از کوه و جنگل سرازیر شدند که کجا را بگیرند؟

خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ امروز ششم بهمن سالروز حماسه مردم قهرمان آمل است. به همین بهانه سراغ دو کتاب رفته ایم؛ یکی کتاب «برای تاریخ می گویم» خاطرات محسن رفیق دوست و دیگری رمان «دیلمزاد» اثر محمد رودگر.

رفیق دوست در کتاب خاطراتش گریزی به مساله آمل زده که برش زیر در همین رابطه است و محمد رودگر در «دیلمزاد» -که چندی پیش صفحه ادبیات انقلاب اسلامی برشی از این کتاب را تقدیم حضورتان کرده بود- داستانش از حرکت های منافقین در جنگل های آمل شروع می شود.

برشی از کتاب رفیق دوست را بخوانید؛

یکی از حماقت های بزرگ و محاسبه غلط چپی ها مساله آمل بود. آن ها فکر می کردند با این حرکت می توانند آمل را بگیرند و جاده تهران را ببندند، بعد به طرف بقیه نقاط مازندران بروند و یک کاری بکنند. البته می دانید که این حرکت زمانی اتفاق افتاد که همه توجه ها به جنگ بود و خود نیروهای مازندران در جبهه بودند. یکی از استان هایی که واقعا خوش درخشید و صاحب لشکر شد، مازندران بود.

حماقت آن ها این بود که فکر نکردند ارتش زمان شاه، که قوی تر از آن ها بود و در مقابل مردم بی سلاح نتوانست کاری بکند، حالا با مردمی که همه سلاح دارند، چه کار می تواند بکنند؟

من دهم بهمن به آمل رفتم. واقعا تعجب کردم که آن ها همه از کوه و جنگل به طرف شهر سرازیر شدند که چه کار بکنند؟ چه کسی را بگیرند؟ کجا را بگیرند؟