30 مرداد 1398
«انقلاب کمونیستی» یا «کودتای امپریالیستی»!
مجله خواندنیها؛ 27 تیرماه 1332
دومین قیام سی تیر، یک طغیان و انقلاب کمونیستی خواهد بود؟
دکتر مصدق پس از نومیدی قطعی از آمریکا خود را به آب و آتش می زند و در این مبارزه یا از میان خواهد رفت و یا دیکتاتور مطلقالعنان ایران خواهد شد
روزنامه فرانسوی پاری پرس طی مقاله مفصلی در تفسیر علل و نتایج بحران ناگهانی اخیر ایران مینویسد: «مصدقِ پیر یکبار دیگر دست به مانوری زده که حتی نزدیکترین دوستان و مشاورین او هم تا یک هفته قبل پیش بینی آن را نمیکردند...دکتر مصدق با دوراندیشی و شمّ سیاسی خاصی که دارد، با توجه به جریانات مجلس و نامه رئیس جمهور آمریکا فهمید که موقعیت حکومت او یک بار دیگر سخت متزلزل شده و اگر زود به خود نجنبد و برگ سیاسی تازهای به زمین نزند، کار از کار خواهد گذشت. زیرا با وجود شکست کاشانی در انتخابات ریاست مجلس، مخالفت اکثریت نمایندگان با دولت در انتخابات داخلی کمیسیونهای مجلس مشهود افتاد و با این ترتیب در صورت طرح استیضاح و ادامه کار مجلس خطر سقوط برای دولت حتمی و قطعی بود، مخصوصاً که پس از افشای نامه رئیس جمهور امریکا به دکتر مصدق و آشکار شدن مخالفت دولت آمریکا با حکومت فعلی ایران موفقیت دولت مصدق بیش از پیش متزلزل گردیده و حربه برندهای به دست مخالفین میافتاد. با درنظر گرفتن چنین شرایطی، دکتر مصدق نقشه تعطیل مجلس و مراجعه به آراء عمومی را طرح کرد و اکنون با قدرت هرچه تمامتر این نقشه را به موقع اجرا گذاشته است...»
روزنامه آقشام چاپ استانبول طی مقالهای تحت عنوان «در ایران بوی انقلاب می آید» چنین مینویسد:«اخبار و گزارشات واصله از تهران همگی حاکی از تشنج و آشفتگی و وخامت روزافزون اوضاع در ایران است. این تشنج و بحران که در نتیجه تصمیم دکتر مصدق به رفراندوم و انحلال مجلس بروز کرده، به عقیده ناظرین سیاسی و مفسرین خارجی مهمترین و خطرناکترین بحرانی است که از آغاز زمامداری دکتر مصدق و ملی شدن نفت به این طرف بروز کرده است. سال گذشته در همین مواقع دکتر مصدق تحت فشارهای داخلی و خارجی از مقام نخست وزیری استعفا کرد و استعفای او طغیان خونین سی ام تیر را به وجود آورد. امسال هم دکتر مصدق در برابر مشکلاتی نظیر سال گذشته قرار گرفته، با این تفاوت که مخالفین سرسخت امروز او طرفداران جانفشان و فداکار سال گذشته هستند و شاید به همین علت و برای انتقام از دوستانی که از او روگردان شدهاند، به جای تسلیم و استعفا، درصدد مبارزه و مقاومت برآمده و با تعطیل مجلس و رفراندوم، نقشه نابودی و اضمحلال کلیه مخالفین خود را طرح کرده است...دکتر مصدق تصمیم انقلابی جدید خود را در موقعی اعلام کرده است که طرفدارانش خود را برای شرکت در تظاهرات یادبود قیام سال گذشته آماده میکنند. از ظواهر و مقدمات امر پیداست که این «یادبود قیام» خود به قیام جدیدی مبدل خواهد شد و توقیف و تبعید مخالفین، تغییر رژیم و نزدیکی به بلوک کمونیست از نتایج احتمالی پیروزی این قیام جدید است...»
روزنامه آمریکایی نیویورک پست معتقد است که در بحران فعلی ایران، فقط یک دولت نقش تماشاچی را بازی نمیکند و آن دولت شوروی است که از موقعیت فعلی ایران و تیرگی روابط بین ایران و دُول غرب حداکثر استفاده را کرده و در به وجود آوردن بحران فعلی ایران نقش مؤثری دارد. به عقیده این روزنامه آمریکایی «دکتر مصدق پس از وصول نامه اخیر ژنرال آیزنهاور و نومیدی قطعی از آمریکا، از به نتیجه رسانیدن نقشههای سیاسی و اقتصادی سابق خود مأیوس شده و حالا خود را به آب و آتش میزند و نتیجه تصمیمات و عملیات عجیب و ناگهانی امروز او اینست که یا دیکتاتور مطلقالعنان ایران خواهد شد و یا در این راه از میان خواهد رفت...در نظر ناظرین بیطرف خارجی دومین قیام سی تیر بیش از آن که رنگ ملی داشته باشد، رنگ کمونیستی خواهد داشت و اگر چنین قیامی روی دهد با قدرتی که کمونیستهای ایران اخیراً از خود نشان دادهاند، ایران به صورتی که هیچکس انتظار آن را ندارد، به یک «جمهوری تودهای» مبدل خواهد شد.»
