27 شهریور 1392
دامادی با لباس سپاه/ غرق شدن در پول هندیها/ تلاوت قرآن در رستورانهای مصر
مهدی دغاغله قاری بینالمللی کشورمان که تدریس و کشف نکات هنر تلاوت را برای ادامه مسیر خود انتخاب کرده است خاطرات خوشی از دامادی با لباس سپاه، و سفر به هند و مصر دارد.
خبرگزاری فارس مریم سادات آجودانی: «مهدی دغاغله» یکی از قاریان بینالمللی قرآن که استعداد خود را در نکتهیابی اصول قرائت قرآن کریم میداند و به عنوان داور در عرصههای مختلف قرآنی مشغول فعالیت است با خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس در خصوص زندگی خود و نحوه علاقهمندیاش به قرآن به گفتوگو نشست که شرح این گفتوگو در ادامه آمده است.
خودتان را معرفی کنید؟
مهدی دغاغله، متولد اول فروردین ماه سال 1347 هستم که در اهواز به دنیا آمدم و از اول ابتدایی تا دکترا در این شهر تحصیل کردم و دکترای زبان و ادبیات عرب را از دانشگاه شهید چمران اهواز گرفتم.
چند فرزند دارید؟ رابطه آنها با قرآن چگونه است؟
بزرگترین فرزندم به نام «صالح» که متولد سال 67 و کارشناس حقوق است در بخش قرائت مسابقات کشوری بسیج در ماه گذشته رتبه نخست را کسب کرد. فرزند دوم «محمد» متولد 69 و دخترم «فاطمه» متولد 73 رتبه نخست مسابقات اوقاف بخش بانوان است. پسر دیگرم «محمود» که حافظ 10 جزء از قرآن است و «دانیال» 12 ساله و محصل است که به دلیل اینکه صدای خوبی دارد در رشته قرائت قرآن کریم فعالیت میکند.
چگونه فرزندانتان را ترغیب به انس با قرآن کردید؟
من و همسرم به دلیل اینکه به فعالیتهای قرآنی اهمیت زیادی میدهیم فرزندانمان نیز سعی کردند در راهی که ما قدم گذاشتیم گام بردارند.
فعالیت قرآنی همسرتان چگونه است؟
همسرم «نرگس سالمی» هیئت داوری مسابقات قرآن کشوری و همچنین مدرس صوت و لحن قرآن و استاد دانشگاه آزاد اهواز است و به امور قرآنی توجه ویژهای دارد.
چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
در سال 66 زمانیکه 19 سال داشتم یکی از بستگان، خانواده همسرم را معرفی کرد که آشنایی با این خانواده و تقدیر الهی باعث ازدواج من با دختر آنها شد. در آن زمان همه زود ازدواج میکردند به طوری که دختر باید تا سن 20 سالگی ازدواج میکرد در غیر این صورت ناامید میشد اما اکنون آنقدر سن ازدواج بالا رفته که جوانان تا 30 سالگی به فکر ازدواج نمیافتند و طوری برخورد میکنند که انگار برای آنها ازدواج در این سن زود است.
به نظر شما چرا سن ازدواج بالا رفته است؟
بالارفتن سن ازدواج دلایل زیادی دارد که یکی از دلایل آن مهریههای سنگین است. به نظر من پدری که برای دخترش مهریه سنگین در نظر می گیرد کسی است که به حرف «کی داده و کی گرفته» معتقد است چرا که اگر معتقد به عندالاستطاعه بودن مهریه باشد مبلغ معقول و قابل اخذی را در نظر میگیرد. برخی دیگر هم به خاطر چشم و هم چشمی مهریه را بالا میگیرند.
من مهریه بالا را معقول نمیدانم چرا که معتقدم مهریه حق مسلم زن است و هر وقت بخواهد میتواند آن را مطالبه کند و مرد باید توانایی پرداخت آن را در هر لحظه داشته باشد ولی تعیین مهریه با اعداد نجومی یعنی هیچ، چرا که سنگ بزرگ نشانه نزدن است. چون اگر فردی حقوق بگیر و کارمند بخواهد این مبالغ را تقبل کند نمیتواند حتی یک صدم این مقدار را بپردازد. در احادیث بسیاری هم به کم بودن مهریه توصیه شده است به طوری که حضرت رسول(ص) می فرمایند:«بهترین زنها کمترین مهریهها را دارند»؛ بنابراین بالا بودن مهریه راههای ازدواج را دشوار کرده که این امر خالی از گناه و اشتباه نیست.
مهریه همسر شما چیست؟
مهریه همسرم یک جلد کلامالله مجید و 14 سکه تمام بهار آزادی به نیت 14 معصوم است.
