06 شهریور 1400
آیتالله کاشانی: نهضت استقلالطلبی ملت ایران سرنگونشدنی نیست
اشاره:
آیتالله کاشانی را به جرأت میتوان رهبر بلامنازع ملت ایران در نهضت ملی شدن صنعت نفت دانست. دکتر مصدق وقتی می توانست مسأله ملی شدن نفت را به پیش ببرد که «مستظهر» به پشتیبانی آیتالله کاشانی و به تبع آن مردمی بود که نفوذ و محبوبیت بینظیر آیتالله، آنان را به میدان مبارزه میکشاند و چون سدی آهنین در مقابل دولت انگلیس و عوامل داخلی وابسته به آن قرار میداد. وقایع سی تیر 1331 یکی از بهترین دلایل بر اثبات این مدعاست.
اما در جریان کودتای 28 مرداد 1332 جریان به گونهای دیگر رقم خورد. آیت الله کاشانی که اینک به دلیل یکهتازیها و خودسریهای دکتر مصدق، دیگر دلیلی بر حمایت و پشتیبانی از او نمیدید، ترجیح داد تا فقط ناظر سقوط مصدق باشد. و در نهایت هم دکتر مصدق با تلنگری! از جانب کودتاچیان سرنگون شد.
آیت الله کاشانی در بخشی از اولین اعلامیه خود که بعد از کودتا صادر کرد ضمن تقبیح اقدامات دکتر مصدق(در واپسین ماههای منتهی به کودتا) مقابله با او را مبارزهای برای حفظ «مقدسات» برمیشمارد. البته بیان این مسأله از جانب ایشان را نمیتوان مؤیدی بر اقدام کودتاگران دانست. چه آنکه در خلال این اعلامیه ضمن هشدار در خصوص «ایادی بیگانه» و «تلقینات سوء» آنان، که بر همگان روشن بود که از گردانندگان اصلی کودتا هستند، «عقیده غیرقابل تغییر» خود را در برابر «استعمارگران و ایادی و طرفداران سیاست آنها»، بار دیگر «در معرض افکار عمومی» قرار میدهد. و حتی در پایان «مسرت» خویش را با کلماتی چون «دولت جناب آقای زاهدی...تصمیم دارند»، منوط و مشروط به تحقق آرمانهای نهضت ملی شدن نفت میداند. آرمانهایی که سرانجام در 22 بهمن 1357 در بهترین صورت خود به بار نشست و دست دولتهای استعمارگر را برای همیشه از ایران کوتاه کرد.
***
متن اعلامیه آیت الله کاشانی در تاریخ 12 آبان 1332:
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از سلام به عموم برادران عزیز و هموطنان گرامی، در این هنگام که در اثر تغییر حکومت سابق ایادی بیگانه دست به کار تلقینات سوء برای گمراه نمودن افکار عمومی و ایجاد شکاف در صف متحد ملت ایران شده و هر زمان علیه نهضت مقدس ملت گرامی ایران سمپاشیها نموده و میخواهند جنبش قهرمانی مردم وطن ما را بیارزش و یا بیاساس جلوه دهند، لازم دیدم مطالبی را به اطلاع جهانیان رسانده و عقیده غیرقابل تغییر خود را در معرض افکار عمومی قرار دهم. مردم آزاده دنیا بالخصوص افراد و دستجاتی که غاشیهکش دستگاههای استعماری هستند باید بدانند که جنبش مردم محروم و رنجدیده ایران یک جنبش فردی شخصی نبوده و نمیباشد که با وجود شخص، پایدار و با رفتن فردی، مضمحل گردد. خیر. چون این غلیان و جنبش از اعماق قلوب رنجدیده و محروم یک ملت علاقمند به استقلال و پایبند به افتخارات و سنتهای مذهبی و ملی سرچشمه گرفته است. علیرغم استعمارگران جهانی، پایدار بوده و در آینده هم با عظمت هرچه بیشتر برقرار خواهد بود. بنابراین آرزوی خاموش شدن این آتش مقدس که در دلهای همه مردم ایران شعلهور است، خیالی خام است.
