زمینه‌های شکل‌گیری پیمان سعدآباد


  سیاست خارجی ایران قبل از جنگ جهانی دوم و در زمان رضاخان، بر مبنای استوار ساختن موقعیت خود در برابر دو قدرت شوروی و انگلیس بود. در همین راستا، می‌توان نزدیکی ایران به آلمان را در دوره رضاخان تحلیل کرد؛ اما، این سیاست (یعنی استوار سازی موقعیت در مقابل دو قدرت بزرگ شوروی و انگلیس) تنها با نزدیکی به آلمان تحقق پیدا نمی‌کرد، به همین خاطر رضاخان برقراری روابط دوستانه با دولت‌های همجوار و قدرت‌های منطقه‌ای را در دستورکار قرار داد و در ادامه همبن سیاست بود که پیمان سعدآباد منعقد شد.
کشورهای عضو پیمان (ایران، ترکیه، افغانستان، عراق):
  ترکیه یکی از جمله کشورهایی بود که ایران به روابط دوستانه با او روی آورد. برقراری روابط دوستانه با ترکیه برای ایران دستاورد بزرگی محسوب می‌شد، چرا که در اثر همین برقراری روابط بود که آزادی مناطق شمالی ایران از سیطره کامل شوروی میسر می‌شد. ایران از طریق ترکیه دسترسی بیشتری به غرب پیدا کرد. از دیگر عوامل نزدیکی ایران به ترکیه مسئله مشترک آنان در باب ناآرامی عشایر کرد، در مرزهایشان بود. پس از استقرار این روابط دوستانه بود که رضاخان بنا به دعوت رئیس جمهور ترکیه (مصطفی آتاتورک) در خرداد 1313 به این کشور سفر  کرد.
  افغانستان دیگر کشوری بود که ایران با توجه به سیاست مذکور با میانجی‌گری ترکیه بر سر رفع اختلافات مرزی، روابطش با ایران در سال 1313 به نحو چشم‌گیری بهبود یافت. تلاش‌هایی نیز برای برقراری روابط با کشور عراق، علی‌رغم اینکه مشکلات و مسائل میان این دو کشور بیش از بقیه کشورها بود، صورت گرفت. در مجموع سیاست حسن روابط با کشورهای همسایه در تیرماه 1316 با انعقاد پیمانی امنیتی میان کشورهای مذکور به نتیجه رسید که به پیمان سعدآباد معروف گردید. به مناسبت امضای پیمان مزبور، از طرف رضاخان تلگراف‌های تبریکی در تاریخ 19 تیرماه 1316 به محمدشاه پادشاه افغانستان، ملک غازی پادشاه عراق و مصطفی آتاتورک رئیس جمهوری ترکیه مخابره شد.
اهداف پیمان:
  طی این قرارداد دولت‌های عضو، ضمن تعهد در مقابله با خطر کمونیسم و همچنین تعهد بر عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر، قید کردند که در کلیه اختلافات بین‌المللی که با منافع آنها در ارتباط بود، مشورت بکنند و علیه یکدیگر، عملیات متجاوزانه‌ای انجام ندهند.
 نقش قدرت‌های بزرگ در شکل‌گیری پیمان:
  برخی این پیمان را ساخته و پرداخته دست بریتانیا دانسته و معتقدند که ایران در این دوره تحت نفوذ استعار انگلیس بوده و انگلیسی ‌ها همواره از  نفوذ روسها به کشورهای تحت سلطه خود هراس داشتند و به دنبال بستن راه نفوذ آنها در منطقه بودند؛ و به خاطر همین طرح انعقاد چنین قراردادی را در دستور کار قرار دادند. برخی دیگر نیز دست شوروی را در انعقاد این پیمان مشاهده می‌کنند و عده‌ای دیگر انعقاد پیمان سعدآباد را نتیجه ذکاوت و دوراندیشی دولت‌های متعاهد دانسته‌اند.
 فرجام پیمان:
  در عمل، این پیمان راه به جایی نبرد، چرا که ایران در عمل تمایل به آلمانی داشت که شریک شوروی بود. کارشناسان آلمانی در بسیار از مؤسسات ایران، از جمله راه‌ آهن، مخابرات، حمل و نقل و اسلحه سازی خدمت می‌کردند. از همین رو،ناکارآمدی پیمان مزبور در شهریور 1320 ظاهر گشت. چرا که ایران از سمت شمال و جنوب مورد تجاوز قدرت‌های خارجی قرار گرفت و کشورهای هم پیمان نه تنها کمکی به ایران نکردند بلکه از اظهار تآسف هم خودداری کردند.
 منابع:
1- نوری اسفندیاری، فتح الله؛ رستاخیز ایران، تهران، ابن سینا، 1336، صص 702 – 701 و صص 394 – 392 و صص 495 – 493.
2-   مختاری، حبیب‌الله؛ تاریخ بیداری ایران، تهران، 1326، ص 484 – 482.
3-   توکلی، احمد؛ روابط سیاسی ایران و افغانستان، تهران، 1377، ص 81 و صص 105 – 100.
4- صلح میرزایی، خدیجه؛ اسنادی از روابط ایران و ترکیه (1320 – 1304)، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1382، ص 78.
5- مدنی، سیدجلال الدین؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1361، ص 125.
6-   مکی، حسین؛ تاریخ بیست ساله ایران، ‌تهران، انتشارات علمی، ج 6، 1376، ص 390. 


http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=29009