خرج عروسی شما چقدر شد؟
من در زمان جنگ ایران و عراق ازدواج کردم. ما در جایی زندگی میکردیم که مسیر آمبولانسهایی بود که مجروح و شهید منتقل میکردند. در آن زمان جنگ در اهواز بیشتر از جاهای دیگر محسوس بود.
برای سادگی برگزاری مراسم از دفتر حضرت امامخمینی(ره) نوبت گرفتیم تا ایشان خطبه عقد ما را جاری کنند اما متأسفانه به دلیل جنگ در اهواز و دوری مکان قسمت نشد.
در آن زمان من پاسدار رسمی سپاه بودم. در روز عروسی از جبهه مرخصی گرفتم تا بتوانم سر سفره عقد حاضر شوم. مراسم عروسی ما بسیار ساده برگزار شد به طوری که من حتی با لباسهای رسمی سپاه سر سفره عقد نشستم و کت و شلوار هم در آن شرایط و موقعیت خاص به تن نکرده بودم.
نظر شما درباره مراسم عروسی تجملاتی که اکنون جوانان به دنبال آن هستند، چیست؟
در روایات دینی و مذهبی ما به سادگی سفارش شده است و میتوان گفت که سادگی زیباتر از تجملات است. من بهترین خاطرهها را از دوران ازدواجم دارم و به خود میبالم که توانستم با کمترین امکانات پرخاطرهترین روز را رقم بزنم. من عکسهای دوران گذشته را به جوانان اقوام که قصد ازدواج دارند، نشان میدهم تا بفهمند با حداقل امکانات نیز میشود زندگی را شروع کرد.
بهترین کتابی که تاکنون خواندهاید، کدام کتاب است؟
به نظر من قرآن و پس از آن نهجالبلاغه بهترین کتابهایی است که خواندهام و میتوانم به جوانان معرفی کنم. مطالعه متن و شرح نهج البلاغه من را دیوانه خود کرده و واقعا کتاب عجیبی است.
بهترین فیلمی که تاکنون دیدهاید؟
من به فیلمهای تاریخی و اسلامی علاقه خاصی دارم به همین دلیل فیلمهای بسیاری دیدم اما به نظر من فیلم «محمدرسول الله» فیلمی تکرار ناپذیر بود که با تأثیرگذاری بسیار توانست تاریخ و جنگهای صدر اسلام را به خوبی نشان دهد. همچنین فیلمهای داخلی که میراث جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس را هنرمندانه ترسیم کردند همچون «قلمی به سوی ساحل» را خیلی دوست دارم چرا که دیدن فیلمهای دفاع مقدس برایم تداعیگر خاطرات گذشته است.
چطور وارد فعالیتهای قرآنی شدید و مشوق شما چه کسانی بودند؟
در وهله اول مشوق اصلی من پدرو مادرم بوده و هستند. پدرم از قاریان قرآن و مادرم نیز روضهخوان اباعبدالله حسین(ع) است که تشویق آنها باعث ورود من به عرصههای قرآنی شد.
پدرم در هر فرصتی پیش از اینکه به مدرسه بروم برایم نوار قرائت قرآن عبدالباسط میگذاشت. به یاد دارم روزی برایم نوار کاستی آورد و در ضبط قدیمی خانه گذاشت و مرا تشویق به شنیدن صدای قرائت سوره مبارکه «حمد» توسط استاد «عبدالباسط» کرد، وقتی تلاوت این سوره مبارکه را شنیدم در وجودم انقلابی به وجود آمد که قابل توصیف نیست و این مقدمهای شد تا طوری به قرآن علاقهمند شوم که در طول یک هفته کل نوار قرآن را که در آن تلاوت سورههای کوچک بود حفظ کنم. پس از اینکه سورههای کوچک را حفظ میکردم، برای بچههای کوچه میخواندم و آنها نیز استقبال میکردند.
دو دوران مدرسه در کلاس دوم که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود معلمی داشتم به نام خانم «عفت» که اگر زنده است خدا حفظش کند و همین جا از او تشکر میکنم و اگر هم مرحوم شده است انشاءالله روحش شاد باشد؛ او تنها معلم مدرسه ما بود که در زمان طاغوت حجاب داشت و ما را به انس بیشتر با قرآن تشویق میکرد. او پیوسته مرا تشویق به تلاوت قرآن میکرد به طوری که حتی در سایر کلاسهای مدرسه از من دعوت میکرد تا سورههای کوچک قرآن که حفظ بودم را تلاوت کنم. پس از آن وی برای نخستین بار آیهای از قرآن که میفرماید «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» برایم خواند تا حفظ کنم. این آیه نخستین آیهای بود که پس از سورههای کوچک قرآن توسط این معلم دلسوز آموختم و این طور بود که با قرآن آشنا شدم.
