التکریتى شد. اطلاع زیادى از زمینه و یا
رهبران کودتا در دست نیست، ولى بعضى معتقدند که آن نقشه به وسیله حسین براى کوشش در به قدرت
رسیدن خودش طرح‏ریزى شده بود. (سرّى)
     طى 1977 حسین از چند تحول سازمانى استفاده کرد. در ژانویه عضویت شوراى فرماندهى منطقه‏اى
از 13 نفر به 21 نفر افزایش یافت، تعدادى از اعضاى جدید به نظر مى‏رسد از طرفداران با وفاى حسین
باشند. چند روز بعد در تغییرات کابینه، افراد حسین به مقامات مهمى رسیدند.  در سپتامبر 1977 تمامى اعضاى شوراى فرماندهى منطقه‏اى عضو شوراى فرماندهى انقلاب هم شدند، لذا حسین در هر دو شورا حائز اکثریت بود. (محرمانه)
حسین مردى تمام عیار
     حسین را فردى صریح، جاه‏طلب، بى‏رحم و فعال توصیف مى‏کنند. او آماده است به اشتباه خود
اعتراف کند و در صورت عدم موفقیت برنامه‏اى حاضر است سیاستش را عوض کند. او به ضعف‏هاى
رژیم‏هاى قبلى واقف است و لذا سعى دارد آن اشتباهات را تکرار نکند. به گفته یکى از دوستان سابق او
فرد فرصت‏طلبى است که با هر کسى که در راه رسیدن به اهدافش کمک کند، همکارى خواهد نمود. او
فردى کوشا و خودساخته است که از مسائل داخلى و بین‏المللى به خوبى مطلع مى‏باشد. در صحبت او
ظاهرى آرام و قاطع دارد. (محرمانه) او قد بلند، شیک‏پوش، خود نگهدار و خوش‏سیما است و داراى
ظواهر یک ورزشکار مى‏باشد. در سال 1974 او از دیسک در مهره‏هاى کمرش رنج مى‏برد. به دنبال
بسترى شدن، شایعاتى مبنى بر مرض‏هاى مختلف بر سر زبانها افتاد، ولى وضع او هرگز وخیم نبود. با این
حال او همیشه یک کمربند ارتوپدى بر تن دارد و سعى دارد بر صندلى‏اى که پشت آن محکم است بنشیند.
حسین با کراهت انگلیسى صحبت مى‏کند، ولى انگلیسى را خوب مى‏فهمد. اسم کامل او صدام حسین عبدالمجید التکریتى است. (سرى)
     حسین با دختر عمویش خیرالله طلفاح، که بعد از مرگ پدرش در خانه آنها بزرگ شده است ازدواج
نمود. همسر صدام، سعیده که قبلاً معلم بوده زن متین و آرامى است که از فعالیت‏هاى اجتماعى اجتناب
نمى‏ورزد و ترجیح مى‏دهد در خانه نزد خانواده‏اش بماند. حسین داراى پنج فرزند مى‏باشد. (محرمانه)
2 اوت 1979 


مجموعه اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی در تهران – کتاب هشتم