06 فروردین 1396
اختلاف هویدا با سرلشگرارفع
تاریخ 2/11/1336
به عرض مىرسد :
به قرارى که در کریدورهاى وزارت امور خارجه شایع شده است بین تیمسار سرلشگرارفع سفیر کبیر دولت شاهنشاهى ایران در آنکارا و آقاى امیرعباس هویدا رایزن سفارت مزبور که تا تعیین تیمسار سرلشگر ارفع1 به سمت سفیر کبیرى از طرف وزارت امور خارجه به سمت کاردار موقت به مقامات مربوطه ترکیه معرفى شده بود سر مسائل جزیى اختلافاتى به ظهور پیوسته و بدین جهت هویدا تصمیم گرفته است از پست خود در آنکارا استعفا داده و به تهران بیاید. به قرارى که نزدیکان هویدا اظهار مىدارند گویا نامبرده در عمارت سفارت کبرى بدون کسب اجازه از تیمسار سرلشگر ارفع یک مهمانى ترتیب داده و سرلشگر نیز خیلى عصبانى شده است و نامبرده را خواسته و گفته است شما نمىتوانید بدون اجازه من در عمارت سفارت کبرى مهمانى بدهید.
مىگویند سرلشگر ارفع از کادر سفارت ایران در آنکارا هیچ راضى نیست و شایع است بعد از عید مسافرتى به تهران نماید و راجع به تغییر کادر سفارت کبراى ایران در آنکارا نزد وزارت خارجه اقدامات لازم بعمل آورد و حتى شایع است گفته است اگر وزارت امور خارجه به تقاضاهاى من ترتیب اثر ندهد مراتب را به پیشگاه ملوکانه معروض داشته و از پست سفارت کبرى استعفا خواهم داد.
در وزارت امور خارجه شایع شده که تیمسار سرلشگر ارفع در نظر دارد یکى از دوستان خود را که درجه سرهنگى دارد به سمت رایزن سفارت کبراى ایران در آنکارا تعیین نماید.
توضیح آنکه آقاى امیرعباس هویدا بعد از چند روز دیگر در تهران خواهد بود و رفقا و دوستانش براى اینکه نامبرده را بىتقصیر نشان دهند از حالا شروع کردهاند در وزارت امور خارجه علیه تیمسار سرلشگر ارفع اقداماتى مىنمایند و له آقاى امیرعباس هویدا در جراید تبلیغات مىکنند. به طورى که استحضار دارند روزنامه جوانمردان در شماره اخیر خود مقاله مفصلى راجع به خدمات سیاسى و لیاقت و کاردانى امیرعباس هویدا و ناراحتىهایى که در آنکارا برایش تولید کردهاند در صفحه اول مقاله مفصلى درج نموده است که حتما از نظر مبارک گذشته است و همچنین آقاى رجاء2 سردبیر مجله تهران مصور که به آنکارا رفته بود بعد از مراجعت از سفر ترکیه مقاله مفصلى راجع به هویدا نوشت...
رونوشت قسمت 1 در پرونده امیرعباس هویدا
سپس در پرونده نقل و انتقالات یا تغییرات وزارت امور خارجه بایگانى شود
6/1/37
رونوشت این قسمت در پرونده آقاى امیرعباس هویدا بایگانى شود
6/1/37
7999 ـ 29/12/36
1ـ حسن ارفع فرزند پرنس رضاخان ارفع الدوله (رضا دانش ارفع) در اردیبهشت ماه 1274 ه ش در شهر تفلیس به دنیا آمد. تحصیلات وى تحتالشعاع شغل پدرش که از کارگزاران سیاست خارجى ایران بود و در کشورهاى مختلفى سمت سفیرکبیرى داشت در کشورهاى دیگر سپرى شد. در دورانى که ارفعالدوله سفیر کبیر ایران در دربار عثمانى بود، حسن ارفع علىرغم علاقه پدر و مادرش به تحصیل وى در فرانسه، در سال 1291 به دبیرستان نظام در استانبول ترکیه رفت ولى پس از دو سال، به علت شروع جنگ به ایران آمد و با درجه افسرى، به ارتش پیوست و پس از این ایام بود که به دانشکده افسرى سویس اعزام شد و پس از آن در سال 1302 جزو محصلین اعزامى به فرانسه رفت و دوره تکمیلى دانشکده