دومین قیام سی تیر، یک طغیان و انقلاب کمونیستی خواهد بود؟
دکتر مصدق پس از نومیدی قطعی از آمریکا خود را به آب و آتش می زند و در این مبارزه یا از میان خواهد رفت و یا دیکتاتور مطلقالعنان ایران خواهد شد
روزنامه فرانسوی پاری پرس طی مقاله مفصلی در تفسیر علل و نتایج بحران ناگهانی اخیر ایران مینویسد: «مصدقِ پیر یکبار دیگر دست به مانوری زده که حتی نزدیکترین دوستان و مشاورین او هم تا یک هفته قبل پیش بینی آن را نمیکردند...دکتر مصدق با دوراندیشی و شمّ سیاسی خاصی که دارد، با توجه به جریانات مجلس و نامه رئیس جمهور آمریکا فهمید که موقعیت حکومت او یک بار دیگر سخت متزلزل شده و اگر زود به خود نجنبد و برگ سیاسی تازهای به زمین نزند، کار از کار خواهد گذشت. زیرا با وجود شکست کاشانی در انتخابات ریاست مجلس، مخالفت اکثریت نمایندگان با دولت در انتخابات داخلی کمیسیونهای مجلس مشهود افتاد و با این ترتیب در صورت طرح استیضاح و ادامه کار مجلس خطر سقوط برای دولت حتمی و قطعی بود، مخصوصاً که پس از افشای نامه رئیس جمهور امریکا به دکتر مصدق و آشکار شدن مخالفت دولت آمریکا با حکومت فعلی ایران موفقیت دولت مصدق بیش از پیش متزلزل گردیده و حربه برندهای به دست مخالفین میافتاد. با درنظر گرفتن چنین شرایطی، دکتر مصدق نقشه تعطیل مجلس و مراجعه به آراء عمومی را طرح کرد و اکنون با قدرت هرچه تمامتر این نقشه را به موقع اجرا گذاشته است...»
روزنامه آقشام چاپ استانبول طی مقالهای تحت عنوان «در ایران بوی انقلاب می آید» چنین مینویسد:«اخبار و گزارشات واصله از تهران همگی حاکی از تشنج و آشفتگی و وخامت روزافزون اوضاع در ایران است. این تشنج و بحران که در نتیجه تصمیم دکتر مصدق به رفراندوم و انحلال مجلس بروز کرده، به عقیده ناظرین سیاسی و مفسرین خارجی مهمترین و خطرناکترین بحرانی است که از آغاز زمامداری دکتر مصدق و ملی شدن نفت به این طرف بروز کرده است. سال گذشته در همین مواقع دکتر مصدق تحت فشارهای داخلی و خارجی از مقام نخست وزیری استعفا کرد و استعفای او طغیان خونین سی ام تیر را به وجود آورد. امسال هم دکتر مصدق در برابر مشکلاتی نظیر سال گذشته قرار گرفته، با این تفاوت که مخالفین سرسخت امروز او طرفداران جانفشان و فداکار سال گذشته هستند و شاید به همین علت و برای انتقام از دوستانی که از او روگردان شدهاند، به جای تسلیم و استعفا، درصدد مبارزه و مقاومت برآمده و با تعطیل مجلس و رفراندوم، نقشه نابودی و اضمحلال کلیه مخالفین خود را طرح کرده است...دکتر مصدق تصمیم انقلابی جدید خود را در موقعی اعلام کرده است که طرفدارانش خود را برای شرکت در تظاهرات یادبود قیام سال گذشته آماده میکنند. از ظواهر و مقدمات امر پیداست که این «یادبود قیام» خود به قیام جدیدی مبدل خواهد شد و توقیف و تبعید مخالفین، تغییر رژیم و نزدیکی به بلوک کمونیست از نتایج احتمالی پیروزی این قیام جدید است...»
روزنامه آمریکایی نیویورک پست معتقد است که در بحران فعلی ایران، فقط یک دولت نقش تماشاچی را بازی نمیکند و آن دولت شوروی است که از موقعیت فعلی ایران و تیرگی روابط بین ایران و دُول غرب حداکثر استفاده را کرده و در به وجود آوردن بحران فعلی ایران نقش مؤثری دارد. به عقیده این روزنامه آمریکایی «دکتر مصدق پس از وصول نامه اخیر ژنرال آیزنهاور و نومیدی قطعی از آمریکا، از به نتیجه رسانیدن نقشههای سیاسی و اقتصادی سابق خود مأیوس شده و حالا خود را به آب و آتش میزند و نتیجه تصمیمات و عملیات عجیب و ناگهانی امروز او اینست که یا دیکتاتور مطلقالعنان ایران خواهد شد و یا در این راه از میان خواهد رفت...در نظر ناظرین بیطرف خارجی دومین قیام سی تیر بیش از آن که رنگ ملی داشته باشد، رنگ کمونیستی خواهد داشت و اگر چنین قیامی روی دهد با قدرتی که کمونیستهای ایران اخیراً از خود نشان دادهاند، ایران به صورتی که هیچکس انتظار آن را ندارد، به یک «جمهوری تودهای» مبدل خواهد شد.»