پس از آن چگونه به امور قرآنی علاقهمند شدید؟
من پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 60 در مقطع راهنمایی تحصیل میکردم که در آن زمان مسابقات قرآنی در آموزش و پرورش برگزار میشد. من در مسابقات قرآنی شهری در اهواز و سپس استانی اول شدم پس از آن با اتوبوسی به تهران رفتیم تا در دورههای آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین مسابقات قرآنی که در اردوگاهی در منطقهای به نام منظریه برگزار میشد، شرکت کنم. تهران برای من که در گرما و آفتاب سوزان جنوب زندگی میکردم خیلی خنک بود به طوری که من تا پیش از رفتن به اردوگاه منظریه اینچنین آب و هوای خنکی ندیده بودم.
در این اردوگاه مسابقات علوم تربیتی برگزار میشد که آقایان «خدام حسینی»، «خواجوی»، «موسوی بلده» و همچنین مرحوم «اربابی» این مسابقات را برگزار میکردند.
به همین ترتیب هر سال این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه من در سال 64 برای نخستین مسابقات اوقاف که در استان زنجان برگزار میشد، برای سفر حج انتخاب و به مکه اعزام شدم؛ از آن پس تا سال 75 پیوسته در مسابقات قرآن شرکت میکردم.
چگونه داور مسابقات قرآن شدید؟
در عرصههای بینالمللی تنها مسابقهای که توانستم مقام نخست را کسب کنم مسابقات بینالمللی قرآن سوریه در سال 68 بود، همچنین در سال 73 نیز در تواشیح کشوری اول شدم و در سال 75 به بعد در بحث تدریس و تحقیق و پژوهش فعالیت کردم تا اینکه توانستم داوری مسابقات قرآنی را برعهده بگیرم. به نظر من استعدادهای افراد متفاوت است مثلا آقای «کریم منصوری» یکی از قاریان خوب کشورمان هستند و خواهند بود یعنی عمر تلاوت ایشان همچون برخی از قاریان مصری زیاد است.
هر کس استعداد خاصی در امور دارد که من با تحقیق و پژوهشهای قرآنی استعداد خود را در تدریس و کشف نکتههای ظریف قرآنی یافتم و دیدم در این موارد نسبت به تلاوت و تواشیح قویتر هستم.
چه کسانی تأثیرگذاری بیشتری بر روی صدای تلاوت شما داشتند؟
پس از پدر و مادرم، استاد «لفته موسوی» در دورانی که دانشآموز بودم در مسجد محل سکونت ما جلسات قرآنی برگزار میکردند و بعد استاد «سیفالله معلمی» جلساتی داشتند که من پیوسته در این جلسات شرکت میکردم و پس از آن نیز با مطالعه و گوش فرا دادن به آیات قرآن توانمندیهایی در امور قرآنی کسب کردم.
به افرادی که قصد ورود به وادی تلاوت را دارند چه توصیهای میکنید؟
در زمانی که ما شروع به تلاوت قرآن کردیم، تجوید مهمترین بخش تلاوت قرآن بود. به نظر من کسی که میخواهد شروع به تلاوت قران کند باید به صوت و لحن توجه زیادی داشته باشد البته بیشتر قاریان امروزی مشکل تجویدی دارند در حالی که تجوید مهمترین بخش تلاوت قرآن است.
من توصیه میکنم هر کس میخواهد شروع به تلاوت زیبای قرآن کند، باید بر روی تجوید کار کند به خصوص که ما امتی غیر عرب و فارسیزبان هستیم بنابراین به آموزش تجوید نیاز بیشتری داریم.
رمز موفقیت شما در تسلط بر تجوید قرآن چه بود؟
من با تلاوت استاد «عبدالباسط» شروع به تلاوت قرآن کردم چرا که تجوید وی بسیار شفاف است و سپس به سبک استاد «شعیشع» می خواندم اما سعی کردم در تلاوتهایم گلچینی از تلاوت استادان را به کار بگیرم به طوری که اگر کسی تلاوت من را بشنود نتواند تشخیص دهد که چگونه و به سبک کدام استاد میخوانم.
اگر به زمان کودکی برگردید باز هم قاری شدن را انتخاب میکنید؟
این سؤال شما اشک مرا جاری کرد. اگر من هزار بار هم به زمان گذشته بازگردم غیر از قرآن را انتخاب نمیکنم چرا که یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند متعال به من عطا کرده است و میدانم تا آخر عمر نمیتوانم شکر آن را ادا کنم، آشنایی و انس با قرآن است.