هموطنان عزیز، آن عناصری که بالطائف الحیل و قیافههای حق به جانب درصدد تلقین این فکر هستند که قیام ملی خاتمه یافته است، سخت در اشتباهند. بلکه اینها هستند که در آرزوی نابودی نهضت وطن ما روزشماری میکنند.
نهضت استقلال طلبی ملّت ما سرنگون شدنی نیست، زیرا پایههای آن بر دلهای 20 میلیون مردم ستمدیده ایران استوار گردیده است. لذا همان طور که این نهضت از بین رفتنی نیست، ثمره و نتیجه پرافتخار آن که ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور ایران است، از بین رفتنی نخواهد بود و برقراری رابطه سیاسی بین ایران و انگلیس موقعی میسر است که علل و موجباتی که سبب قطع رابطه گردیده، برطرف گردد.
لازم میدانم با کمال صراحت به استعمارگران و ایادی و طرفداران سیاست آنها در ایران اعلام دارم راهی را که ما با اتکاء به خدای بزرگ و فداکاری ملت قهرمان ایران پیش رفتهایم، ترک نکرده و حاضر به عقبنشینی ولو یک قدم هم باشد نخواهیم بود.
اینجانب معتقدم که بایستی مشکل نفت حل شود و این ثروت بیپایان خداداده ملت ایران به بازارهای جهان برای برای فروش عرضه گردد. اما هر طریقی که منافات با قانون ملی شدن صنعت نفت و قانون 9 ماده اجرائی آن داشته باشد، مورد قبول ملت ایران و من و یاران من نخواهد بود.
هموطنان عزیز من آن روزی که مصمم به قیام علیه استعمار گردیدم نظری جز رضای پروردگار و نجات ملت محروم ایران نداشتم و هیچ حادثه و واقعهای نخواهد توانست مرا از نظر خود منصرف و منحرف سازد و چنانکه دولت سابق راهی خلاف نهضت ملی و دیانت و قانون اساسی اتخاذ نکرده بود، از پشتیبانی او دست برنمیداشتم. اما افسوس که دولت گذشته به راهی قدم گذاشت که دین و موجودیت وطن و قانون اساسی را یکباره به خطر انداخت و هر علاقمند به دین و استقلال را وادار به مبارزه برای حفظ آن مقدسات نمود. صریحاً اعلام میدارم که موافقت و مخالفت من در همه حال شخصی نبوده و نخواهد بود.
به هر حال استعمارگران باید بدانند که تا جان در بدن داشته و تا خون در عروقم جریان دارد، محالست بگذارم سیاست استعماری، بساط سابق را در ایران تجدید نماید. یقین دارم در این راه مانند گذشته همهگونه صدمات و ناملایمات متوجهم خواهد گردید و بازهم روزنامهنویسانی برای اهانت و تهمت، افترا و دشنام به من، اجیر خواهند شد و عمال سیاست اجنبی در ایران به قدرت پول و تبلیغات و مطبوعات اجیر شده و وسائلی که همیشه برای اسیرساختن و اسیرنگهداشتن ملل آزادمنش در اختیار دارند، به جنگ حق و حقیقت خواهند آمد و همان طور که عمال اجنبی در دولت سابق نفوذ کرده و تمام دستگاه تبلیغاتی و قدرت حکومتی و جمعیتهای ضد دین و وطن علیه اینجانب و خدمتگزاران واقعی ملت بسیج شده بودند و از هیچگونه دشنام و تهمت و ناسزا فروگذار نکردند، بازهم عوامل اجنبی شدیدتر از سابق به مقابله برخواهند خاست. اما راهی را که میروم نمیتوانم ترک گویم، زیرا با خداوند بزرگ در این مورد که طرد هرگونه استعمار از وطن عزیز است عهدی بستهام که بر سر آن پایداری خواهم نمود، ولو اینکه جان در این راه بگذارم.
جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران اولیه جبهه ملی بوده تصمیم دارند سرسختانه از حیثیت و آبروی ملت ایران دفاع نموده و در راه صلاح واقعی ملت حداکثر فداکاری را بنمایند. در خاتمه توفیق عموم خدمتگزاران واقعی دین و وطن و نابودی خائنین را از خدای متعال مسئلت مینمایم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سید ابوالقاسم کاشانی
روزنامه اطلاعات؛ 12 آبان 1332