سواره نظام را طى کرد و به ایران بازگشت. حسن ارفع در سال 1304 به عنوان وابسته نظامى ایران در لندن منصوب شد و در همین دوران بود که با یک رقاص باله انگلیسى به نام هلدا بیوک ازدواج کرد. وى که در سال 1306 به دانشگاه جنگ پاریس اعزام شده و دوره دو ساله آنرا طى کرده بود، در مدت خدمت ارتش، در ردههاى مختلف، داراى مشاغل و مناصب متعددى از جمله : آجودان رضاشاه، استاد دانشکده ستاد ارتش، فرمانده لشکر اول و ریاست ارتش بود و نشانهاى مختلفى نیز دریافت کرد و آثارى نیز در رشته نظامى تألیف کرد. حسن ارفع در تاریخ 7/12/1325 بازنشسته شد و در سال 1326 گروه آسیایى را در ایران تشکیل داد که این گروه بعدا بنام حزب نهضت ملى درآمد و تا سال 1330 که وى وزیر راه کابینه حسین علا شد، فعالیت داشت. مشارالیه که یک انگلیسى تمام عیار بود و ضمن حضور فعال در صحنههاى سیاسى، با عوامل انگلیس، از جمله سید ضیاءالدین طباطبائى حشر و نشر داشت، از مریدان رضاخان محسوب مىشد و حکومت سلطنتى را بهترین نوع حکومت و شاه را سایه خدا مىدانست. حسن ارفع که باغ مسکونى خود در لارک (از نواحى نیاوران) را، تبدیل به محل اجتماع و رفت و آمد سیاسیون وقت کرده بود و با یکصد نفر خدم و حشم به رتق و فتق امور آن مىپرداخت، در سال 1335 در حالیکه شایعه نخستوزیرى او بر سر زبانها افتاده بود، با نورى سعید (نخستوزیر عراق)، به اتفاق معاون وزارت خارجه انگلیس، در این محل ملاقات کرد. وى در سال 1336 مجددا حزب نهضت ملى ایران را فعال کرد و در مهر ماه همین سال به اتفاق همسرش به انگلستان رفت و در تاریخ 25/9/36 به جاى منصورالملک، به عنوان سفیر شاه، به ترکیه رفت. او که ضمن سفیر کبیرى ایران در ترکیه، وزیر مختارى کشور یونان را نیز به عهده داشت، پس از 4 سال حضور در ترکیه، به کراچى رفت و سفیر کبیر ایران در و پاکستان شد. حسن ارفع که در سال 1349 همسر انگلیسى خود را از دست داده بود و پس از شغل سفارت، عضو ارشد بارزسى عالى مرزها شده بود، در سال 1351 به فرمان محمدرضا پهلوى، به عنوان نیابت ریاست انجمن ایران و پاکستان منصوب شد.
او که از حمایتهاى انگلستان در همه حال بهره مىبرد و با سفراى کشورهاى مختلف رابطه داشت و در لارک مؤسسه شیرلارک را با شکل و شیوهاى کاملاً نظامى بوجود آورده بود، در سال 1352 طى عریضهاى از محمدرضا پهلوى تقاضا کرد، زمینهاى قریه لارک را تقسیم و به فروش برساند. او در این نامه نوشته است، این قریه متعلق به همسرم بوده که به فرزندانش رسیده است.
حسن ارفع در اوج حرکتهاى انقلاب اسلامى در تاریخ 19/10/57 به بهانه معالجه به خارج از کشور گریخت.
2ـ محمدجواد رجاء در سال 1300 بدنیا آمد و پس از طى تحصیلات مقدماتى در دبیرستانهاى ایرانشهر و دارالفنون، در خارج از کشور به تحصیل فلسفه و ادبیات پرداخت. وى که به نقاشى و موسیقى نیز مشغول بود، در زمینه مطبوعات نیز با نشریات صبا و تهران مصور همکارى مىکرد. وى معاونت نخستوزیر ـ دکتر امینى ـ در امور مطبوعات، رئیس
خبرگزارى پارس و مسئولیت امور فرستندههاى رادیویى کشور را بر عهده داشت و بدلیل خدماتش در رژیم پهلوى، نشان فرهنگ را دریافت نمود. وى همچنین صاحب چند کتاب میباشد و در رادیو نیز بعنوان مفسر سیاسى اشتغال داشته است.