20 شهریور 1392

امامی: جلال در پی رهایی به کوچه پس کوچههای فطری زمان سر زده بود


 یکی از دوستان جلال آل احمد با اشاره به شخصیت او گفت: جلال نمونهای بود از انسان بودن. بیش از هر چیز انسان بود و مهربان و در پی رهایی به کوچه پس کوچههای فطری زمانش سر زده بود.
 
غلامرضا امامی، نویسنده و از دوستان زندهیاد جلال آل احمد، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به شخصیت این نویسنده گفت: برای من جلال هرگز کهنه نشده است. هر روز نو است. بارها با خود اندیشیدهام از چه رو او بعد از مرگش ماند و پس از خاموشیاش صدایش رساتر شد و به گوش جان دلدادگان و شیفتگان رسید؟ در آن قامت قلمی و در آن موهای سفید؛ موهایی که او را پیرتر از سنش نشان میداد و در آن نگاه کاشف جستجوگر چه بود؟ شاید چه هست که سه نسل را به خود مشغول داشت. او را که میدیدم همیشه برایم شتاب معنا مییافت. به تندی راه میرفت، به شتاب سخن میگفت، به سرعت مینوشت و گمان نمیکردم روزی چراغ عمرش به پنجاه نرسیده، خاموش شود.
وی ادامه داد: جلال نمونهای بود از انسان بودن. بیش از هر چیز انسان بود و مهربان. پس از آن صفات دیگر در پی نامش برای من تجسم مییابد؛ هنرمند ...، نویسنده ... مترجم ... و جستوجوگر. زندگی پر فراز و نشیبی را گذرانده بود. در نوجوانی از پدر گریخته بود و از خانه. از پدری متعبد و متصلب و در پی رهایی به کوچه پس کوچههای فطری زمانش سر زده بود.
امامی افزود: پرسشها با او بود و در جانش شعله میکشید، اما پاسخ را نیافته بود. در روزگار پختگی راه نجات مردمش را در بازگشت به سنتهای اصیل و زبان فارسی و مذهب پاک یافت. میکوشید که راهی بیابد و مشعلی بیافروزد و غریقی را نجات دهد. اینکه او در اندیشهاش توفیق یافت یا نه ...، این که او در گسترش اندیشهاش به ژرفا و جاودانگی دست یافت یا نه، پرسشی است که باید به بحث گذاشته شود.
این نویسنده در پایان یادآور شد: بیشک او بیماری را تشخیص داد، با شاخکهای حسی تیزی که داشت، اما نسخهای که نوشت و درمانی که تجویز کرد، آیا به کار همه روزگاران میآید یا نه؟ اما باید بیافزایم که جلال خودش بود، یگانه با خودش با مردمش و با تاریخ و بیگانه از پلیدی و پلشتی و دلداده پاکی و آزادگی. ورد  کلامش و جستوجوی جانش سراسر عمر در پی گوهری بود. با این که این گوهر او با حرف نخست الفبای فارسی آغاز میشود و با حرف آخر پایان مییابد؛ آن  گوهر که  جان جلال به جد و جهد در جستوجویش بود، چیزی نبود جز آ... ز... آ... د...ی.


تسنیم