اگر کسی که با قرآن مأنوس است طلب نعمت دیگری به جز قرآن را از خداوند داشته باشد و بگوید ای کاش خدا نعمت دیگری به غیر از قرآن هم به من میداد، کفر گفته است و کوچک شمرده چیزی را که خداوند بزرگ شمرده است.
اعضای خانواده شما چه رابطه با قرآن دارند؟
من دو برادر به نامهای «ناصر» و «عبدالرازق» دارم. ناصر از قاریان خوب کشورمان و همچنین مسئول امور قرآنی اداره اوقاف استان خوزستان است. برادر دیگرم عبدالرزاق در یک تلاوت قرآن در مراسم حج، مورد توجه شیعیان کویت قرار گرفت و سپس آنها برادرم را به بعثه دعوت کردند تا علاوه بر تلاوت قرآن به روایت احادیث بپردازد. پس از استقبال شیعیان کویت و دعوت از وی برای اقامت در کشورشان، عبدالرزاق و خانوادهاش به کویت مهاجرت کردند و اکنون چندین سال است که مقیم کشور کویت هستند.
فعالیتهای قرآنی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من کوتاهیهای بسیاری در انجام امور و مسائل قرآنی شده است. فعالیتهای قرآنی ما نسبت به شأن خود قرآن و انتظار ائمه(ع) و ولیفقیه نواقصی دارد که در رفع آنها در توان ما هست اما به دلایل مختلف نسبت به آن کمتوجهی میکنیم. ما در حرف میگوییم نعمتی بالاتر از قرآن نداریم اما در عمل طور دیگری نشان میدهیم. من خودم هم فکر میکنم تنبلی و کوتاهی کردم در صورتی که میتوانستم فعالیت بهتری داشته باشم.
فعالیتهای قرآنی ایران در مقایسه با کشورهای دیگر چگونه است؟
در مقایسه فعالیت های قرآنی ایران با سایر کشورها میتوان دو دیدگاه را در نظر گرفت؛ در دیدگاه اول ایران جایگاه والایی در توجه به قرآن دارد به طوری که به بحث تربیت افراد شاخص قرآنی یا قهرمانپروری در هیچ کشوری به اندازه ایران اهمیت داده نمیشود.
من در سال 86 برای تحقیق و پژوهش به کشور مصر رفتم و فعالیتهای آنها را از نزدیک دیدم. میتوان گفت فعالیت آنها در مقایسه با ایران ناچیز است. چون فعالیتهای قرآنی ایران را دولت حمایت میکند در حالی که فعالیت آنها به صورت ضعیفی اداره میشود.
در نگاه دیگر قضیه عکس میشود چرا که قرآن در بین مردم مصر نفوذ کرده است و این نفوذ قرآن در مصر همچون اهمیت عزاداری امامحسین(ع) در ایران است. همانطور که عزاداری در ایران کاری مردمی است و دولت چه کمک کند یا نکند مردم سیاه پوش شده و همکاری میکنند، تلاوت قرآن و حضور قاری در مجالس مصر نیز به همین شکل مردمی است.
من یکبار با استاد شهریاری به رستورانی در مصر رفتم در آن رستوران تلاوت استاد «منشاوی» پخش میشد اما در هیچ کدام از اماکن عمومی ما قرآن پخش نمیشود و زمانی که در مکانی پخش قرآن باشد همه تصور میکنند مجلس عزاداری است در صورتی که باید دیدگاه مردم نسبت به قرآن اصلاح شود. کشور مصر کشوری اسلامی نیست اما علاقه به گوش فرادادن به آیات قرآن در وجود مردم این سرزمین ریشه دوانده است اما متاسفانه ما که کشوری اسلامی با مردمی انقلابی هستیم به این مرحله نرسیدهایم.
خاطرهای از فعالیتها قرآنی در سفرهایتان برایمان بگویید.
در سفری که برای تبلیغ و ترویج دین به پاکستان داشتم، یک روز در کنار مسجدی در شهر «راولپندی» مشغول تلاوت قرآن بودم. مردم پاکستان تحت تاثیر قرار گرفته و دور من جمع شده بودند و به جای تشویق روی سر من پول میریختند. این پول ریختن ادامه پیدا کرد تا جایی که من تا سینه غرق در اسکناس روپیه شدم. در انتها که تلاوت من تمام شد این اسکناسها را جمع و به امام جماعت مسجد هدیه کردم.
تلاوت کدام یکی از قاریان را بیشتر دوست دارید؟
من به تلاوت استاد «احمد ابوالقاسمی» و «سعید طوسی» علاقه زیادی دارم. به نظر من این اساتید علاوه بر صدای زیبا و آهنگین با احساس به تلاوت قرآن میپردازند.
فارس